فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
+62
Ma.amin1992
ssaharee
najmak
Roozbeh_vb
Mohsensad
ahmad1300mo
Mihakralj
bahram13
Heidi
drajang
afsoon520
mehrnaz_sadeghi86
ars_53
Marcello
morteza3274
Pardis
Nexon
Ishpateka
mim-alef
erfan
Petsi
kazvash
naser58
arman
mahmood666
eideh
alirad
sahra_7
fazel1994
stalker
Negin 2
59
Roham
f222f
reza_c00lboy
hadish
nama
نگين
edo
sina
slevin(HAMID
آزاده
sooratak
mahyarshoze
amirarsalanroomi
ariangirl
siman1
ramin
kave
Amir56
siavash
PBook
S@M
Shervin
@p@d@n@
Emiliano
Indiana Jones
tisto
SMAM
faridonline
khatereh
babak
66 مشترك
صفحه 5 از 40
صفحه 5 از 40 • 1, 2, 3, 4, 5, 6 ... 22 ... 40
Amir56- تعداد پستها : 28
Join date : 2009-11-09
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
mahyarshoze نوشته است:سلام دوستان. من تازه توي فروم شما عضو شدم ، داشتم يه نگاهي به قسمتهاي مختلف مي كردم توي صفحه اول اين تاپيك به يكي از نوشته هاي بابك عزيز برخوردم كه راجع به يك فيلمي صحبت كرده بود كه كابوس دوره كودكي اش شده بوده راجع به مردي كه توي كابين تلفن گير مي كنه . راستش من يك آرشيو نسبتا كامل ماهنامه فيلم را دارم كه توي دهه 60 تنها مجله سينمايي اي بود كه چاپ مي شد و واقعا براي دوستداران سينما نعمتي بود، از جمله بخشهاي مجله «يك ماه سينما در تلويزيون» بود كه توي چند صفحه مستقل فيلمهاي پخش شده ماه قبل شبكه هاي تلويزيون دولتي را كه البته اون زمان تعدادشون هم خيلي كم بود معرفي و نقد مي كرد.خيلي دوست دارم كه بتونم يك سري از اون شماره هاي قديمي را براتون اسكن كنم و منتظر وقت هستم كه برم اسكنر بخرم و كار را شروع كنم. اما غرض از اين مطلب اينكه فيلم مورد نظر بابك عزيز كه ردش را توي شماره23 ماهنامه فيلم پيدا كردم اسمش هست «اتاقك تلفن» محصول سال 1972 تلويزيون اسپانيا و اولين بار هم دي ماه 1363 صدا و سيماي ما اون را پخش كرد http://www.imdb.com/title/tt0065513/. اما دوتا سئوال :1-كسي از دوستان فيلم «ماجراهاي دلتاي دانوب» را يادش مي آد و بگيد اسم شخصيت اول فيلم چي بود البته خودم جواب سئوال را دارم ولي قضيه يه خورده نوستالژيكه. 2- يك مدل اسكنر خوب و به صرفه به من معرفي كنين. مهدي
1. سلام.
2. با این نام اریجینال سرچ کن:
Aventurile Lui Babusca
3. و همون طور که توی عنوان هست و "بابک" عزیز اشاره کرد، اسمش بود "بابوشکا". تو برنامه ی کودک دادن.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
حذف.
اين مطلب آخرين بار توسط Emiliano در الثلاثاء أغسطس 03, 2010 9:29 am ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
پلاتيپوس؟
سلام
خب من هم ياد يك فيلم ديگه افتادم كه جزو فيلمهاي بزرگسالان بود اما چون يكي دو تا بچه توش بازي ميكردند فكر ميكردم مال ما بچههاست. داستان كشتي پلاتيپوس كه به دريا رفت و گرفتار طوفان شديدي شد و فردا صبح جز يكي دو نفر (كه انگار يكيشون پدربزرگ بچهها بود) كسي زنده نموند. ظاهراً توش خيلي توي راديو كشتي پلاتيپوس رو صدا ميزدند و آخرش هم از طريق راديو باهاشون تونستند تماس بگيرند. گمان ميكنم محصول استراليا بود.
افشين
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
سلامkhatereh نوشته است:بابک عزیز، کاملاً درست میفرمائید. من هم اون فیلم رو
دیدم. فکر میکنم دو بار. و نمیدونم که چه نکته ی آموزنده ای داشت که مرتب
تکرارش میکردن.ا ا
یک فیلم هم بود که بازرسی که با اعضاء یک باند مافیایی مبارزه
میکرد، خبر دار شد ترور دیگری برنامه ریزی شده. در جستجوی اینکه متوجه بشه
که چه کسی قرار است ترور بشه و جلوی این ترور رو بگیره، وارد خانه ی یکی
از افراد مضنون به ترور شد و در تلاش برای منفجر کردن درب گاوصندوق برای
پیدا کردن مدارکی مربوط به اون ترور به خاطر اینکه همسایه های مجاور متوجه
صدایی نشنوند، نواری در ضبط صوت گذاشت که سرو صدای انفجار رو کسی
نشنوه...که به یکباره موسیقی قطع شد و صدای مبهمی که انگار فرکانس
یا سرعت ضبطش رو عوض کرده بودند شروع به گفتن مطالبی کرد. نوار به اداره ی
پلیس برده شد و رمز گشایی شد. در آن صحبت از پرنده ای اسطوره ای و روز
مرگش شده بود. بازرس به همسرش تلفن کرد که به کتاب اساطیرش سری بزند و
مدخل نام اون پرنده را برای بازرس بخواند.در فاصله ای که همسر بازرس رفت
کتاب رو بیاره و برای بازرس بخونه ، بازرس رو در حالیکه دیوارهای اتاقش
شیشه ای بود و مشرف به برجهای اطراف، از راه دور به ضرب یک تک گلوله ترور
کردند و آخرین صحنه این بود که گوشی تلفن که از دست بازرس رها شده
بود داشت معلق در هوا و زمین تاب میخورد در حالیکه همسرش بیخبر از این
حادثه، در حال خواندن آن مدخل برای بازرس بود. فیلم فکر میکنم متعلق به
ایتالیا بود و سال ساختش هم دهه ی هفتاد بوده..... دوستان اطلاعی از نام و
دیگر مشخصات این فیلم ندارند؟؟ به نظرم این فیلم در زمان خودش یک شاهکار
بود!!!ا
دوستان من این بخش رو کامل نخوندم . می خوام اینجا هم پست بزنم. همون طور که اسمم عزیز گفتند فیلم ای مثل ایکار بود که در مورد ترور رئیس جمهور آمریکاست. ایکار یک افسانه بود که بالهایی از موم داشت و به سمت خورشید پرواز می کرد اما وقتی که به خورشید نزدیک می شد موم ها ذوب می شدند و اون سقوط می کرد.در اینجا منظور از خورشید حقیقته و ایکار هم خود شخصیت اصلی بود که خیلی به حقیقت نزدیک شده بود.
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
وای بابک عزیزbabak نوشته است:یادش بخیر فونتامارا
داستان براردو و الویرا .چقدر دلم به حال این براردو ویولا می سوخت که می خواست سرش به کار خودش باشد و نمی گذاشتند و روح عاصی براردو چه خوب توی چهره هنر پیشه اش انعکاس پیدا کرده بود.فیلم بلندی که توی تلویزیون ایران سریال شد و بر اساس داستان معروف اینیاتسیو سیلونه ساخته شده بود.نقش براردو را میکله پلاچیدو بازی می کرد .حالا براردو این شکلی شده است
دره ی فونتامارا یادش به خیر
چقدر شخصیت اصلی فیلم رو دوست داشتم. چقدر از نظر من قدرتمند بود. زورش خیلی زیاد بود. وقتی که پلیس ها شکنجه ش میکردند انتظار داشتم همه شون رو بزنه . یک بار هم همین کار رو کرد اما پدرش رو در آوردند. چقدر اونجا تاسف خوردم.
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
babak نوشته است:خب بهتره از تیریپ اشک و اندوه بیایم بیرون و سری بزنیم به دنیای علم و دانش! خدایی شما بگین کدوم بچه ای الان میشینه سریال لویی پاستور و مادام کوری و رامون کاخال ببینه؟
گفتم رامون کاخال.یاد لباسهای راه راه سربازیش افتادم.تا اون موقع ندیده بودم که لباس سربازها راه راه باشه.منظورم همین لباسه
این هم چند تا صحنه دیگه ازین سریال
هنرپیشه نقش رامون کاخال یعنی آدولفو مارسیلاخ سال 2002 درگذشت.
http://www.imdb.com/title/tt0405590/[/size" target="_blank" rel="nofollow">[/quote]
یادش به خیر برنامه های علمی. آره لوئی پاستور. کخ...
راستی شما سریال 100 عمل جراحی رو یادتونه؟فکر می کنم هر قسمت داستان جداگانه ای داشت در مورد یک دانشمند پزشکی و چیز مهمی که ازش یادمه دستمالی بود که دور یک قاشق می پیچیدند و بین دنادنهای بیمار می ذاشتند موقع جراحی که از درد دندان هاش خورد نشه؟
یادتونه؟
البته سری برنامه های شبیه به این هم بود اما این از همه شون معروف تره
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
آره هنر هفتم این فیلم رو پخش کرد اولین بار و من یادمه که اپیزود آخر رو خوابم برد. همون کاهن کور و کچل!. همیشه این قسمت رو خوابم می برهkhatereh نوشته است:دوستان یادتون هست یک فیلم ژاپنی رو که چند سال پیش هم
در برنامه های نقد فیلم دوباره پخش شد...فیلم چند اپیزود جداگانه داشت و
سیاه و سفید بود در باره ی ارواح بود که با شخصیتهای داستان درگیر
بودن....یکی از شخصیتها که مورد علاقه ی ارواح بود خیلی زیبا ساز میزد
....هر روز میامدند دنببالش که ببرنش در مقابل پادشاه (مرده) و سربازانش
ساز بزنه...آخر استادش تمام بدنش رو دعا نوشت اما گوشهاش رو فراموش
کرد....روح که به دنبالش آمد او را ندید و گوشهای او را کند و با خود
برد...یا اپیزود دیگرش که تقریبا شبیه داستان مکبث بود فرمانده ظالمی را
نشان میداد که فکر میکرد قلعه اش قابل فتح نیست و شکست نمیخوره اما در
روزی که به او وعده داده شده بود جنگل شروع به حرکت کرد و قلعه ی او هم
فتح شد و خودش رو هم کشتن...در اپیزود دیگر یک مرد میخواست سه مرد شمشیر
به دست رو بکشه اما هر بار که به طرف آنها حمله میبرد از مقابل چشمش غیب
میشدن و در جای دیگر ظاهر میشدن....یکی دیگه از داستانها هم داستان مردی
بود که در بین راه در برف و کوران گم شد و داشت از سرما و گرسنگی یخ میزد
که زنی که بعداً معلوم شد روح بوده نجاتش داد....خلاصه اینکه کیف میکنید
اون موقع ها چه فیلمهایی به خوردمون میدادن؟؟ انقدر اعجاب اور و تکان
دهنده بودن که 100 سال دیگه هم که بگذره تصاویرشون از یادمون نمیره. ا
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
http://www.imdb.com/title/tt0075633/[/quote[/url]]babak نوشته است:فیلم باحالی بود که توی اون قحط الرجال اون موقع ازش خوشم اومد یه کم ماجرا و هیجان توش پیدا میشد.داستان گل گیاهخواری که برای انتقام یک شاگرد بدجنس از استادش استفاده میشد اما یک کارآگاه همه فن حریف ماجرا را کشف میکرد و شاگرد بدجنس که یک مجرم فراری بود را دستگیر می کرد.آدم تا حدودی یاد شرلوک هلمز و موریارتی البته از نوع در پیتش میفتاد.
[url=http://www.imdb.com/title/tt0075633/
اوه یادش به خیر
آدلا اسم اون گل آدم خوار بود. از صحنه های جالبی که ازش یادمه یکی اون بود که مرده خم شد جلوی اون کوتوله بعد اون ها یک آمپول بیهوشی تزریق کردند توی باسنش و یکی هم انااختن سیگار توی دهان آدلا بود
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
http://www.imdb.com/title/tt0084984/[/quote[/url]]babak نوشته است:داستان فداکاری پسری که بخاطر حفظ آبروی خانواده اش جواهری بدلی را دزدید تا کسی متوجه بدلی بودن جواهر نشود.بو بخاطر این موضوع از وطن آواره شد و برادرانش دیگبی و جان به همراه او وارد لژیون فرانسه شدند. بو در جنگ کشته شدو راز فداکاری اش بعد از مرگش فاش شد.خالی از لطف نیست که بدونین این از این داستان سه اقتباس سینمایی هم ساخته شده که توی نسخه سال 1939 گری کوپر نقش بو ژست را بازی میکنه
[url=http://www.imdb.com/title/tt0084984/
بابک عزیز مطمئنی به این اسم نمایش داده شد؟ من احساس می کنم اسمش لژیون بود یا یه چیزی تو این مایه ها. فکر هم می کنم به صورت سریال اما با قسمت های کم پخش شد. همه ی راز آمیزی اون هم مربوط به آخر فیلم که وارد یک قلعه می شدند بود.
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
امیر جان تا جایی که یادمه همیشه می گفت:Emiliano نوشته است:babak نوشته است:ممنون افشین جان اسم فیلم را اصلاح کردم.
فرید جان اگر ممکنه چندتایی عکی از بو ژست بذار
گفتم یادی بکنیم از مسابقه جدول تصویری با اجرای مرحوم کمال الحق سلامی که الحق صدای خوب و معلومات بالایی داشت و شروع همیشگی مسابقه اش با جمله سلامی چو بوی خوش آشنایی بود.
1. مسابقه ی "جدول تصویری" بی نظیر بود، "بابک" جان.
2. بیت آخر زنده یاد "سلامی" هم این بود:
"بی ادب محروم ماند از لطف رب".
3. آقا، از "نام ها و نشانه ها" عکسی ندارید؟
به پایان آمد این دفتر
حکایت همچنان باقیست
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
در مورد یک فیلم که هنر هفتم پخش کرد سوال داشتم. یک شخصیت داشت به نام تونکن. یه پیره مرد بود که طلاهای خانوادگی رو در پاندول ساعت مخفی کرده بود. یک جوان خوش تیپ هم بود که از شهر اومده بود. دختری که معشوقه ی تونکن بود می خواست با اون ازدواج کنه. تونکن هم دیوانه شد... یادتونه؟
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
امیر عزیز
نام ها و نشانه ها فوق العاده بود. ممنون
فکر می کنم پنجشنبه ها شب پخش می شد.
یادمه که با مرحوم پدرم نگاهش می کردیم و سوال ها رو جواب می دادیم. من و پدرم پای ثابت برنامه های مسابقه ای بودیم. یک مسابقه سی سوال هم با اجرای حسین باغی عالی بود. یادمه یک اقای خبیری بود که سوالهای هوش طراحی می کرد و می پرسید در یک مسابقه سی سوال خیلی از این خبیری خوشم می اومد.
نام ها و نشانه ها فوق العاده بود. ممنون
فکر می کنم پنجشنبه ها شب پخش می شد.
یادمه که با مرحوم پدرم نگاهش می کردیم و سوال ها رو جواب می دادیم. من و پدرم پای ثابت برنامه های مسابقه ای بودیم. یک مسابقه سی سوال هم با اجرای حسین باغی عالی بود. یادمه یک اقای خبیری بود که سوالهای هوش طراحی می کرد و می پرسید در یک مسابقه سی سوال خیلی از این خبیری خوشم می اومد.
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
سلام
اون سفید برفی واقعی این بود یا نه؟
اون سفید برفی واقعی این بود یا نه؟
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
سلام.1-اون فيلم ژاپني چند اپيزودي كه «خاطره» و «صورتك» بهش اشاره كرده اند يكي از شاهكارهاي كلاسيك سينماي ژاپنه به اسم «كوايدان»ساخته ماساكي كوباياشي 2-سريال «قلعه شكار» را يادتون هست توي نوروز سال 65 پخش شد. يك سريال شش قسمتي محصول شبكه بي بي سي بود و ماجراش هم راجع به يك سري بچه بود كه توي يك جزيره با تعدادي آدمهاي خلافكار كه دنبال جواهرات يه دختر روسي بودند درگير مي شدن ، سريال آبكي اي بود ولي يادمه كه توي اون دوره بچگي من خودم خيلي باهاش حال كردم 3-جديدا كارتون سندباد را بصورت كامل پيدا كردم كه البته بخاطر اينكه از تلويزيون كپچر شده كيفيت خيلي بالايي نداره ولي اگه دوست دارين به مرور آپلود كنم.
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
سلام
حمید جان مطمئنم که سریال با نام بوژست پخش شد عزیز
نام سریال پزشکی که ازش اسم بردی "قرن جراحان" بود
موفق باشی
حمید جان مطمئنم که سریال با نام بوژست پخش شد عزیز
نام سریال پزشکی که ازش اسم بردی "قرن جراحان" بود
موفق باشی
babak- تعداد پستها : 318
Join date : 2009-09-11
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
بابک جان
1- متاسفانه من اسم بوژست رو به خاطر نمی آرم و هنوز هم فکر میکنم که حداقل با یک اسم دیگه یک بار دیگه نشان داده شده(مثل راز قلعه ... لژیون ... یا یک چیزی توی همین مایه ها) البته مطمئنم که تو همیشه معتبر و مستند حرف می زنی
2- مطمئنی؟مثل قرن کارگاهان؟ اما باور کن یک سریال هم شبیه به این ها بود به نام 100 عمل جراحی
1- متاسفانه من اسم بوژست رو به خاطر نمی آرم و هنوز هم فکر میکنم که حداقل با یک اسم دیگه یک بار دیگه نشان داده شده(مثل راز قلعه ... لژیون ... یا یک چیزی توی همین مایه ها) البته مطمئنم که تو همیشه معتبر و مستند حرف می زنی
2- مطمئنی؟مثل قرن کارگاهان؟ اما باور کن یک سریال هم شبیه به این ها بود به نام 100 عمل جراحی
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
بابک عزیز من هر چی سرچ کردم
1- اسمی از سریال لژیون (نه فیلم 2010) ندیدم. همه اش بوژست بود.
بوژست (BEAU GESTE)
محصول سال 1939
امريكا - حادثهاى
سياه و سفيد - 114 دقيقه
بازيگران عمده : گرى كوپر ، رى ميلاند ، رابرت پرستن ، برايان دانلوى ، سوزان هيوارد و برادريك كرافورد.
كارگردان : ويليام ولمن.
خلاصه داستان : سه پسر خانوادهى « ژست » تحت قيموميت زن مهربانى به نام « پاتريشا براندون » ( تاچر ) هستند كه از آنان مراقبت مىكند. « براندون » به خاطر بدهىهايش مجبور مىشود الماس گرانبهاى « آب آبى » را بفروشد. اما يكى از برادران ، « بوژست » ( كوپر ) متوجه مىشود كه « براندون » الماس را با الماس بدلى عوض مىكند. سالها بعد « بوژست » براى جلوگيرى از رسوايى « براندون » الماس قلابى را مىدزدد و به لژيون خارجى ملحق مىشود. سپس از برادرهايش نيز مىخواهد تا به او بپيوندند.
خلاصه داستان : نسخهى سينمايى ديگرى از رمان پرآوازهى پرسيوال كريستوفر رن كه به خاطر وسواس ولمن هزينههاى سنگينى براى كمپانى پارامونت بر جاى گذاشت. با اين حال از دو سه نسخهى ديگر اين رمان در سالهاى 1926 ( هربرت برنن ) و 1966 ( داگلاس هيز ) يك سر و گردن بالاتر است.
منبع:http://www.nipaz.com/cinema/?id=12143
ایا امکان نداره که تلویزیون در پخش اول آن یک اسم دیگر برایش گذاشته باشد؟ از این کار ها زیاد م یکردند
2- در جستجوها قرن جراحان به چشم می خورد اما 100 عمل جراحی نه! اما با این همه مثل گالیله!!!!! بر روی زمین می نویسم چنین سریالی بوده است!!! قرن جراحان خیلی ها را علاقمند به پزشک شدن و جراح شدن کرده است.
1- اسمی از سریال لژیون (نه فیلم 2010) ندیدم. همه اش بوژست بود.
بوژست (BEAU GESTE)
محصول سال 1939
امريكا - حادثهاى
سياه و سفيد - 114 دقيقه
بازيگران عمده : گرى كوپر ، رى ميلاند ، رابرت پرستن ، برايان دانلوى ، سوزان هيوارد و برادريك كرافورد.
كارگردان : ويليام ولمن.
خلاصه داستان : سه پسر خانوادهى « ژست » تحت قيموميت زن مهربانى به نام « پاتريشا براندون » ( تاچر ) هستند كه از آنان مراقبت مىكند. « براندون » به خاطر بدهىهايش مجبور مىشود الماس گرانبهاى « آب آبى » را بفروشد. اما يكى از برادران ، « بوژست » ( كوپر ) متوجه مىشود كه « براندون » الماس را با الماس بدلى عوض مىكند. سالها بعد « بوژست » براى جلوگيرى از رسوايى « براندون » الماس قلابى را مىدزدد و به لژيون خارجى ملحق مىشود. سپس از برادرهايش نيز مىخواهد تا به او بپيوندند.
خلاصه داستان : نسخهى سينمايى ديگرى از رمان پرآوازهى پرسيوال كريستوفر رن كه به خاطر وسواس ولمن هزينههاى سنگينى براى كمپانى پارامونت بر جاى گذاشت. با اين حال از دو سه نسخهى ديگر اين رمان در سالهاى 1926 ( هربرت برنن ) و 1966 ( داگلاس هيز ) يك سر و گردن بالاتر است.
منبع:http://www.nipaz.com/cinema/?id=12143
ایا امکان نداره که تلویزیون در پخش اول آن یک اسم دیگر برایش گذاشته باشد؟ از این کار ها زیاد م یکردند
2- در جستجوها قرن جراحان به چشم می خورد اما 100 عمل جراحی نه! اما با این همه مثل گالیله!!!!! بر روی زمین می نویسم چنین سریالی بوده است!!! قرن جراحان خیلی ها را علاقمند به پزشک شدن و جراح شدن کرده است.
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
راستی کسی سریال جوخه های ببر رو به یاد داره؟ شخصیت اصلی سریال کاراگاه والنتاین بود.
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
فيلم خارجي قلابي!
سلام
يادم افتاد به فيلمي تلويزيوني كه سالهاي مياني دهه 1360 پخش شد و اولش با تيتراژ انگليسي شروع ميشد و تمامي صداها هم دوبله شده بودند. بازيگرها زياد به چشم آشنا نميآمدند. داستان در يك كشور آفريقايي ميگذشت كه ويروسي (ايدز؟) بين مردم منتشر ميشد و عدهاي سودجو از اين موقعيت سو استفاده ميكردند تا اينكه مغز متفكرشان هم گرفتار همين ويروس شد (يا اينكه چون تاريخ مصرفش گذشته بود از بين رفت) و اين نابودي را در اسلوموشن پاياني تماشا ميكرديم. وقتي فيلم تمام شد ديديم كه تيتراژ فارسي شده و اصلاً كل فيلم تلويزيوني كه در خارج از كشور پر شده بود (يا كه نشده بود؟!) ايراني است. نقش اول فيلم را يكي از بازيگرهاي نقش منفي فيلمها و سريالهاي تلويزيوني بازي كرد كه كمي بور است و چشماني روشن دارد. سبيلوست و صورتي آبلهرو دارد. سبيل مشخصهي هميشگي اوست. الان ديگر پير شده... كسي چيزي يادش افتاد؟ يادم هست كه تبليغش را كه پخش كردند ما بچهها مشتاق تماشاي اين فيلم بوديم و تقريباً همه پاي آن نشستيم.
راستي كسي از پلاتيپوس چيزي به خاطر نياورد؟
افشين
يادم افتاد به فيلمي تلويزيوني كه سالهاي مياني دهه 1360 پخش شد و اولش با تيتراژ انگليسي شروع ميشد و تمامي صداها هم دوبله شده بودند. بازيگرها زياد به چشم آشنا نميآمدند. داستان در يك كشور آفريقايي ميگذشت كه ويروسي (ايدز؟) بين مردم منتشر ميشد و عدهاي سودجو از اين موقعيت سو استفاده ميكردند تا اينكه مغز متفكرشان هم گرفتار همين ويروس شد (يا اينكه چون تاريخ مصرفش گذشته بود از بين رفت) و اين نابودي را در اسلوموشن پاياني تماشا ميكرديم. وقتي فيلم تمام شد ديديم كه تيتراژ فارسي شده و اصلاً كل فيلم تلويزيوني كه در خارج از كشور پر شده بود (يا كه نشده بود؟!) ايراني است. نقش اول فيلم را يكي از بازيگرهاي نقش منفي فيلمها و سريالهاي تلويزيوني بازي كرد كه كمي بور است و چشماني روشن دارد. سبيلوست و صورتي آبلهرو دارد. سبيل مشخصهي هميشگي اوست. الان ديگر پير شده... كسي چيزي يادش افتاد؟ يادم هست كه تبليغش را كه پخش كردند ما بچهها مشتاق تماشاي اين فيلم بوديم و تقريباً همه پاي آن نشستيم.
راستي كسي از پلاتيپوس چيزي به خاطر نياورد؟
افشين
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
Indiana Jones نوشته است:سلام
يادم افتاد به فيلمي تلويزيوني كه سالهاي مياني دهه 1360 پخش شد و اولش با تيتراژ انگليسي شروع ميشد و تمامي صداها هم دوبله شده بودند. بازيگرها زياد به چشم آشنا نميآمدند. داستان در يك كشور آفريقايي ميگذشت كه ويروسي (ايدز؟) بين مردم منتشر ميشد و عدهاي سودجو از اين موقعيت سو استفاده ميكردند تا اينكه مغز متفكرشان هم گرفتار همين ويروس شد (يا اينكه چون تاريخ مصرفش گذشته بود از بين رفت) و اين نابودي را در اسلوموشن پاياني تماشا ميكرديم. وقتي فيلم تمام شد ديديم كه تيتراژ فارسي شده و اصلاً كل فيلم تلويزيوني كه در خارج از كشور پر شده بود (يا كه نشده بود؟!) ايراني است. نقش اول فيلم را يكي از بازيگرهاي نقش منفي فيلمها و سريالهاي تلويزيوني بازي كرد كه كمي بور است و چشماني روشن دارد. سبيلوست و صورتي آبلهرو دارد. سبيل مشخصهي هميشگي اوست. الان ديگر پير شده... كسي چيزي يادش افتاد؟ يادم هست كه تبليغش را كه پخش كردند ما بچهها مشتاق تماشاي اين فيلم بوديم و تقريباً همه پاي آن نشستيم.
راستي كسي از پلاتيپوس چيزي به خاطر نياورد؟
افشين
افشین جان . منظور شما جمشید جهانزاده است و اسم فیلم هم دسیسه بود .
faridonline- تعداد پستها : 64
Join date : 2009-09-21
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
سلام افشین جانIndiana Jones نوشته است:سلام
يادم افتاد به فيلمي تلويزيوني كه سالهاي مياني دهه 1360 پخش شد و اولش با تيتراژ انگليسي شروع ميشد و تمامي صداها هم دوبله شده بودند. بازيگرها زياد به چشم آشنا نميآمدند. داستان در يك كشور آفريقايي ميگذشت كه ويروسي (ايدز؟) بين مردم منتشر ميشد و عدهاي سودجو از اين موقعيت سو استفاده ميكردند تا اينكه مغز متفكرشان هم گرفتار همين ويروس شد (يا اينكه چون تاريخ مصرفش گذشته بود از بين رفت) و اين نابودي را در اسلوموشن پاياني تماشا ميكرديم. وقتي فيلم تمام شد ديديم كه تيتراژ فارسي شده و اصلاً كل فيلم تلويزيوني كه در خارج از كشور پر شده بود (يا كه نشده بود؟!) ايراني است. نقش اول فيلم را يكي از بازيگرهاي نقش منفي فيلمها و سريالهاي تلويزيوني بازي كرد كه كمي بور است و چشماني روشن دارد. سبيلوست و صورتي آبلهرو دارد. سبيل مشخصهي هميشگي اوست. الان ديگر پير شده... كسي چيزي يادش افتاد؟ يادم هست كه تبليغش را كه پخش كردند ما بچهها مشتاق تماشاي اين فيلم بوديم و تقريباً همه پاي آن نشستيم.
راستي كسي از پلاتيپوس چيزي به خاطر نياورد؟
افشين
همونطوری که فرید عزیز گفت اسم اون فیلم دسیسه بود و بازیگر اصلیش هم همین جمشید جهانزاده
و اما داستان:
یه دیپلمات سیاه پوست توی آمریکا میره و خون اهدا می کنه.خونش رو به مریضی میزنن که سرطان خون یا ایدز (یادم نیست) داره و اون مریض بلافاصله خوب میشه.میرن سراغ مردم اون قبیله آفریقایی و به بهانه معاینه اونها رو میبرن توی یه کمپ که خونشون رو بکشن و خون مردم رو انقدر میکشن که میمیرن.بعد صداش در میاد که اون اثر موقتیه و تمام علایم بیماری دوباره به سرعت برمیگرده و خون جدید هم فایده نداره.مامور سازمان سیا شروع به کشتن تمام دکترها و پرستارهای اونجا میکنه و بعد معلوم میشه برای مخفی موندن این قضیه خودش هم باید نابود بشه.همون صحنه آخری که گفتی .فیلم با تکنیک ویدئو و توی همین مملکت خودمون ساخته شده بود نقش رییس جهانزاده رو همون بازیگری که بعدها به جرم جاسوسی محاکمه شد و قیافه اش خود خارج بود بازی کرده بود دکتره را هم ناصر آقایی، برای من که اون موقع هنوز انقدر صاحب نظر! و آگاه !! نشده بودم این مطلب که یه مشت پتو و جاجیم پیچیده بودن به ملت و سیاهشون کرده بودند که مثلا بگن اینها آفریقایی هستن خیلی مسخره بود.
babak- تعداد پستها : 318
Join date : 2009-09-11
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
من هم یه چیزایی از این فیلم, فکر کنم استرالیایی یادم میاد.تیپ پسره ملوانی بود و یه چیزی تو مایه های بابوشکا موهاشم منو یاد سیلاس مینداختIndiana Jones نوشته است:سلام
راستي كسي از پلاتيپوس چيزي به خاطر نياورد؟
افشين
babak- تعداد پستها : 318
Join date : 2009-09-11
ممنون!
babak نوشته است:سلام افشین جانIndiana Jones نوشته است:سلام
يادم افتاد به فيلمي تلويزيوني كه سالهاي مياني دهه 1360 پخش شد و اولش با تيتراژ انگليسي شروع ميشد و تمامي صداها هم دوبله شده بودند. بازيگرها زياد به چشم آشنا نميآمدند. داستان در يك كشور آفريقايي ميگذشت كه ويروسي (ايدز؟) بين مردم منتشر ميشد و عدهاي سودجو از اين موقعيت سو استفاده ميكردند تا اينكه مغز متفكرشان هم گرفتار همين ويروس شد (يا اينكه چون تاريخ مصرفش گذشته بود از بين رفت) و اين نابودي را در اسلوموشن پاياني تماشا ميكرديم. وقتي فيلم تمام شد ديديم كه تيتراژ فارسي شده و اصلاً كل فيلم تلويزيوني كه در خارج از كشور پر شده بود (يا كه نشده بود؟!) ايراني است. نقش اول فيلم را يكي از بازيگرهاي نقش منفي فيلمها و سريالهاي تلويزيوني بازي كرد كه كمي بور است و چشماني روشن دارد. سبيلوست و صورتي آبلهرو دارد. سبيل مشخصهي هميشگي اوست. الان ديگر پير شده... كسي چيزي يادش افتاد؟ يادم هست كه تبليغش را كه پخش كردند ما بچهها مشتاق تماشاي اين فيلم بوديم و تقريباً همه پاي آن نشستيم.
راستي كسي از پلاتيپوس چيزي به خاطر نياورد؟
افشين
همونطوری که فرید عزیز گفت اسم اون فیلم دسیسه بود و بازیگر اصلیش هم همین جمشید جهانزاده
و اما داستان:
یه دیپلمات سیاه پوست توی آمریکا میره و خون اهدا می کنه.خونش رو به مریضی میزنن که سرطان خون یا ایدز (یادم نیست) داره و اون مریض بلافاصله خوب میشه.میرن سراغ مردم اون قبیله آفریقایی و به بهانه معاینه اونها رو میبرن توی یه کمپ که خونشون رو بکشن و خون مردم رو انقدر میکشن که میمیرن.بعد صداش در میاد که اون اثر موقتیه و تمام علایم بیماری دوباره به سرعت برمیگرده و خون جدید هم فایده نداره.مامور سازمان سیا شروع به کشتن تمام دکترها و پرستارهای اونجا میکنه و بعد معلوم میشه برای مخفی موندن این قضیه خودش هم باید نابود بشه.همون صحنه آخری که گفتی .فیلم با تکنیک ویدئو و توی همین مملکت خودمون ساخته شده بود نقش رییس جهانزاده رو همون بازیگری که بعدها به جرم جاسوسی محاکمه شد و قیافه اش خود خارج بود بازی کرده بود دکتره را هم ناصر آقایی، برای من که اون موقع هنوز انقدر صاحب نظر! و آگاه !! نشده بودم این مطلب که یه مشت پتو و جاجیم پیچیده بودن به ملت و سیاهشون کرده بودند که مثلا بگن اینها آفریقایی هستن خیلی مسخره بود.
حالا كه گفتي من هم يادم اومد اون بازيگري كه هميشه نقش خارجي بود اسمش چيزي شبيه هوشنگ ابوضيا يا يك همچين چيزي بود...
خودمونيم ايدهي فيلمه همچين هم بد نبوده!
ممنون كه كمكم كردين.
افشين
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
سلام
یادش به خیر دسیسه
اون بازیگر خارجیه اسمش : فریدون ابوضیاء بود.
در برنامه هشدارهای پلیس هم همیشه نقش خارجی ها رو بازی می کرد.
در ماجرای اختلاس 123 میلیاردی بانک صادرات و محاکمه فاضل خداد اون هم محاکمه شد و فکر کنم به اعدام محکوم شد. دیگه از سرنوشتش خبری ندارم
یادش به خیر دسیسه
اون بازیگر خارجیه اسمش : فریدون ابوضیاء بود.
در برنامه هشدارهای پلیس هم همیشه نقش خارجی ها رو بازی می کرد.
در ماجرای اختلاس 123 میلیاردی بانک صادرات و محاکمه فاضل خداد اون هم محاکمه شد و فکر کنم به اعدام محکوم شد. دیگه از سرنوشتش خبری ندارم
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
صفحه 5 از 40 • 1, 2, 3, 4, 5, 6 ... 22 ... 40
مواضيع مماثلة
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
» برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
» آرشیو,کلکسیون و مجموعه ای ازکارتونها , فیلمها , سریالها , مستند وبرنامه های مختلف پخش شده ازتلویزیون
» کتابها , داستانها , نوار قصه ها و مجلات دوران کودکی(مصور - کاست و ...)
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
» برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
» آرشیو,کلکسیون و مجموعه ای ازکارتونها , فیلمها , سریالها , مستند وبرنامه های مختلف پخش شده ازتلویزیون
» کتابها , داستانها , نوار قصه ها و مجلات دوران کودکی(مصور - کاست و ...)
صفحه 5 از 40
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد