کودکی و نوجوانی


انضم إلى المنتدى ، فالأمر سريع وسهل

کودکی و نوجوانی
کودکی و نوجوانی
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

همشاگردي سلام

+41
jasonbourne
Heidii
Mihakralj
zerocold
Heidi
sorena0831
Clover
kurosh
kazvash
Farzad1
pooria.kianoush
Ali-Nostalgic
mohammad
Ishpateka
saeeds1360
erfan
arman
ali71
stalker
Negin 2
آزاده
59
fazel1994
barbod58
kave
Marcello
faridonline
sahra_7
mahmood2510
S@M
Indiana Jones
tisto
ariangirl
mld_msm
shahaby
@p@d@n@
Shervin
SMAM
siavash
Emiliano
babak
45 مشترك

صفحه 27 از 29 الصفحة السابقة  1 ... 15 ... 26, 27, 28, 29  الصفحة التالية

اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف Emiliano الإثنين يونيو 02, 2014 10:48 am


1. سلام دوست خوبم، "59" عزیز.
2. خواهش می کنم. بله، مقاله ی "سامسونیت"ها عالی بود و "سامسونایت" روسی هم بامزه تر، با اون تفسیری که شما بر اون داشتید. Smile
3. بله. حق با شماست. شاید یه تعدادی در این صف ها جنبه ی تبلیغاتی و "سیاهی لشکر" داشته باشن؛ اما، باز به قول خودتون، آدمای نادون هم مطمئناً هستن؛ که، شب تا صبح؛ بخصوص، تو روزای آخر دسامبر تو صف های خرید از "اپل" و کوفت و زهرمار می خوابن!
مگه اینجا پشت استادیوم آزادی برای دیدن قرمز و آبی تا صب نمی خوابن؟ عرض کردم، حماقت شاخ و دم نمی خواد که!
4. چه جالب!
پس باز هم تله پاتیه کار خودشو کرده و شما داشتید مقاله رو آماده می کردید، بنده ذهنم رفته سمت اون.
5. آره. بسیاری از برندها از نام و نام خونوادگی افراد گرفته شده.
6. مطمئن باشم این کارتون با اجازه ی صاحب کیف ها بوده؟ Smile
ینی بنده که اینو ذکر نکرده م، زیرآبی می رفته م؟ Smile
7. خیلی جالب تر شد؛ چون، بنده در عمرم یک ماه یا شاید هم کمتر ویزیتور بودم و اون هم یکی آگهی های یه روزنامه ی محلی بود؛ که، الآن کشوری شده و یکی هم مواد غذایی ای مث نبات و زعفرون.
بله، "59" عزیز، ویزیتوری هیچچچچی نداره و این وسط برای آدم یه کفش پاره می مونه! Smile
8. از شما بخاطر عکس های ساعت ها و نوشته ی بامزه تون ممنونم و برای این که خیلی هم دست خالی نیومده باشم، این چند تا عکسو تقدیم به شما و سایر دوستان می کنم:

9. این عکسو یکی، دو سال پیش خودم تو نمایشگاه کتاب مشهد شکار کردم:

همشاگردي سلام - صفحة 27 5slmpy0lff2x25cw6sj_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 M07yqgg1k599snqbzox_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Fg6a38dqn6jpbrju1wr_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 D22n5j759zo7rn0q5fjq_thumb

10. این عکس آخری هم آخرش بود. تقریباً تو همه ی خونه ها یکی از این نوارا پیدا می شد و ملت سالی 200630 بار گوشش می دادن و خسته نمی شدن!
"کجاست اون کوچه؟/ چی شد اون خونه؟"

........................


11. از خوندن مقاله ی "هستی" شما هم لذت بردم و با بسیاری از مطالبی که فرمودید، موافقم؛ بخصوص، این بخش:

"اما حرف آخر این می‌باشد، که اصل، درست زیستن است."

یعنی این چکیده ی همه ی جوامع و آموزه هاست و این که انسان "انسان" باشه، این مهم ترین بخش اخلاقیات یک جامعه ست. با این کار، بقیه ی مشکلات هم حل می شه.


Emiliano

تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف 59 الإثنين يونيو 02, 2014 12:32 pm





امیر گرامی‌ با درود.

- خیلی‌ ممنونم از لطف شما و تمام مواردی که مطرح ساختید.
- بله (لبخند)، ۱۲۰ درصد، رمزگشایی ها، زیر نظر صاحبان کیف‌ ها بوده.
شما نیز، ۱۵۰ درصد، به درخواست صاحبان سامسونیت ها، گشایش رمزها را انجام می‌دادید (لبخند).
- بسیار هم خوب و عالی‌ که شما نیز ویزیتوری انجام دادید و خوب میدانید که زبانزد:
"کفش آهنی داشتن"، به چه معنایی هست ... یاد دوران ویزیتوری، همیشه خاطره انگیز است. ...
- بسیار خرسندم که نوشته‌ ها و عکسها، مورد توجه و پسند شما قرار گرفتند،
و همچنین مقاله ی کوتاه "هستی‌"، که مورد یکسان نگری برای شما نیز واقع شد.

(Photo by Emiliano)
همشاگردي سلام - صفحة 27 5slmpy0lff2x25cw6sj_thumb

- سپاسگزارم برای عکس خوبی‌ که از نوارهای قصه گرفتید. عالی‌ بود.
عکس جلد نوار "بهار من - شادمهر عقیلی - ۱۳۷۷" نیز خاطره انگیز است.
و از همه مهمتر اینکه، با اندازه ی اوریجینال اسکن، آنرا قرار دادید.
بسیار ممنون هستم. ... سلامت باشید.


59
59

تعداد پستها : 1476
Join date : 2011-02-09
Age : 44
آدرس پستي : vj26081980@gmail.com

http://www.aparat.com/PanjaH_o_NoH

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف 59 الخميس يونيو 05, 2014 10:40 pm




همشاگردي سلام - صفحة 27 R4gc16k67ottlo1m4bk2_thumb


دو عکس بالا، مربوط به زنده یاد  دده بالا  نیست!،
بلکه عمو اکبر خودمونه، در اوایل دهه ی هفتاد،
که هنوز سرحال بوده. اما در این ۱۰ سال گذشته، خیلی‌ پیر شده.
عکس پایین هم از همان دوران اپتدای هفتاد هست.
اما عکسهای این چند سال اخیرش رو که می بینم،
خیلی‌ ناراحت میشم. ... سنی‌ نداره که.
همانطور که قبلن هم گفتم،
من در یک روز و یک ماه،
با اکبر خان عبدی متولد شدم.
اما ایشون، درست ۲۰ سال ازم بزرگتره.

.
.
.


همشاگردي سلام - صفحة 27 B4bmrz25ilbfsraz59ix_thumb

59
59

تعداد پستها : 1476
Join date : 2011-02-09
Age : 44
آدرس پستي : vj26081980@gmail.com

http://www.aparat.com/PanjaH_o_NoH

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف 59 الإثنين يونيو 23, 2014 10:00 pm


همشاگردي سلام - صفحة 27 Inc9bhbjht9fldujiihz
59
59

تعداد پستها : 1476
Join date : 2011-02-09
Age : 44
آدرس پستي : vj26081980@gmail.com

http://www.aparat.com/PanjaH_o_NoH

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف Emiliano الأربعاء يونيو 25, 2014 1:36 am






1. سلام.
2. باز هم با تعدادی عکس اومده م؛ که، برای خودم شیرین بوده ن و همین اولش هم ذکر کنم که منبعشون بیشتر شبکه ی اجتماعی معروف "زاکربرگ"ه:

3. این عکس اشکمو درآورد:
یادمه همیشه با همون ماژیکا اون آقای رو جعبه رو دوباره رنگ می کردم!

همشاگردي سلام - صفحة 27 Pc29h8y1ac8hfwtt9y1_thumb

4. بدون شرح:

همشاگردي سلام - صفحة 27 C7aucgzpplhxva1mfd5l_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 Sr5ltvwe33fm2vefi4uc_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 J3dujokfexepow0vnbh_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 1utw1noapxk13wdguxel_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 Ypwac7589md168lp72az_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 Hh9gsr4z7m9cvbmic1k9_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 1wm6su81u2v88gdeof7a_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 Got53yjzl420c33ufs0_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 7koosrcw7zfr6312wn5_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 5t2o7r5lmwe8buo0dha9_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 Mkuhu8d4kvsjqr842pah_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 Tcspoxv8w4biwyep7my2_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 Ok2dshf7wrqss6tikywg_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 Pbfwjh4zepunw1p3yac_thumb



Emiliano

تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف Emiliano الخميس يونيو 26, 2014 5:50 am

همشاگردي سلام - صفحة 27 Crge058i55pmhwlk6_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Jonsjgmr5co7iige1tnw_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Unq5g4yei4bbjkr83l69_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Ragi55dg4nle6nxqvb_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 88dyrfbrphipqknf54p6_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Euonwyjign2sawr89laj_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 B14oem33qgwd9n1zzazo_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Jcodujymftbkk984p3xf_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Hbfod5z6id8f1fcmkiz_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Ud734sfob392vrk73sxf_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 5nlb4szq3hmbhq3urou_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Yo9ql0av977657zy4lb_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Xrd325wozkq4o12kxox7_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Djwjmoubqvsxmow2nsol_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Hvwlxjblar1b7y26ef0_thumb

Emiliano

تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف 59 الجمعة يونيو 27, 2014 3:22 pm





- جایتان در خاطرمان محفوظ است.
نه‌ CD و نه DVD، هیچگاه شخصیت اوریجینال شما را ندارند.
اما یادتان باشد که شما، "دو رو بودید"،
و شاید همین یکرنگ نبودنتان، سبب رفتنتان شد.
اما صدایتان در گوش، هنوز هم نغمه مینوازد ...:

همشاگردي سلام - صفحة 27 289c9fr084suuktbm0v_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 P85b86v6l0uz5rgpe8a_thumb



- بچه‌ های شصت همگی‌ صاحب نمایشگاه اتومبیل بودند،
بنگاه دارانی که سرمایه هایشان، ماشینهایی بود که بر روی فرش،
با حرکت دستان کوچک صاحبشان، به اینسو و آنسو میرفتند ...:

همشاگردي سلام - صفحة 27 Sa35wi4k3ibwo6do1hc_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Dor1ttjwukfoun1ya923_thumb



- نوشیدن چند جرعه آب خنک،
پس از پایان کلاس مدرسه، غنیمتی بود در آندوران،
آنهم با لیوانهای کشویی، که نه‌ جایی‌ میگرفتند،
و نه‌ نگران شکسته شدنشان بودیم ...:

همشاگردي سلام - صفحة 27 69760ffxzt30sybkx8sj_thumb



- قورخانه ی بچه‌ های شصت ...:

همشاگردي سلام - صفحة 27 7dkvek08qc7mwcmvdt8_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 H0nf0ocfwvjw72s70_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 Mh0w3o8kjtjz4mw8xiqr_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 Xneuyhj8h4mh7u8mgs_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Cd0kncsk8d9lle40uvmn_thumb



- این آدامسها در دهه ی شصت، بسیار ارزان بودند.
جایزه‌ شان هم عکس یک ماشین یا موتور بود، که دورشان پیچیده شده بود.
اما مزه ی آنها، بسان چرخ همان وسیله ی نقلیه بود، که انگار‌ آنرا با شکر مخلوط کرده بودند،
شکری که پس از چند ثانیه در دهان حل میشد، و لاستیک بی‌ مزه، باقی‌ میماند ...:

همشاگردي سلام - صفحة 27 5w95pilrzi6qdhj6bn_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 D9udzb62lflwo7pk1_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Wp55wsxl7nwg13a5a648_thumb



- و سرانجام عکس اسباب بازی مارنشان،
که به شکلهای گوناگون تبدیل میشد.
رنگ قرمزش را داشتم ... یادش گرامیست ...:

همشاگردي سلام - صفحة 27 D4get06xwt46u9bimrzc_thumb


.
.
.

همشاگردي سلام - صفحة 27 Tam0wvex1cr6s1jizzb

.
.
جاودان باد یاد خاطرات کودکی و نوجوانی.
شاد و سلامت باشید.


59
59

تعداد پستها : 1476
Join date : 2011-02-09
Age : 44
آدرس پستي : vj26081980@gmail.com

http://www.aparat.com/PanjaH_o_NoH

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف Emiliano السبت يونيو 28, 2014 4:53 am

1. "59" عزیز، عکس های پست بالا عالی بودن؛ بخصوص، "مار"! نوشته های شما هم قشنگ تر از عکس ها.
طنز آدامس هاتون عالی بود.

2. این هم هدیه ی بنده:

3. قیافه نداشتن؛ اما، مزه شون بد نبود؛ بخصوص، پرتقالی هاش:

همشاگردي سلام - صفحة 27 F431ktnw1flxikkemgba_thumb

4. بُمبرمن:

همشاگردي سلام - صفحة 27 X3dljnoj0hodnwfca9c_thumb

5. یکی از به یادموندنی ترین لحظات "رامبو"ی "میکرو":

همشاگردي سلام - صفحة 27 124f37wcbi4314hrhc9t_thumb

6. بدون شرح:

همشاگردي سلام - صفحة 27 Iicyin2jbk5j1eibtc_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Mfhebcuqozgfokhvciw_thumb

7. ای کاش صاحب این مجلات، کمی سخاوتمندی می داشتن و اصل مجلات رو می ذاشتن. خیلی دوسشون داشتم؛ با این که، سه تا جوک بی مزه بیشتر نداشت؛ اما، قصه ها و مقالاتش رو از "کیهان بچه ها" بیشتر دوس داشتم:

همشاگردي سلام - صفحة 27 40grx92qovjgq8htfck1_thumb

8. این دو تا هم خیلی خیلی آسن:

همشاگردي سلام - صفحة 27 13khuecxqu2qjyd8_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Sxamloege57zhgopu0b_thumb

Emiliano

تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف Emiliano الأحد يونيو 29, 2014 3:08 am

همشاگردي سلام - صفحة 27 Sml5tzof2v1w20bjudl0_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 31eciw8k09cjtsdaz2_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 0enuzg00hl5rzs55wd0_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 V0kp7w9nz3wu376ultq0_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Docurht10o76wgd921pn_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Vtiv17sl1ou0x1jw7t_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 0ds5cozjv3y8cys62f_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Pskwg4fxwvh44szu63n_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Q8lfz39llm9q5xoex6cx_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 I8a3cdzlx3o8jkxqv1yr_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 4ude8rd8qjiw79t7ja_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Giwpyf062rolvbbc58fr_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Kkzmuhjmp1fu1m5zpk2u_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 00upxxg86e3s8gok1ex0_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 3x8362fsc9nil874yqb_thumb

Emiliano

تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف Emiliano الإثنين يونيو 30, 2014 5:18 am

همشاگردي سلام - صفحة 27 V1evirb4xpfdy4aulc6_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Ydhxpewyzg44nd91ybk9_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Mc5g81wk99q8ijzz2okg_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 9sm1muody00te5ds6g27_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 U5gthh4oky7xjpk6is2e_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Icmqfq3v9j73sl33w0_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Vyrw8xgrrqqv67tbxot_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Zoe8plnyp90of5lmzd8_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 4phl786lmf9avbyyccnq_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Q0bgm9orbicj5a892n6m_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 863991clo1gh02pubbf_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Wtkrm6lvmmhgxa38nilk_thumb

همشاگردي سلام - صفحة 27 Mei00lbpk0qszdhp7gtw_thumb

Emiliano

تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty kopon

پست من طرف Roxpa الأربعاء يوليو 30, 2014 5:59 am


Roxpa

تعداد پستها : 6
Join date : 2014-01-08

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف alan45 الأربعاء أغسطس 20, 2014 4:21 pm

سلام دوستان گرامی فروم کودکی و نوجوانی
من مدتها بود که به صورت مهمان مطالب زیباتون رو می خوندم، و مدتی است که در این فروم زیبا ثبت نام کرده ام، اما به دلیل اینکه سن بنده سالها از شما کمتر است و در دهه شصت زندگی نکرده ام، فقط از مطالبتان استفاده کردم و خاطره ای نداشتم که به آن اضافه کنم.
اما از کودکی به دلیل علاقه ای که به دهه شصت و خاطراتش داشتم، سعی داشتم بهره اندکی از آن ببرم که همسالان من نبرده اند.
به جز آتاری، که اکثر هفتادی ها آن را درک نکرده اند و لقب نسل آتاری برای دهه شصتی ها و شاید دهه پنجاه است،
یکی از این بهره ها، کتاب های بازپرس احمد محققی بود که فکر نمی کنم همسالان من به یاد داشته باشند ولی دهه شصتی های عزیز احتمالا آن ها را دیده اند.
امروز متاسفانه خبر ناگواری را روی جلد مجله ها دیدم که باعث شد اولین مطلبم را خدمت شما عزیزان بنویسم، و آن خبر درگذشت احمد محققی بزرگوار بود. (قبلا دیده بودم در همین تاپیک یادی از آقای محققی کرده بودید)
همشاگردي سلام - صفحة 27 49914659617742505636
چیزی که بیش از آن ناراحتم کرد جستجویی بود که در گوگل کردم و هیچ سایتی این خبر را پوشش نداده بود، و فقط چند سایت وکالت آگهی تسلیت را درج کرده بودند.
ببخشید که پرحرفی کردم.
جسارت بنده را ببخشید اما تقاضا می کنم اگر شما هم مطلبی در این مورد دارید بنویسید.

پ.ن: اگر مطلب را در تاپیک اشتباهی نوشته ام، عذرخواهی می کنم.

alan45

تعداد پستها : 3
Join date : 2013-12-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف 59 الأربعاء أغسطس 20, 2014 7:08 pm






"Roxpa" گرامی، با درود خدمت شما.
پوزش میخواهم که اینقدر دیر، در جواب پست نوستالژیک شما مینوسیم.
"قبض برق"، بسیار بسیار عالی‌ و خاطره انگیز بود ...، دست مریزاد.
رنگ نارنجی آن‌، عجیب در یادم باقی‌ مانده بود ....
سالهای شصت، یک همسایه داشتیم که در اداره ی برق کار میکردند.
ایشان معمولن ماشین جیپ اداره دستشان بود. جیپی که خودش هم "نارنجی رنگ" بود.
قبض برق شما، مربوط به، یازدهم آبانماه سال ۱۳۶۷ میباشد.
یعنی‌ اولین فصل پاییزی که پس از ۸ سال، دیگر خبری از جنگ نبود.
بسیار ممنون هستم از پست نوستالژیکی که داشتید.
با آرزوی سلامتی و موفقیت.




59 نوشته است:


همشاگردي سلام - صفحة 27 Owpdt1pmwenuwux1j40_thumb
(Photo & Graphic by 59)

- در سالهای پایانی دهه ی شصت و اوایل هفتاد، هفته نامه ی پرمخاطبی چاپ میشد با نام "حوادث"،
که به بررسی‌ اتفاقات و مسایل جنایی، در جامعه ی آنروز ایران میپرداخت. ...
این هفته نامه از جهت قطع و شکل ظاهری، درست همانند نشریه ی سینما، سیاه و سفید بود.
بر روی صفحه ی اول و اصلی‌ آن‌، همیشه عکسی‌ چاپ شده بود از هولناک ترین اتفاقی که در آن‌ هفته افتاده بود.
برای نمونه، بیاد دارم که در یکی‌ از شماره ها، عکس کوچه‌ ای باریک را در هنگام شب انداخته بودند،
که یک کیسه ی بزرگ پلاستیکی سیاه رنگ، در کنار تیر چراغ برق رها شده بود،
و در آن‌ جسدی بود که مامورین اداره ی آگاهی‌ آنرا یافته بودند و ....
چاپ این نشریه ی پرمخاطب و ترسناک، در همان اپتدای دهه ی هفتاد متوقف شد.

.
.
.

همشاگردي سلام - صفحة 27 9g4rw6u7p2vqxwtd7cll

- درست در همان دوران یعنی‌ از نیمه ی دهه ی شصت تا میانه ی هفتاد، مجموعه کتابهایی چاپ میشدند،
که همگی‌ بقلم شیوای "بازپرس ویژه ی قتل عمد - جناب آقای احمد محققی" نوشته شده بودند.
ایشان در اصل، پرونده‌های جنایی را که در اداره ی آگاهی‌، مسئول انجام و تحقیقشان بودند،
پس از بعمل آوردن کاشف و رسیدن به جواب، بصورت داستان و رمانی جنایی مینوشتند،
و از آنجا که تمامی این داستانها، بر اساس واقعیت بازگو شده بودند، بسیار مستند و خواندنی از آب در می‌‌آمدند.
خود من بشخصه، در طی‌ سالهای ۱۳۷۱ تا ۷۵، یکی‌ از مشتریان پرو پا قرص کتابهای آقای محققی بودم.
این رما‌نهای خوشنوشت و جذاب، دارای طرح جلد‌های ۴ رنگی‌ بودند که بصورت نگارگری کشیده شده بودند،
و با اولین نگاه به آنها، شوق خواندن کل کتاب، با حال و هوایی اسرار آمیز، بسراغ مخاطب می‌‌آمد.
البته ناگفته نماند که فضای جاری در این رمانهای مستند، ترسناک هم بودند و با توجه به آنکه در زمان خواندن آنها،
من نوجوانی تازه کار و ۱۲-۱۱ ساله‌ بودم، گاهن در هنگام مطالعه، بویژه اگر شب هنگام بود، کمی‌ نیز می‌ترسیدم. ...

* روی جلد‌های برخی‌ از رمانهای نوشته شده بر اساس واقعیت، بقلم "بازپرس محققی" .:
(بیشتر این کتابها، در سالهای ۱۳۷۰ تا ۷۵، بارها بازنشر ‌شدند و اکثرشان را خوانده بودم)
(آنروزها، بازار کتاب و کتابخوانی، داغ بود ... )

همشاگردي سلام - صفحة 27 T2aqta7absirmp3ldlvx_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Eaelul3u2zmdo9o5k1r_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 A5rpbdk7rf2uapjlril3_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 I9numx5b87clcoaxyv4_thumb


* مصاحبه با "جناب آقای احمد محققی - بازپرس ویژه ی قتل عمد و نویسنده"،
که در خرداد ماه ۱۳۶۵، در مجله ی "جوانان امروز"، بچاپ رسیده بود .:

همشاگردي سلام - صفحة 27 0m3txpo9mekfdoo5zd0n_thumb


.
.
.


alan45 نوشته است:

سلام دوستان گرامی فروم کودکی و نوجوانی
من مدتها بود که به صورت مهمان مطالب زیباتون رو می خوندم، و مدتی است که در این فروم زیبا ثبت نام کرده ام، اما به دلیل اینکه سن بنده سالها از شما کمتر است و در دهه شصت زندگی نکرده ام، فقط از مطالبتان استفاده کردم و خاطره ای نداشتم که به آن اضافه کنم.
اما از کودکی به دلیل علاقه ای که به دهه شصت و خاطراتش داشتم، سعی داشتم بهره اندکی از آن ببرم که همسالان من نبرده اند.
به جز آتاری، که اکثر هفتادی ها آن را درک نکرده اند و لقب نسل آتاری برای دهه شصتی ها و شاید دهه پنجاه است،
یکی از این بهره ها، کتاب های بازپرس احمد محققی بود که فکر نمی کنم همسالان من به یاد داشته باشند ولی دهه شصتی های عزیز احتمالا آن ها را دیده اند.
امروز متاسفانه خبر ناگواری را روی جلد مجله ها دیدم که باعث شد اولین مطلبم را خدمت شما عزیزان بنویسم، و آن خبر درگذشت احمد محققی بزرگوار بود. (قبلا دیده بودم در همین تاپیک یادی از آقای محققی کرده بودید)

چیزی که بیش از آن ناراحتم کرد جستجویی بود که در گوگل کردم و هیچ سایتی این خبر را پوشش نداده بود، و فقط چند سایت وکالت آگهی تسلیت را درج کرده بودند.
ببخشید که پرحرفی کردم.
جسارت بنده را ببخشید اما تقاضا می کنم اگر شما هم مطلبی در این مورد دارید بنویسید.

پ.ن: اگر مطلب را در تاپیک اشتباهی نوشته ام، عذرخواهی می کنم.





"alan45" گرامی، با درود خدمت شما.
بله درست میفرمایید.  دقیقن سه‌ ماه پیش بود، که یادی داشتیم از جناب آقای محققی.
خبر درگذشت ایشان را هم اکنون با اطلاع رسانی بجای شما متوجه شدم.
یادشان گرامیست. ... چقدر کتابها و داستانهای مستندی که مینوشتند،
از میانه ی دهه ی ۶۰ تا نیمه‌ ی ۷۰، پر مخاطب بود ... یادشان گرامی.
از اطلاع رسانی شما بسیار ممنون هستم. / ... در ضمن، مجله ی "خانواده" هم،
که معرف حضور تمامی‌ یاران ارجمند فروم رویایی هست.
انتشار آن‌ درست از اپتدای دهه‌ ی هفتاد آغاز شد،
(روی جلد هم نوشته اند: "سال ۲۳-ام").
اگر اشتباه نکنم، ماهنامه بود. ...
در دهه ی هفتاد، بویژه تا سالهای ۷۷ و ۷۸،
هر شماره ‌اش را، کندوکاوی جانانه میداشتم در عرض یک ماه،
... تا نوبت میرسید به شماره ی تازه ...
با آرزوی سلامتی و موفقیت.


59
59

تعداد پستها : 1476
Join date : 2011-02-09
Age : 44
آدرس پستي : vj26081980@gmail.com

http://www.aparat.com/PanjaH_o_NoH

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف babak الخميس أغسطس 21, 2014 12:59 pm

سلام آلن عزیز
گمان نمی کنم این فروم و این خاطره بازی ها به نسل خاصی تعلق داشته باشد که اگر اینطور باشد فکر کنم باید دیگر نفسهای آخرش را بکشد.
در همه جای دنیا باشگاههایی برای خاطره بازی در موارد مختلف مثل کتاب، رشته های ورزشی ، رادیو تلویزیون و .... وجود دارد که سالهاست فعالیت می کنند و به قول معروف از نسلی به نسل دیگر ارث می رسد.
چیزی که این موضوع را جذاب می کند تکرار و یادآوری یک حس خوشایند است.خب اگر در زمان کودکی یا نوجوانی، یک کتاب،یک فیلم یا مجموعه تلویزیونی یا نوار را تجربه نکرده باشید که واضح است این خاطره برای هم نسلان شما مثل مطالعه تاریخی باشد.
حتی بین نسل آتاری هم بقول خودتان بعضا کسی کیف می کند که با آن کتاب،صدا یا تصویر خاطره ای داشته باشد و باقی ممکن است بی اعتنا از کنار آن بگذرند.
خب شما هم دست بکار شوید و خاطره های نسل خودتان را برای هم نسلانتان به اشتراک بگذارید.چه  عیبی دارد؟
babak
babak

تعداد پستها : 318
Join date : 2009-09-11

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف slevin(HAMID الأحد أغسطس 24, 2014 1:38 am

59 نوشته است:


همشاگردي سلام - صفحة 27 Owpdt1pmwenuwux1j40_thumb
(Photo & Graphic by 59)

- در سالهای پایانی دهه ی شصت و اوایل هفتاد، هفته نامه ی پرمخاطبی چاپ میشد با نام "حوادث"،
که به بررسی‌ اتفاقات و مسایل جنایی، در جامعه ی آنروز ایران میپرداخت. ...
این هفته نامه از جهت قطع و شکل ظاهری، درست همانند نشریه ی سینما، سیاه و سفید بود.
بر روی صفحه ی اول و اصلی‌ آن‌، همیشه عکسی‌ چاپ شده بود از هولناک ترین اتفاقی که در آن‌ هفته افتاده بود.
برای نمونه، بیاد دارم که در یکی‌ از شماره ها، عکس کوچه‌ ای باریک را در هنگام شب انداخته بودند،
که یک کیسه ی بزرگ پلاستیکی سیاه رنگ، در کنار تیر چراغ برق رها شده بود،
و در آن‌ جسدی بود که مامورین اداره ی آگاهی‌ آنرا یافته بودند و ....
چاپ این نشریه ی پرمخاطب و ترسناک، در همان اپتدای دهه ی هفتاد متوقف شد.

.
.
.

همشاگردي سلام - صفحة 27 9g4rw6u7p2vqxwtd7cll

- درست در همان دوران یعنی‌ از نیمه ی دهه ی شصت تا میانه ی هفتاد، مجموعه کتابهایی چاپ میشدند،
که همگی‌ بقلم شیوای "بازپرس ویژه ی قتل عمد - جناب آقای احمد محققی" نوشته شده بودند.
ایشان در اصل، پرونده‌های جنایی را که در اداره ی آگاهی‌، مسئول انجام و تحقیقشان بودند،
پس از بعمل آوردن کاشف و رسیدن به جواب، بصورت داستان و رمانی جنایی مینوشتند،
و از آنجا که تمامی این داستانها، بر اساس واقعیت بازگو شده بودند، بسیار مستند و خواندنی از آب در می‌‌آمدند.
خود من بشخصه، در طی‌ سالهای ۱۳۷۱ تا ۷۵، یکی‌ از مشتریان پرو پا قرص کتابهای آقای محققی بودم.
این رما‌نهای خوشنوشت و جذاب، دارای طرح جلد‌های ۴ رنگی‌ بودند که بصورت نگارگری کشیده شده بودند،
و با اولین نگاه به آنها، شوق خواندن کل کتاب، با حال و هوایی اسرار آمیز، بسراغ مخاطب می‌‌آمد.
البته ناگفته نماند که فضای جاری در این رمانهای مستند، ترسناک هم بودند و با توجه به آنکه در زمان خواندن آنها،
من نوجوانی تازه کار و ۱۲-۱۱ ساله‌ بودم، گاهن در هنگام مطالعه، بویژه اگر شب هنگام بود، کمی‌ نیز می‌ترسیدم. ...


* روی جلد‌های برخی‌ از رمانهای نوشته شده بر اساس واقعیت، بقلم "بازپرس محققی" .:
(بیشتر این کتابها، در سالهای ۱۳۷۰ تا ۷۵، بارها بازنشر ‌شدند و اکثرشان را خوانده بودم)
(آنروزها، بازار کتاب و کتابخوانی، داغ بود ... )

همشاگردي سلام - صفحة 27 T2aqta7absirmp3ldlvx_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Eaelul3u2zmdo9o5k1r_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 A5rpbdk7rf2uapjlril3_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 I9numx5b87clcoaxyv4_thumb


* مصاحبه با "جناب آقای احمد محققی - بازپرس ویژه ی قتل عمد و نویسنده"،
که در خرداد ماه ۱۳۶۵، در مجله ی "جوانان امروز"، بچاپ رسیده بود .:

همشاگردي سلام - صفحة 27 0m3txpo9mekfdoo5zd0n_thumb

.
.
.

اوقات بدون ترسی‌ را برای همگی‌ آرزومندیم، اما ...
این شبها پس از ساعت ۱۲ ...
بگذریم ...
وقت خوش ...

همشاگردي سلام - صفحة 27 2fi8xjklhfdns0ixcjsx
سلام و تشکر
اتفاقا این کتاب آخرین شکار قاتل واقعا جنجالی و پرمخاطب بود.. اگر اشتباه نکنم اسم قاتل مجید بود ...یک قاتل زنجیره ای...تو کتاب هم عکسای مجید بود که سر صحنه قتل داشت صحنه سازی جنایت رو میکرد و یا جنازه هایی که خاک کرده بود رو بیرون می آوردند...دلهره و ترس تو اون سن تا چه حد!!!!

و در مورد سامسونت هم من یه خاطره دارم
یادمه زمانی که ما میرفتیم دبیرستان یه دانشجو هم با اتوبوس ما میومد...خیلی بخودش میرسید و یه سامسونت دستش بود و کلی پیش دخترا پز می داد.. من همش فکر می کردم که خدایا این تو کیفش چه چیزای با کلاسی داره تا اینکه یه روز تو اتوبوس در کیفش باز شد و یه جزوه افتاد و یه ساندویچ خونگی تو مشما فریزر به اضافه هفت هشت تا پرتقال!!!
طرف رو دیگه کسی با سامسونت ندید و در یک غروب غم انگیز برای همیشه از دیده ها پنهان شد (این آخرشو از خودم درآوردم!!!)
slevin(HAMID
slevin(HAMID

تعداد پستها : 129
Join date : 2010-08-11
Age : 41
آدرس پستي : تهران

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف slevin(HAMID الأحد أغسطس 24, 2014 1:54 am

همشاگردي سلام - صفحة 27 79469613640147735852
یه خاطره دارم مال آدامس های جایزه دار اون زمان هست...آیدین و پرستو
اگه یادتون باشه این آدمسها یه عکس فوتبالیست هم دورشون داشتند و همراهشون بود... برای فروش بیشتر و تبلیغات تولید کنندگان این دو محصول جایزه گذاشته بودند برای کسانی که این آدامسها رو بخرن
و جایزه هم به این صورت بود که از هر چند تا آدامس ،یه دونه عکس متفاوتی براش میذاشتند و اگه اونا رو جمع می کردی و میفرستادی برات جایزه میفرستادند
جایزه حداقلی آیدین فرستادن 15 برگه یا عکس جایزه بود و بابتش آلبوم میفرستادند و آدامس پرستو هم با 10 تا یک ساعت کامپیوتری میفرستاد(بدون قرعه کشی)
آدامس آیدین شکل برگه جایزه این بود که برخلاف بقیه عکسها که فوتبالیست بودند این برگه ها سفید بود با نوشته هایی در مورد فرستادن این برگه به شرکت داداش و برادر..
خاطره منم همین بود که برای بدست آوردن آلبوم باید 15 تا پیدا میکردم و میفرستادم ...اما کی میخواست این همه آدامس بخره تا بالاخره از هر چند تا یکی جایزه گیر بیاد...
تا اینکه پسر بقال محل یه پیشنهاد بی شرمانه! بهم داد...
فکرتون جای بد نره..
گفت که من آدامسهای جایزه دار رو پیدا می کنم برگه رو میدم به تو و آدامسش مال من...( قیمت هر آدامس هم 5 تومان بود که بالطبع من باید متحمل می شدم!)
آقا چه سردردتون بدم این پسر (حدود دبیرستانی بود و منم ابتدایی) یا یه سر قیچی درز آدامس رو یواشکی میداد بالا و اگه کمی کاغذ رنگی دیده می شد یعنی عکسه و اگه سفید بود یعنی جایزه و می داد به من و آدامسش هم هاپولی...
(در ضمن این شیوه واسه آدامس پرستو جواب نمی داد چون فکر کنم جایزش عکسایی بود که بجای توپ نوشته بود پرستو یا یه همچین چیزی)
بالاخره بعد هفته ها 15 تا جمع کردم (پیدا کردن 5تومان واسه آدامس هم زمان میبرد) و فرستادم تبریز و شرکت دادش و برادر
تا اینکه ی روز پستچی واسم یه آلبوم آورد...آلبومی که شاید حدود 75 تومان پول بی زبون من ارزش داشت...
یاد کودکی بخیر
slevin(HAMID
slevin(HAMID

تعداد پستها : 129
Join date : 2010-08-11
Age : 41
آدرس پستي : تهران

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty قیاس کتاب هنر پنجم دبستان در سال 1355 و سال 1363

پست من طرف Indiana Jones السبت أكتوبر 11, 2014 10:40 am

با سلام
با همت یکی از دوستانم به اسم محمد ، کتاب هنر پنجم دبستان سال 1363 اسکن شده که با اجازه ایشون در اختیار عموم قرار میگیرد.
http://s5.picofile.com/file/8145341776/Honar_1363.pdf.html
از طرفی در همین فاروم کتاب هنر پنجم دبستان سال 1355 توسط یکی از عزیزان در اختیار قرار گرفته بود که آن را هم ضمیمه میکنم تا قیاسی صورت بگیرد.
http://s5.picofile.com/file/8145344800/Honar_2535.pdf.html
ارادتمند
افشین
Indiana Jones
Indiana Jones

تعداد پستها : 315
Join date : 2009-09-11
Age : 49

http://indianajones2.blogfa.com

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف 59 الإثنين أكتوبر 13, 2014 11:50 am





پیشگفتار:

میحا ی گرامی با درود. (با اجازه همینجا مینویسم).
ممنونم از لطف شما و موسیقی‌ که قرار دادید.
سلامت باشید.


.
.
.


قبلن در مورد جاسوییچی‌های مشهور دهه ی شصت صحبت کرده بودیم. خودم نیز آنزمان داشتم.
منظورم جاکلیدی‌های پلاستیکی بود که قلاب داشت و از جای کمربند شلوار مردانه، آویزان میشد.
صدای جرینگ جرینگ کلیدها در موقع راه رفتن، همانند بوق قطار، خبر از نزدیک شدن رهگذر را داشت.
خیلی‌ دوست داشتم تا دوباره آنها را ببینم. ...  / امروز همانند همیشه، یک بسته پفک خریدم،
که البته برای بچه‌ های ۵-۶ ساله هست!، چرا که در آن‌، حتما یک هدیه وجود دارد.
با همان شوق و ذوق کودکیهایمان، بسته را باز کردم و اول بدنبال جایزه اش گشتم!،
که ناگهان دیدم  بله!، از همان جاکلیدی‌های دوران شصت خودمان است.
دوربین ندارم، اما اکنون با کمک و‌ب کم، سعی‌ کردم تصویرش را ثبت کنم.
تقدیم یاران ارجمند فروم رویایی .:


.
.
.


همشاگردي سلام - صفحة 27 P91gvezwjq9a023qw1h


.
.
.
جاودان باد یاد خاطرات کودکی و نوجوانی.
شاد و سلامت باشید.


59
59

تعداد پستها : 1476
Join date : 2011-02-09
Age : 44
آدرس پستي : vj26081980@gmail.com

http://www.aparat.com/PanjaH_o_NoH

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف slevin(HAMID الثلاثاء أكتوبر 21, 2014 6:40 am


59 نوشته است:



پیشگفتار:

میحا ی گرامی با درود. (با اجازه همینجا مینویسم).
ممنونم از لطف شما و موسیقی‌ که قرار دادید.
سلامت باشید.


.
.
.


قبلن در مورد جاسوییچی‌های مشهور دهه ی شصت صحبت کرده بودیم. خودم نیز آنزمان داشتم.
منظورم جاکلیدی‌های پلاستیکی بود که قلاب داشت و از جای کمربند شلوار مردانه، آویزان میشد.
صدای جرینگ جرینگ کلیدها در موقع راه رفتن، همانند بوق قطار، خبر از نزدیک شدن رهگذر را داشت.
خیلی‌ دوست داشتم تا دوباره آنها را ببینم. ...  / امروز همانند همیشه، یک بسته پفک خریدم،
که البته برای بچه‌ های ۵-۶ ساله هست!، چرا که در آن‌، حتما یک هدیه وجود دارد.
با همان شوق و ذوق کودکیهایمان، بسته را باز کردم و اول بدنبال جایزه اش گشتم!،
که ناگهان دیدم  بله!، از همان جاکلیدی‌های دوران شصت خودمان است.
دوربین ندارم، اما اکنون با کمک و‌ب کم، سعی‌ کردم تصویرش را ثبت کنم.
تقدیم یاران ارجمند فروم رویایی .:


.
.
.


همشاگردي سلام - صفحة 27 P91gvezwjq9a023qw1h


.
.
.
جاودان باد یاد خاطرات کودکی و نوجوانی.
شاد و سلامت باشید.


این چه کاری بود کردی؟!! خدا ازت بگذره!!!
مارک این پفک چیه که ما هم بخریم شاید توش کارتون قدیمی هم باشه!!!
slevin(HAMID
slevin(HAMID

تعداد پستها : 129
Join date : 2010-08-11
Age : 41
آدرس پستي : تهران

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف 59 الثلاثاء أكتوبر 21, 2014 4:46 pm

slevin(HAMID نوشته است:

این چه کاری بود کردی؟!! خدا ازت بگذره!!!
مارک این پفک چیه که ما هم بخریم شاید توش کارتون قدیمی هم باشه!!!



حمید گرامی با درود. از لطف شما ممنونم.  
بسیار هم خرسندم که عکس جاکلیدی مشهور، مورد توجه قرار گرفته.
این پفک ها، که عکس جلدش رو اکنون در اینترنت پیدا کردم و در پایین هست،
تولید اکراین هستن، و گمان نمیکنم که بجز کشورهای روسی زبان،
جای دیگری بفروش برسند. ... سالهاست که از این مارک هم پفک میخرم،
البته پفک هاش، شیرین هستند، با مزه ی وانیل. ... در هر بسته هم،
حتما یک جایزه هست، که معمولان یا جاکلیدی معمولی‌ میباشد،
و یا چیزهایی‌ شبیه به آن‌. ... عکس پولها هم که می‌بینید روی بسته هست،
راستش، ۸-۹ سال هست که مشتری آن‌ هستم، اما حتا یک بار هم،
یک اسکناس کوچک در آن‌ پیدا نکردم. اما جایزه‌ های اسباب بازی یافت میشود.

همشاگردي سلام - صفحة 27 Gkuex5ld2nkus6qe8sp9_thumb


- در ضمن، بزودی، با پست "آرشیوی ها" در خدمت خواهم بود،
چرا که سرانجام دسترسی‌ به هارد قبلی حاصل شد و به‌‌‌ قول خود وفا خواهم کرد.


۱۹ مرداد ۱۳۹۰ - چهل دقیقه بامداد (۳ سال و ۲ ماه پیش) .:

همشاگردي سلام - صفحة 27 Wlovtvniuzgbniqckxgj_thumb

.
.
.
سلامت باشید.


59
59

تعداد پستها : 1476
Join date : 2011-02-09
Age : 44
آدرس پستي : vj26081980@gmail.com

http://www.aparat.com/PanjaH_o_NoH

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty چرخ و فلکی

پست من طرف heidiii الخميس أكتوبر 23, 2014 9:15 pm

همشاگردي سلام - صفحة 27 Charkhofalak
روزهایی بود که همه آرزوهایمان در داشتن یک کامپیوتر خلاصه می شد.
بعد یک خط تلفن همراه و یک گوشی موبایل، جای آرزوی قبلی را گرفت.
(همان روزها، دوستی که به شدت برای گلد کوئست بدوبدو می کرد با شور و هیجان می گفت: این حق ماست که موبایل داشته باشیم.)
بعد روزهایی آمد که منتظر بودیم هرچه زودتر سرویس پیامکمان فعال شود و با فرستادن اولین پیامک، کلی ذوق کردیم.
کم کم گوشی هایی آمد که می شد سرهایشان را به هم نزدیک کرد و عکس و چیزهای دیگر برای همدیگر فرستاد.
داشتن یکی از آن ها، آرزوی خیلی هایی شد که گوشی های ساده شان فقط زنگ می زد و مسج می فرستاد.
بعد از اینفرارد، خیلی ها به بلوتوث فکر می کردند و داشتن یکی از آن گوشی ها، آرزویشان بود.
روزهایی بود که با کامپیوتر و اینفرارد و بلوتوث مشغول بودم و وقتی به خودم می آمدم، می دیدم پدربزرگم با چشمهای پرسشگر بهم خیره شده: "چی کار می کنی بابا؟"
...
حالا بچه های کوچک تبلت دستشان می گیرند و با حرکت انگشتشان کارهایی می کنند که روزگاری ما با خانه سازی هایمان می کردیم.
هرکسی سرش توی اندروید خودش است و با دیگری راجع به وایبر و واتس آپ و لاین و چیزهای دیگر حرف می زند.
بچه توی وسیله هایش چیزهایی دارد که برای خودش عادی است.
مثل روزهایی که خودم چیزهایی داشتم که برایم عادی بود و بزرگترها سردرنمی آوردند.
حالا انگار نوبت ماست که غیرعادی باشیم.
با نوارکاست هایی که به سرعت تبدیل به خاطره شده اند و جلوی چشمهای پرسشگر بچه، چیزی برای گفتن ندارند.
فیلم روی دور تندش افتاده و همه چیز به سرعت در حال عوض شدن است.
چیزهای جدید، در چشم به هم زدنی تبدیل به خاطره می شوند و جایشان را به چیزهای جدیدتر می دهند.
زمان و زمانه روی مسیری سرپایینی، به سرعت از جلوی چشم هایمان می گذرند و آدمهای زیادی را با خودشان می برند.
حال و روز همان پیرمرد چرخ و فلکی را دارم که یک جایی وسط بدوبدوها ایستاده و عقربه های ساعتش را بی حرکت نگه داشته.
زمانه می رود و ما را پشت سرش جا می گذارد.
حال و روز این روزهایم، قشنگ یک همچین چیزی است.
heidiii
heidiii

تعداد پستها : 24
Join date : 2014-05-03

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف 59 الأربعاء نوفمبر 19, 2014 1:40 pm





اسباب بازیهای دوران کودکی ...

در ادامه ی موضوع جذاب و خوشایند اسباب بازیهای نوستالژیک،
که خوشبختانه همیشه در فروم رویایی مطرح بوده است،
مجموعه زیر نیز تقدیم میگردد. ... توضیح اینکه، موارد این پست،
در اصل مربوط به بچه‌ های همنسل ما که اهل شوروی سابق بودند، میباشد،
اما بسیاری از آنها را ما نیز داشتیم و نکات مشترک زیادی وجود دارد.
بخشهایی‌ هم که فقط ویژه ی خود آنها بوده، امروز یادآور مناسبات اجتماعی،
و ارزشهای مهم در آن دوران هست، که شاید رنگ و بویی تاریخی بخود گرفته باشد.
از اینرو مجموعه ی زیر بصورت طبقه بندی شده، یکجا در این پست قرار میگیرد.

.
.
.


- ترابری و حمل و نقل ... ماشینها و کامیونها .:
همشاگردي سلام - صفحة 27 T03ifccje2jr8mxuj4j_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Oy7386qgmotguaflate_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Y78sjhdo1g9dbxfn1haa_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 6lwopok5lgyr524619ec_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 8mz0nn9r3uefqm6ktm_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 6kojdpske0e9ppzug9ml_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 3hzirty35p5ktzbgf7n3_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Eqqnhfkrdo2znuecwu0_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 Ccw599ju9foakamey9i_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 7ig5ouqifom2egy0wrq_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Se7usw7mvz3naly7qxhn_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 S0jwqlwsu1vbn364mq9_thumb




- قطار دوست داشتنی .:
همشاگردي سلام - صفحة 27 6z4j3y56jbjm8n48pzlh_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Xmyvvkbibbes0y62zcy7_thumb




- هلیکوپتر و هواپیما .:
همشاگردي سلام - صفحة 27 Uqlfmbgj7dhx2zmdg2iz_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Whekmbigt30b2lmpyv5s_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Ybjjmklqh4h3l9r17ybr_thumb




- صخره نورد (که در اصل، کمد و دیوار نورد بود) .:
همشاگردي سلام - صفحة 27 2ixolmwy3pwzh5mily1_thumb




- رتیل کنترلدار! ... (در دهه ی شصت هم، چنین رتیل هایی‌ البته بدون سیم کنترل،
در ایران فروخته میشدند و بعضی ها آنرا به چارچوب درب اتاق شخصی‌ خود در خانه قرار میدادند،
تا اگر مهمانی و یا دوستی‌ میخواست به آنجا وارد شود، اپتدا بترسد!، و سپس وارد حریم شخصی‌ آنها شود) .:
همشاگردي سلام - صفحة 27 5643532eqxn9zekysr9_thumb




- جوجوهای مظلوم مکانیکی، که با یک کلید کوک میشدند، و به نوک زدن خود ادامه میدادند .:
همشاگردي سلام - صفحة 27 Imb891gi26se6k4g3tfz_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 V8d9f70z45p2fapgfor_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Wzkxpi69tu3888iq2az_thumb




- اسباب بازیهای فکری و بسیار بخردانه، با نام "طراح" - (منظور "طراح سازه" است و نه‌ طراح هنری).
در ایران هم به برکت "کانون پرورش فکری"، موارد مشابهی‌ بصورت فلزی و پلاستیکی داشتیم و مفید بودند .:
همشاگردي سلام - صفحة 27 Gy69155pysa3tnzlna3q_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Cnhkewpd6rvpzivd027_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Sytdgirpr5h7lkr4pc_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Vljv1ar3l440yrysma_thumb




- همان مار معروفی که قابل انعطاف بود .:
همشاگردي سلام - صفحة 27 W8erfdgaxef8jxwwilge_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Ap56qwncd1tjeroxvoqx_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Gtezdtcquyboj03ukvx_thumb




- بازیهای گروهی، ... (شلیک توپ، فوتبال، بسکتبال و‌هاکی دستی‌) .:
همشاگردي سلام - صفحة 27 J2pqqdqieqbpnht7krln_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Jprgvxip295784oj3j78_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 3dieyitvd2btis9zdsp_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 V55zelbememgbthsxyt_thumb




- اسباب بازیهایی‌ با نام "ماه پیما" !!!،
که بگمانم فقط در شوروی سابق وجود داشتند .:
همشاگردي سلام - صفحة 27 Fcrpz7pq7db3k26yebfq_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Uy48jkzavb4tr7fwnhcm_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 75vkq3cfllpqsu6k0c6x_thumb
این مورد نشان میدهد که آنزمان، بزرگسالان اهداف خیالی خود را به کوچکسالان تزریق مینمودند.
... حال این پرسش ایجاد میشود، که اپتدا اسباب بازی ماه نورد را ساختند؟،
و از روی آن میخواستند کاوشگر فضایی بسازند و به ماه و خورشید بفرستند؟، و یا برعکس؟.
یاد آن سوال فلسفی‌ و قدیمی‌ افتادم که میگوید: "در دنیا اول مرغ بوده یا تخم مرغ؟".
از دید من، اول هیچکدام از آنها نبوده، ... اول "خروس" بوده.




- بدون شرح ...:
همشاگردي سلام - صفحة 27 Jq6tp0ub5sc53lgf3fsa_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 80usp3ghi514wjie8ek_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Ql1t8xk20nb4hq6adsz1_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Styp5ts8md79zb2wqzy8_thumb
همشاگردي سلام - صفحة 27 Yvi14hm9dw4amhi2trms_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Px480z7s9bhhp35mya6_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 3hmvjguxqbcwsidnng3n_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Xl9v95bpi6unh2t57dnn_thumb




- ... و بگمانم خاطره انگیزترین عکس این مجموعه،
تصویر نوستالژیک از غنچه ی مکانیکی ست.
با دسته‌ ای که شبیه به سرنگ و آمپول؟ داشت،
باز میشد و یک عروسک کوچک از آن بیرون می‌آمد.
ایده ی ساخت این اسباب بازی تزئینی، شاید برای چین و یا ژاپن بود .:
همشاگردي سلام - صفحة 27 9n8mg287xpugdkket0g3_thumbهمشاگردي سلام - صفحة 27 Xk8rs60uh1nmgs5i8a65_thumb


.
.
.
جاودان باد یاد خاطرات کودکی و نوجوانی.
شاد و سلامت باشید.


59
59

تعداد پستها : 1476
Join date : 2011-02-09
Age : 44
آدرس پستي : vj26081980@gmail.com

http://www.aparat.com/PanjaH_o_NoH

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف 59 الأحد ديسمبر 07, 2014 9:51 am





خواندن و تامل در مطالب چند لینک زیر، پیشنهاد میگردد ...
با سپاس از تمام نویسندگان گرامی این مطالب ...



* همچنان در خانه اجاره‌ ای ساکن هستیم! .:
(جای بسی‌ تاسف ... با آرزوی سلامتی برای جناب آقای فردوس کاویانی)
همشاگردي سلام - صفحة 27 V3hnpay9lke9mhev649y_thumb
"... همسرکاویانی خاطرنشان ساخت: فردوس بخش عمده زندگی خود را بر روی فعالیت بازیگری گذاشت،
و معمولا در دریافت دستمزد هم صبور بود؛ نتیجه این فعالیت بی منت، اینست که همچنان در خانه اجاره ای ساکن هستیم!.
هیچ کدام از مسئولان سینمایی یا مقامات ارشاد، حتی یک تماس تلفنی با ما نگرفته اند که حال همسرم را بپرسند!" ...
http://sima.jamejamonline.ir/NewsPreview/1743126145306065904




* نقشهایی که بازیگرانش را ماندگار کرد
بازیگران زن و مادرانه‌های تلویزیون .:
همشاگردي سلام - صفحة 27 Fw46y0nm2zkj2fh29e78_thumb
http://sima.jamejamonline.ir/NewsPreview/1738345158301163596

.
.
.

و ...

* بمناسبت هجدهمین سالروز درگذشت علی حاتمی
(خاطره‌ طنز آمیز محمود بصیری از « هزار دستان») .:
همشاگردي سلام - صفحة 27 Pnhd7lnk4l2j9a7rd8sc_thumb
http://sima.jamejamonline.ir/NewsPreview/1745311821374650284

"محمود بصیری اضافه کرد: هیچکس در سینما مانند علی حاتمی سفره داری نمی‌کرد.
وقتی درب تئاتر‌های لاله‌زار را بستند، او مدام نگران بازیگرانی بود که کارشان را از دست داده‌ اند!.
تمام سیاهی لشکرهای «هزار دستان»، هنرمندان لاله زار بودند که آقای حاتمی آنها را دعوت به کار کرد".

همشاگردي سلام - صفحة 27 Kgqnlpbjk8ikvucjky0s_thumb


.
.
.
سلامت باشید.


59
59

تعداد پستها : 1476
Join date : 2011-02-09
Age : 44
آدرس پستي : vj26081980@gmail.com

http://www.aparat.com/PanjaH_o_NoH

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف 59 الثلاثاء ديسمبر 09, 2014 7:36 pm





* یکشنبه‌ ای که گذشت - (شانزدهم آذرماه ۱۳۹۳)،
برابر بود با نهمین سالروز درگذشت "منوچهر نوذری (۱۳۱۵-۱۳۸۴)" ...



همشاگردي سلام - صفحة 27 136fh2h2ye0r65bmltmm



برخی‌‌ در هر حرفه و زمینه‌ ای که باشند، جزو "برترین ها" هستند،
چرا که ساختار فعالیت و هنایش "بودنشان"، تکرار ناشدنیست.
منوچهر نوذری، یکی‌ از گرمترین صداها در بین گویندگان و مجریان ایرانزمین بود.
گویش و بیان آوا، و همچنین رسا بودن گفتار او، یک ویژگی‌ بی‌ همتا بود.
در کنار این، هنر سخنوری و صد البته "حاضر جوابی" نیز، قدرت اجرایش را آراسته میساخت.



همشاگردي سلام - صفحة 27 226kra6rudxoykgic5o1



در سالهای آغازین از دهه ی ۷۰، در "سینما تئاتر گلریز" واقع در خیابان یوسف آباد تهران،
سه‌ نمایش کمدی با نامهای "تو اين بنگاه معاملاتى چه خبره؟!"، "داروی جوانی" و "ازدواج غیابی"،
به روی صحنه رفت. ... بازیگران این تئاترها، هنرمندان "صبح جمعه با شما" بودند. ...



همشاگردي سلام - صفحة 27 Piho4e1avsaodkfmp2p0



استقبال مردم از این نمایشهای طنز، بی‌ سابقه بود، تا جایی‌ که هر کدام از آنها،
نزدیک به ۸ ماه با روزی چند نوبت اجرا میشدند و برای تهیه بلیت، میبایست حتما جا رزرو کرد.
تصویر بالا که از عکاسش بسیار ممنون هستم، جایی‌ هست که این نمایشها در ۲۰ سال پیش اجرا میشدند.
و اما نکته ی مهم که سبب پرمخاطب شدن این تئاترها شد، حضور منوچهر نوذری،
بهمراه گویندگان و دوبلورهای "صبح جمعه با شما"، همچون: حسین عرفانی و همسرشان،
منوچهر والی‌ زاده، منوچهر آذری، علیرضا جاویدنیا .... و ایرج نوذری بود. ...



همشاگردي سلام - صفحة 27 129lkijm8fmna3ugk00x_thumb
- منوچهر نوذری و گروه هنرمندان، در تاتر کمدی "تو اين بنگاه معاملاتى چه خبره؟!" (اوایل دهه ۷۰ خورشیدی).
نوشته زنده یاد "منوچهر نوذرى" و بکارگردانی "مجيد جعفرى" (عکس از آرشیو آقای کامران ملک مطیعی).




همشاگردي سلام - صفحة 27 Q08d215j2nx74tlacswb



قبل از شروع تئاتر (که سانس ۷ تا ۹ شب را هربار می دیدم)، در پشت شیشه ی تیره رنگ در تصویر بالا،
منوچهر نوذری در جای مدیر تئاتر گلریز می‌نشست و در اصل، از تماشاگرانی که وارد میشدند، استقبال میکرد.
بر طبق عادتی که داشت، برنامه ی "چای و سیگار"، در میز روبرو، برایش برپا بود. ...
کمی‌ جلوتر، یعنی‌ نزدیک به درب ورودی، جوان بسیار باکلاس و مودبی ایستاده بود،
که نگاهش با شرم و حیا، رو به پایین بود و از آراستگی ویژه‌ ای در ظاهر و لباس برخوردار بود.
این جوان، ایرج نوذری بود که در یکی‌ از این تئاترها، چند ساز موسیقی‌ مینواخت، و به زبانهای مختلف آسیایی هم،
در نقش کاراکترهای خارجی‌ نمایشنامه، صحبت میکرد. ... در طول برنامه، آهنگهای شادی نیز از بلندگوها با صدای بلند پخش میشد،
و فضای سالن نمایش، از صداهای گویندگان و هنرمندان درجه یک، پر شور و حال میگشت. ...
وقتی‌ منوچهر نوذری و حسین عرفانی، در نقشهایشان بازی و صحبت میکردند، بازتاب زنده و مستند صداهای بی‌ نظیرشان،
تمام گوشها را بخود متوجه میساخت، و سالن تئاتر با سکوت خود از سوی مخاطب، خبر از شگفتی تماشاگر را داشت.
یاد هنرمندان راستین گرامی، و با آرزوی سلامتی برای آنان که، چراغ هنر و فرهنگ شایسته، با وجودشان درخشان است.


(این نوشتار، تقدیم شد به "منوچهر نوذری") ....


همشاگردي سلام - صفحة 27 1gyk31l4x0t2gbszpyy2


.
.
.
جاودان باد یاد خاطرات کودکی و نوجوانی.
شاد و سلامت باشید.





-------------------------------------------


چراغ دل‌، روشن به احساس است
دریای وجود، جایی‌  پر ز افکارست

... زندگی‌ چنین لحظه‌هایی‌ ‌ست
که نیاز ما خاموش، اما پر ز گفتارست ...




59
59

تعداد پستها : 1476
Join date : 2011-02-09
Age : 44
آدرس پستي : vj26081980@gmail.com

http://www.aparat.com/PanjaH_o_NoH

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

همشاگردي سلام - صفحة 27 Empty رد: همشاگردي سلام

پست من طرف 59 الإثنين ديسمبر 22, 2014 5:56 pm





- نماهایی از مسابقه ی تلویزیونی-خانوادگی "مسابقه ۵" - (۱۳۷۴)،
که در اولین سال تاسیس کانال ۵ (شبکه تهران)، بروی آنتن این شبکه میرفت .:


همشاگردي سلام - صفحة 27 9n467zls18euf2lcnp1w
همشاگردي سلام - صفحة 27 Gw7eiozglva3e1r3er7c
همشاگردي سلام - صفحة 27 Zuif8vsj8pt9a7si851v
همشاگردي سلام - صفحة 27 Xvl1afylxtypeoyn17p5


دیدن دوباره ی مجری این مسابقه پس از نزدیک به ۲۰ سال، برایم بسیار خاطره انگیز بود.
قبول کنیم که مجریهای تلویزیون در دهه ی شصت و اوایل هفتاد،
فرق آشکاری از جهت چهره، و صدا و لباس، با انسانهای کوی و برزن داشتند.
درستش هم همین هست، چرا که رسانه‌های جمعی، باید تصاویر و صداهایی را پخش کنند،
که "نمونه" و "سنجه" از دیدگاه دیداری و سداپیشگی در میان مردم بشمار می‌‌آیند.
.................
اما امروزه، چنین چیزی دیگر وجود ندارد. گاهی‌ که بصورت گذرا به برنامه های،
کانالهای مختلف تلویزیون ایران در "تلوبیون" نیم نگاهی می‌‌اندازم،
کاملن پیداست که مجریها و گویندگان این روزها، بدون هیچ تست و اصول حرفه ای،
گویی که از خیابان، مستقیم بداخل استودیو آورده شده اند. ...
نه‌ لباس پوشیدنشان درخور قاب تلویزیون است، نه‌ چهره و صدایشان،
و از همه ناخوشایندتر، سبک صحبت کردن بی‌ملاحظه شان است،
که هیچ یک از اصول فن بیان و چارچوبهایی‌ که لازم است در آن رعایت نمیگردد.
.................
در ویدیوی زیر که مربوط به یک برنامه ی زنده در کانال دو هست،
آقای مجریه! که همسن پدر من هست، به فرزندان خودش میگوید "پدر.سوخته.!!!"،
و از آن افتضاح تر، اینست که وقتی‌ با خانم رهنما و مادر ایشان (پروین قائم مقامی) صحبت میکند،
با پر روگی تمام، گیر میدهد که چرا خانم رهنما و همسرش (پیمان قاسم خانی)،
فقط یک فرزند دارند؟! (حالا یکی‌ نیست بگوید: "مردک!، به شما چه؟، فضولید؟")،
اما اوج بی‌ ملاحظگی و نفهم بودن مجری زمانی ست که در ادامه ی همین دخالت و انتقاد بیجای خود،
به مادر خانم رهنما پیشنهاد میدهد که دستی‌ برای دامادش بالا کند!!! (یعنی‌ یک زن دیگر برای دامادش بگیرد)،
تا بدین ترتیب، باز بچه ایجاد شود!. یعنی‌ شما ببینید سطح تفکر یک مردی که به عنوان مجری،
نشسته در کانال ۲ ایران، تا چه حد پایین و نفهمانه است، که:
۱- در خصوصی‌ترین مسائل خانوادگی دیگران دخالت میکند.
۲- خیلی‌ راحت با شوخی‌ و جدی، از "تعدد.زوجین." که فرهنگ.تازی. ‌ست صحبت میکند.
۳- از دید این شخص، زن، کارخانه ی تولید بچه است!!!.

همشاگردي سلام - صفحة 27 Guwecfo3wd4fnsdgwehr_thumb
https://www.youtube.com/watch?v=Nbg4WtT-CHE


.
.
.


- مجید خان مظفری و زنده یاد انوشیروان ارجمند،
در حاشیه ی مراسم اختتامیه تئاتر استانها ... (زنجان - ۱۳۷۳) .:

همشاگردي سلام - صفحة 27 0q44okwasqeriz982bpe


سوای از دو هنرمند راستینی که در تصویر هستند،
آبنبات‌های چوبی آنزمان که در زمینه ی کادر ثبت شدند نیز، نوستالژیک است.
زنده یاد انوشیروان ارجمند، هنرمند بی‌ ادعا و بسیار حرفه‌ای در کارشان بودند.
من از برادر ایشان که بیشتر از او مشهور است، هیچگاه خوشم نمی‌‌آمده،
اما برای زنده یاد، ارزش زیادی قایل بودم. روحش شاد.

.
.
.
جاودان باد یاد خاطرات کودکی و نوجوانی.
شاد و سلامت باشید.


59
59

تعداد پستها : 1476
Join date : 2011-02-09
Age : 44
آدرس پستي : vj26081980@gmail.com

http://www.aparat.com/PanjaH_o_NoH

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

صفحه 27 از 29 الصفحة السابقة  1 ... 15 ... 26, 27, 28, 29  الصفحة التالية

بازگشت به بالاي صفحه

- مواضيع مماثلة

 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد