برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
+56
sorena0831
raymand
arash_60
reza2009
Indiana Jones
amirpuyol
ramin
saeidehes
majid_barca
new guest
heidiiii
suny
Behzad_T
alan45
heidiii
elena 20
arman
Heidii
Clover
Mihakralj
وهاب
omidsilver7
amirarsalanroomi
Heidi
Davood
mahmood
farhad666
kazvash
مژي
fazel1994
علی موسویان
blue2012
aghaghi
نجمه
tisto
سوگل خانمی
venous_m
arsenal.fc.g
sooratak
manaa
kave
Ishpateka
Esi-72
erfan
S@M
Shervin
alirad
slevin(HAMID
ariangirl
59
babak
Negin 2
mahmood666
sahra_7
stalker
SMAM
60 مشترك
صفحه 30 از 42
صفحه 30 از 42 • 1 ... 16 ... 29, 30, 31 ... 36 ... 42
من و مه غلیظ صبحگاهی
همراهان و همدلان گرامی سلام
میدانم مطلبی را که مینویسم ، ربطی به برنامه های کودک و نوجوان ندارد، اما از آنجایی که یک حس مشترک درونی ما را در کنار هم ، دور کرسی گرم گذشته ها نشانده، دوست داشتم دل نوشته ام را با شما شریک شوم.
من و مه غلیظ صبحگاهی
این روزها، صبحهای آرام و سفیدی دارد.صبح که پلکهایم را می گشایم، مهی سهمگین همه جا را فرا گرفته و از همهمه ماشینها و دوندگی مردم، چشمانم تنها رطوبت
سفیدی را می بیند که در طول سال کمتر تجربه اش می کنیم.
هر روز صبح، انگار دنیا برایم همچون « بندر مه آلود» ی می شود و من روی اسکله، با آرامش قدم می گذارم و جلو می روم، با اینکه راه را می شناسم،
اما انگارهر قدم، کشف یک ناشناخته است و رفتن، مرا می برد.
درست است که زندگی، در این شهر(اهواز)، مرا از لمس پاییز و بارش برف بی نصیب کرده است، اما « چشم اندازی در مه» برایم مثل خنکی آبی است که به صورتم می زنم و با طراوت می شوم.در مه سنگین صبحگاهی، با « گامهای معلق» دیرآشنا، گم میشوم تا دوباره خودم را پیدا کنم.
این هم یکی از مزیتهای زندگی در شهری است که این روزها می گویند ، آلوده ترین شهر جهان است.
وقتی که صبح از خواب بیدار می شوی و مه به تو صبح بخیر می گوید و تو با تبسم ، به حجم حضورش خیره می شوی و پا تند میکنی تا خودت را غرق آغوش مرطوبش کنی.
نگین
10 آذر 92
Negin 2- تعداد پستها : 244
Join date : 2011-01-02
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
جناب میحا، من واقعا نمیدانم که چگونه حالت روحی خود را بیان کنم با شنیدن این آهنگ ها!،
یکی از یکی دلربا تر. آهنگ امروز، احساسیترین بوده در بین کارهایی که تاکنون معرفی کردید.
آفرین باید گفت به سلیقه، فضای فکری و حس خنیاگرانه ی شما. در تمامی آهنگها که معرفی میکنید،
۴ عنصر یاد شده در پست قبلی، حضور دارند. بسیار خشنودم که در فروم رویایی هستید
و چنین آفرینه هایی را معرفی میکنید. ارکستر زهی، براستی که پرواز خیال است ....
(خنیاگر دنیای احساس ..... به اشتراک گذاری شده توسط جناب Mihakralj)
http://s5.picofile.com/file/8102148968/CONCERT.mp3.html
سرکار خام نگین، چه راز و رمزیست در این انجمن پاک و صمیمانه،
که سلیقه و هنر همکاران، خود آفریننده ی فضای هنری و ادبی نیز میباشد.
خواندن چند باره ی نوشته ی ژرف و هنایش گذار شما، فضا سازی شفاف و سپیدی که در آن ایجاد کردید،
همراه با شنیدن موسیقی روح نواز بالا، فکر و اندیشه را پالایشگر است. سپاسگزارم.
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
با سلام خدمت شما دوست گرامی،59 نوشته است:
جناب میحا، من واقعا نمیدانم که چگونه حالت روحی خود را بیان کنم با شنیدن این آهنگ ها!،
یکی از یکی دلربا تر. آهنگ امروز، احساسیترین بوده در بین کارهایی که تاکنون معرفی کردید.
آفرین باید گفت به سلیقه، فضای فکری و حس خنیاگرانه ی شما. در تمامی آهنگها که معرفی میکنید،
۴ عنصر یاد شده در پست قبلی، حضور دارند. بسیار خشنودم که در فروم رویایی هستید
و چنین آفرینه هایی را معرفی میکنید. ارکستر زهی، براستی که پرواز خیال است ....
(خنیاگر دنیای احساس ..... به اشتراک گذاری شده توسط جناب Mihakralj)
http://s5.picofile.com/file/8102148968/CONCERT.mp3.html
اینکه شما در بین این همه اعضای سایت چنین نظری دارین واقعا جای خوشبختی هست.
من فکر نمی کردم کسی اینجا باشد که بخواهد چنین آهنگی رو گوش کند و یا حتی توجهی به اون داشته باشد.
این آهنگها معرف حال و هوای خودم هستند و آنچه من از یک اهنگ می خواهم و دیدگاه من نسبت به جهان.
به هر حال اگر هر آنچه تا به حال معرفی کردم رو یک دستپخت بنامیم من امروز شورترین اونها را معرفی می کنم.
براستی این آهنگ واسه همه نیست و شاید حتی شما هم تاب و تحمل گوش کردن اون رو نداشته باشید.
توصیه من این هست که این آهنگ رو به طور مجزا گوش کنید و تا دو و یا سه ساعت قبل از اون آهنگ دیگری گوش نکنید
تاثیر دیگر آهنگها می تواند از زیبایی این آهنگ کم کند چون واقعا سبک و حال و هوای این آهنگ چیز دیگری است.
به عبارتی همخوانی ندارد با دیگر آهنگهای معرفی شده پس برای برقراری ارتباط با آهنگ دچار مشکل می شوید.
گوش کردن به این آهنگ در سکوت نیمه شب واقعا خاص می تونه باشه.
دوستانی که از دست آهنگ های من به تنگ اومدن بزودی آهنگ های عامه پسند تر واسشون معرفی می کنم تا دلگیر نباشند.
http://s5.picofile.com/file/8102390376/Arch.mp3.html
چی بگم ، اینبار جرات گفتن اینکه امیدوارم خوشتون بیاد رو ندارم.
پس قضاوت با خودتون.
متشکرم.
میحا
Mihakralj- تعداد پستها : 169
Join date : 2012-04-15
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
Mihakralj نوشته است:
با سلام خدمت شما دوست گرامی،
اینکه شما در بین این همه اعضای سایت چنین نظری دارین واقعا جای خوشبختی هست.
من فکر نمی کردم کسی اینجا باشد که بخواهد چنین آهنگی رو گوش کند و یا حتی توجهی به اون داشته باشد.
این آهنگها معرف حال و هوای خودم هستند و آنچه من از یک اهنگ می خواهم و دیدگاه من نسبت به جهان.
به هر حال اگر هر آنچه تا به حال معرفی کردم رو یک دستپخت بنامیم من امروز شورترین اونها را معرفی می کنم.
براستی این آهنگ واسه همه نیست و شاید حتی شما هم تاب و تحمل گوش کردن اون رو نداشته باشید.
توصیه من این هست که این آهنگ رو به طور مجزا گوش کنید و تا دو و یا سه ساعت قبل از اون آهنگ دیگری گوش نکنید
تاثیر دیگر آهنگها می تواند از زیبایی این آهنگ کم کند چون واقعا سبک و حال و هوای این آهنگ چیز دیگری است.
به عبارتی همخوانی ندارد با دیگر آهنگهای معرفی شده پس برای برقراری ارتباط با آهنگ دچار مشکل می شوید.
گوش کردن به این آهنگ در سکوت نیمه شب واقعا خاص می تونه باشه.
دوستانی که از دست آهنگ های من به تنگ اومدن بزودی آهنگ های عامه پسند تر واسشون معرفی می کنم تا دلگیر نباشند.
http://s5.picofile.com/file/8102390376/Arch.mp3.html
چی بگم ، اینبار جرات گفتن اینکه امیدوارم خوشتون بیاد رو ندارم.
پس قضاوت با خودتون.
متشکرم.
میحا
با درود جناب میحا.
این "شور" شما، از هر شیرینی، شیرین تر بود. به گفته ی زنده یاد حاتمی، "قند مکرر" بود.
اولن اینکه، قدر حال مینوی و دنیای درونی خود را بدانید. صدای ارگ کلیسایی نیز، همیشه برایم
حسی اسرار آمیز داشته که در این آفرینه نیز حضوری بجا داشت. این آهنگ من را بیاد برخی از کارهایی "باخ" انداخت.
یادتان هست در فیلم "هامون-۱۳۶۸" نیز، آنجا که حمید هامون در جادههای شمال ایران رانندگی میکرد و با خدای خود
شکوهها و درد و دل داشت، چنین آهنگی پخش میشد و در تیتراژ نوشته بودند: "آهنگساز ناصر چشم آذر بر اساس تم هایی از باخ".
نکته ی دیگر اینکه، این آهنگ در گام "مینور" ساخته شده که برابر با دستگاه همایون میباشد، به اصفهان آن نیز شبیه هست.
آقای محمد گلریز، در خرداد سال ۱۳۶۸، آهنگ مناسبتی خواندند که از دیدگاه موسیقی که نگاه کنیم، ساختار و ملودی خوبی داشت.
منظورم همان "دریغا ای دریغا ..." میباشد. بویژه در قسمت اوج که میخواند: "خروش از خیل مشتاقان بر آمد، که حرف عشق رفت از دفتر ما".
آن آهنگ نیز در "همایون (شوشتری و بهبهانی)" ساخته شده. موسیقی دلنشین و مینوی امروز شما، من را یاد آهنگ گلریز نیز کمی انداخت،
بخاطر گامهای مشترکی که دارند. در ضمن آهنگساز آن، محمد علی شکوهی بودند. (مناسبتهای ۳۰ یا ۳۰ و جریانهای اجتماعی جهت دار،
همیشه ارزش آفرینههای هنری که به شیوه ی سفارشی برای آنها ساخته میشوند را، شوربختانه میکاهند و کنه و اصل شناخت آن هنر،
بدینوسیله پایمال میگردد). ... بسیار هم خرسندم که اینجا تشریف دارید و آهنگهای نابی را به اشتراک قرار میدهید. یک پست و مطلبی دارم
که تقریبن آماده میباشد، اگر تصمیم به انتشار آن در فروم بگیرم، بخش موسیقی آن برایتان خوشایند خواهد بود چرا که، دیگر برایم ثابت شده
هم سلیقه بودنمان در گوش جان سپردن به موسیقی که غذای روح هست. سپاسگزارم. این بخش را ادامه دهید!. مطمئن باشید که یاران فروم،
اگر صد درصد از موردی خوششان نیاید، اما به تمام سلیقهها احترام میگذارند. سلامت باشید.
(این نقاشی زیبا و هنرمندانه که شوربختانه نام تصویرگر آنرا نمیدانم،
تقدیم به یاران همراه و این بخش فروم رویایی که برنامههای کودک هست)
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
59 نوشته است:
با درود جناب میحا.
این "شور" شما، از هر شیرینی، شیرین تر بود. به گفته ی زنده یاد حاتمی، "قند مکرر" بود.
اولن اینکه، قدر حال مینوی و دنیای درونی خود را بدانید. صدای ارگ کلیسایی نیز، همیشه برایم
حسی اسرار آمیز داشته که در این آفرینه نیز حضوری بجا داشت. این آهنگ من را بیاد برخی از کارهایی "باخ" انداخت.
یادتان هست در فیلم "هامون-۱۳۶۸" نیز، آنجا که حمید هامون در جادههای شمال ایران رانندگی میکرد و با خدای خود
شکوهها و درد و دل داشت، چنین آهنگی پخش میشد و در تیتراژ نوشته بودند: "آهنگساز ناصر چشم آذر بر اساس تم هایی از باخ".
نکته ی دیگر اینکه، این آهنگ در گام "مینور" ساخته شده که برابر با دستگاه همایون میباشد، به اصفهان آن نیز شبیه هست.
آقای محمد گلریز، در خرداد سال ۱۳۶۸، آهنگ مناسبتی خواندند که از دیدگاه موسیقی که نگاه کنیم، ساختار و ملودی خوبی داشت.
منظورم همان "دریغا ای دریغا ..." میباشد. بویژه در قسمت اوج که میخواند: "خروش از خیل مشتاقان بر آمد، که حرف عشق رفت از دفتر ما".
آن آهنگ نیز در "همایون (شوشتری و بهبهانی)" ساخته شده. موسیقی دلنشین و مینوی امروز شما، من را یاد آهنگ گلریز نیز کمی انداخت،
بخاطر گامهای مشترکی که دارند. در ضمن آهنگساز آن، محمد علی شکوهی بودند. (مناسبتهای ۳۰ یا ۳۰ و جریانهای اجتماعی جهت دار،
همیشه ارزش آفرینههای هنری که به شیوه ی سفارشی برای آنها ساخته میشوند را، شوربختانه میکاهند و کنه و اصل شناخت آن هنر،
بدینوسیله پایمال میگردد). ... بسیار هم خرسندم که اینجا تشریف دارید و آهنگهای نابی را به اشتراک قرار میدهید. یک پست و مطلبی دارم
که تقریبن آماده میباشد، اگر تصمیم به انتشار آن در فروم بگیرم، بخش موسیقی آن برایتان خوشایند خواهد بود چرا که، دیگر برایم ثابت شده
هم سلیقه بودنمان در گوش جان سپردن به موسیقی که غذای روح هست. سپاسگزارم. این بخش را ادامه دهید!. مطمئن باشید که یاران فروم،
اگر صد درصد از موردی خوششان نیاید، اما به تمام سلیقهها احترام میگذارند. سلامت باشید.
با سلام و درود خدمت شما دوست گرامی،
متشکر از توضیحاتی که مطرح کردین و بسیار جامع بود.
در حقیقت من زیاد اهل فیلم دیدن نیستم و وقتم رو موسیقی پر می کنه.
چون پیدا کردن آهنگ های مورد علاقه ام نیاز به گوش کردن صدها آلبوم داره که باید گوش کرده شوند و آهنگ مورد علاقه ام رو در بین انبوه آهنگ های جور و واجور پیدا کنم.
پس دیگه وقتی نمی مونه واسه فیلم دیدن.
فیلم هامون رو ندیدم ولی با توصیف شما باید یک نیم نگاهی به اون بیاندازیم.
.
آهنگ امروز که مقداری از موسیقی الکترونیک بهره می برد دارای فراز و نشیب می باشد.
اوج آهنگ از دقیقه 3:25 شروع می شود.
باز توصیه من این هست که این آهنگ رو به طور مجزا گوش کنید و دو و یا سه ساعت قبل از اون آهنگ دیگری گوش نکنید
تاثیر دیگر آهنگها می تواند از زیبایی این آهنگ کم کند
با این حال نظرها در مورد این آهنگ متفاوت می تونه باشه.
http://s5.picofile.com/file/8102514168/Maran.mp3.html
نکته آخر اینکه من براستی بخش مناسب واسه معرفی این اهنگها رو نمیشناسم.
پس بنا به عادت اونها رو اینجا معرفی کردم هر چند زیاد با عنوان این بخش همخوانی ندارند.
کلا عنوان مناسبی واسه اینکار رو در این سایت ندیدم.چون کار من بیشتر مثل معرفی آهنگهای مورد علاقه می باشد که چنین بخشی رو در اینجا ندیدم.
در ضمن از انجایی که ما ایرانیها تحمل انتقاد رو نداریم و سعی می کنیم اشتباهات خودمون رو گردن فرد دیگری بیاندازیم
من هم سعی دارم اشکالات خودم رو گردن مناسب نبودن عنوان تاپیک ها بیاندازم.
باز اگر اینها شما رو مجاب نمی کند و دنبال فرد خاطی می گردید من سرکار خانم هایدی رو به عنوان گناهکار اصلی معرفی میکنم که با لطفی که کردند باعث شدند من به معرفی آهنگهایی در جواب به لطف ایشون بپردازم.
به هر حال من این اتهام رو گردن نمی گیرم و به هر عنوان سعی دارم اونو گردن کسی دیگر بیاندازم.
(مثل تمام ایرانی های پر مدعا و عیب جو که بیشتر از آنکه از مغر خود بهره بگیرند و به قضاوت بنشینند از دهان خود استفاده می کنند و به حرف زدن می پردازند)
متشکرم.
میحا
Mihakralj- تعداد پستها : 169
Join date : 2012-04-15
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
جناب میحا، یار فروم نشین گرامی (لبخند)،
من خود چندی قبل در بخش فیلمها گفته بودم که فروم رویایی،
از مرز جدا سازی بخشها دیگر گذشته و باید به مسایل نوستالژیک
و هر آنچه بشکل مستقیم یا غیر مستقیم، یاد آور خاطرهها هستند،
به عنوان یک واژه ی یکپارچه نگاه گردد. به هیچ عنوان قصد نداشتم،
تا با قرار دادن عکس بالا، گوشزد کنم که اینجا بخش کارتون هست.
هیچ گناه و گناهکاری هم در کار نیست. سپاسگزارم.
خب برویم سر اصل مطلب. اول اینکه، بسیار خوشایند و گوش نواز هست،
صدای خش خش خاطره انگیزی که مربوط به لنت نوارهای صوتی و تصویری قدیمی بود
و در بیشتر فایلهای صوتی شما شنیده میشود، بویژه در اپتدای هر آهنگ،
که با سکوت و انتظاری کنجکاونه، برای آغاز شدن موسیقی همراه هست.
صدای اسرار آمیز وزش باد، همیشه شنیدنی هست در آهنگ ها.
موسیقی الکترونیک امروز، فضای خیال انگیزی داشت. صداهای استفاده شده در آن،
من را بیاد آفرینههای "ونجلیس" انداخت. این نوع موسیقی را، میتوان بارها گوش کرد.
میدانید، من بر این باور هستم، که برخی آهنگ ها، یک فضایی از درون خود به شنونده دیکته میکنند،
خیلی هم خوب هست، برای نمونه، احساس شادی و یا اندوه را که هدف آهنگساز بوده،
در اصل از فضای فکری سازنده ی آن، به گوش و احساس مخاطب میرسند، همانند یک پل ارتباطی.
اما هستند آهنگ هایی که موسیقی زیرکانه ی امروز، جزو آنهاست. هیچ حس ویژهای را تحمیل نمیکنند،
بلکه بستری ایجاد میشود تا خود شنونده، بیشتر به دنیای فکری و درونی اش نزدیک شود
و به فکر فرو رود. سپاسگزارم از لطف شما. مجموعه ی خوبی جمع میگردد.
پی نوشت:
یاران همراه، عکسهای بالا مربوط به یک سریال عروسکی هستند
که در طی سالهای ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷، در انگلستان ساخته و پخش شده است.
نکتهای که در آنها نظر من را بسیار بخود جلب کرد و خواستم با شما در میان بگذارم،
شباهت پرسوناژ پدر در این خانواده، به یک پدر دیگر در مجموعه عروسکی ایرانی میباشد.
قصد ندارم تا بگویم، کپی صورت گرفته، نه، تنها یادآور آن هست.
منظورم شباهت به پدر هادی و هدی!.
.
.
.
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
59 نوشته است:
جناب میحا، یار فروم نشین گرامی (لبخند)،
من خود چندی قبل در بخش فیلمها گفته بودم که فروم رویایی،
از مرز جدا سازی بخشها دیگر گذشته و باید به مسایل نوستالژیک
و هر آنچه بشکل مستقیم یا غیر مستقیم، یاد آور خاطرهها هستند،
به عنوان یک واژه ی یکپارچه نگاه گردد. به هیچ عنوان قصد نداشتم،
تا با قرار دادن عکس بالا، گوشزد کنم که اینجا بخش کارتون هست.
هیچ گناه و گناهکاری هم در کار نیست. سپاسگزارم.
خب برویم سر اصل مطلب. اول اینکه، بسیار خوشایند و گوش نواز هست،
صدای خش خش خاطره انگیزی که مربوط به لنت نوارهای صوتی و تصویری قدیمی بود
و در بیشتر فایلهای صوتی شما شنیده میشود، بویژه در اپتدای هر آهنگ،
که با سکوت و انتظاری کنجکاونه، برای آغاز شدن موسیقی همراه هست.
صدای اسرار آمیز وزش باد، همیشه شنیدنی هست در آهنگ ها.
موسیقی الکترونیک امروز، فضای خیال انگیزی داشت. صداهای استفاده شده در آن،
من را بیاد آفرینههای "ونجلیس" انداخت. این نوع موسیقی را، میتوان بارها گوش کرد.
میدانید، من بر این باور هستم، که برخی آهنگ ها، یک فضایی از درون خود به شنونده دیکته میکنند،
خیلی هم خوب هست، برای نمونه، احساس شادی و یا اندوه را که هدف آهنگساز بوده،
در اصل از فضای فکری سازنده ی آن، به گوش و احساس مخاطب میرسند، همانند یک پل ارتباطی.
اما هستند آهنگ هایی که موسیقی زیرکانه ی امروز، جزو آنهاست. هیچ حس ویژهای را تحمیل نمیکنند،
بلکه بستری ایجاد میشود تا خود شنونده، بیشتر به دنیای فکری و درونی اش نزدیک شود
و به فکر فرو رود. سپاسگزارم از لطف شما. مجموعه ی خوبی جمع میگردد.
.
با سلام و درود خدمت شما دوست گرامی،
در حقیقت من نوشته های بالا رو خیلی جدی ننوشتم و فکر کنم از لحن صحبتم هم توانسته باشید به حقیقت این امر پی ببرید.
ولی به هر حال من از اکثر ایرانی ها شاکی هستم به دلایل ذکر شده در بالا و در این مورد حداقل خودم می دونم که جدی هستم.
امروز قصد داشتم آهنگی بسیار نوید بخش رو معرفی کنم ولی با خوندن مطالب شما نظرم فرق کرد و آهنگ مورد نظر رو واسه چند روز آینده معرفی می کنم.
من آهنگ کاملا الکترونیکی رو امروز معرفی می کنم که خیلی دوستش دارم.
اسمش هست "خورشید شیطان".
دلیل تغییر عقیده ام در معرفی آهنگ این مطالب شما بود:
http://s5.picofile.com/file/8102752442/Sun_of_the_Devil.mp3.htmlمن بر این باور هستم، که برخی آهنگ ها، یک فضایی از درون خود به شنونده دیکته میکنند،
خیلی هم خوب هست، برای نمونه، احساس شادی و یا اندوه را که هدف آهنگساز بوده،
در اصل از فضای فکری سازنده ی آن، به گوش و احساس مخاطب میرسند، همانند یک پل ارتباطی
اسم آهنگ که مشخصه و فکر کنم آهنگساز یهودی این اثر به خوبی این احساس رو انتقال می دهد.
قضاوت با شما.
متشکرم
میحا
Mihakralj- تعداد پستها : 169
Join date : 2012-04-15
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
با سلام خدمت دوست گرامی،
آهنگ بعدی رو تقدیم میکنم به مریم خانوم.
هر چند اینبار مریم خانوم ما فرانسوی از آب در اومد با در نظر گرفتن شیوه نوشتار و نگارش.
حالا اینکه چقدر این آهنگ تاثیر گذار هست رو باید شما به قضاوت بنشینید.
دلیل انتخاب این آهنگ مورد مذهبی اون هست که ربط به حضرت مریم دارد.
در جایی شما ذکر کردین که:
مثل این یکی که کار آهنگساز یهودی هست واسه مریم.
یکم عجیه ولی با این حال ستودنی.
http://s5.picofile.com/file/8102897318/Myriam.mp3.html
متشکرم
میحا
آهنگ بعدی رو تقدیم میکنم به مریم خانوم.
هر چند اینبار مریم خانوم ما فرانسوی از آب در اومد با در نظر گرفتن شیوه نوشتار و نگارش.
حالا اینکه چقدر این آهنگ تاثیر گذار هست رو باید شما به قضاوت بنشینید.
دلیل انتخاب این آهنگ مورد مذهبی اون هست که ربط به حضرت مریم دارد.
در جایی شما ذکر کردین که:
در حقیقت اگر مناسبت های مذهبی رو در کارهای اروپایی ها جستجو کنید در بسیاری از موارد شاهکارهای بزرگی رو شاهد خواهید بود.(مناسبتهای ۳۰ یا ۳۰ و جریانهای اجتماعی جهت دار،
همیشه ارزش آفرینههای هنری که به شیوه ی سفارشی برای آنها ساخته میشوند را، شوربختانه میکاهند و کنه و اصل شناخت آن هنر،
بدینوسیله پایمال میگردد).
مثل این یکی که کار آهنگساز یهودی هست واسه مریم.
یکم عجیه ولی با این حال ستودنی.
http://s5.picofile.com/file/8102897318/Myriam.mp3.html
متشکرم
میحا
Mihakralj- تعداد پستها : 169
Join date : 2012-04-15
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
با سلام خدمت دوستان گرامی
من شخصا زیاد از گیتار خوشم نمیاد.
خصوصا وقتی پای گیتار الکتریک در میان باشد.
بدتر آنکه آهنگسازی انگلیسی که تخصصی در نواختن گیتار ندارد ناگهان بخواهد شانس خود را امتحان کند و به ما بیاموزد که چطور باید گیتار الکترونیک نواخت.
خوب نتیجه اش بهتر از این نخواهد شد:
http://s5.picofile.com/file/8103008934/Running_Wild.mp3.html
میحا
من شخصا زیاد از گیتار خوشم نمیاد.
خصوصا وقتی پای گیتار الکتریک در میان باشد.
بدتر آنکه آهنگسازی انگلیسی که تخصصی در نواختن گیتار ندارد ناگهان بخواهد شانس خود را امتحان کند و به ما بیاموزد که چطور باید گیتار الکترونیک نواخت.
خوب نتیجه اش بهتر از این نخواهد شد:
http://s5.picofile.com/file/8103008934/Running_Wild.mp3.html
میحا
Mihakralj- تعداد پستها : 169
Join date : 2012-04-15
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
با سلام خدمت دوستان گرامی
در حقیقت همیشه روحیه سرکش داشتن جواب نخواهد داد.
در واقع این امر به وخامت بیشتری خواهد گرایید هنگامی که فردی که چیزی از نواختن گیتار نمی داند
اصرار به اثبات خودش نماید و سعی کند عکس موضوع رو ثابت کند.
من نمی دونم چرا این انگلیسی ها اصرار دارند که نوازنده های خوب گیتارند و کسی بهتر از اونها پیدا نمی شه.
به هر حال این نوازنده انگلیسی مصرانه سعی در اثبات خودش دارد.
من که چیز خاصی رو ندیدم شما چطور؟
http://s5.picofile.com/file/8103065126/Thunder_Thighs.mp3.html
میحا
در حقیقت همیشه روحیه سرکش داشتن جواب نخواهد داد.
در واقع این امر به وخامت بیشتری خواهد گرایید هنگامی که فردی که چیزی از نواختن گیتار نمی داند
اصرار به اثبات خودش نماید و سعی کند عکس موضوع رو ثابت کند.
من نمی دونم چرا این انگلیسی ها اصرار دارند که نوازنده های خوب گیتارند و کسی بهتر از اونها پیدا نمی شه.
به هر حال این نوازنده انگلیسی مصرانه سعی در اثبات خودش دارد.
من که چیز خاصی رو ندیدم شما چطور؟
http://s5.picofile.com/file/8103065126/Thunder_Thighs.mp3.html
میحا
Mihakralj- تعداد پستها : 169
Join date : 2012-04-15
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
1. "هایدی" جان، کجایی که انگار حدست درست بود؟
2. "شبکه ی پویا"ی عزیز دوباره شروع کرده به ادامه ی پخش "بهترین داستان های دنیا (I)" و (II)ش.
دو سری رو با هم می خوان بدن؛ اما، مهم نیست. مهم اینه که متوجه شده ن که این سری از کارتون ها بسیار عالی و دارای مضامین زیبا و نوعدوستی هستن.
دستشون درد نکنه.
تا ساعاتی دیگه هم "گالیور" رو می خواد بده. این نسخه رو:
3. اما حدس بزنید دیشب چیو داد؟ امروز هم تکرارشو داد:
"میمون و خرچنگ"
4. یادتونه از "امیر 56" عزیز؛ که، یابنده ی اولیه ی نام و عکس از این انیمیشن بود، چند پست بالاتر این عکسو گذاشتم؟
5. اسمش "آقا میمونه" بود و اسم خرچنگی که این میمون بدجنس مدام اذیت و استثمارش می کرد، "چنگولی" بود.
طفلی رو یادم رفته بود آخرش با یه خرمالو می کُشه؛ اما، بچه هاش انتقام مادرشونو گرفتن ازش.
6. خیلی حال کردم وقتی "ناهید شهشهانی" ("شعشعانی") عزیز دوباره می خوند:
"کیک برنج چه خوشمزه ست/ باید کوبید/ یکی دو تا."
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
ممنون از دوستی که پستهایی رو که نمی پسنده پاک میکنه...بعد از این همه فعالیت در این فروم حق اانتقاد هم نیست...خداحافظ شما
slevin(HAMID- تعداد پستها : 129
Join date : 2010-08-11
Age : 41
آدرس پستي : تهران
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
سلام بچهها. سلام افشین، امیر، ۵۹، اسمم، و همهی دوستای عزیز دیگه.
من چند وقتیه دوباره به این فروم رویایی سر میزنم و باید بگم باورش برام سخته که بعد از ۸ سال (تازه از وقتی که من فهمیدم این جمع هست) این دوستیها و نوستالژیبازیها ادامه داره. از عجیبترین تجربههای زندگیمه آشنایی با این جمع.
از دوست جدید میحا هم کمال تشکر رو دارم که اصل آهنگ مهاجران رو پیدا کرد. واقعا دم شما گرم. من سالها دوست داشتم کامل این آهنگ رو بشنوم و فکر نمیکردم اصلش یه روز پیدا بشه.
یه سوال داشتم که فکر کنم راست کار امیر و اسمم باشه. البته اگه باقی دوستان هم میدونن لطف کنن راهنماییم کنن.
یه عروسکی ژاپنی بود که یه پیرمرد و پیرزنی میرفتن تو یه خونه و هدیه انتخاب میکردن. پیرمرده قانع بود و پیرزنه حریص. پیرمرده یه هدیه کوچیک انتخاب میکرد که توش چیز ارزشمندی بود و پیرزنه برعکس. اسم این عروسکی پیدا شده؟ خود کارتونش چی؟ ازش عکسی چیزی هست؟
خوب و سلامت باشید.
من چند وقتیه دوباره به این فروم رویایی سر میزنم و باید بگم باورش برام سخته که بعد از ۸ سال (تازه از وقتی که من فهمیدم این جمع هست) این دوستیها و نوستالژیبازیها ادامه داره. از عجیبترین تجربههای زندگیمه آشنایی با این جمع.
از دوست جدید میحا هم کمال تشکر رو دارم که اصل آهنگ مهاجران رو پیدا کرد. واقعا دم شما گرم. من سالها دوست داشتم کامل این آهنگ رو بشنوم و فکر نمیکردم اصلش یه روز پیدا بشه.
یه سوال داشتم که فکر کنم راست کار امیر و اسمم باشه. البته اگه باقی دوستان هم میدونن لطف کنن راهنماییم کنن.
یه عروسکی ژاپنی بود که یه پیرمرد و پیرزنی میرفتن تو یه خونه و هدیه انتخاب میکردن. پیرمرده قانع بود و پیرزنه حریص. پیرمرده یه هدیه کوچیک انتخاب میکرد که توش چیز ارزشمندی بود و پیرزنه برعکس. اسم این عروسکی پیدا شده؟ خود کارتونش چی؟ ازش عکسی چیزی هست؟
خوب و سلامت باشید.
stalker- تعداد پستها : 256
Join date : 2011-01-07
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
stalker نوشته است:سلام بچهها. سلام افشین، امیر، ۵۹، اسمم، و همهی دوستای عزیز دیگه.
من چند وقتیه دوباره به این فروم رویایی سر میزنم و باید بگم باورش برام سخته که بعد از ۸ سال (تازه از وقتی که من فهمیدم این جمع هست) این دوستیها و نوستالژیبازیها ادامه داره. از عجیبترین تجربههای زندگیمه آشنایی با این جمع.
از دوست جدید میحا هم کمال تشکر رو دارم که اصل آهنگ مهاجران رو پیدا کرد. واقعا دم شما گرم. من سالها دوست داشتم کامل این آهنگ رو بشنوم و فکر نمیکردم اصلش یه روز پیدا بشه.
یه سوال داشتم که فکر کنم راست کار امیر و اسمم باشه. البته اگه باقی دوستان هم میدونن لطف کنن راهنماییم کنن.
یه عروسکی ژاپنی بود که یه پیرمرد و پیرزنی میرفتن تو یه خونه و هدیه انتخاب میکردن. پیرمرده قانع بود و پیرزنه حریص. پیرمرده یه هدیه کوچیک انتخاب میکرد که توش چیز ارزشمندی بود و پیرزنه برعکس. اسم این عروسکی پیدا شده؟ خود کارتونش چی؟ ازش عکسی چیزی هست؟
خوب و سلامت باشید.
سلام دوست گرامی،
متشکر از سخن محبت آمیز شما.
اما در حقیقت خانم هایدی این معما رو حل کردند.
من فقط جویای احوال شدم و توضیحات بیشتر ایشون مسئله رو روشن ساخت.
جواب سوال شما رو نمی دونم متاسفانه.
میحا
Mihakralj- تعداد پستها : 169
Join date : 2012-04-15
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
stalker نوشته است:سلام بچهها. سلام افشین، امیر، ۵۹، اسمم، و همهی دوستای عزیز دیگه.
من چند وقتیه دوباره به این فروم رویایی سر میزنم و باید بگم باورش برام سخته که بعد از ۸ سال (تازه از وقتی که من فهمیدم این جمع هست) این دوستیها و نوستالژیبازیها ادامه داره. از عجیبترین تجربههای زندگیمه آشنایی با این جمع.
از دوست جدید میحا هم کمال تشکر رو دارم که اصل آهنگ مهاجران رو پیدا کرد. واقعا دم شما گرم. من سالها دوست داشتم کامل این آهنگ رو بشنوم و فکر نمیکردم اصلش یه روز پیدا بشه.
یه سوال داشتم که فکر کنم راست کار امیر و اسمم باشه. البته اگه باقی دوستان هم میدونن لطف کنن راهنماییم کنن.
یه عروسکی ژاپنی بود که یه پیرمرد و پیرزنی میرفتن تو یه خونه و هدیه انتخاب میکردن. پیرمرده قانع بود و پیرزنه حریص. پیرمرده یه هدیه کوچیک انتخاب میکرد که توش چیز ارزشمندی بود و پیرزنه برعکس. اسم این عروسکی پیدا شده؟ خود کارتونش چی؟ ازش عکسی چیزی هست؟
خوب و سلامت باشید.
1. به به! داداش "استاکر" عزیز.
خوبی؟ خوشی؟
بابا، شما که همون هفت، هشت سال پیش آخر فایل بازها بودی و زمانی که بچه ها درگیر عکس بودن، شما با اون اینترنت سرعت بالات، کلی ویدئو و فایل صوتی زحمت کشیدی، گذاشتی.
من همه ی اون خاطره ها یادمه.
2. امیدوارم تو بحثا شرکت کنی و مث سابق زود به زود به ما سر بزنی؟
3. راستی، از "صدای کودکی من" چه خبر؟ امیدی به دوباره راه افتادنش هست؟
4. اون یکی از قسمت های "بهترین داستان های دنیا (II)" بود؛ که، همین چند وقت پیش "شبکه ی پویا"ی دوست داشتنی دادش. اسم اون اپیسود بودش: "دوستی پیرمرد مهربون و گنجشکِ کوچولو":
5. نام اریجینال: Sarukanit.
یابنده: "امیر 56".
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
stalker نوشته است:
سلام بچهها. سلام افشین، امیر، ۵۹، اسمم، و همهی دوستای عزیز دیگه.
من چند وقتیه دوباره به این فروم رویایی سر میزنم و باید بگم باورش برام سخته که بعد از ۸ سال (تازه از وقتی که من فهمیدم این جمع هست) این دوستیها و نوستالژیبازیها ادامه داره. از عجیبترین تجربههای زندگیمه آشنایی با این جمع.
خوب و سلامت باشید.
به به، جناب استالکر خان، ملقب به محمد جان (لبخند) ...
بسیار دلتنگ شما بودیم، صد سال به این سالها ...
امیدوارم که همیشه سلامت باشی ...
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
سلام ۵۹ عزیز،
شما مثل همیشه با لحن دوستداشتنی خودت هستی.
امیر جان خیلی خیلی ممنون.
۱. آره. راستش به دلایلی اون روزا روزای سختی بود برای من. شاید برای همین بود که شیرینی جمع شما و نوستالژی بازیهاتون برام خیلی شیرین بود و مزهش بعد از سالها از زیر زبونم بیرون نره. شما هم که حافظهتون خیلی قویه ماشالا. التبه حرف حافظه که شد باید بگم حافظهی بهرام یه چیز دیگه بود که سالهاست دیگه ازش خبری نیست. واقعا برام سوال شد که چی شد که یه دفعه رفت.
۲. ایشالا سر میزنم ولی دستم خالیه متاسفانه. زندگی هم مرحله به مرحله سختتر و شلوغپلوغ تر میشه.
۳. صدای کودکی من رو چند نفر راه انداختن که من از دور میشناسمشون. تا جایی که من میدونم خیلی خیلی سرشون شلوغه چون دارن چند تا کار دیگه رو اخیرا شروع کردن پیش میبرن و با اینکه چند بار قول محکم دادن که دوباره سایت رو راه بندازن من دیگه امیدی ندارم. خیلی هم غمم میشه یاد اون سایت به اون خوبی میکنم.
۴. ممنون بابت اطلاعات و عکس. اون عکس رو فکر کنم اگه روش کلیک کنم باید بزرگ بشه ولی نمیشه. من این مشکل رو با تمام عکسهایی که تو آپلود میکنی دارم. میشه ورژن بزرگش رو بذاری جایی دانلود کنم؟ راستی من که تو گوگل میزنم Sarukanit خود گوگل میگه بکنش Saru Kani و بعد که این دومی رو میزنم تو google translate
http://translate.google.com/#ja/fa/Saru%20Kani
بهم میگه که ژاپنیش میشه さる カニ و اون رو ترجمه میکنه به
«خرچنگ میمون»
برای این من حدسم اینه که Sarukanit یا SaruKani اسم یکی از قسمتهای این سریال باشه نه کلش...
شما مثل همیشه با لحن دوستداشتنی خودت هستی.
Emiliano نوشته است:
1. به به! داداش "استاکر" عزیز.
خوبی؟ خوشی؟
بابا، شما که همون هفت، هشت سال پیش آخر فایل بازها بودی و زمانی که بچه ها درگیر عکس بودن، شما با اون اینترنت سرعت بالات، کلی ویدئو و فایل صوتی زحمت کشیدی، گذاشتی.
من همه ی اون خاطره ها یادمه.
2. امیدوارم تو بحثا شرکت کنی و مث سابق زود به زود به ما سر بزنی؟
3. راستی، از "صدای کودکی من" چه خبر؟ امیدی به دوباره راه افتادنش هست؟
4. اون یکی از قسمت های "بهترین داستان های دنیا (II)" بود؛ که، همین چند وقت پیش "شبکه ی پویا"ی دوست داشتنی دادش. اسم اون اپیسود بودش: "دوستی پیرمرد مهربون و گنجشکِ کوچولو":
5. نام اریجینال: Sarukanit.
یابنده: "امیر 56".
امیر جان خیلی خیلی ممنون.
۱. آره. راستش به دلایلی اون روزا روزای سختی بود برای من. شاید برای همین بود که شیرینی جمع شما و نوستالژی بازیهاتون برام خیلی شیرین بود و مزهش بعد از سالها از زیر زبونم بیرون نره. شما هم که حافظهتون خیلی قویه ماشالا. التبه حرف حافظه که شد باید بگم حافظهی بهرام یه چیز دیگه بود که سالهاست دیگه ازش خبری نیست. واقعا برام سوال شد که چی شد که یه دفعه رفت.
۲. ایشالا سر میزنم ولی دستم خالیه متاسفانه. زندگی هم مرحله به مرحله سختتر و شلوغپلوغ تر میشه.
۳. صدای کودکی من رو چند نفر راه انداختن که من از دور میشناسمشون. تا جایی که من میدونم خیلی خیلی سرشون شلوغه چون دارن چند تا کار دیگه رو اخیرا شروع کردن پیش میبرن و با اینکه چند بار قول محکم دادن که دوباره سایت رو راه بندازن من دیگه امیدی ندارم. خیلی هم غمم میشه یاد اون سایت به اون خوبی میکنم.
۴. ممنون بابت اطلاعات و عکس. اون عکس رو فکر کنم اگه روش کلیک کنم باید بزرگ بشه ولی نمیشه. من این مشکل رو با تمام عکسهایی که تو آپلود میکنی دارم. میشه ورژن بزرگش رو بذاری جایی دانلود کنم؟ راستی من که تو گوگل میزنم Sarukanit خود گوگل میگه بکنش Saru Kani و بعد که این دومی رو میزنم تو google translate
http://translate.google.com/#ja/fa/Saru%20Kani
بهم میگه که ژاپنیش میشه さる カニ و اون رو ترجمه میکنه به
«خرچنگ میمون»
برای این من حدسم اینه که Sarukanit یا SaruKani اسم یکی از قسمتهای این سریال باشه نه کلش...
stalker- تعداد پستها : 256
Join date : 2011-01-07
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
stalker نوشته است:سلام ۵۹ عزیز،
شما مثل همیشه با لحن دوستداشتنی خودت هستی.Emiliano نوشته است:
1. به به! داداش "استاکر" عزیز.
خوبی؟ خوشی؟
بابا، شما که همون هفت، هشت سال پیش آخر فایل بازها بودی و زمانی که بچه ها درگیر عکس بودن، شما با اون اینترنت سرعت بالات، کلی ویدئو و فایل صوتی زحمت کشیدی، گذاشتی.
من همه ی اون خاطره ها یادمه.
2. امیدوارم تو بحثا شرکت کنی و مث سابق زود به زود به ما سر بزنی؟
3. راستی، از "صدای کودکی من" چه خبر؟ امیدی به دوباره راه افتادنش هست؟
4. اون یکی از قسمت های "بهترین داستان های دنیا (II)" بود؛ که، همین چند وقت پیش "شبکه ی پویا"ی دوست داشتنی دادش. اسم اون اپیسود بودش: "دوستی پیرمرد مهربون و گنجشکِ کوچولو":
5. نام اریجینال: Sarukanit.
یابنده: "امیر 56".
امیر جان خیلی خیلی ممنون.
۱. آره. راستش به دلایلی اون روزا روزای سختی بود برای من. شاید برای همین بود که شیرینی جمع شما و نوستالژی بازیهاتون برام خیلی شیرین بود و مزهش بعد از سالها از زیر زبونم بیرون نره. شما هم که حافظهتون خیلی قویه ماشالا. التبه حرف حافظه که شد باید بگم حافظهی بهرام یه چیز دیگه بود که سالهاست دیگه ازش خبری نیست. واقعا برام سوال شد که چی شد که یه دفعه رفت.
۲. ایشالا سر میزنم ولی دستم خالیه متاسفانه. زندگی هم مرحله به مرحله سختتر و شلوغپلوغ تر میشه.
۳. صدای کودکی من رو چند نفر راه انداختن که من از دور میشناسمشون. تا جایی که من میدونم خیلی خیلی سرشون شلوغه چون دارن چند تا کار دیگه رو اخیرا شروع کردن پیش میبرن و با اینکه چند بار قول محکم دادن که دوباره سایت رو راه بندازن من دیگه امیدی ندارم. خیلی هم غمم میشه یاد اون سایت به اون خوبی میکنم.
۴. ممنون بابت اطلاعات و عکس. اون عکس رو فکر کنم اگه روش کلیک کنم باید بزرگ بشه ولی نمیشه. من این مشکل رو با تمام عکسهایی که تو آپلود میکنی دارم. میشه ورژن بزرگش رو بذاری جایی دانلود کنم؟ راستی من که تو گوگل میزنم Sarukanit خود گوگل میگه بکنش Saru Kani و بعد که این دومی رو میزنم تو google translate
http://translate.google.com/#ja/fa/Saru%20Kani
بهم میگه که ژاپنیش میشه さる カニ و اون رو ترجمه میکنه به
«خرچنگ میمون»
برای این من حدسم اینه که Sarukanit یا SaruKani اسم یکی از قسمتهای این سریال باشه نه کلش...
1. چاکریم "استاکر" عزیز. خوشحالم که بعد از گذشت قریب به هشت سال، هنوز می بینمت و هنوز با هم ارتباط داریم.
در مورد "بهرام" خان، من هنوز تو شوکم. خیلی یهو و بی خبر گذاشت و رفت و دیگه هم هیچ خبری نداد. من هنوز به برگشتنش امید دارم.
2. دستت هم که خالی بود، سر بزن و نظر بده. یادمه یه زمانی توی "سیاه، سفید، خاکستری" نظرای خوبی می نوشتی. باور کن گاهی همین نظرای کوچیک، کارگشا می تونه باشه. درست شبیه نظر آخریت تو همین نوشته ت؛ که، بهش می پردازم.
3. آره. اون سایت خیلی حیف شد و خیلی زیبا داشت پیش می رفت. کاش دوباره راه بیفته و این برمی گرده به این که بچه هاش دل و دماغ داشته باشن یا نه.
فقط از قول من اینو بهشون بگو که خودشونو ملزم نکنن که هر چی بوده رو از صفر بذارن؛ بلکه، کارشون رو از جایی که مونده، ادامه بدن. انگار، پیش فرض رو این در نظر بگیرن که همه ی آدما، همه ی مطالب اونا رو خونده ن. کاری که ما، توی این سال ها و توی این همه انجمن انجام دادیم و می دیم.
4. اولاً در مورد عکس ها، فکر می کنم مشکل از مرورگرت باشه. از چی استفاده می کنی؟ گمونم یه زمانی گفتی "مازیلا فایر فاکس" بروزرته. الآن رو نمی دونم؛ اما، من باز هم همون رو پیشنهاد می کنم. نسخه ی آخرش هم Mozilla Firefox 26.0ه؛ که، خیلی ازش راضی ام.
به قول یه مقاله ی روزنامه ی "هفت صبح"، الآن طوری شده که هر روز صب که پا می شی، می بینی "فایر فاکس" یه نسخه ی جدید داده!
جالب (یا مسخره تر) این که هیچ فرقی هم با نسخه ی قبلیش نداره! اما، از "آی ای" و سایرین بهتره.
به هر حال، اون عکسو واسه ت دوباره اینجا آپلود کردم:
http://s5.picofile.com/file/8103859992/lwdfw36xvt5o4gqr7ish.rar.html
5. اما، خوشم اومد از این باریک بینی و نکته سنجیت. الآن چک کردم و دیدم حق با توئه. اون قسمت دقیقاً می شه "میمون و خرچنگ" و داستان "چنگولی"ای که "کیک برنج" درست می کرد.
هر چی سرچ کردم، نتونستم به نام اریجینال مجموعه برسم؛ اما، در اولین لحظه ی کشف، مطمئن باش جوابشو تو همین انجمن می ذارم.
باز هم ممنونم ازت.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
چشم امیر جان. سعی میکنم نکاتی که به ذهنم میرسه رو بگم (مثل همینی که با گوگل کردن فهمیدم و گفتم).
در مورد اون گروه صدای کودکی، راستش من کم کم به این نتیجه رسیدم که حسی که من و شما به اون سایت داشتیم خود مسئولانش نداشتند. یا شاید فکر میکردند که دارن ولی بعد که سرشون شلوغ شد... به هر حال من هم همچنان امیدوار میمونم که کمی به دل «هوادارن» هم اهمیت بدن...
مرورگر من firefix آخرین ورژن هست چون دائم آپدیت میکنم. از chrome آخرین ورژن هم امتحان کردم (هم mac و هم windows) و این مشکل بود. نمیدونم چیه مشکل.
ولی دستت خیلی درست که فایل کامل رو برام گذاشتی. خیلی خیلی حال داد!
در مورد اون گروه صدای کودکی، راستش من کم کم به این نتیجه رسیدم که حسی که من و شما به اون سایت داشتیم خود مسئولانش نداشتند. یا شاید فکر میکردند که دارن ولی بعد که سرشون شلوغ شد... به هر حال من هم همچنان امیدوار میمونم که کمی به دل «هوادارن» هم اهمیت بدن...
مرورگر من firefix آخرین ورژن هست چون دائم آپدیت میکنم. از chrome آخرین ورژن هم امتحان کردم (هم mac و هم windows) و این مشکل بود. نمیدونم چیه مشکل.
ولی دستت خیلی درست که فایل کامل رو برام گذاشتی. خیلی خیلی حال داد!
stalker- تعداد پستها : 256
Join date : 2011-01-07
لودویگ فون دریک-جیمینی جیرجیرک-همفری خرس
سلام به دوستان گرامی
امروز که رسیدم متوجه شدم اساتید و صاحبنظران محترم فروم در تالار موسیقی، سخت مشغول مباحث تخصصی در باب موسیقی هستند. بی سروصدا کلید سالن کارتون ها رو از حراست (!) دم در فروم گرفتم و اینجا آمدم تا هم گردگیری و رفت و روبی کنم و هم یکی دو مطلب مرتبط را برای علاقمندان به کارتونهای دهه شصتی قرار بدهم و باقی ایام مرخصی را از سر بگیرم.
*
دیزنی، خاطره آشنای کودکی همه ی ما، تعدادی شخصیت معروف دارد که همه دنیا می شناسند و چند نفر کاراکتر گمنام و کمتر شناخته شده که هویتشان اغلب در پس هاله ای از ابهام قرار دارد و کمتر کسی با اسم و رسمشان آشناست. میکی موس و دانلد داک و گوفی را همه دنیا می شناسند و نیازی به معرفی ندارند. اما سالهای دهه شصت، تعدادی کارتون از مجموعه بازی های گوفی و دانلد داک به زیبایی دوبله فارسی شده بود و برای بچه ها به نمایش در آمد که اولش، یک پروفسور با سواد و کمی تا قسمتی بیش فعال، از آخرین تحقیقات و دستاوردهای علمیش می گفت. نمونه های آزمایشگاهی جناب پروفسور هم معمولا گوفی و دانلد داک بودند. دو سه موضوع خاطره انگیز بیشتر برای ما پخش شده بود که یکیش، مشکلات مربوط به خوابیدن رو در قالب زندگی روزمره گوفی بررسی می کرد و دیگری، به بررسی نقش مخرب انسان در تخریب و آلوده کردن محیط زیست می پرداخت و دانلد داک رو به عنوان یک کیس قابل بررسی به اسم "آشغال ساز" معرفی می کرد!
این پروفسور که در اپیزودهای متنوع و بسیاری ظاهر شده اسمش "لودویگ فون دریک" است. در هر زمینه ای (از ریاضیات گرفته تا زیست شناسی و بیولوژی و فیزیک و شیمی و تاریخ و روانشناسی و موسیقی و غیره) سررشته دارد و با لهجه غلیظ اتریشی صحبت می کند. گفته شده که پروفسور، زاده ی 1870 در وین- اتریش است. همسرش ماتیلدا مک داک -خواهر اسکروچ معروف و عمه دانلد داک- است و همانطور که بالاتر گفته شد، از گوفی و دانلد داک به عنوان موش های آزمایشگاهی در پژوهش های علمیش استفاده می کند.
یک شخصیت نه چندان معروف دیگر که مثل پروفسور، در مورد علم و دانش نطق می کرد و کارتونهای مستقلی در مورد موضوعات علمی مختلف داشت "جیمینی کریکت" (جیرجیرک) است که تو نسخه ی دیزنی "پینوکیو" هم ظاهر شده بود و به عنوان یک همراه باهوش و دلسوز، پینوکیو را می کرد.
این موجود هم سواد زیادی در زمینه های مختلف (از بدن انسان گرفته تا موسیقی و زبان شناسی) داشت و در قالب کارتونهای سرگرم کننده، موضوعات مفیدی را به بچه ها آموزش می داد. جیمینی در واقع نسخه ابداعی دیزنی از شخصیت جیرجیرک سخنگویی بود که کارلو کولودی (نویسنده پینوکیو) برای داستان خودش خلق کرده بود.
حالا که صحبت از اون مجموعه کارتونها شد، همفری خرس را هم به یاد می آوریم. او هم چندان شناخته شده نیست ولی ماجراهایش را در بچگی بسیار دیده بودیم. همفری با تعدادی خرس دیگر در یک پارک جنگلی محافظت شده زندگی می کرد و حواس پرتی هایش در کثیف کردن جنگل یا دله دزدی از کندوهای عسل، معمولا او را در مواجهه با جنگلبان به دردسر می انداخت.
*
پی نوشت (یک): اگر یادتان باشد قبلا در مورد یک فیلم داستانی دهه شصتی با جناب امیلیانو نوشتیم راجبه پسری که تلاش می کرد روزه اش را نگه دارد و سرانجام، وسوسه بهش غلبه کرد و با خوردن یک گز، روزه اش را شکست. از آن روز، دنبال اسم بازیگری می گشتم که نقش پدر پسر را بازی می کرد و در فیلم، عبایی روی دوشش می انداخت و دم افطار، کنار حوض دعا می خواند.
اسم ایشان "منوچهر/ عباس علیپور" است.
پی نوشت (دو): باعث افتخار است که در این جمع سه چهار نفری، دوستانی تا این حد مسلط به فن و دانش و درک موسیقی پیدا می شوند. جناب امیلیانو با مهارت و تسلط بر نوازندگی و جناب 59 و میحای گرامی با درک و سلیقه ی بسیار خاص موسیقایی، فضای داد و ستدهای فکری اینجا را پربارتر می کنند. همینطور تسلط دوستان به زبان های گوناگون، دامنه ی جستجوگری ها را وسیع تر می کند و گزینه های بیشتری برای کشف گمشده هایمان فراهم می کند. هرچند این روزها خیلی کمتر از قبل فرصت می کنم مباحث فروم را دنبال کنم اما در همین فرصت های گاه و بیگاه، به اندازه ظرفیتم از نوشته های دوستان استفاده می کنم و به قول جناب امیلیانو، "به قدر تشنگی" سهم خودم را برمی دارم. فضای موسیقی "مینو" سراسر خاطره بود. حس غریبی و غم آمیخته با غروب جمعه و دلواپسی فردا در کنار دلتنگی و غم نهفته در داستان مینو و فضای درگیری و نبرد و دوری و گم گشتگی و برف و تنهایی آلپ...
امروز که رسیدم متوجه شدم اساتید و صاحبنظران محترم فروم در تالار موسیقی، سخت مشغول مباحث تخصصی در باب موسیقی هستند. بی سروصدا کلید سالن کارتون ها رو از حراست (!) دم در فروم گرفتم و اینجا آمدم تا هم گردگیری و رفت و روبی کنم و هم یکی دو مطلب مرتبط را برای علاقمندان به کارتونهای دهه شصتی قرار بدهم و باقی ایام مرخصی را از سر بگیرم.
*
دیزنی، خاطره آشنای کودکی همه ی ما، تعدادی شخصیت معروف دارد که همه دنیا می شناسند و چند نفر کاراکتر گمنام و کمتر شناخته شده که هویتشان اغلب در پس هاله ای از ابهام قرار دارد و کمتر کسی با اسم و رسمشان آشناست. میکی موس و دانلد داک و گوفی را همه دنیا می شناسند و نیازی به معرفی ندارند. اما سالهای دهه شصت، تعدادی کارتون از مجموعه بازی های گوفی و دانلد داک به زیبایی دوبله فارسی شده بود و برای بچه ها به نمایش در آمد که اولش، یک پروفسور با سواد و کمی تا قسمتی بیش فعال، از آخرین تحقیقات و دستاوردهای علمیش می گفت. نمونه های آزمایشگاهی جناب پروفسور هم معمولا گوفی و دانلد داک بودند. دو سه موضوع خاطره انگیز بیشتر برای ما پخش شده بود که یکیش، مشکلات مربوط به خوابیدن رو در قالب زندگی روزمره گوفی بررسی می کرد و دیگری، به بررسی نقش مخرب انسان در تخریب و آلوده کردن محیط زیست می پرداخت و دانلد داک رو به عنوان یک کیس قابل بررسی به اسم "آشغال ساز" معرفی می کرد!
این پروفسور که در اپیزودهای متنوع و بسیاری ظاهر شده اسمش "لودویگ فون دریک" است. در هر زمینه ای (از ریاضیات گرفته تا زیست شناسی و بیولوژی و فیزیک و شیمی و تاریخ و روانشناسی و موسیقی و غیره) سررشته دارد و با لهجه غلیظ اتریشی صحبت می کند. گفته شده که پروفسور، زاده ی 1870 در وین- اتریش است. همسرش ماتیلدا مک داک -خواهر اسکروچ معروف و عمه دانلد داک- است و همانطور که بالاتر گفته شد، از گوفی و دانلد داک به عنوان موش های آزمایشگاهی در پژوهش های علمیش استفاده می کند.
یک شخصیت نه چندان معروف دیگر که مثل پروفسور، در مورد علم و دانش نطق می کرد و کارتونهای مستقلی در مورد موضوعات علمی مختلف داشت "جیمینی کریکت" (جیرجیرک) است که تو نسخه ی دیزنی "پینوکیو" هم ظاهر شده بود و به عنوان یک همراه باهوش و دلسوز، پینوکیو را می کرد.
این موجود هم سواد زیادی در زمینه های مختلف (از بدن انسان گرفته تا موسیقی و زبان شناسی) داشت و در قالب کارتونهای سرگرم کننده، موضوعات مفیدی را به بچه ها آموزش می داد. جیمینی در واقع نسخه ابداعی دیزنی از شخصیت جیرجیرک سخنگویی بود که کارلو کولودی (نویسنده پینوکیو) برای داستان خودش خلق کرده بود.
حالا که صحبت از اون مجموعه کارتونها شد، همفری خرس را هم به یاد می آوریم. او هم چندان شناخته شده نیست ولی ماجراهایش را در بچگی بسیار دیده بودیم. همفری با تعدادی خرس دیگر در یک پارک جنگلی محافظت شده زندگی می کرد و حواس پرتی هایش در کثیف کردن جنگل یا دله دزدی از کندوهای عسل، معمولا او را در مواجهه با جنگلبان به دردسر می انداخت.
*
پی نوشت (یک): اگر یادتان باشد قبلا در مورد یک فیلم داستانی دهه شصتی با جناب امیلیانو نوشتیم راجبه پسری که تلاش می کرد روزه اش را نگه دارد و سرانجام، وسوسه بهش غلبه کرد و با خوردن یک گز، روزه اش را شکست. از آن روز، دنبال اسم بازیگری می گشتم که نقش پدر پسر را بازی می کرد و در فیلم، عبایی روی دوشش می انداخت و دم افطار، کنار حوض دعا می خواند.
اسم ایشان "منوچهر/ عباس علیپور" است.
پی نوشت (دو): باعث افتخار است که در این جمع سه چهار نفری، دوستانی تا این حد مسلط به فن و دانش و درک موسیقی پیدا می شوند. جناب امیلیانو با مهارت و تسلط بر نوازندگی و جناب 59 و میحای گرامی با درک و سلیقه ی بسیار خاص موسیقایی، فضای داد و ستدهای فکری اینجا را پربارتر می کنند. همینطور تسلط دوستان به زبان های گوناگون، دامنه ی جستجوگری ها را وسیع تر می کند و گزینه های بیشتری برای کشف گمشده هایمان فراهم می کند. هرچند این روزها خیلی کمتر از قبل فرصت می کنم مباحث فروم را دنبال کنم اما در همین فرصت های گاه و بیگاه، به اندازه ظرفیتم از نوشته های دوستان استفاده می کنم و به قول جناب امیلیانو، "به قدر تشنگی" سهم خودم را برمی دارم. فضای موسیقی "مینو" سراسر خاطره بود. حس غریبی و غم آمیخته با غروب جمعه و دلواپسی فردا در کنار دلتنگی و غم نهفته در داستان مینو و فضای درگیری و نبرد و دوری و گم گشتگی و برف و تنهایی آلپ...
Heidii- تعداد پستها : 102
Join date : 2013-02-02
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
سلام دوباره
یه سوال داشتم راجع به قسمت آخر بچههای مدرسهی والت. من همیشه (شاید نزدیک ۲۰ سال) اینطور یادم بود که تو قسمت آخر، وقتی همه دارن به انریکو هدیه یادگاری میدن، فرانچی به جای هدیه یه مشت به انریکو میزنه و میگه «هر وقت درد کرد یاد من میافتی» (یا یه چیزی به این مضمون.) ولی امروز که قسمت آخر رو روی اینترنت پیدا کردم:
https://www.youtube.com/watch?v=o5WTFp-CrQk#t=1043
این دیالوگی که گفتم نبود. خواستم ببینم کس دیگهای هم این دیالوگ رو یادشه؟ آخه به نظر میآد اون تیکهش سانسور شده. ولی من این احتمال رو هم میدم که این جمله رو ذهن خود من جعل کرده باشه و طی سالیان تبدیل به خاطره شده باشه (آخه قشنگ تصاویر این دیالوگ رو هم یادمه!)
یه سوال داشتم راجع به قسمت آخر بچههای مدرسهی والت. من همیشه (شاید نزدیک ۲۰ سال) اینطور یادم بود که تو قسمت آخر، وقتی همه دارن به انریکو هدیه یادگاری میدن، فرانچی به جای هدیه یه مشت به انریکو میزنه و میگه «هر وقت درد کرد یاد من میافتی» (یا یه چیزی به این مضمون.) ولی امروز که قسمت آخر رو روی اینترنت پیدا کردم:
https://www.youtube.com/watch?v=o5WTFp-CrQk#t=1043
این دیالوگی که گفتم نبود. خواستم ببینم کس دیگهای هم این دیالوگ رو یادشه؟ آخه به نظر میآد اون تیکهش سانسور شده. ولی من این احتمال رو هم میدم که این جمله رو ذهن خود من جعل کرده باشه و طی سالیان تبدیل به خاطره شده باشه (آخه قشنگ تصاویر این دیالوگ رو هم یادمه!)
stalker- تعداد پستها : 256
Join date : 2011-01-07
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
راستی، خانم هایدی، من سالها دنبال آهنگ مهاجران بودم که شما پیدا کردیدش. خیلی خیلی ممنون. من کلی تمرین کرده بودم که با سوت بتونم بزنمش. الان که اصلش پیدا شده مخم به آهنگ غلط (ادیت شده) عادت کرده. ولی شنیدن اصل و کامش بسیار حال داد.
stalker- تعداد پستها : 256
Join date : 2011-01-07
خانواده دی- خانواده والتون- لیتل راسکالز- هانا باربارا
stalker نوشته است:راستی، خانم هایدی، من سالها دنبال آهنگ مهاجران بودم که شما پیدا کردیدش. خیلی خیلی ممنون. من کلی تمرین کرده بودم که با سوت بتونم بزنمش. الان که اصلش پیدا شده مخم به آهنگ غلط (ادیت شده) عادت کرده. ولی شنیدن اصل و کامش بسیار حال داد.
استاکر عزیز، منم خوشحالم که بلاخره آهنگ مهاجران کشف رمز شد. امیدوارم به زودی بقیه معماهای فروم هم به دست شما و بقیه دوستان گره گشایی بشه.
من هم تا حالا به اندازه کافی از کشفیات بچه های فروم استفاده کرده ام. خوشحالم که گاهی خودم هم بتونم چیزی به این گنجینه اضافه کنم.
اما یک نکته: جناب امیلیانو، شما که زحمت به روز رسانی و تکمیل لیست سیاه سفید خاکستری رو به عهده دارین، عنوان اون برنامه عروسکی ژاپنی رو که خواهر و برادری آزمایش های علمی انجام میدادن نوشتین "ببین و بگو"
اگه احتمالا منظورتون اون برنامه ای هست که من چند ماه پیش پیدا کردم اسمش این بود:
Look and Learn- ببین و یادبگیر
http://pf.nhk-ep.co.jp/detail/804
*
اما خیلی وقت بود می خواستم این نکته رو هم در مورد سریال کارتونی خانواده دی بنویسم.
این مجموعه کارتونی، محصول کمپانی هانا-باربارا بود. یک عنوان آشنا که خیلی از کارتونهای آشنای کودکیمون رو ساخته بود.
بیشتر مردم هانا-باربارا رو با کارتونهای اکشن و ماجرایی و کمدیش می شناسند. و در واقع خانواده دی جزو معدود کارتونهای خانوادگی و درام این شرکت است. فضای زندگی خانواده دی، امریکای اوایل قرن بیستم است. خیلی ها عقیده دارند این کارتون یک نمونه مشابه در میان سریال های تلویزیونی دارد و آن "خانواده والتون" است. هرچند که ماجراها و جزییات از روی هم کپی نشده ولی فضای کلی زندگی و روابط و سبک زندگی خیلی به هم شبیه است و برای کسانی که با خانواده دی خاطره دارند، تماشای خانواده والتون هم میتونه خاطره انگیز باشه. (این سریال تو یه دوره ده ساله بین دهه هفتاد تا هشتاد میلادی ساخته و پخش شده)
نکته جالب اینه که هانا-باربارا یک نسخه سریال کارتونی هم از مجموعه فیلم های کمدی "لیتل راسکالز" ساخته که قبلتر در موردش نوشته بودم:
https://koodaki-nojavani.forumfa.net/t24p440-topic#7358
این مجموعه کوتاه کارتونی بین 1982 تا 1984 شنبه ها صبح از تلویزیون پخش می شد. کلا عنوان "برنامه های صبح شنبه" برای امریکایی ها همانقدر بار نوستالژیک و خاطره انگیز داره که "برنامه های دهه شصتی" برای ما ایرانی ها. حجم خیلی زیادی فیلم و کارتون و سریال تلویزیونی تو این تایم (شنبه ها صبح) در امریکا پخش شده و همه شان یکجا تبدیل به یک کوه خاطره نوستالژیک شده اند برای بچه های آن دوران.
Heidii- تعداد پستها : 102
Join date : 2013-02-02
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
بادکنک رویای کودکی همه ما بود. تقریبا محال بود در کودکی ما را به پارکی ببرند و با دیدن انبوه بادکنک های دست ِ بادکنک فروش مهربان (!) وسوسه ی داشتن یکی از آن مخلوقات گرد و رنگی سراغمان نیاید! همین که رنگ دلخواهمان را انتخاب می کردیم و نخ بادکنک را در دست می گرفتیم، انگار که نخ سیاره زمین را دستمان داده باشند قند توی دلمان آب می شد و تخیلمان همراه بادکنک توی هوا پرواز می کرد!
بادکنک های بچگی ما ساده بود و با همان ها کلی دلخوش بودیم و صفا می کردیم. آن موقع منظره بچه های بادکنک به دست در پارک ها و خیابان ها بیشتر دیده می شد و مثل الان نبود که بیشتر بچه ها سرشان با بادکنک های مجازی بازی های اندرویدی و کامپیوتری شان گرم باشد. فیلم فرانسوی و زیبای بادکنک قرمز را همان روزها دیدیم و تماشای بادکنک گرد و قرمز و هلیمی پسربچه که انگار برای خودش قدرت تشخیص و تصمیم گیری داشت کلی هوایی مان کرد! از روزی که آن فیلم را دیدم دیگر بادکنک های معمولی توی پارک ها و تولدها راضی ام نمی کرد و هوس یک بادکنک هلیمی که خودش آن بالا بماند و پایین نیاید رهایم نمی کرد!
فیلم فانتزی بادکنک قرمز را آلبرت لموغیس در سال 1956 ساخت و نقش پسربچه و دختربچه را به دختر و پسر خودش پاسکال و سابین داد. این فیلم ده ها جایزه برد و تخیل هزاران بیننده کوچک و بزرگ در سراسر دنیا را همراه بادکنک های رنگی در آسمان به پرواز درآورد.
*
شرکتی امریکایی، دست به کار طرح جدیدی برای جذب توریست شده و خانه ای ساخته با جزییات و کل ویژگیهای خانه ی کارتون معروف "آپ". همه مشخصه های فانتزی و کارتونی خانه ی "کارل و الی" در کارتون ساخت پیکسار در این ابداع جدید لحاظ شده و حتی فضای داخلی و اشیای خانه هم دقیقا به همان شکل طراحی شده اند. این خانه در هریمن-اوتاه در نزدیکی ساوت لیک سیتی ساخته شده و اخیرا یک زن و شوهر این خانه را به مبلغ چهارصدهزار دلار خریداری کرده اند.
*
از سوی دیگر یک تیم متشکل از تعدادی مهندس، پژوهشگر و خلبان امریکایی با ساخت مدلی با ابعاد بزرگ از خانه کارتون "آپ" و با استفاده از سیصد بادکنک بزرگ و رنگی هلیومی، رویای کارتونی را در عالم واقعیت محقق کرده اند و خانه را در ارتفاع سه هزار متری در دل آسمان به پرواز در آورده اند. محل اجرای این پروژه، مزرعه ای بیرون از لوس آنجلس و طراحی و اجرای آن به عهده نشنال جئوگرافیک بوده است. دانشمندان با اجرای این پروژه نشان دادند که حتی تخیلی ترین و فانتزی ترین ایده ها هم در دنیای واقعی، قابل دستیابی هستند.
*
کارتون "آپ" اعجاز دیگری هم دارد و این است که چهره کاراکترهای اصلی آن، با الهام از قیافه یک پسربچه و پیرمرد در دنیای غیرکارتونی و واقعی طراحی شده است.
بادکنک های بچگی ما ساده بود و با همان ها کلی دلخوش بودیم و صفا می کردیم. آن موقع منظره بچه های بادکنک به دست در پارک ها و خیابان ها بیشتر دیده می شد و مثل الان نبود که بیشتر بچه ها سرشان با بادکنک های مجازی بازی های اندرویدی و کامپیوتری شان گرم باشد. فیلم فرانسوی و زیبای بادکنک قرمز را همان روزها دیدیم و تماشای بادکنک گرد و قرمز و هلیمی پسربچه که انگار برای خودش قدرت تشخیص و تصمیم گیری داشت کلی هوایی مان کرد! از روزی که آن فیلم را دیدم دیگر بادکنک های معمولی توی پارک ها و تولدها راضی ام نمی کرد و هوس یک بادکنک هلیمی که خودش آن بالا بماند و پایین نیاید رهایم نمی کرد!
فیلم فانتزی بادکنک قرمز را آلبرت لموغیس در سال 1956 ساخت و نقش پسربچه و دختربچه را به دختر و پسر خودش پاسکال و سابین داد. این فیلم ده ها جایزه برد و تخیل هزاران بیننده کوچک و بزرگ در سراسر دنیا را همراه بادکنک های رنگی در آسمان به پرواز درآورد.
*
شرکتی امریکایی، دست به کار طرح جدیدی برای جذب توریست شده و خانه ای ساخته با جزییات و کل ویژگیهای خانه ی کارتون معروف "آپ". همه مشخصه های فانتزی و کارتونی خانه ی "کارل و الی" در کارتون ساخت پیکسار در این ابداع جدید لحاظ شده و حتی فضای داخلی و اشیای خانه هم دقیقا به همان شکل طراحی شده اند. این خانه در هریمن-اوتاه در نزدیکی ساوت لیک سیتی ساخته شده و اخیرا یک زن و شوهر این خانه را به مبلغ چهارصدهزار دلار خریداری کرده اند.
*
از سوی دیگر یک تیم متشکل از تعدادی مهندس، پژوهشگر و خلبان امریکایی با ساخت مدلی با ابعاد بزرگ از خانه کارتون "آپ" و با استفاده از سیصد بادکنک بزرگ و رنگی هلیومی، رویای کارتونی را در عالم واقعیت محقق کرده اند و خانه را در ارتفاع سه هزار متری در دل آسمان به پرواز در آورده اند. محل اجرای این پروژه، مزرعه ای بیرون از لوس آنجلس و طراحی و اجرای آن به عهده نشنال جئوگرافیک بوده است. دانشمندان با اجرای این پروژه نشان دادند که حتی تخیلی ترین و فانتزی ترین ایده ها هم در دنیای واقعی، قابل دستیابی هستند.
*
کارتون "آپ" اعجاز دیگری هم دارد و این است که چهره کاراکترهای اصلی آن، با الهام از قیافه یک پسربچه و پیرمرد در دنیای غیرکارتونی و واقعی طراحی شده است.
Heidii- تعداد پستها : 102
Join date : 2013-02-02
صفحه 30 از 42 • 1 ... 16 ... 29, 30, 31 ... 36 ... 42
مواضيع مماثلة
» برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
» سیاه، سفید، خاکستری
» امواج صوتي گمشده (مخصوص كليپهاي صوتي از كارتونها، سريالها، فيلمهاي قديمي كودك و نوجوان و رادیو)
» همشاگردي سلام
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
» سیاه، سفید، خاکستری
» امواج صوتي گمشده (مخصوص كليپهاي صوتي از كارتونها، سريالها، فيلمهاي قديمي كودك و نوجوان و رادیو)
» همشاگردي سلام
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
صفحه 30 از 42
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد