برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
+56
sorena0831
raymand
arash_60
reza2009
Indiana Jones
amirpuyol
ramin
saeidehes
majid_barca
new guest
heidiiii
suny
Behzad_T
alan45
heidiii
elena 20
arman
Heidii
Clover
Mihakralj
وهاب
omidsilver7
amirarsalanroomi
Heidi
Davood
mahmood
farhad666
kazvash
مژي
fazel1994
علی موسویان
blue2012
aghaghi
نجمه
tisto
سوگل خانمی
venous_m
arsenal.fc.g
sooratak
manaa
kave
Ishpateka
Esi-72
erfan
S@M
Shervin
alirad
slevin(HAMID
ariangirl
59
babak
Negin 2
mahmood666
sahra_7
stalker
SMAM
60 مشترك
صفحه 40 از 42
صفحه 40 از 42 • 1 ... 21 ... 39, 40, 41, 42
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
پس از سال ها دو مورد مهم و لیست سیاهی از سریال ها و کارتون های قدیمی کشف شد!
آیتم شماره ی 31 از برنامه های کودک:
31. فیلم کوتاه آلمانی، تک قسمتی، سیاه و سفید، موزیکال و بی کلامی درباره ی سه حشره ی کوچولو که با حقه های سینمایی کوچیک شده بودن و با گریم های خیلی غلیظ و شبیه به دلقکا بودن. یکی شون زن بود و کفشدوزک چاقی بود. دو تاشون مردای لاغری بودن و پشه (یا زنبور ؟) و جیرجیرک بودن. پشت شلواراشون دایره دایره بود؛ که، مثلاً دُمشونه. بال هم داشتن. اون ها توی ساعت و لیوان و اشیای دیگه می رفتن و اون اشیا هم براشون خیلی بزرگ و عجیب بودن؛ مثلاً، قاشق یا قرص آسپیرین برای اون ها قد درخت و سنگ آسیاب بود! گاهی هم با چشمای گِرد شده به دوربین هم نگاه می کردن. سکانس آخرش هم انگار شخصیت ها وارد کتاب یا دوربین می شدن و تبدیل به انیمیشن می شدن (؟). اغلب روزهای عید دهه ی 60. (سؤال من، "فروغ"، "رامین" و "سَم".)
نام اریجینال: Traja Chrobaci
این هم لینک دانلود کاملش با تایمی حدود 49 دقیقه:
https://www.youtube.com/watch?v=RtmHld81L0I
و یه خواهش از دوستانی که این روزا به پراکسی دسترسی دارن (متأسفانه این روزا ندارم!): اگه لینک بالا رو جای دیگه ای آپلود کنید، ممنونتون می شم.
.........................................................
و سریال "پدر مجرد" از ژانر آدم بزرگ ها:
نام اریجینال: 少年ドラマ その
منبع: دوستان خوبم در "کافه کلاسیک".
آیتم شماره ی 31 از برنامه های کودک:
31. فیلم کوتاه آلمانی، تک قسمتی، سیاه و سفید، موزیکال و بی کلامی درباره ی سه حشره ی کوچولو که با حقه های سینمایی کوچیک شده بودن و با گریم های خیلی غلیظ و شبیه به دلقکا بودن. یکی شون زن بود و کفشدوزک چاقی بود. دو تاشون مردای لاغری بودن و پشه (یا زنبور ؟) و جیرجیرک بودن. پشت شلواراشون دایره دایره بود؛ که، مثلاً دُمشونه. بال هم داشتن. اون ها توی ساعت و لیوان و اشیای دیگه می رفتن و اون اشیا هم براشون خیلی بزرگ و عجیب بودن؛ مثلاً، قاشق یا قرص آسپیرین برای اون ها قد درخت و سنگ آسیاب بود! گاهی هم با چشمای گِرد شده به دوربین هم نگاه می کردن. سکانس آخرش هم انگار شخصیت ها وارد کتاب یا دوربین می شدن و تبدیل به انیمیشن می شدن (؟). اغلب روزهای عید دهه ی 60. (سؤال من، "فروغ"، "رامین" و "سَم".)
نام اریجینال: Traja Chrobaci
این هم لینک دانلود کاملش با تایمی حدود 49 دقیقه:
https://www.youtube.com/watch?v=RtmHld81L0I
و یه خواهش از دوستانی که این روزا به پراکسی دسترسی دارن (متأسفانه این روزا ندارم!): اگه لینک بالا رو جای دیگه ای آپلود کنید، ممنونتون می شم.
.........................................................
و سریال "پدر مجرد" از ژانر آدم بزرگ ها:
نام اریجینال: 少年ドラマ その
منبع: دوستان خوبم در "کافه کلاسیک".
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
مرسی. حالا معلوم شد که فیلم اصلا آلمانی نبود بلکه اسلواک بود! (البته اون موقع که اسلواکی جزو چکسلواکی بود)
Emiliano نوشته است:پس از سال ها دو مورد مهم و لیست سیاهی از سریال ها و کارتون های قدیمی کشف شد!
آیتم شماره ی 31 از برنامه های کودک:
31. فیلم کوتاه آلمانی، تک قسمتی، سیاه و سفید، موزیکال و بی کلامی درباره ی سه حشره ی کوچولو که با حقه های سینمایی کوچیک شده بودن و با گریم های خیلی غلیظ و شبیه به دلقکا بودن. یکی شون زن بود و کفشدوزک چاقی بود. دو تاشون مردای لاغری بودن و پشه (یا زنبور ؟) و جیرجیرک بودن. پشت شلواراشون دایره دایره بود؛ که، مثلاً دُمشونه. بال هم داشتن. اون ها توی ساعت و لیوان و اشیای دیگه می رفتن و اون اشیا هم براشون خیلی بزرگ و عجیب بودن؛ مثلاً، قاشق یا قرص آسپیرین برای اون ها قد درخت و سنگ آسیاب بود! گاهی هم با چشمای گِرد شده به دوربین هم نگاه می کردن. سکانس آخرش هم انگار شخصیت ها وارد کتاب یا دوربین می شدن و تبدیل به انیمیشن می شدن (؟). اغلب روزهای عید دهه ی 60. (سؤال من، "فروغ"، "رامین" و "سَم".)
نام اریجینال: Traja Chrobaci
این هم لینک دانلود کاملش با تایمی حدود 49 دقیقه:
https://www.youtube.com/watch?v=RtmHld81L0I
و یه خواهش از دوستانی که این روزا به پراکسی دسترسی دارن (متأسفانه این روزا ندارم!): اگه لینک بالا رو جای دیگه ای آپلود کنید، ممنونتون می شم.
.........................................................
و سریال "پدر مجرد" از ژانر آدم بزرگ ها:
نام اریجینال: 少年ドラマ その
منبع: دوستان خوبم در "کافه کلاسیک".
ramin- تعداد پستها : 23
Join date : 2009-09-15
آدرس پستي : Ottawa
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
سلام به همه.
من دنبال یه کلیپ هستم که قدیم تو برنامه کودک پخش میشد. متاسفانه خیلی مبهم تو ذهنم مونده.
کلیپ یه دختر (احتمالا از بچه های کار) بود که یه ترازو جلوش گذاشته بود و همزمان درس میخوند. یه آهنگ غمناک هم داشت.
خوب یادم نمیاد ولی فکر کنم مربوط به نیمه دوم دهه هفتاد بود و احتمالا تو برنامه کودک بعد از ظهر شبکه دو پخش میشد.
من دنبال یه کلیپ هستم که قدیم تو برنامه کودک پخش میشد. متاسفانه خیلی مبهم تو ذهنم مونده.
کلیپ یه دختر (احتمالا از بچه های کار) بود که یه ترازو جلوش گذاشته بود و همزمان درس میخوند. یه آهنگ غمناک هم داشت.
خوب یادم نمیاد ولی فکر کنم مربوط به نیمه دوم دهه هفتاد بود و احتمالا تو برنامه کودک بعد از ظهر شبکه دو پخش میشد.
amirpuyol- تعداد پستها : 2
Join date : 2016-01-15
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
دوستان کسی این کلیپ رو نداره؟
amirpuyol- تعداد پستها : 2
Join date : 2016-01-15
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
سلامEmiliano نوشته است:پس از سال ها دو مورد مهم و لیست سیاهی از سریال ها و کارتون های قدیمی کشف شد!
آیتم شماره ی 31 از برنامه های کودک:
31. فیلم کوتاه آلمانی، تک قسمتی، سیاه و سفید، موزیکال و بی کلامی درباره ی سه حشره ی کوچولو که با حقه های سینمایی کوچیک شده بودن و با گریم های خیلی غلیظ و شبیه به دلقکا بودن. یکی شون زن بود و کفشدوزک چاقی بود. دو تاشون مردای لاغری بودن و پشه (یا زنبور ؟) و جیرجیرک بودن. پشت شلواراشون دایره دایره بود؛ که، مثلاً دُمشونه. بال هم داشتن. اون ها توی ساعت و لیوان و اشیای دیگه می رفتن و اون اشیا هم براشون خیلی بزرگ و عجیب بودن؛ مثلاً، قاشق یا قرص آسپیرین برای اون ها قد درخت و سنگ آسیاب بود! گاهی هم با چشمای گِرد شده به دوربین هم نگاه می کردن. سکانس آخرش هم انگار شخصیت ها وارد کتاب یا دوربین می شدن و تبدیل به انیمیشن می شدن (؟). اغلب روزهای عید دهه ی 60. (سؤال من، "فروغ"، "رامین" و "سَم".)
نام اریجینال: Traja Chrobaci
این هم لینک دانلود کاملش با تایمی حدود 49 دقیقه:
https://www.youtube.com/watch?v=RtmHld81L0I
و یه خواهش از دوستانی که این روزا به پراکسی دسترسی دارن (متأسفانه این روزا ندارم!): اگه لینک بالا رو جای دیگه ای آپلود کنید، ممنونتون می شم.
.........................................................
و سریال "پدر مجرد" از ژانر آدم بزرگ ها:
نام اریجینال: 少年ドラマ その
منبع: دوستان خوبم در "کافه کلاسیک".
با کمال احترامی که برای تمام دوستان عزیز بخصوص Emiliano گرامی قائلم میخواستم نکته ای را بگویم : یک چیزی گوشه ذهنم دارد به من می گوید این سریال"少年ドラマ その" همان سریال پدر مجرد نیست . از تصاویر بازیگران که بشدت ناآشناست تا نام 少年ドラマ その که ترجمه گوگل Boy drama that ترجمه می کند ( درام پسربچه ؟؟؟؟) فضای صحنه هایی نیز که با سرچ این کلمه دیدم فضای شادی همانند سریال پدر مجرد نبود .
بهرحال این نظر بنده است . امیدوارم جسارتی نکرده باشم .
پینوشت :
الان رفتم منبع اصلی (کافه کلاسیک ) را دیدم . راستش با دیدن عکس های اونجا شکم برطرف شد که این همون سریال پدر مجرده بخصوص این عکس
http://cafeclassic5.ir/imgup/5090/1442402476_5090_cfba7bdca0.JPG
ضمن عذرخواهی از دوستان بنظر می رسه اون چیزی هم که گوشه ذهنم مشکوک بود فقط مشکل حافظه بود :D
arman- تعداد پستها : 31
Join date : 2011-06-10
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
سلام بر دوستان قدیمی و عزیز این فروم رویایی.
سالها نبودم ولی مهر دوستان خوبی همچون جناب ایمیلیانو، ایندیانا جونز،smam، 59، صحرا، آریانا، بابک ، استالکر در سراچه ذهنم ته نشست کرده بود و یاداوری کارهای ماندگار توسط این دوستان و مابقی عزیزان، مرا به وجد می آورد.
در این سالهای غیبت، تا حد زیادی از دنیای نوستالژی فاصله گرفتم و مثل همیشه به ادبیات پناه بردم و بارها و بارها دل نوشته هایم را روی دل سفید کاغذ ریختم تا اینکه الان دست پر به آغوش گرم شما بازگشتم و مژده چاپ و نشر کتابم ، هدیه من به شما عزیزان است.
نام کتاب: کوله پشتی را از شانه ام بردار نویسنده: نگین شوکتیان ناشر: رامان سخن
بجز از عشق که اسباب سرافرازی بود/ آنچه گفتیم و شنیدیم همه بازی بود
«کوله پشتی را از شانه ام بردار» یک قصه آشنا برای همنسلان دهه شصت است که عشق های سر به مُهر و لبریز در نگاه را تجربه کرده اند . راوی داستان ، دختری دانشجوست که نگاهش به دنیا را با استعاره های ادبی زیبا بیان می کند و در یک برنامه کوهنوردی با پسری دانشجو آشنا می شود و همانجاست که گرمای عشق را در قلبش لمس می کند.داستان، فراز و فروردهای راه عشق و فضای حاکم بر دهه هفتاد را به تصویر می کشد.
بخشی از متن کتاب: حالا من و علی، همین دو حنجره، تنها همین دو حنجره بودیم.
من با علی حرف می زدم و بغض گره خورده ای رو که همه دردهای دنیا باهاش پیوند خورده بود و تا اون موقع سد راه نفسم شده بود رو توی گلوم احساس می کردم.
او می گفت و من می گفتم و از فراز سالیان انتظار، قصه تلاقی دو روح مظلوم را می دیدم که پشت حصار سکوت آن سال ها دفن شده بود. سکوت یخ بسته ای که از من و او قوی تر بود.
افسوس که اون قدر صبر کردیم و این پا و اون پا کردیم که سیب گندید و راهی جوی آب شد و حسرت گاز زدنش در دل قرمزمون تا ابد موند و « دوستت دارم» ، این شیرین ترین میوه هستی، در سینه هر دوی ما کال موند .
از جایی که کتاب برای گروه سنی متولدین پنجاه تا شصت میتونه جذاب و ملموس باشه وظیفه خودم دونستم که تولد کتابم رو بهتون اطلاع بدم.
برای تهیه کتاب میتونید به آدرس زیر مراجعه کنید
http://asarbook.com/GoodDetails/46133
برای من مایه افتخار خواهد بود که شما عزیزان خواننده نوشته های من باشید.
با سپاس از بودنتان .مهرتان پایا
سالها نبودم ولی مهر دوستان خوبی همچون جناب ایمیلیانو، ایندیانا جونز،smam، 59، صحرا، آریانا، بابک ، استالکر در سراچه ذهنم ته نشست کرده بود و یاداوری کارهای ماندگار توسط این دوستان و مابقی عزیزان، مرا به وجد می آورد.
در این سالهای غیبت، تا حد زیادی از دنیای نوستالژی فاصله گرفتم و مثل همیشه به ادبیات پناه بردم و بارها و بارها دل نوشته هایم را روی دل سفید کاغذ ریختم تا اینکه الان دست پر به آغوش گرم شما بازگشتم و مژده چاپ و نشر کتابم ، هدیه من به شما عزیزان است.
نام کتاب: کوله پشتی را از شانه ام بردار نویسنده: نگین شوکتیان ناشر: رامان سخن
بجز از عشق که اسباب سرافرازی بود/ آنچه گفتیم و شنیدیم همه بازی بود
«کوله پشتی را از شانه ام بردار» یک قصه آشنا برای همنسلان دهه شصت است که عشق های سر به مُهر و لبریز در نگاه را تجربه کرده اند . راوی داستان ، دختری دانشجوست که نگاهش به دنیا را با استعاره های ادبی زیبا بیان می کند و در یک برنامه کوهنوردی با پسری دانشجو آشنا می شود و همانجاست که گرمای عشق را در قلبش لمس می کند.داستان، فراز و فروردهای راه عشق و فضای حاکم بر دهه هفتاد را به تصویر می کشد.
بخشی از متن کتاب: حالا من و علی، همین دو حنجره، تنها همین دو حنجره بودیم.
من با علی حرف می زدم و بغض گره خورده ای رو که همه دردهای دنیا باهاش پیوند خورده بود و تا اون موقع سد راه نفسم شده بود رو توی گلوم احساس می کردم.
او می گفت و من می گفتم و از فراز سالیان انتظار، قصه تلاقی دو روح مظلوم را می دیدم که پشت حصار سکوت آن سال ها دفن شده بود. سکوت یخ بسته ای که از من و او قوی تر بود.
افسوس که اون قدر صبر کردیم و این پا و اون پا کردیم که سیب گندید و راهی جوی آب شد و حسرت گاز زدنش در دل قرمزمون تا ابد موند و « دوستت دارم» ، این شیرین ترین میوه هستی، در سینه هر دوی ما کال موند .
از جایی که کتاب برای گروه سنی متولدین پنجاه تا شصت میتونه جذاب و ملموس باشه وظیفه خودم دونستم که تولد کتابم رو بهتون اطلاع بدم.
برای تهیه کتاب میتونید به آدرس زیر مراجعه کنید
http://asarbook.com/GoodDetails/46133
برای من مایه افتخار خواهد بود که شما عزیزان خواننده نوشته های من باشید.
با سپاس از بودنتان .مهرتان پایا
Negin 2- تعداد پستها : 244
Join date : 2011-01-02
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
سلام به همه عزیزان اوقات خوبی داشته باشید
من تقریبا تمام صفحات رو خوندم و جستجو کردم دنبال یک برنامه ای که دهه 60 پخش میشد با این مضمون بود که دو تا دانشمند بودن یکی مسن و دیگری جوان و یک شخصیت کارتونی که یادم نیست خورشید بود یا زمان که به شکل پیر وبا موها و ریشهای بلند و سفید با سوالهایی که میکرد این دو دانشمند رو به چالش میکشید و تا اونجایی که یادم میاد یه موضوعش در مورد گردش خون و سیستم لوله کشی بدن انسان بود.
ممنون میشم اگر کسی یادشه اسم این برنامه و یا لینک دانلودش رو قرار بده . همیشه پاینده و برقرار باشین
من تقریبا تمام صفحات رو خوندم و جستجو کردم دنبال یک برنامه ای که دهه 60 پخش میشد با این مضمون بود که دو تا دانشمند بودن یکی مسن و دیگری جوان و یک شخصیت کارتونی که یادم نیست خورشید بود یا زمان که به شکل پیر وبا موها و ریشهای بلند و سفید با سوالهایی که میکرد این دو دانشمند رو به چالش میکشید و تا اونجایی که یادم میاد یه موضوعش در مورد گردش خون و سیستم لوله کشی بدن انسان بود.
ممنون میشم اگر کسی یادشه اسم این برنامه و یا لینک دانلودش رو قرار بده . همیشه پاینده و برقرار باشین
reza2009- تعداد پستها : 2
Join date : 2016-08-31
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
reza2009 نوشته است:سلام به همه عزیزان اوقات خوبی داشته باشید
من تقریبا تمام صفحات رو خوندم و جستجو کردم دنبال یک برنامه ای که دهه 60 پخش میشد با این مضمون بود که دو تا دانشمند بودن یکی مسن و دیگری جوان و یک شخصیت کارتونی که یادم نیست خورشید بود یا زمان که به شکل پیر وبا موها و ریشهای بلند و سفید با سوالهایی که میکرد این دو دانشمند رو به چالش میکشید و تا اونجایی که یادم میاد یه موضوعش در مورد گردش خون و سیستم لوله کشی بدن انسان بود.
ممنون میشم اگر کسی یادشه اسم این برنامه و یا لینک دانلودش رو قرار بده . همیشه پاینده و برقرار باشین
با سلام
این برنامه از محصولات دیزنی و مربوط به دهه شصت میلادی است. SMAM عزیز این برنامه را در آرشیو ویدئویی خود داشتند.
ارادتمند
افشین
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
بزرگوار افشین خان اسم برنامه رو میدونید؟ با سپاس از پاسخگویی شماIndiana Jones نوشته است:reza2009 نوشته است:سلام به همه عزیزان اوقات خوبی داشته باشید
من تقریبا تمام صفحات رو خوندم و جستجو کردم دنبال یک برنامه ای که دهه 60 پخش میشد با این مضمون بود که دو تا دانشمند بودن یکی مسن و دیگری جوان و یک شخصیت کارتونی که یادم نیست خورشید بود یا زمان که به شکل پیر وبا موها و ریشهای بلند و سفید با سوالهایی که میکرد این دو دانشمند رو به چالش میکشید و تا اونجایی که یادم میاد یه موضوعش در مورد گردش خون و سیستم لوله کشی بدن انسان بود.
ممنون میشم اگر کسی یادشه اسم این برنامه و یا لینک دانلودش رو قرار بده . همیشه پاینده و برقرار باشین
با سلام
این برنامه از محصولات دیزنی و مربوط به دهه شصت میلادی است. SMAM عزیز این برنامه را در آرشیو ویدئویی خود داشتند.
ارادتمند
افشین
reza2009- تعداد پستها : 2
Join date : 2016-08-31
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
سلام به همه کاربران
تقریبا تمام صفحات را خواندم
چند مورد برنامه کودک و نوجوان هست که ذهنم را درگیر کرده اما اسم آنها را نمیدانم ، خوشحال میشم راهنمایی کنید
1) برنامه ای بود که به صورت سریالی در برنامه کودک و نوجوان تقریبا در سالهای 77 تا 79 پخش میشد ، البته اگر درست گفته باشم و یادم باشه ، این برنامه یک فیلم ایرانی بود که یک عروسک به نام اعلمک هم داشت که در قسمت سر عروسک شبیه آنتن بود و داستان این فیلم در مورد گول خوردن و جلو گیری از فریب و کمک گرفتن از عقل بود.
2) یک فیلم خارجی بود که اون هم در چند قسمت پخش میشد و خارجی بود ، فکر کنم امریکایی بود و در مورد ساخت محلولی برای نامرئی شدن بود و بین سالهای 1377 تا 1379 پخش میشد و داستان 2 کودک تقریبا 14 ساله بود دنبال محلولی برای نامرئی شدن بودن که موفق به ساخت آن شدند.
تقریبا تمام صفحات را خواندم
چند مورد برنامه کودک و نوجوان هست که ذهنم را درگیر کرده اما اسم آنها را نمیدانم ، خوشحال میشم راهنمایی کنید
1) برنامه ای بود که به صورت سریالی در برنامه کودک و نوجوان تقریبا در سالهای 77 تا 79 پخش میشد ، البته اگر درست گفته باشم و یادم باشه ، این برنامه یک فیلم ایرانی بود که یک عروسک به نام اعلمک هم داشت که در قسمت سر عروسک شبیه آنتن بود و داستان این فیلم در مورد گول خوردن و جلو گیری از فریب و کمک گرفتن از عقل بود.
2) یک فیلم خارجی بود که اون هم در چند قسمت پخش میشد و خارجی بود ، فکر کنم امریکایی بود و در مورد ساخت محلولی برای نامرئی شدن بود و بین سالهای 1377 تا 1379 پخش میشد و داستان 2 کودک تقریبا 14 ساله بود دنبال محلولی برای نامرئی شدن بودن که موفق به ساخت آن شدند.
arash_60- تعداد پستها : 1
Join date : 2017-01-12
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
با سلام و خسته نباشید خدمت دوستان قدیمی و جدید
یه سوال فنی دارم که امیدوارم بتونید کمکم کنید.بخصوص جناب 59 که میدونم ید طولایی در ادیت فیلم دارند.
راستش من یک فیلم کوتاه با صدای اصلی دارم که روی این فیلم، موزیک گذاشته شده ولی صدای اصلی فیلم هم قابل شنیدنه.
شما نرم افزاری می شناسید که موزیک روی فیلم رو حذف کنه بطوریکه فقط صدای اصلی فیلم و دیالوگها باقی بمونه؟
یه سوال فنی دارم که امیدوارم بتونید کمکم کنید.بخصوص جناب 59 که میدونم ید طولایی در ادیت فیلم دارند.
راستش من یک فیلم کوتاه با صدای اصلی دارم که روی این فیلم، موزیک گذاشته شده ولی صدای اصلی فیلم هم قابل شنیدنه.
شما نرم افزاری می شناسید که موزیک روی فیلم رو حذف کنه بطوریکه فقط صدای اصلی فیلم و دیالوگها باقی بمونه؟
Negin 2- تعداد پستها : 244
Join date : 2011-01-02
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
SMAM نوشته است:این 2تا فایل که البته یک ی هستن که برای آپلود و دانلود راحت تر 2بخش کردم
کلاه قرمزی1
کلاه قرمزی2نمیدونم مربوط به پسر شجاع هست یا نه.اما پسر شجاه دست کم 70قسمت دوبله ازش هست.آهان!!!یادم اومد.یک قسمت بود بنام"رز سیاه باز میگردد" که میمونه استاد تغییر چهره بود.نخست با یک قیافه یک چیزی رو پیش بینی میکرد و سپس با یک قیافهء دیگه اونو انجام میداد.قدرت جادویی نداشت بلکه خودش میبرید و میدوخت اما با دوز و کلک میخواست نشون بده که قدرت جادویی داره.برای انتقام از پسر شجاع این کارها رو میکرد.در پایان هم موهاش رو برای تنبیه میزنن نه بخاطر اینکه جادویی بودن تا قیافش مسخره بشه.mahmoody نوشته است:۱. عجب! پس جان دایمون همونیه که من هم یادم میآد. اینقدر از این جان دایمود سوت گذاشتید و راجع بهش حرف زدید من حسودیم شد. الان احساس خوبی بهم دست داد.SMAM نوشته است:[جان دایموند همونه و داستانش هم همونه و درسته.بقیه رو یادم نیست باید فکر کنم ببینم چی هستن.اما یک پرسش که این پسر شجاع دانلود شده همه 99قسمت کامله؟ و به چه زبونی؟.راستی اون تله تئاتر هم اسمش"بازپرس وارد میشود"هست.
۲. آره اون تئاتر رو در «پیاس۱» اطلاعاتش رو اضافه کرده بود.
۳. ۹۹ قسمت؟ نه! من از این جا دیدم: http://www.rasekhoon.net/Song/Show-54931.aspx
فکر کردم کامله. پس هنوز هم باید امیدوار باشم که قضیه تو همون پسر شجاع اتفاق میافتاد؟ کسی این داستانی که گفتم رو روی پسر شجاع یادشه؟
بالاخره این قسمت رو یافتم:
https://www.youtube.com/watch?v=ZYn749JAG6U
stalker- تعداد پستها : 256
Join date : 2011-01-07
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
*با درود خدمت یاران ارجمند فروم جاودان و رویایی،
که همیشه سرزنده و شاداب است و خواهد بود.
داشتم خدمت جناب کازوش در پیام خصوصی عرض میکردم که .:
...........................
راستش من کوچک، همیشه فکر و ذهنم در فروم هست،
حالا چه مطلب بنویسم، چه ننویسم،
اما همیشه، روح و هوش و حواسم اینجاست.
اما از آنجا که خودم رو هچگاه در طی این سالها،
مجبور به نوشتن نکردم، و هر چه که نوشتم در فروم،
کار عشق و علاقه و منطق و احساس بوده،
از اینرو چند ماهیست که میل نوشتن دارم،
اما دستم بکار نمیره.
حالا شاید این یخ نیز دیر یا زود شکسته بشه.
در کل، همیشه اینجا هستم و با خیال فروم، در پرواز ...
همیشه باهم هستیم،
چه بنویسیم و چه ننویسیم،
همیشه اینجاییم.
سلامت باشید.
..................................
.
.
.
*خدمت امیلیانو گرامی .:
ضمن درود و سپاس برای تمام مواردی که چند ماه پیش فرمودید،
از دستم ناراحت نشید که آن پست چند ماه گذشته را،
دیالوگوار ادامه ندادم. دلیل بر بی توجهیم نبوده،
بلکه دستم به نوشتن نمیره، با آنکه موارد و صحبتهای نوستالژیک،
همچنان داریم. ... به یاد همگی هستم. از دستم ناراحت نشوید.
با احترام. سلامت باشید.
*خدمت خانم شوکتیان و خانواده ی گرامیشان .:
با درود. ... پوزش میخوام که دیر پاسخ مینویسم.
ببینید در نت، نرم افزارهای گوناگونی هست که ادعا دارند که صدای وکال را از آهنگ جدا میسازند،
و سپس آهنگ باکلام، به بی کلام تبدیل میشه. ... اما در اصل، محصول و خروجی این برنامه ها،
آنگونه که باید نیست، چون آهنگی رو این برنامه ها، صدای خوانندش رو حذف میکنند،
که حتما اصل آهنگ، "استریو" باشه!، ...
در غیر این صورت (یعنی در ۹۰ درصد ماجرا که آهنگها استریو نیستند)،
اگر آهنگی که صدای کلام و یا صحبت دارد را به این برنامهها وارد کنید،
آنگاه خروجی نهایی، فایل صوتی خواهد بود که انگار بر روی صدای خواننده و یا کسی که صحبت کرده روی آهنگ،
یک "پاک کن" کشیده میشه و صدای حرف روی آهنگ، محو شده و جزوی از موسیقی میگردد.
و اینجاست که گمان کنم، شاید از دیدگاه ساختاری این نرم افزارها،
فایلی که فرمودید، اگر توسط همین برنامههای حذف صدای خواننده از آهنگ، پردازش بشه،
نقش موزیکی که روی صدای اصلی فیلم مورد نظر شما قرار داده شده،
همانند صدای وکال و صحبت روی آهنگ شناخته بشه،
و با استفاده از این برنامههای حذف صدای خواننده از آهنگ،
موزیک رویی فیلم، محوتر و جزوی از متن اصلی آن شود.
این حدس من هست، و نمیتونم گارانتی داشته باشم که صد درصد به مقصود برسید،
با اینحال امتحانش برای یکبار میارزد.
برنامههای یادشده هم، تعدادشان زیاد هست و با یک جستجو در نت،
مارکهای مختلف و رایگانشون موجود هست.
بهرحال، بنا به اطلاعات کوچکم،
راه دیگری به ذهنم نمیرسد. ... سلامت باشید.
*و همچنین خدمت "استالکر گرامی" درود و سلام دارم.
واقعن ممنون برای لینک قسمتی که از پسر شجاع قرار دادی.
بی شک و با تمام جرأت اگر بگم، این قسمت، جذابترین قسمت پسر شجاع بود!،
که در میانه ی دهه ی شصت، آرزوی بازپخش شدنش رو داشتم.
از بس که جادوگریها و تغییرهایی که این جادوگر داشت، دیدنی و جذاب بود.
خیلی ممنون که لینک را یافتی و بسیار خاطره انگیز هست این قسمت.
سپاسگزارم.
.
.
.
- یاران ارجمند، قول نمیدم، اما در برنامه دارم،
که اگر بشه، نسخه ی ۳۵ میلیمتری یک فیلم مشهور دهه ی شصت رو،
که فایلش هیچجا موجود نیست، به انتشار فروم رویایی برسانم.
سرورها اذیت میکنند، چون حجم این فیلم ماندگار (با کیفیت ۳۵ م.م.)،
یک گیگ و نیم هست. ... حالا نمیدونم، ببینیم چی میشه.
۳-۴ ماه پیش میخواستم قرار بدم اما نشد. حتا با خرد کردن فایل به بخشهای فشرده.
در هر حال، وظیفه داشتم که بگم ... اسم فیلم رو نمیگم (خنده).
میدونم که "خنده ی" بیجا و لج آوری داشتم اکنون (لبخند)،
اما چه میشه کرد، که جبر زمانه هست و راهی جز این نبود.
راستی بجز "جبر زمانه"، گاهی در زندگی،
میبایست با "مثلثات زمانه"، "ریاضیات جدید زمانه" و غیره نیز،
برخورد داشت و یک سخن اینکه، سخت نباید گرفت.
سپاس پروردگار را ...
- ... و برای اینکه دست خالیه خالی نباشم،
دیدگاه یاران ارجمند را به لینک زیر جلب مینمایم.
و این است صاحب آن سدای مقتدر (اما برای ما بچههای شصت، ترسناک و عذاب آور)
(لبخند)، جسارت نشه، اما واقعن حس و حال خودم همیشه این بود،
هنگامی که سالهای دهه ی ۶۰، سر سفره ی صبحانه بودم،
با چشمانی خواب آلود، و سدای این گوینده ی محترم،
حال زجر آور را، دو چندان مینموند.
(بازهم میگم، جسارتی خدمت شخص ایشان نشود)
http://jamejamonline.ir/sima/2824904793238328520/مرور-تقویم-تاریخ-با-صدای-فجری
.
.
.
- چه بنویسم چه نه، همیشه بیاد همگی هستم.
آخر مگر میتوان به یاد فروم جاودان و رویایی،
و اهالی ارجمندش نبود؟.
by 59 (HQ) .:
.
.
.
- راستی، وبلاگ زیر را دریابید،
که از سراسر ایرانزمین،
عکسهای قدیمی و نوستالژیک قرار میدهد.
سپاس دارم خدمت صاحب آن.
http://qademqademha.blogfa.com
پی نوشت .:
یاران گرامی، بهتر بیاد دارید که ۵-۶ سال پیش،
در فروم صحبت از یک بازیگر نقشهای مکمل داشتیم،
که در دهه ۶۰ و اوایل ۷۰، بارها در تلویزیون میدیدیمشان،
و جزو جدای ناشدنی از خاطرات کاملن بکر و نوستالژیک ما هستند.
ایشان نیز دو ماه گذشته، در طی سونامی فوت هنرمندان، از دنیا رفتند.
خوب یادم هست ۵-۶ سال پیش، گفته بودم که در دوران کودکی،
هرگاه که در فیلمها ایشان را میدیدم، ازشان میترسیدم،
که دلیلش نوع گریمی بود که داشتند،
و در اصل، خوشچهره بودند و عکس زیر نیز گواه این مساله هست.
http://persianv.com/goonagoon/بازیگر-قدیمی-تئاتر-درگذشت-عکس.html
*جناب آقای "پرویز بشردوست"
(تولد: ۱۳۲۹ / درگذشت: ۲۹ اسفند ماه ۱۳۹۵)
نویسنده، نمایشنامه نویس، کارگردان، بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما. ...
همچنین موسس گروه تئاتر "آژیده" نیز بودند ... یادشان گرامی.
سلامت باشید.
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
59 نوشته است:
*و همچنین خدمت "استالکر گرامی" درود و سلام دارم.
واقعن ممنون برای لینک قسمتی که از پسر شجاع قرار دادی.
بی شک و با تمام جرأت اگر بگم، این قسمت، جذابترین قسمت پسر شجاع بود!،
که در میانه ی دهه ی شصت، آرزوی بازپخش شدنش رو داشتم.
از بس که جادوگریها و تغییرهایی که این جادوگر داشت، دیدنی و جذاب بود.
خیلی ممنون که لینک را یافتی و بسیار خاطره انگیز هست این قسمت.
سپاسگزارم.
سلام خدمت ۵۹ عزیز و باقی دوستان. ببخشید من همینطور پریدم وسط سلام نداده. خیلی از پیدا کردن اون قسمت هیجان زده شده بودم. شاید اون تصویر زدن موی رز سیاه کنار رودخونه از قدیمیترین تصاویر ثبت شده تو مغزم باشه! یعنی اینطور که شما میگی این قسمت اواسط دهه شصت پخشد شده؟ من خیلی دوست دارم بدونم دقیقا کی پخش شده که حساب کنم این خاطره مال چند سالگیم هست!
stalker- تعداد پستها : 256
Join date : 2011-01-07
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
stalker نوشته است:
سلام خدمت ۵۹ عزیز و باقی دوستان. ببخشید من همینطور پریدم وسط سلام نداده. خیلی از پیدا کردن اون قسمت هیجان زده شده بودم. شاید اون تصویر زدن موی رز سیاه کنار رودخونه از قدیمیترین تصاویر ثبت شده تو مغزم باشه! یعنی اینطور که شما میگی این قسمت اواسط دهه شصت پخشد شده؟ من خیلی دوست دارم بدونم دقیقا کی پخش شده که حساب کنم این خاطره مال چند سالگیم هست!
*استالکر گرامی،
با درود و احوالپرسی خدمت شما،
و همچنین تمامی بچههای خوب فروم رویایی.
عرض شود که، اصولن کارتون "پسرشجاع" در ذهن نوستالژیکم،
یادآور سالهای ۱۳۶۴ تا ۶۷ هست. به بیان دیگر، بعد از ظهرهای جمعه،
در همان دوره ی میانی دهه ۶۰ را خوب بیاد دارم،
که کادرهای پسر شجاع در تلویزیون، ثبت در ذهن نوستالژیکم گشتند.
از اینرو بود که صحبت از میانه ی شصت مطرح ساختم.
در خیال کودکوارم، مفاهیمی چون: "کارتون پسرشجاع، فیلم ژاپنی سوییچی، -
اعلام برنامه کانال یک توسط "جناب حسین پاکدل"، و ..."،
همگی اجزای یکپارچهای از دوران میانه ی دهه ۶۰ (۱۳۶۵) هستند.
بازهم ممنون و سپاسگزارم که لینک این قسمت جادوگر در پسرشجاع رو یافتی.
براستی که جذاب و یادمانه سرشت هست.
- خوب بیاد دارم که بهار سال ۱۳۷۳، در یک عصر پنجشنبه،
شب جشنی بود و از اینرو، در بخش برنامه کودک عصرگاهی کانال یک،
(که ساعت ۵ عصر شروع میشد)،
از جنابان "پرویز ربیعی" و "زنده یاد اصغر افضلی" دعوت کرده بودند،
و به استودیوی بزرگی که جشن کانال یک بود آمده بودند.
صحبت با ایشان، در مورد کارتون پسرشجاع بود که هر دوشان، دوبلور آن بودند.
سپس در حین گفتگو، استاد ربیعی فرمودند که کل سریال پسرشجاع، ۱۰۰ قسمت هست،
که تا بحال ۵۰۰ قسمت در ایران نشان داده شده (لبخند).
یعنی تا آن سال، تلویزیون ۵ بار کل سریال را بازپخش کرده بود.
در ضمن، دقیقن سه سال پیش بود که در پستی با نام [گزارش تماشای فیلم "گمشده - ۱۳۶۴"]،
دو کادر ثبتشده از پخش پسرشجاع در آن فیلم را در فروم، همراه سایر استوب کادرهایش قرار داده بودیم.
*[گزارش تماشای فیلم "گمشده - ۱۳۶۴"] .:
https://koodaki-nojavani.forumfa.net/t24p700-topic#8042
* کادرهایی بیادگارمانده از پخش "کارتون پسرشجاع" در تلویزیون، در فیلم "گمشده-۱۳۶۴" .:
- فیلم "گمشده" محصول ۱۳۶۳ یا ۶۴ هست (پخشش در سینما ۱۳۶۴ بوده و شاید سال قبلش تولید شده).
تاکید و نشان دادن پسرشجاع در این فیلم، (و همچنین آورده شدن نام پسرشجاع در فیلم "مادر-۱۳۶۸")،
اهمیت این کارتون را در آن دوران نشان میدهد. ...
اهمیتی که "سریال اوشین" نیز نزد همگان در اجتماع ۶۰ ایران داشت.
- در ضمن، من (بنده ی کمترین)، چند ماهی هست که دیگر فیلم نمیبینم.
البته می بینم، (ایرانی، آمریکایی و روسی ...)، اما فقط قدیمیهاش رو.
با سینمای حال حاضر (منهای سینمای فرانسه، و تک و توک فیلمهای امریکایی)،
کاملن خداحافظی کردم و در این یک زمینه، به اعصاب خویش، آرامش بخشیدم.
پوستر فیلمهای جدید رو می بینم، و فحش میدهم، ... و همین.
واقعن مسخره اش را درآوردند. ...
حتمن در فرصتی دیگر، چند فیلم خوب امروزی از سینمای فرانسه و امریکا را،
خدمت فروم و یاران ارجمند معرفی خواهم داشت. ...
سینمای فرانسه، حتا از قدیمها نیز، خوشساخت تر شده است.
اگر باور ندارید، با این تلفن زنگ بزنید به ۱۱۸ و از آنها بپرسید.
یک مطلب پرانتزوار هم سرانجام بگویم،
برای آقای شهاب حسینی که بازیگر بینهایت بینهایت پرکاری هستند،
آرزوی سلامتی و موفقیت دارم، اما ایشان از جهت "نگاه بازیگر"،
فقط و فقط برای نقشهایی که "بسیجیمانند" باشد مناسب هستند.
همانند فیلم "دلشکسته-۱۳۸۷"، که خوب بازی کردند. ...
اما در سایر ژانرها، هر چقدر هم مثلن تکنیک و تاکتیک و گریم و اینها انجام دهند،
اما اول و آخر، همان پرسوناژ در دلشکسته، مناسب نگاه و فرم ایشان هست و بس.
اگر بدانم که چه کسی، افرادی چون سابرابر، مهسنتنابنده، بارانکوصری و ... را،
راه به دنیای فیلم و هنر داد، اول خود را میکو.شم، بعد آن افرادی که سبب شدند را.
اکبرعبدی در دهه شصت و آغاز هفتاد، اینهمه رنگ و وارنگ،
نقش و تیپاژ و بازیهای گوناگون از خود بر جای گذاشت،
هنرنمایی به معنای عام و خاص انجام داد ...،
اما دریغ از یک تقدیرنامه. ...
آنوقت کوهی از جایزه و به به و چهچه، از اپتدا همراهشان بوده و هست،
در حالیکه نهایت کارشان یا این است که مثل .بیقها. جلوی دوربین ظاهر شوند،
و یا اینکه چهره پردازان، گریمهای مختلف و سنگین برایشان انجام دهند،
با اینحال، نه حس و حالی واقعن دارند، و نه نگاهی که بازیگر باشد.
پی نوشت .:
- سخن پایانی برای این نوبت اینکه،
یاران گرامی، اگر فایل زیر را ندیدید، لطفن حتمن تماشا بفرمایید.
آنگاه بخوبی در مییابید که ما ~ بچههای شصتی،
محصول تربیت شده، توسط چه ایدئولوژی هستیم!.
چرا مایی که اکنون در انتهای دهه ی چهارم زندگی قرار داریم،
همچنان افرادی درونگرا، آرمانگرا، و دوستدار مسایل مینوی میباشیم؟.
چرا از خلوت داشتن با خویش، و پناه آوردن به نوشتن و خیالپردازی، لذت میبریم؟.
چنین ویژه گیهای نسلمان، بی شک رابطهای مستقیم با خوراکهای دیداری و شنیداری دوران کودکیمان دارند!.
رابطهای مستقیم با حس و حال اسرارآمیز و فلسفی نهفته ای،
که بازپخشهای مکرر فیلمهایی چون "پروانه روی شانه"، "Kaos"، "آنسوی مه" و ...،
هنایش خود را بر ذهن کودکیمان بر جای نهادند، ... و امروز،
همان کودکان تربییت شده ی دیروز هستم، ... با تفکری که "مدیران رسانه ی شصت"،
برایمان ایجاد ساختند. ... با تماشای لینک پایین، همه چیز روشن میگردد.
من بشخصه، هم از جناب اسفندیاری و هم از مدیرانی که نامشان در مصاحبه میآید،
(که البته از جناب آقای بهشتی قبلن در فروم یادی داشتم)،
از همگیشان، ممنون و سپاسگزارم که با ایدئولوژی نیک خویش،
ما را تربیت و سوق به سمت و سوی ذهنهایی فلسفه گرا و آرمانگرا داشتند.
دوران مدیریتی این افراد ~ دهه شصت،
بهترین سینما و تلویزیون را داشتیم.
هم فیلمها و سریالهای وطنی، ممتاز بودند،
و هم محصولات خارجی که "فارابی" خریداری مینمود،
و در سینماها نشان میدادند. ... دستشان درد نکند.
این مصاحبه، همه چیز را روشن میسازد ...
http://www.aparat.com/v/70z98/ناگفته_های_داغ_عبدالله_اسفندیاری_از_سینمای_فارسی
.
.
.
https://fa.wikipedia.org/wiki/سید_محمد_بهشتی_شیرازی
-مديرعامل بنياد سينمای فارابی ۱۳۶۲-۱۳۷۳
-مدير جشنواره بين المللی فيلم فجر ۱۳۶۲-۱۳۷۲
-مدير تشكيلات صداوسيمای جمهوری اسلامی ايران ۱۳۶۲-۱۳۶۵
-مدير گروه فيلم و سريال سيمای جمهوری اسلامی ايران ۱۳۶۰-۱۳۶۱
http://www.sourehcinema.com/People/People.aspx?Id=138112240443
http://www.sourehcinema.com/Title/Title.aspx?id=138109191250
http://pendar.news/video/گفتگوی-فریدون-جیرانی-با-عبدالله-اسفند/
سلامت باشید.
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
1. سلام.
2. "جوینده یابنده است."
"امیلیانو" با افتخار و بالأخره کشف کرد:
"چو و روبات ها":
نام اصلی: Omakase Scrappers
اینم تیتراژ اریجینالش با موسیقی معروفش:
https://www.youtube.com/watch?v=IQ9ZRBxKqdw
.......................
3. "59" عزیز، قابل توجه شما (از دوستان معذرت می خوام که این موضوع ربطی به این تاپیک نداره. خواستم پست دیگه ای نزنم):
شما که علاقه به معادل های پارسی دارید، چند روز پیش چند تا نهاده ی جدید پیدا کردم که خیلی لذت بردم و گفتم به شما هم بگم:
3.1. نهاده ی "اسموتی":
نرم نوش.
قدیم ها می گفتیم "یخ در بهشت".
3.2. نهاده ی "موتور جستجو" یا "سرچ انجین":
جویشگر.
3.3. نهاده ی "بروزر" یا برنامه ای که باهاش اینترنت رو سرچ می کنیم:
پویشگر.
4. فلن!
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
این هم معروف ترین سکانس "دکترهای کوچولو"؛ که، غیر ممکنه این فیلمو دیده باشی و این صحنه یادت نباشه. ضمناً بسیار زیر خاکی هم هست:
https://www.youtube.com/watch?v=bl1ve2WtxDA
(نیاز به قندشکن!)
https://www.youtube.com/watch?v=bl1ve2WtxDA
(نیاز به قندشکن!)
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
با درود خدمت فروم رویایی و یاران ارجمند.
سه موضوع جداگانه اما جذاب برای خود را،
مدتی بود که قصد داشتم تا با فروم جاودان نیز مطرح سازم،
چراکه حتم یاران نیز برایشان جالب خواهد بود.
از آنجا که موضوع اول، مربوط به دنیای کارتون و انیمیشن است،
آنرا همراه با دو مورد دیگر، یکجا در همین تالار تقدیم مینمایم.
البته و به احتمال زیاد، با این موارد آشنا هستید، اما یادآوریشان نیز خوشایند است.
*بخش نخست .:
- مجموعه کارتونهای چهارگانه ی شرک، همیشه برایم از جذابیت ویژهای برخوردار میباشند.
دی.وی.دی آنها با دوبله ی خوب روسی اش را سالهاست که دارم و گاهگاهی، دوباره تماشا میکنم.
و البته اینرا نیز باید بگویم که شرک های ۲، ۳ و ۴(شرکت برای همیشه) را اولینبار در سینما دیدم،
اما شرک۱، از آنجا که سال تولیدش ۲۰۰۱ است، دو سال بعدش، ۲۰۰۳ بود که آنرا در جشن سال نوی میلادی،
که از تیوی پخش شد برای اولین بار دیدم و همین آشنایی و علاقه ی شدید به شرک و سایر قهرمانان این کارتون،
سبب گردید تا دنبالههایش را در سینما ببینم و دیسک آنها را نیز با کیفیت اصلی و دوبله ممتاز روسیشان، تهیه نمایم.
قبل نیز گفته بودیم که دبلور شخصیت شرک در دوبله ی روسی اش،
استاد "الکسی کلگان - Алексей Колган - Aleksey Kolgan" میباشند،
که زاده ی غرب اوکراین هستند، و بخاطر حجم وسیع فعالیتهای هنریشان در دوبلاژ،
و همچنین بازیگری، سالهاست که مقیم مسکو میباشند .:
- در دنیای فیلم و کارتون و سینما، هنگامی که با یک محصول خوب مواجه میشویم،
حتم پای و صحبت از کتاب و فیلمنوشت خوب آن نیز باید مطرح گردد،
چراکه خانه هر چه با شکوه تر و خوشساخت تر باشد، فنداسیون و ساختار اصلی اش،
به همان نسبت درونمایه دار بوده، که سپس محصول نهایی، یکپارچه و ممتاز جلوه مینماید.
- چند سال پیش در فروم رویایی عنوان داشتیم که پرسوناژ "شرک"،
برگرفته از شخصیت واقعه ای با چنین ظاهری بوده که در اوایل قرن گذشته در امریکا،
ایشان (شرک اصلی) زندگی میکردند که البته از اپتدا اندامشان عادی بوده،
اما بعد بخاطر سمتومی که برایشان پیش میآید، اندام و جثهشان رشد بیش از حد داشته،
و حتا آن دوران، در کارهای تبلیغاتی استفاده میشدند، اما مورد اذیت و آزار مردم واقع میگردند ...
https://koodaki-nojavani.forumfa.net/t22p740-topic#7586
http://www.irannaz.com/news_detail_4228.html
ماوریک تیلت در سال ۱۹۰۳ به دنیا آمد و در سال ۱۹۵۴ هم از دنیا رفت. او یک کشتی گیر بود.
آنهم در نخستین سالهایی که ورزش به عنوان یک سرگرمی شناخته شده بود. او متولد فرانسه بود.
بسیار باهوش و به چهارده زبان دنیا صحبت میکرده. به شعر و تجارت هم علاقه بسیار داشته.
در زندگیش، گرفتار بیماری نادر آکرو مگالی شد که باعث رشد ناهنجار استخوانهایش شد
و کل اندامش را در بر گرفت که برایش رنج و عذاب زیادی به همراه داشت و ...
مورد بیمهری مردم قرار گرفت به طوری که مجبور به ترک محل زندگیش
که بسیار به آنجا علاقه داشت گردید".
- غم انگیز مینماید این ماجرا، که ایشان در آن زمان زجر کشیدند از رفتار و بی مهری مردم،
و نمیدانستند که ۱۰۰ سال پس از آن، الهام گیری از چهره و ظاهر او که ناخواسته تغییر کرده بود،
سبب خلق کاراکتر مشهور "شرک" میگردد و پولهای انبوهی را نیز به صندوق هالیوود واریز میسازد.
یادش را گرامی میداریم.
- این مقدمه و مطالب را میدانستیم، تا اینکه چندی پیش،
مشغول تماشای بار هزارم و میلینیوم مجموعههای شرک بودم،
و از آنجا که تیتراژش را کامل تا پایان نگاه کردم،
دیدم در انتهای تیتراژ "شرک۲ - ۲۰۰۴"، گروه سازنده ی آن،
از یک نام و اسم شخصی، تشکر کرده اند که این نوشته ی ایشان،
بسیار بر دلم نشست و بر آن شدم تا نام را یادداشت کنم،
سپس فردایش آنرا در نت جستجو و به نتیجه جالبی رسیدم.
در تیتراژ شرک۲، از نام "ویلیام استیگ (۱۹۰۷-۲۰۰۳) William Steig" قدردانی شده بود.
- ایشان (William Steig) - نقاش، مجسمه ساز و تصویرگر کتابهای ژانر کودک بودند،
که در سال ۱۹۹۰، کتابی با نام "شرک" را شخصیت سازی و برای اولین بار در امریکا منتشر میسازند.
همانگونه که گفته شد، او از ظاهر و فیگور -شرک واقعه ای-، برای پرسوناژ -شرک کارتونی-،
الهام و گرته برداری داشته، اما در کنار این، پرسوناژهای دیگری چون "خر"، "اژدها"، "فی اونا"،
و همچنین داستان شرک که انیمیشن شرکهای ۱ و ۲ ~ (۲۰۰۱ & ۲۰۰۴) بر اساس آن ساخته شدند،
بصورت اوریجینال، تالیف و شخصیت سازی شده توسط ایشان بوده است و برای همین مساله،
گروه سازنده ی شرک ها، در شرک۲، از او قدردانی داشته بودند.
- یاران ارجمند، برای آشنایی با "کتاب شرک-۱۹۹۰"،
که توسط استاد ویلیام استیگ(۱۹۰۷-۲۰۰۳)William Steig،
برای اولین بار در سال ۱۹۹۰ میلادی تالیف و نقاشی و داستانسازی شده،
و سپس پایه و اساسی برای مجموعه انیمیشنهای چهارگانه ی شرک میگردد،
میتوان در کاغذ دیواری ترکیبی زیر، آشنا شد. ...
با فهمیدن نام ایشان و در جریان قرار گرفتن چگونگی پروسه ی ساخت شرک ها،
برایم موضوع جالبی رقم خورد و سبب گردید تا با فروم رویایی نیز مطرح سازم .:
... در ضمن، در بین دیگر آثار استاد ویلیام استیگ، یک کتاب دیگر ایشان هست،
که شخصیت روی جلدش بسیار آشناست. بگمانم بر اساس این تصویرسازی و پرسوناژ کارتونی ایشان،
در دهههای ۷۰ یا ۸۰ میلادی، یک کارتونی ساخته باشند و آنرا در دهه ی شصت دیده ایم.
این عکس را میگویم .:
https://en.wikipedia.org/wiki/William_Steig
https://itunes.apple.com/us/book/shrek/id670711349?mt=11
https://www.pinterest.com/dukal/william-steig/
- اگر تکراری هست، پوزش میخواهم.
سایت زیر، منبع جامع تمام کارتونها و انیمیشنهای جهان است،
که با موضوع کریسمس ساخته شده اند .:
http://www.acartoonchristmas.com
.
.
.
*بخش دوم .:
- دنیای صداپیشگی در میان ژانرها و دالانهای پر رمز و رازش،
سبکهای گوناگونی از هنر سخنوری و دانش فن بیان را دارا میباشد،
که بی شک یکی از جذابترین و شاید سختترین آنها، فکاهیگویی و طنز گفتاریکلامی میباشد.
از دوران قدیم در رادیو و تلویزیون، صداپیشه گان شاخصی، "هنر استند آپ کمدی" را،
با روشهای گیرای چون بیان لطیفه و جوک، و همچنین شرح موقعیتهای کمدی بهمراه تقلیدصدا انجام دادند،
که از میان آنها میتوان به هنرمندان راستی چون: زنده یاد عبدالکریم اصفهانی، سدکریم، مجید شاپوری،
و با ارفاق - حمید ماهی صفت، اشاره داشت.
- یکی دیگر از هنرمندان طناز عرصه ی استند آپ کمدی ایران، زنده یاد استاد "پرویز حساس" بودند،
که بسال ۲۰۰۳، در سن هفتاد سالگی در امریکا درگذشتند و همانجا نیز به آرامش ابدی سپرده شدند.
- اولین آشنایی من با هنر استاد حساس، باز میگردد به تابستان سال ۱۳۶۹ یا ۷۰،
که توسط یکی از بستگان که به امریکا رفته و بازگشته بود، یک نوار کاست دریافت داشتم.
نوار مربوط به هنرنمایی پرویز حساس در میان ایرانیان مقیم امریکا،
در اواخر دهه پنجاه و یا آغاز دهه شصت خورشیدی بود که در ایران نیز،
کپی آن دست بدست میگذشت. ... تا قبل از آن، با نوارهای اجرای جوک و لطیفه،
که توسط هنرمند توانا - سدکریم در قبل از ۵۷ انجام شده بود آشنا شده بودم،
چراکه نوارهایی از شوهای رادیویی و یا کابارهای سدکریم،
در میان وسایل پدرم بود و آنها را از دوران کودکی گوش میدادم.
سپس در تابستان ۱۳۶۹ یا ۷۰ که نواری از اجراهای پرویز حساس بدستم رسید،
با گوش سپردن به آن فهمیدم که این هنرمند نیز، همانند سدکریم و عبدالکریم اصفهانی،
دارای سبک ویژه ی خود است و قدرت سخنوری اش که ریشه در کلام شیرین او دارد،
او را نیز در جایگاهی متمایز از دیگران قرار میدهد. ... پرویز حساس در بیان جوکها و لطیفه ها،
از آنجا که مخاطبش انسانهای بزرگسال بودند، گاهی حتا به مرز .پلوس.هجده. نیز نزدیک میشود،
اما کلام او که ریشه در متین و با ادب بودن ذاتی اش دارد، بقدری هم با مزه و هم خوشایند است،
که اگر در تعریف لطیفهها به واژگانی نزدیک به فرای هجده میرسد، سپس از مخاطب عذرخواهی میکند!،
و میگوید که چارهای جز استفاده از آن واژه را نداشته که نشان از فرهنگ نیک و قدرت بیانش است.
در یک سخن که بگویم، شیوه ی جوک گویی هایش، در همه حال، خوشایند و بسیار گواراست،
از بس که نوع صدا و گویشش بامزه است و هیچکس همتای او در این هنر نمیتواند گردد.
با یاد و احترام به "پرویز حساس" که "شیرین بیان" عرصه ی طنز فکاهی و کلامی بود.
- منبع عکسهای استاد پرویز حساس که در تصویرسازی بالا بکار رفتند،
سایت آقای منوچهر بی بی یان میباشد، که در بخش آرشیو عکسهایش،
کوهی از تصاویر نوستالژیک دیگری از دهه های شصت و هفتاد (۸۰ و ۹۰ میلادی)،
با هنرمندان ایرانی مقیم امریکا را نیز دارد که تماشایشان نوستالژیک است .:
http://www.manouchehrbibiyan.com/jaame-e-jam-gallery.html
در میان عکسهای لینک بالا، تصویری هست از جوانیهای آقای بی بی یان همراه با را.مش.:
http://www.manouchehrbibiyan.com/images/Jaame-e-jam/46.jpg
- این عکس در خود، یک تاریخ از فرهنگ هنر معماری دهه ی ۷۰ میلادی در جهان را داراست،
که همانا استفاده از پوسترهای بزرگ کاغذ دیواری مانند، در اتاق و محل زندگی بوده است.
هم در ایران دهه ی پنجاه خورشیدی و هم در بسیاری کشورهای دنیا در همان دوران،
نصب یک کاغذ دیواری بزرگ به عرض و طول دیوار محل کار یا اتاق خواب،
که بسان پوستری از منظرهای واقعی بود، حالتی بسیار رئالیستی و حس قرارگیری،
در فضای آن عکس کاغذ دیواری شده را، برای مخاطب داخل آن محل، بهمراه داشت.
شوربختانه در زندگی امروزی، همه چیز در تمام زمینههای مادی و مینوی اش،
گرایش و سبکهای ساده شده و بی روح دارد، اما همان یک کاغذ دیواری پوسترگونه،
از منظرهای چشمنواز، میتوانست حال و خیال ساکنان منزل یا محل کار را،
با دانش زیبایی شناسی همراه سازد که این مهم، هنایش بسزایی بر نوع رفتار انسانها،
و روح و ذهن آنها نیز میداشت.
.
.
.
*بخش سوم .:
- و برای بخش پایانی پست این نوبت، یادی هم داشته باشیم از آهنگساز چیره دست "پلنگ صورتی"!.
(از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد)
https://fa.wikipedia.org/wiki/آهنگ_پلنگ_صورتی
«آهنگ پلنگ صورتی» موسیقی است که هنری مانچینی برای سری فیلمهای پلنگ صورتی ساخته بود.
یک آهنگ فوقالعاده که سالهای سال در آموزشگاههای موسیقی اروپا به دانشجویان تدریس شده و میشود.
این آهنگ که در کلید می-مینور(E مینور) نوشته شده، نامزد دریافت جایزه اسکار ۱۹۹۴ شد.
http://s8.picofile.com/file/8299410626/Palange_Surati_Ye_Shirin_Bayan_1933_2003_.rar.html
https://fa.wikipedia.org/wiki/هنری_مانچینی
(از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد) - هنری مانچینی (به ایتالیایی: Henry Mancini) -
(۱۶ آوریل ۱۹۲۴–۱۴ ژوئن ۱۹۹۴) از آهنگسازان و رهبران ارکستر آمریکایی-ایتالیاییتبار بود.
وی در مدت فعالیت خود، توانست برنده ۴ جایزه اسکار، ۱ جایزه گلدن گلاب و ۲۰ جایزه گرمی شود.
یاد خاطرات گرامی. سلامت باشید. وقت خوش.
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
1. این هم سوغاتی سفرم؛ که، حدود 2 ساعت براش وقت گذاشتم. تقدیم به "59" عزیز؛ برای، همه ی خوبی هاش و "افشین" عزیز؛ که، عشق این کارتون و موسیقی ابتداییش بوده و هست:
"خرگوش مغرور" یا "خرگوش و تفنگ"، دستپخت خودم، برای اولین بار در اینترنت:
http://s8.picofile.com/file/8299876234/Zaika_Zaznaika_Khargoushe_Maghrour_2_.mp4.html
2. این هم صحبت های بسیار جالب خانوم "فرزانه کابلی" درباره ی حرکات موزون، ایران موندنش، تاریخچه ی "رضا کوچولو" یا "علی کوچولو" و درد و دل هاش:
http://www.aparat.com/v/9taAT
3. راستی، "59" عزیز، متأسفانه "علی بابا" اون صدایی نبود که دنبالش بودم. ضمناً ذره ای با این آقا ارتباط برقرار نکردم و منو نگرفت. یه جوری بود، راستش.
ببخشید.
باز هم ممنون.
"خرگوش مغرور" یا "خرگوش و تفنگ"، دستپخت خودم، برای اولین بار در اینترنت:
http://s8.picofile.com/file/8299876234/Zaika_Zaznaika_Khargoushe_Maghrour_2_.mp4.html
2. این هم صحبت های بسیار جالب خانوم "فرزانه کابلی" درباره ی حرکات موزون، ایران موندنش، تاریخچه ی "رضا کوچولو" یا "علی کوچولو" و درد و دل هاش:
http://www.aparat.com/v/9taAT
3. راستی، "59" عزیز، متأسفانه "علی بابا" اون صدایی نبود که دنبالش بودم. ضمناً ذره ای با این آقا ارتباط برقرار نکردم و منو نگرفت. یه جوری بود، راستش.
ببخشید.
باز هم ممنون.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
Emiliano نوشته است:1. این هم سوغاتی سفرم؛ که، حدود 2 ساعت براش وقت گذاشتم. تقدیم به "59" عزیز؛ برای، همه ی خوبی هاش و "افشین" عزیز؛ که، عشق این کارتون و موسیقی ابتداییش بوده و هست:
"خرگوش مغرور" یا "خرگوش و تفنگ"، دستپخت خودم، برای اولین بار در اینترنت:
http://s8.picofile.com/file/8299876234/Zaika_Zaznaika_Khargoushe_Maghrour_2_.mp4.html
2. این هم صحبت های بسیار جالب خانوم "فرزانه کابلی" درباره ی حرکات موزون، ایران موندنش، تاریخچه ی "رضا کوچولو" یا "علی کوچولو" و درد و دل هاش:
http://www.aparat.com/v/9taAT
3. راستی، "59" عزیز، متأسفانه "علی بابا" اون صدایی نبود که دنبالش بودم. ضمناً ذره ای با این آقا ارتباط برقرار نکردم و منو نگرفت. یه جوری بود، راستش.
ببخشید.
باز هم ممنون.
امیر عزیز دستت درد نکنه. اگر خاطرت باشد صدای این قطعهای که با هم دیدیم را من ضبط کرده بودم و سالها پیش در فاروم در اختیار شما عزیزان قرار داده بودم. به هنگام ضبط هدفم ضبط قطعه تنهایی بچه خرگوش بود. اما بعد طمع کردم و بقیهاش را هم ضبط کردم (البته با انقطاعهایی) بهرحال بالاخره یک آدم خوش سلیقه و علاقمند پیدا شد تا صدا و تصویر را روی هم منطبق کند. از این بابت خوشحالم و از تو ممنونم که فایل آن را در اختیار ما قرار دادی.
ارادتمند
افشین
علم و عمل
دوستان کسی برنامه «علم و عمل» رو یادش هست؟ یه آقایی بدون کلام شروع به درست کردن یه وسیلهای میکرد و یکی دیگه رو تصویر توضیح میداد.
raymand- تعداد پستها : 3
Join date : 2014-12-17
پرسش
قدیمها یه برنامه نشون میداد که یه بنده خدایی که یک کلمه هم حرف نمیزد شروع میکرد کاردستی (عمدتاً برقی) درست کردن و یک نفر روی تصویر حرف میزد و توضیح میداد؟ اسم اون برنامه یادتونه؟
raymand- تعداد پستها : 3
Join date : 2014-12-17
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
- raymand گرامی با درود.
ببخشید که دیر پاسخ میدم.
راجع به این برنامه نوستالژیک، که اتفاق تا چهار سال پیش،
پرسش ذهن من هم بود، اواخر سال ۲۰۱۳ (یعنی همان حدود ۴ سال پیش)،
امیلیانو گرامی پاسخ داده بودند به سوالم. که آن دیالوگها در لینک زیر هست .:
https://koodaki-nojavani.forumfa.net/t24p440-topic#7375
- راستی جناب raymand،
من اکنون یک مطلب مقاله وار و انتقادی نوشتم،
که اگر خدا بخواهد، فردا در فروم به نشر خواهد رسید.
این مقاله با واژه ی "قدیمها" شروع میشود!!!.
اکنون که آمدم به فروم، دیدم شما نیز پست اخیرتان را،
با واژه ی "قدیمها" آغاز ساختید!.
میگم نکنه که ذهن ما در فروم هک شده!، هک مجازی!.
وقت خوش. سلامت باشید.
.
.
.
- امیلیانو گرامی با درود.
سپاس از لطف شما که در تالار فیلم داشتید.
بسیار خرسندم که موارد، مطالب، خاطرات،
و همچنین معرفی فیلمهای جوروناجوری که داریم (لبخند)، مورد توجه قرار میگیرند.
اگر خدا بخواهد، فردا یک پست و مقاله آزاد در تالار فیلم خواهیم داشت،
چون نسبت به موردی هست که "مساله ی روز بشمار" میاد،
و صحبتهای انتقادی خویش را مطرح خواهم ساخت.
موارد نوستالژیکمان هم که سر جای خود محفوظ هست،
کلی مطلب و خاطرات و اسکن و فایلهای صوتی و تصویری نوستالژیک،
که به نوبت و با کامل شدنشان، تقدیم فروم رویایی و یاران ارجمند میگردد.
سپاسگزارم از توجه شما. وقت خوش. سلامت باشید.
*پی نوشت:
- raymand گرامی،
همچنین "بابک گرامی" هم نزدیک به دو سوال پیش،
نام و عکس آقای مجری این برنامه را که بصورت صامت وسیله درست میکردند،
همراه با توضیحات کاملش، در دو لینک زیر به ترتیب شفافسازی و مطرح ساختند،
که بازهم سپاسگزار بابک هستم که جایش هم در فروم بسیار خالیست .:
Babak .:
https://koodaki-nojavani.forumfa.net/t22p925-topic#9173
Babak .:
https://koodaki-nojavani.forumfa.net/t22p925-topic#9174
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
- درودی شبانه دارم خدمت فروم رویایی ...
امیلیانوی گرامی، سپاس از مطالبی که در تالار فیلم فرمودید.
موافقم با تمام صحبتهای خوبی که فرمودید. ...
و اما مژدگانی دهید!، مژدگانی که شادباش است به تمامی دوستداران نوستالژی ...
.
.
.
- گاهی انگار یک چیزی مثل بختک، میافتد بر ذهن انسان،
و تا شخص را به مقصد نرساند، دست از او بر نمیدارد!.
اینجانب اکنون همچون زنبوری که به دور کندوی عسل پرمیورزاید!،
از یکی-دوساعت پیش که سر زدم به فروم و پست امیلیانو را خواندم،
بعد همش در این فکر بودم که یکی از مطالب نوستالژیکی که از قبل دارم را تکمیل نمایم،
و امشب در فروم قرار دهم، اما یک چیزی میگفت که نه!، حالا وقتش نیست!.
بعد از فروم رفتم بیرون، اما همچو زنبوری که گفته شد،
باز صفحه ی سایت فروم را هی باز میکردم و هی میبستم!. ...
بعد رفتم در بخش لینک اعضا، و بی اختیار، نامهای کاربری یاران گرامی را لیستوار میخواندم،
بعد صفحه را ورق زدم و رسیدم به نام "سورنا ی گرامی" که قبلها به فروم بیشتر میآمدند،
و امیلیانو با ایشان آشنا بود. بعد یادم افتاد که ایشان (سورنا)، سایتی داشتند در مورد نوستالژیها!.
آیکون سایتشان که کنار اسمشان بود را زدم، وارد سایتشان -بچههای دیروز تیوی- شدم،
و دیدم که طراحی سایت را تغییر داده اند، آنرا بهبود و بروزرسانی داشتند که تبریک خدمتشان میگویم.
که اما این پایان کار نبود، چرا که هماکنون که:
ساعت آغازین روز پنجشنبه (03.08.2017 ~ ۱۲ مردادماه ۱۳۹۶) است،
ایشان(سورنا) یک پست تازه قرار دادند با نام؟ .... خودتان ببینید سایر ماجرا را در سایتشان! ...
و اینجا بود که دلیل اینهمه پرزدنم بر درب فروم رویایی و سپس سرزدن به سایت ایشان را فهمیدم ...
.
.
.
سورنا ی گرامی!، سپاس برای این مورد نوستالژیک که سرانجام آنرا یافتید ...
لازم به گفتن است که در طی تمام این سالها، تنها عکس موجود از این کارتون لطیف و نوستالژیک،
عکس خاطره انگیزی بود که یک دهه پیش، امیلیانو اسکن کرده بودند و دستبدست در نت میگشت.
و حال پس از بیش از سه دهه، قسمتی کامل و خاطره انگیز از این کارتون پرلطافت با موسیقیاش را،
"سورنا ~ سایت -بچههای دیروز تیوی-" یافتند. سپاس فراوان دارم ....
http://bachehayedirooz.blogsky.com/1396/05/12/post-3254/کارتون-ژوپیه-و-ژوپیا
http://bachehayedirooz.blogsky.com
http://bachehayedirooz.tv
...............................................................
- دست کشور سوئد با این کارتون جذابشان درد نکند.
زبان سوئدی به آلمانی شباهت دارد ...
http://alltomtecknat.se
- بازهم سپاس خدمت سایت محترم -بچههای دیروز تیوی-
http://bachehayedirooz.tv
- در طول ده ساله ی دهه شصت در ایران،
هرگاه که کانال دو تلویزیون را روشن میساختیم،
این کارتون در حال پخش بود (لبخند).
ثانیه به ثانیه اش برای ما و نسلمان خاطره است ...
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
1. سلام "59"!
2. واااااااااااااای!
باورم نمی شه! انگار دارم خواب می بینم!
آقا، دست شما و دست "سورنا"ی عزیز واقعاً درد نکنه. عااااالی بود.
یکککک دنیاااا مممنووووون واقعا!.
3. بله، دوست خوبمون "سورنا" رو همون روزها بنده به انجمن دعوت کردم و متأسفانه ایشون خیلی با انجمن ارتباط برقرار نکردن؛ اما، سایت خوبشون همیشه در جویشگرها جزو رنکینگ های بالا بالاست و خودشون هم اینو خوب می دونن.
این کار هم میسر نمی شه؛ مگه به واسطه ی، کارهایی شبیه به آس بالایی.
4. همون طور که جنابعالی به خوبی اشاره کردید، کارتون "پوکو و دوستانش"؛ که، امروز از "لیست سیاه" بالأخره حذف می شه حدود 20 سال تو لیست جا خوش کرده بود و جزو اولین سؤالاتی بود که بلافاصله بعد از ایده ی نوشتن لیست ها، به سرم زد و روی صفحه کلید پیاده کردم. یادش بخیر. اولین بار و انجمن "گفتمان".
5. قبل از حذف سؤالش از انجمن، این هم آخرین رونوشت از سؤال برای وداع باهاش:
23. "پوکو و دوستانش": پسری به نام "پوکو" که موجودی فضایی و گِرد به نام "ژوپی" شبا می یومد کنارش و بهش بادکنکی می داد تا بادش کنه و آرزوهاش برآورده شه؛ مثلاً، یه بار آروز کرد کوچیک شه و بره لونه ی موش. شعرش این جوری بود: "ژوپیه، ژوپیه، ژوپی له له له له له". دهه ی 60، شبکه ی 2.
6. به امید پیدا شدن سایر موارد لیست ها.
7. پی اس: "پوکو و دوستانش" همیشه و حتا همین الآن با هم با کارتون "دنیای سوزی" برام تداعی می شدن.
شاید تشابه اسماشون بوده: "سوزی" و "ژوپی"، شاید تشابه کارتون ها؛ بخصوص، این که نیمی از کله ی دو کاراکتر به همراه ده تا انگشتشون از پس چیزی دیده می شد، این از پس پتو و اون از پس میز غذاخوری، نمی دونم.
خوشبختانه امروز هر دو پیدا شده ن؛ اما، شیرینی گشتن دنبالشون هنوز هم زیر دندونای تک تک اعضای انجمنه.
"ایییییین پیروزی، خجسته باد اییییییین پیروزی!"
2. واااااااااااااای!
باورم نمی شه! انگار دارم خواب می بینم!
آقا، دست شما و دست "سورنا"ی عزیز واقعاً درد نکنه. عااااالی بود.
یکککک دنیاااا مممنووووون واقعا!.
3. بله، دوست خوبمون "سورنا" رو همون روزها بنده به انجمن دعوت کردم و متأسفانه ایشون خیلی با انجمن ارتباط برقرار نکردن؛ اما، سایت خوبشون همیشه در جویشگرها جزو رنکینگ های بالا بالاست و خودشون هم اینو خوب می دونن.
این کار هم میسر نمی شه؛ مگه به واسطه ی، کارهایی شبیه به آس بالایی.
4. همون طور که جنابعالی به خوبی اشاره کردید، کارتون "پوکو و دوستانش"؛ که، امروز از "لیست سیاه" بالأخره حذف می شه حدود 20 سال تو لیست جا خوش کرده بود و جزو اولین سؤالاتی بود که بلافاصله بعد از ایده ی نوشتن لیست ها، به سرم زد و روی صفحه کلید پیاده کردم. یادش بخیر. اولین بار و انجمن "گفتمان".
5. قبل از حذف سؤالش از انجمن، این هم آخرین رونوشت از سؤال برای وداع باهاش:
23. "پوکو و دوستانش": پسری به نام "پوکو" که موجودی فضایی و گِرد به نام "ژوپی" شبا می یومد کنارش و بهش بادکنکی می داد تا بادش کنه و آرزوهاش برآورده شه؛ مثلاً، یه بار آروز کرد کوچیک شه و بره لونه ی موش. شعرش این جوری بود: "ژوپیه، ژوپیه، ژوپی له له له له له". دهه ی 60، شبکه ی 2.
6. به امید پیدا شدن سایر موارد لیست ها.
7. پی اس: "پوکو و دوستانش" همیشه و حتا همین الآن با هم با کارتون "دنیای سوزی" برام تداعی می شدن.
شاید تشابه اسماشون بوده: "سوزی" و "ژوپی"، شاید تشابه کارتون ها؛ بخصوص، این که نیمی از کله ی دو کاراکتر به همراه ده تا انگشتشون از پس چیزی دیده می شد، این از پس پتو و اون از پس میز غذاخوری، نمی دونم.
خوشبختانه امروز هر دو پیدا شده ن؛ اما، شیرینی گشتن دنبالشون هنوز هم زیر دندونای تک تک اعضای انجمنه.
"ایییییین پیروزی، خجسته باد اییییییین پیروزی!"
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
صفحه 40 از 42 • 1 ... 21 ... 39, 40, 41, 42
مواضيع مماثلة
» برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
» سیاه، سفید، خاکستری
» امواج صوتي گمشده (مخصوص كليپهاي صوتي از كارتونها، سريالها، فيلمهاي قديمي كودك و نوجوان و رادیو)
» همشاگردي سلام
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
» سیاه، سفید، خاکستری
» امواج صوتي گمشده (مخصوص كليپهاي صوتي از كارتونها، سريالها، فيلمهاي قديمي كودك و نوجوان و رادیو)
» همشاگردي سلام
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
صفحه 40 از 42
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد