فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
+34
stalker
Milassyui
aghaghi
S@M
arman
alimontaz
Heidii
Mihakralj
volant
slevin(HAMID
keyvanmoeini
abnbat
SMAM
jasonbourne
پل کوچولو
ASDALIREZA105
erfan
ramin
edo
Clover
Heidi
sahra_7
Negin 2
Indiana Jones
mehrnaz_sadeghi86
Ishpateka
fazel1994
afsoon520
ahmad1300mo
Emiliano
kazvash
faridonline
babak
59
38 مشترك
صفحه 3 از 40
صفحه 3 از 40 • 1, 2, 3, 4 ... 21 ... 40
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
سه فلاش بک
.
.
.
پیشگفتار:
با آنکه از سه - چهار سال پیش تاکنون، به شکلی گسترده و آشکار،
به موضوع نوستالژیک "دهه ی شصت خورشیدی در ایران" پرداخته شده است،
(البته بماند که گویا دیگر رسانه های مختلف ارتباطی، نسبت به این " ارزش " بی میل گشته اند)،
با این حال برنامه های گوناگون بسیار زیادی، در "دفتر یادمانه ها" باقی ماندند که هنوز،
نامشان گشوده نشده و برگشان ورق نخورده است.
با کسب اجازه از دوستان گرامی، به یادآوری هایی کوتاه در مورد،
سه برنامه ی تلویزیونی میپردازم که برای دوتای از آنها تا آنجا که امکان داشت،
تصویر سازی نیز انجام گرفته است. امیدوارم که یاران همراه،
در تکمیل موارد نوشته شده، همانند همیشه کارساز خواهند بود.
همچنین یادآور میگردم که در نوشتن سال پخش برنامه های زیر،
بخاطر گذر زمان و نبود منابع رسمی از سوی صدا و سیما در مورد آنها،
امکان اختلاف زمانی یک ساله وجود دارد.
------------------------------------
١- آقای فنی (١٣٦٤):
مجموعه قطعات کوتاه نمایشی و طنز، با شرکت "کامران فیوضات" در نقش "آقای فنی".
ایشان علاقه ی عجیبی داشت به تعمیر وسایل خانه، بدین ترتیب که در آشپزخانه،
پشت میز مینشست و در حالی که اطرافش پر از ابزار آلات مختلف بود،
به جان یکی از وسایل برقی خانه می افتاد. تلویزیونی سیاه و سفید با قابی قرمز رنگ را،
خوب بیاد دارم که او هدف تعمیرش را داشت و پس از آنکه حسابی،
درون آنرا به بیرون ریخته بود، همانند همیشه میفهمید که دیگر کار از کار گذشته،
و اینبار هم یکی از وسایل برقی خانه، به دستان او از بین رفته است.
سال پخش "آقای فنی"، اگر اشتباه نکنم، ١٣٦٤ بود، چرا که من آن سال به "آمادگی" میرفتم.
کانال پخش را بیاد ندارم، اما گمانم بر این هست که، "آقای فنی" نیز همانند "آقای همه فن حریف"،
میان پرده هایی بود چند قسمتی، که در برنامه ی تلویزیونی "کشاورزی محور استقلال" پخش میشد
که در پست کارگردان گرامی "مجید بهشتی"، از وبلاگ "فرهنگ مجموعه های تلویزیونی ایرانی"،
اطلاعات تکمیلی در مورد عکس آن بازگفته شده بود. ناگفته نماند که چند سال پس از آن،
یعنی در تابستان ٦٨ یا ٦٩، سریالی داستانی در بخش عصرگاهی برنامه ی کودک و نوجوان کانال یک،
با سوژه ای نزدیک به "آقای فنی" پخش میشد که در آن، زنده یاد " اسماعیل داورفر "،
دایمن به پشت بام خانه شان برای تعمیر کولر میرفت و سپس با دستانی روغنی به پایین میامد،
و همسرش از دست کارهای او و خودسری که در بلد نبودن کارهای تعمیری و نسپردن آنها،
به استاد کار مربوطه را داشت، همیشه در ناراحتی بود و این، فضایی فکاهی را در سریال ایجاد مینمود.
------------------------------------
٢- سراب (١٣٦٧):
مجموعه ی مستند "سراب"، که با اجرایی خوب و درخور توجه،
از مجری تازه نفس و چهره ی نوی آن روزگار "محمود شهریاری"،
چهارشنبه شبها در زمستان ٦٧ و شاید به گمان دیگر در پاییز ٦٨ پخش میشد،
روایتگر ایرانیانی بود که در طی سالهای قبل از آن، بدلیل تغییرات ایجاد شده
و سپس جنگ، اقدام به مهاجرت نموده بودند و حال پس از گذری چند ساله،
تصمیم برای بازگشت همیشگی به وطن را گرفته بودند.
مجری برنامه "محمود شهریاری" بهمراه گروه فیلمبرداری،
هر بار به سالن پروازهای خارجی فرودگاه مهرآباد تهران میرفت و با مسافرانی که،
از راه دور به میهن بازمیگشتند مصاحبه میکرد و همیشه سوژه ی انتخابی آنها،
کسانی بودند که از تن دادن به مهاجرت و دوری از زادگاه، به شدت پشیمان شده بودند.
یکی از مصاحبه شونده ها، آقایی بود پنجاه و چند ساله، که بسیار عصبی و ناراحت بنظر میرسید.
ایشان برای دوربین و مجری برنامه تعریف میکرد که چند سال قبل به اصرار همسرش،
(یعنی در نیمه ی اپتدایی دهه شصت)، پس از تلاشهای فراوان،
موفق به گرفتن کارت سبز آمریکا میشوند و راهی آنجا میگردند. پس از گذشت دو سال،
آقا متوجه میشود که همسرش با مرد دیگری در ارتباط است. بدینسان ناراحت میشود
و تصمیم میگیرد که برای همیشه به ایران بازگردد.
بسیار خوب و روشن بیاد دارم که محمود شهریاری،
از مصاحبه شونده پرسید: "حالا همسر شما کجا هستند ؟!"،
مرد که انگار آمادگی قبلی برای پاسخ دادن داشت،
همانند آنهایی که برای یکدیگر فیلم تعریف میکنند، بی درنگ گفت:
"همونجا آمریکا هست، من تنها برگشتم، ایشون موند تا به انجام اون کارهای خودش برسه"،
شهریاری در ادامه پرسید: "به انجام چه کارهایی؟"، مرد پاسخ داد:
"همون عیش و نوش و برنامه های دیگه ای که الان با اون آقا با هم دارن".
پس از شنیدن این جمله، من که ٨-٩ سال بیشتر نداشتم، دو سوال برایم ایجاد شد،
اول آنکه، "چه برنامه هایی آنها با هم دارند؟"، و دیگر اینکه،
"چگونه ایشان اینقدر راحت، درباره ی زندگی خصوصی اش در جلوی دوربین صحبت میکند؟!".
------------------------------------
٣- تهاجم فرهنگی (تابستان ١٣٦٩)
در شهریور ماه ١٣٦٩، مجموعه ای ٤-٥ قسمتی با نام "تهاجم فرهنگی"،
پنج شنبه شبها بر روی آنتن کانال یک تلویزیون ایران میرفت که در آن،
با نشان دادن تک کادرهایی از "شوهای خارجی" و همچنین مستند هایی،
از جوانان ایران در دهه ی پنجاه خورشیدی و بویژه گسترش سبک "هیپی" در آن سالها،
تلاش بر آن میشد تا واژگان: "غرب زدگی"، "خود باختگی" و "سیه کرداری (فساد اخلاقی)"،
بگونه ای سلسله وار بیکدیگر ارتباط داده شوند و تمامی آنها، محصول "تهاجم فرهنگی" معرفی گردند.
دیدن این برنامه در آن زمان، برای من از جذابیت ویژه ای برخوردار بود،
چرا که انگار از یک سو، جای دستگاه ویدیوی نداشته مان را برای لحظاتی پر مینمود
و از سویی دیگر، همانند زنگ تفریحی بود که در میان برنامه های پاستوریزه ی تلویزیون،
برای یک ساعتی نواخته میشد. بجز موارد یاد شده، ساخت چنین برنامه ای در صدا و سیما،
آنهم با معیار آن سالها، بسیار جسورانه و تعجب برانگیز بنظر میرسید.
------------------------------------
پی نوشت:
فیلم کامل "پنجاه و سه نفر" محصول سال ١٣٦٨،
با کیفیت دیداری متوسط و حجم مناسب ٩٩ مگابایت،
تقدیم به دوستانی که درخواست قرار گیری دوباره ی این فیلم را
در فروم رویایی داشتند. البته بیاد دارم که دو نفر از مهمانان ارجمند فروم هم،
سال گذشته، درخواست قرار گیری مجدد فیلمهای "دسیسه" و "رانده شده"،
با بازی رضا رویگری را داشتند و همانگونه که خدمت ایشان گفتم،
امکانی برای آماده سازی دوباره ی فیلمهای قبلی و قرار دادنشان در فروم را
بخاطر کمبود وقت ندارم. اشتباه من در این بود که آن زمان،
اقدام به ایجاد حساب کاربری در سایت آپلود نکردم
و تمام فیلمها پس از یکی - دو ماه، از روند بارگیری خارج میشدند.
با این حال آنچه که فعلن با توجه به تعداد درخواستها و داشتن وقت بود،
در مورد فیلم زیر انجام دادم. تا چه پیش آید و چه در نظر آید. با احترام.
فیلم کامل "پنجاه و سه نفر - ١٣٦٨" در یک فایل فشرده:
http://elmond.persiangig.com/53%20Nafar-1368.rar
.
.
.
جاودان باد یاد خاطرات کودکی و نوجوانی.
شاد و سلامت باشید.
اين مطلب آخرين بار توسط 59 در السبت مايو 11, 2013 8:57 am ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
1. عالی بود "59" عزیز.
حتا یادآوری این سه برنامه خیلی جالب بود؛ دیگه چه برسه به، عکس ها؛ که، همه چی رو تموم کرد.
ضمن این که خوب می دونم عکس ها حاصل هنرمندی و مونتاژ خودتونه؛ اما، خیلی حرفه ای بودن.
بیشتر برنامه ی دوم و سوم رو خوب یادمه؛ بخصوص، من هم سومی رو یادمه کنسرت های "اندی مددیان" رو روی صفحه ی تلویزیون می دیدیم و برامون جالب بود. همون چند ثانیه از خود کلیپ ها و کنسرت هاش بیشتر فاز می داد!
2. حالا که بحث خاطره بازیه، من هم با خوندن این سطور یاد برنامه ی دیگه ای افتادم؛ که، تا به حال ازش صحبتی نشده بود:
"هشت بهشت". سریالی که خیلی دوس داشتمش؛ بخصوص، موسیقی شو.
اینجا؛ که، سایتی تجاریه، می فروشدش و عکساش هم "نصف العیش"ه؛ اما، احیاناً کسی از دوستان موسیقی شو نداره؟
http://shopus.ws/CD-DVD/Serial/413-%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%B4%D8%AA-%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA.html
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
Emiliano نوشته است:
1. عالی بود "59" عزیز.
حتا یادآوری این سه برنامه خیلی جالب بود؛ دیگه چه برسه به، عکس ها؛ که، همه چی رو تموم کرد.
ضمن این که خوب می دونم عکس ها حاصل هنرمندی و مونتاژ خودتونه؛ اما، خیلی حرفه ای بودن.
بیشتر برنامه ی دوم و سوم رو خوب یادمه؛ بخصوص، من هم سومی رو یادمه کنسرت های "اندی مددیان" رو روی صفحه ی تلویزیون می دیدیم و برامون جالب بود. همون چند ثانیه از خود کلیپ ها و کنسرت هاش بیشتر فاز می داد!
2. حالا که بحث خاطره بازیه، من هم با خوندن این سطور یاد برنامه ی دیگه ای افتادم؛ که، تا به حال ازش صحبتی نشده بود:
"هشت بهشت". سریالی که خیلی دوس داشتمش؛ بخصوص، موسیقی شو.
اینجا؛ که، سایتی تجاریه، می فروشدش و عکساش هم "نصف العیش"ه؛ اما، احیاناً کسی از دوستان موسیقی شو نداره؟
http://shopus.ws/CD-DVD/Serial/413-%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%B4%D8%AA-%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA.html
سلام
آره امیر سریال هشت بهشت جزو معدود سریال های غیرمعروفی (نسبت به بو علی سینا و امثالهم) است که من هنوز آن را در خاطر دارم. پنجشنبه شبها حوالی ساعت هشت و نیم تا نه و نیم پخش میشد و شبکه ی دوم سیما هم سازنده اش بود. اگر خاطرتان باشد دزدی همسفر کاروان شده بود تا در موقعیت مناسب به دوستان خود اجازه حمله را بدهد اما در این سفر شیفته ی داستان زندگی تک به تک کاروانیان شد. یکی از قسمتها مربوط میشد به داستان سیامک اطلسی. خاطرم هست که سیامک اطلسی با الاغش درگیر میشد و الاغ بدجنس با دمبش ضربه ای فنی به میان دوپای اطلسی میزد و او از درد به خود می پیچید. این صحنه که واقعی بود به همین ترتیب در سریال استفاده شده بود و برای من جای حیرت بود که چرا. در سریال بقیه کاروانیان با دیدن این اتفاق دستجمعی می خندیدند. تا جایی که خاطرم هست محصول استان اصفهان بود یا با هنرنمایی اکیپ هنرمندان اصفهان ساخته شده بود (سوای بازیگران اصلی). SMAM جان شما سریالش را ندارید؟
ارادتمند
افشین
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
امیر جان بسیار بسیار خرسندم که پست "سه فلاش بک"، مورد توجهت قرار گرفته.Emiliano نوشته است:
1. عالی بود "59" عزیز.
حتا یادآوری این سه برنامه خیلی جالب بود؛ دیگه چه برسه به، عکس ها؛ که، همه چی رو تموم کرد.
ضمن این که خوب می دونم عکس ها حاصل هنرمندی و مونتاژ خودتونه؛ اما، خیلی حرفه ای بودن.
بیشتر برنامه ی دوم و سوم رو خوب یادمه؛ بخصوص، من هم سومی رو یادمه کنسرت های "اندی مددیان" رو روی صفحه ی تلویزیون می دیدیم و برامون جالب بود. همون چند ثانیه از خود کلیپ ها و کنسرت هاش بیشتر فاز می داد!
2. حالا که بحث خاطره بازیه، من هم با خوندن این سطور یاد برنامه ی دیگه ای افتادم؛ که، تا به حال ازش صحبتی نشده بود:
"هشت بهشت". سریالی که خیلی دوس داشتمش؛ بخصوص، موسیقی شو.
در مورد تصویر سازی ها هم لطف داری و ممنون هستم که دلگرمی میبخشی.
تمام تلاشم بر این بود تا آنچه که در خاطر دارم رو،
با زبان تصویر کمی زنده کنم و بتونیم پروازی به روزهای گذشته داشته باشیم.
در ضمن، عکس میکروفونی که در تصویر سازی "سراب" استفاده شده،
برگرفته از فایل خاطره انگیزی هست که شما از "جنگ های مناسبتی" در دهه ی شصت،
قرار داده بودی و این میکروفون در دست مجری آن برنامه بود.
باز هم "همخوانی فکرها" و "یگانگی اندیشه ها" رو در این فروم رویایی،
با یادآوری بسیار نوستالژیکی که از "هشت بهشت" داشتی، زنده کردی چرا که،
چندی پیش من هم دقیقن بیاد این سریال افتاده بودم. سپاسگزارم.
سلامت باشی.
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
کیانوش عیاری
کیانوش عیاری (زاده ۱۳۳۰ - اهواز) نویسنده و کارگردان ایرانی است.
او تا به حال برنده دو لوح زرین و یک سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر شده است.
مشخصه ی بارز در فیلم هایش، ایجاد سبک واقع گرایانه و پرداختن به موضوعات بکر،
در آثار مختلف ساخته شده توسط او میباشد. (از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد)
--------------------------
کیانوش عیاری در دهه ی شصت خورشیدی، با ساخت فیلمهای ماندگاری همچون:
" تنوره ی دیو - ١٣٦٤ "، " شبح کژدم - ١٣٦٥ "، " روز با شکوه - ١٣٦٧ "
و اثر " دو نیمه سیب - ١٣٧٠ "، توانست آمیزه ای از سینمای داستانی را
در قالب آنچه هر انسان در زندگی روزمره ی خود میبیند و تجربه مینماید
با بهره گیری از هنر هفتم در میان فیلمهای سینمای ایران به ثبت برساند.
تا قبل از آن یعنی در دهه ی پنجاه، کیانوش عیاری فعالیت سینمایی اش را
با ساخت فیلمهای هشت میلیمتری در "سینمای آزاد اهواز" آغاز کرده بود
از اینرو بود که در تابستان سال ١٣٥٨، مستندی با نام " تازه نفس ها " را ساخت
که نشانگر شکل درونی جامعه ی عوام ایران پس از بهمن ٥٧ بود. این مستند
با سوژه قرار دادن مردم کوچه و بازار و همچنین سرگرمی های آنان در مکانهای عمومی،
اجتماعی را نشان میدهد که پس از تخلیه ی نیروی خود در چند ماه قبلش،
حال دوباره به زندگی روزمره باز میگردد و کمی هم در ضمن،
بیاد آنچه که تا چندی پیش داشته و حال نجوای کم رنگ شدنش را میشنود، افتاده است.
یکی از قسمتهای خاطره انگیز این مستند بی آلایش، نشان دادن تاترهای لاله زاری میباشد
که دیگر به اندازه ی قابل توجهی بروز شده اند و سوژه هایشان نیز همانند فضای جامعه،
بدور آسه ی دگرگونی میگردند. این سوژه ها تا بیش از یک دهه پس از زمان ساخت این مستند،
همچنان در برنامه های تلویزیونی ایران بکار گرفته میشدند و تمامی بچه های دهه شصت،
با آنها آشنا هستند. مفاهیمی همچون: "جوان اعلامیه بدست"، "ساواکی"، "فرار در شب"،
"سوت پاسبان در کوچه ی تاریک" و بسیاری نمادهای مشخص و کلیشه ای دیگری
که برای ما کودکان و نوجوانان شصت، بواسطه ی خوراک های تلویزیونی در آن دوران
و بویژه در دهه های فجر، آشناست و دیگر جزیی از یادمانه هایمان گشته است.
--------------------------
نظر دوستان گرامی را به دیدن بخشهای کوتاهی از مستند "تازه نفس ها" جلب مینمایم،
که در آن، بازیگران مشهور آن زمان، همچون: "محمد ورشوچی"، "نعمت اله گرجی"،
"كاظم افرندنيا" و "ناصر گیتیجاه" به روی صحنه ی نمایش هستند.
همچنین در انتهای این کلیپ (دقیقه ی ٠٦:١٧)، در جلوی درب سینما،
"عباس قاجار" هنرپیشه ی نقشهای "مکمل - منفی" ایستاده،
که در بسیاری از فیلمهای دهه های ٦٠ و ٧٠ به ایفای نقش میپرداخت و برای نسل ما،
چهره ای شناخته شده دارد. ایشان البته مدیریت سینماهای "جمهوری"،
"شهرفرنگ" و "شهر قصه" را نیز در كنار حرفه ی بازيگری به عهده داشته اند.
قسمتهای خاطره انگیزی از مستند " تازه نفس ها - ١٣٥٨ " ساخته ی "کیانوش عیاری":
http://elmond.persiangig.com/Taze%20Nafas.Ha-1358.rar
.
.
.
جاودان باد یاد خاطرات کودکی و نوجوانی.
شاد و سلامت باشید.
اين مطلب آخرين بار توسط 59 در السبت مايو 11, 2013 8:54 am ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
اگر امکان دارد در باره سریال قدیمی شمال بزرگ کمی توضیح دهید
ahmad1300mo- تعداد پستها : 34
Join date : 2012-04-22
پخش سریال رعنا
مژده مژده
دوستان گرامی شبکه آی فیلم اقدام به پخش سریال دوست داشتنی رعنا نموده است.برای اطلاع از زمان پخش و باز پخش این سریال به سایت زیر مراجعه فرمایید.
http://www.ifilmtv.ir
دوستان گرامی شبکه آی فیلم اقدام به پخش سریال دوست داشتنی رعنا نموده است.برای اطلاع از زمان پخش و باز پخش این سریال به سایت زیر مراجعه فرمایید.
http://www.ifilmtv.ir
اين مطلب آخرين بار توسط Negin 2 در السبت فبراير 02, 2013 6:02 am ، و در مجموع 6 بار ويرايش شده است.
Negin 2- تعداد پستها : 244
Join date : 2011-01-02
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
sahra_7 نوشته است:سلام خدمت همگی دوستان. خوبین؟
نگین جان توضیحاتت خیلی منو یاد این فیلم میندازه. البته نه کاملا ولی شاید همین منظورت باشه یادمه شبکه 2 میداد و دوبلور نقش پدر هم مرحوم منوچهر نوذری بود به نظرم.
http://en.wikipedia.org/wiki/Dad_(film)
صحرا جان دقیقا خودش بود یک دنیا ممنونم با دیدن عکسهاش کاملا خاطره اش برام زنده شد.خیلی لطف کردی.
Negin 2- تعداد پستها : 244
Join date : 2011-01-02
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
59 نوشته است:
سه فلاش بک
.
.
.
پیشگفتار:
با آنکه از سه - چهار سال پیش تاکنون، به شکلی گسترده و آشکار،
به موضوع نوستالژیک "دهه ی شصت خورشیدی در ایران" پرداخته شده است،
(البته بماند که گویا دیگر رسانه های مختلف ارتباطی، نسبت به این " ارزش " بی میل گشته اند)،
با این حال برنامه های گوناگون بسیار زیادی، در "دفتر یادمانه ها" باقی ماندند که هنوز،
نامشان گشوده نشده و برگشان ورق نخورده است.
با کسب اجازه از دوستان گرامی، به یادآوری هایی کوتاه در مورد،
سه برنامه ی تلویزیونی میپردازم که برای دوتای از آنها تا آنجا که امکان داشت،
تصویر سازی نیز انجام گرفته است. امیدوارم که یاران همراه،
در تکمیل موارد نوشته شده، همانند همیشه کارساز خواهند بود.
همچنین یادآور میگردم که در نوشتن سال پخش برنامه های زیر،
بخاطر گذر زمان و نبود منابع رسمی از سوی صدا و سیما در مورد آنها،
امکان اختلاف زمانی یک ساله وجود دارد.
------------------------------------
١- آقای فنی (١٣٦٤):
[color=darkblue]مجموعه قطعات کوتاه نمایشی و طنز، با شرکت "کامران فیوضات" در نقش "آقای فنی".
ایشان علاقه ی عجیبی داشت به تعمیر وسایل خانه، بدین ترتیب که در آشپزخانه،
پشت میز مینشست و در حالی که اطرافش پر از ابزار آلات مختلف بود،
به جان یکی از وسایل برقی خانه می افتاد. تلویزیونی سیاه و سفید با قابی قرمز رنگ را،
خوب بیاد دارم که او هدف تعمیرش را داشت و پس از آنکه حسابی،
درون آنرا به بیرون ریخته بود، همانند همیشه میفهمید که دیگر کار از کار گذشته،
و اینبار هم یکی از وسایل برقی خانه، به دستان او از بین رفته است.
[b][size=15]فیلم کامل "پنجاه و سه نفر - ١٣٦٨" در یک فایل فشرده:
http://elmond.persiangig.com/53%20Nafar-1368.rar
.
.
.
جاودان باد یاد خاطرات کودکی و نوجوانی.
شاد و سلامت باشید.
مطلب بسیار سنجیده و کارشده ای بود.شخصا از توضیحات مبسوط شما سپاسگزارم.
Negin 2- تعداد پستها : 244
Join date : 2011-01-02
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
Indiana Jones نوشته است:Emiliano نوشته است:
1. عالی بود "59" عزیز.
حتا یادآوری این سه برنامه خیلی جالب بود؛ دیگه چه برسه به، عکس ها؛ که، همه چی رو تموم کرد.
ضمن این که خوب می دونم عکس ها حاصل هنرمندی و مونتاژ خودتونه؛ اما، خیلی حرفه ای بودن.
بیشتر برنامه ی دوم و سوم رو خوب یادمه؛ بخصوص، من هم سومی رو یادمه کنسرت های "اندی مددیان" رو روی صفحه ی تلویزیون می دیدیم و برامون جالب بود. همون چند ثانیه از خود کلیپ ها و کنسرت هاش بیشتر فاز می داد!
2. حالا که بحث خاطره بازیه، من هم با خوندن این سطور یاد برنامه ی دیگه ای افتادم؛ که، تا به حال ازش صحبتی نشده بود:
"هشت بهشت". سریالی که خیلی دوس داشتمش؛ بخصوص، موسیقی شو.
اینجا؛ که، سایتی تجاریه، می فروشدش و عکساش هم "نصف العیش"ه؛ اما، احیاناً کسی از دوستان موسیقی شو نداره؟
http://shopus.ws/CD-DVD/Serial/413-%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%AF-%D8%B3%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%84-%D9%87%D8%B4%D8%AA-%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA.html
سلام
آره امیر سریال هشت بهشت جزو معدود سریال های غیرمعروفی (نسبت به بو علی سینا و امثالهم) است که من هنوز آن را در خاطر دارم. پنجشنبه شبها حوالی ساعت هشت و نیم تا نه و نیم پخش میشد و شبکه ی دوم سیما هم سازنده اش بود. اگر خاطرتان باشد دزدی همسفر کاروان شده بود تا در موقعیت مناسب به دوستان خود اجازه حمله را بدهد اما در این سفر شیفته ی داستان زندگی تک به تک کاروانیان شد. یکی از قسمتها مربوط میشد به داستان سیامک اطلسی. خاطرم هست که سیامک اطلسی با الاغش درگیر میشد و الاغ بدجنس با دمبش ضربه ای فنی به میان دوپای اطلسی میزد و او از درد به خود می پیچید. این صحنه که واقعی بود به همین ترتیب در سریال استفاده شده بود و برای من جای حیرت بود که چرا. در سریال بقیه کاروانیان با دیدن این اتفاق دستجمعی می خندیدند. تا جایی که خاطرم هست محصول استان اصفهان بود یا با هنرنمایی اکیپ هنرمندان اصفهان ساخته شده بود (سوای بازیگران اصلی). SMAM جان شما سریالش را ندارید؟
ارادتمند
افشین
من آن قسمت را خیلی دوست داشتم که مردی (اردلان شجاع کاوه) یک سیب سرخ را در آب رودخانه دید و آن را گاز زد بعد با خود گفت که سیب حلال بوده یا نه و با پیگیری زیاد صاحب باغ را پیدا کرد .صاحب باغ به او گفت که من دختری کور و معلول دارم و ..... و این امر موجب ازدواج او با دختر صاحب باغ شد.
Negin 2- تعداد پستها : 244
Join date : 2011-01-02
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
مژده مژده
دوستان گرامی شبکه آی فیلم اقدام به پخش سریال دوست داشتنی رعنا نموده است.برای اطلاع از زمان پخش و باز پخش این سریال به سایت زیر مراجعه فرمایید.http://www.ifilmtv.ir
دوستان گرامی شبکه آی فیلم اقدام به پخش سریال دوست داشتنی رعنا نموده است.برای اطلاع از زمان پخش و باز پخش این سریال به سایت زیر مراجعه فرمایید.http://www.ifilmtv.ir
Negin 2- تعداد پستها : 244
Join date : 2011-01-02
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
سلام
فیلمی روی طاقچه ذهنمان هست که حتما خیلی ها از آن خاطره دارند:
سوسا دختربچه ای است که پدرومادرش دارند برای یک ماموریت چند روزه از شهر می روند و او و برادرش تامک باید دو سه روزی دو تایی سر کنند. بعد از رفتن مادر و پدر سر و کله زنی پیدا می شود که ادعا می کند همسایه خانم یانکاست و چون خانم یانکا آپاندیس گرفته و نمی تواند به آنها سر بزند به او سپرده که برای ناهارشان مواد غذایی ببرد. سوسا به غریبه ها اعتماد ندارد و حتما باید صندلی بگذارد و زن غریبه را از چشمی در ببیند. چشم ها و دماغ زن از عدسی چشمی گنده تر به نظر می رسد و همین سوسا را مطمئن می کند که او دروغ می گوید و گرگی است که خودش را به شکل آدم درآورده!... ماجرای دو سه روز تنهایی سوسا و برادرش در خانه و جریاناتی که سر غذا پختن و خرید و لباس شستن و باقی قضایا درست می کنند اینقدر شیرین و خاطره انگیز بود که هنوز هم خیلی از این صحنه ها در ذهن بچه های دیروز زنده و روشن است.
چون حجم کل فیلم خیلی زیاد است و امکان آپلودش نیست بخشی از آن را که خیلی ها بیشتر ازش خاطره دارند انتخاب کردم و اینجا قرار دادم. بدیهی است که برای کم کردن حجم، درصدی از کیفیت فیلم افت کرد. به هرحال تماشایش خاطره انگیز است:
http://s1.picofile.com/file/7643748923/soosa.flv.html
فیلمی روی طاقچه ذهنمان هست که حتما خیلی ها از آن خاطره دارند:
سوسا دختربچه ای است که پدرومادرش دارند برای یک ماموریت چند روزه از شهر می روند و او و برادرش تامک باید دو سه روزی دو تایی سر کنند. بعد از رفتن مادر و پدر سر و کله زنی پیدا می شود که ادعا می کند همسایه خانم یانکاست و چون خانم یانکا آپاندیس گرفته و نمی تواند به آنها سر بزند به او سپرده که برای ناهارشان مواد غذایی ببرد. سوسا به غریبه ها اعتماد ندارد و حتما باید صندلی بگذارد و زن غریبه را از چشمی در ببیند. چشم ها و دماغ زن از عدسی چشمی گنده تر به نظر می رسد و همین سوسا را مطمئن می کند که او دروغ می گوید و گرگی است که خودش را به شکل آدم درآورده!... ماجرای دو سه روز تنهایی سوسا و برادرش در خانه و جریاناتی که سر غذا پختن و خرید و لباس شستن و باقی قضایا درست می کنند اینقدر شیرین و خاطره انگیز بود که هنوز هم خیلی از این صحنه ها در ذهن بچه های دیروز زنده و روشن است.
چون حجم کل فیلم خیلی زیاد است و امکان آپلودش نیست بخشی از آن را که خیلی ها بیشتر ازش خاطره دارند انتخاب کردم و اینجا قرار دادم. بدیهی است که برای کم کردن حجم، درصدی از کیفیت فیلم افت کرد. به هرحال تماشایش خاطره انگیز است:
http://s1.picofile.com/file/7643748923/soosa.flv.html
Heidi- تعداد پستها : 129
Join date : 2012-02-16
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
خانواده دی هم از آن سریال های کارتونی خاطره انگیزی است که بچه های دهه شصت خوب یادشان هست. از اونجائیکه غیر از یک نسخه به زبان اسپانیایی در یوتیوب، نسخه دیگری از آن موجود نیست و هرچه هست فقط تیتراژ امریکاییش است، دوبله فارسی یکی از قسمت های سریال را برای تجدید خاطره اینجا قرار دادم.
از اونجائیکه سایت میزبان برای آپلود فایل محدودیت حجمی قرار داده ناچار به حذف بخشی از آن شدم. به هرحال تماشایش مغتنم است:
http://s3.picofile.com/file/7643802468/Khanevadeye_Dey.flv.html
از اونجائیکه سایت میزبان برای آپلود فایل محدودیت حجمی قرار داده ناچار به حذف بخشی از آن شدم. به هرحال تماشایش مغتنم است:
http://s3.picofile.com/file/7643802468/Khanevadeye_Dey.flv.html
Heidi- تعداد پستها : 129
Join date : 2012-02-16
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
مشاهیر ادبیات ژاپن اسم یه مجموعه انیمیشن بود که از شبکه دو پخش می شد. قسمت های زیادی از این مجموعه به دلیل مسائل سانسوری کلا قابل پخش نبود. تلویزیون چند قسمت از این مجموعه را برای ما پخش کرد که یکیش در مورد دختری بود که پدرش داروی پوست می فروخت و داروهایش تقلبی از آب در آمده بود و قسمت دیگرش در مورد مرد جوانی بود که برای معلمی به شهر دیگری می رفت و در دبیرستان با آزار و اذیت شاگردها و نقشه های مدیر و ناظم مدرسه درگیر می شد. قسمتی از این بخش را برای دانلود اینجا قرار دادم که زیرنویس انگلیسی دارد.
http://s1.picofile.com/file/7643900214/Mashahire_Japon.flv.html
http://s1.picofile.com/file/7643900214/Mashahire_Japon.flv.html
Heidi- تعداد پستها : 129
Join date : 2012-02-16
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
"آنجا که کبوترها می میرند" چیزی حدود هجده سال پیش- بعد از ظهر جمعه- از شبکه یک پخش شد.بعدها حسین ابراهیمی (الوند) کتابش را به فارسی ترجمه کرد و انتشارات سروش چاپش کرد.هم فیلم (که دو بار بیشتر از تلویزیون پخش نشد) و هم کتاب، اشک منو که اون موقع اوایل نوجوانی ام بود درآورد. قصه دوستی پدربزرگ و نوه ای بود که کبوتری را از جوجگی بزرگ می کنند و در یک مسابقه محلی پرواز کبوتر شرکتش می دهند.درحالیکه دیکنز (کبوتر) در تقلاست تا مسافت زیادی را از جای دوری به خانه برگردد،اتفاقاتی برای این پدربزرگ و نوه می افتد.در نهایت دیکنز بعد از طی مسافتی طولانی،خسته و زخمی به خانه برمی گردد در حالیکه... بخش های پایانی این فیلم را که خیلی برایم خاطره انگیز بود اینجا قرار دادم که ببینید:
http://s3.picofile.com/file/7643934301/anja_ke_kabootarha_mimirand.flv.html
http://s3.picofile.com/file/7643934301/anja_ke_kabootarha_mimirand.flv.html
Heidi- تعداد پستها : 129
Join date : 2012-02-16
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
فیلم داستانی خانه پدری را علی اکبر محلوجیان نوشته بود و محرم بسیم و مهری ودادیان نقش پدر و مادر خانواده را بازی می کردند. پسرهای بزرگ خانواده تصمیم گرفته اند خانه پدری شان را به فروش بگذارند و ...
http://s1.picofile.com/file/7643958167/khane_pedari.flv.html
http://s1.picofile.com/file/7643958167/khane_pedari.flv.html
Heidi- تعداد پستها : 129
Join date : 2012-02-16
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
این استاپ موشن خاطره انگیز تیتراژ خاطره انگیزتری داشت که حتما خیلی ها یادشونه.وقتی خرگوش کاغذدیواری را پاره می کرد و می پرید بیرون! این برنامه بعدازظهرها از شبکه یک پخش می شد:
http://s3.picofile.com/file/7643967525/khargosh_kharposht.flv.html
http://s3.picofile.com/file/7643967525/khargosh_kharposht.flv.html
Heidi- تعداد پستها : 129
Join date : 2012-02-16
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
کارتون دوریس رو صبح ها شبکه دو پخش می کرد.دوریس گربه سیاه سفیدی بود که صدای بامزه ای داشت و جور به خصوصی حرف می زد. یک گربه نارنجی دیگه هم دوست دوریس بود و معمولا با هم تلفنی صحبت می کردن.یکی از قسمتای خاطره انگیز این کارتون رو اینجا قرار دادم.تو این قسمت دوریس متوجه میشه که ماه داره خورده میشه.بعد راه می افته میره ماه و می بینه اونجا یه سری موش دست به کار خوردن ماه شدن!
http://s1.picofile.com/file/7644017204/Doris.flv.html
http://s1.picofile.com/file/7644017204/Doris.flv.html
Heidi- تعداد پستها : 129
Join date : 2012-02-16
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
این کارتون، اپیزودی از جعبه اسباب بازیه که صبح ها از شبکه دو پخش می شد. (با اون خرگوش و فیله فرق می کنه) دو سه تا موجود خپل و قلمبه بودن که به زبون خاصی با هم حرف می زدن و ماجراهایی داشتن:
http://s2.picofile.com/file/7644025050/episode.flv.html
http://s2.picofile.com/file/7644025050/episode.flv.html
Heidi- تعداد پستها : 129
Join date : 2012-02-16
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
همه ما با تماشای این برنامه دلمان می خواست یه عروسک خمیری زنده توی جامدادی هایمان داشتیم و یواشکی با خودمان سرکلاس می بردیم! یادمه یه بار با خمیربازی یه چیزی شبیه این موجود برای خودم درست کردم و توی جامدادیم گذاشتم ولی حیف که هیچ وقت مثل چیزی که توشیا تو جامدادیش داشت ورجه وورجه و نکرد و از جایش تکون نخورد!
تو این قسمت وسایل جامدادی به مداد بخت برگشته ای که دختربچه ای مدام تهش را می جود کمک می کنن:
http://s1.picofile.com/file/7644031498/khamiri.flv.html
تو این قسمت وسایل جامدادی به مداد بخت برگشته ای که دختربچه ای مدام تهش را می جود کمک می کنن:
http://s1.picofile.com/file/7644031498/khamiri.flv.html
Heidi- تعداد پستها : 129
Join date : 2012-02-16
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
سه بچه خوک قصه ماندگار و خاطره انگیزی بود که ورژن های کارتونی زیادی از رویش ساخته شد.این ورژن که برای بچه های دهه شصت آشناتر است همان سالها از شبکه یک پخش می شد.
http://s2.picofile.com/file/7644054187/3bache_khook.flv.html
http://s2.picofile.com/file/7644054187/3bache_khook.flv.html
Heidi- تعداد پستها : 129
Join date : 2012-02-16
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
ممنون شرلی جان
خاطرات زیادی را برای بچه های فروم زنده کردید
خاطرات زیادی را برای بچه های فروم زنده کردید
babak- تعداد پستها : 318
Join date : 2009-09-11
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
خواهش می کنم. راستی فایل سوسا نسخه دوبله شده فیلم به زبان فارسی است.
Heidi- تعداد پستها : 129
Join date : 2012-02-16
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
نظر لطف شما هست،Negin 2 نوشته است:
مطلب بسیار سنجیده و کارشده ای بود.شخصا از توضیحات مبسوط شما سپاسگزارم.
بسیار خرسندم که مورد توجه قرار گرفته.
سلامت باشید.
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
sherli نوشته است:فیلم داستانی خانه پدری را علی اکبر محلوجیان نوشته بود و محرم بسیم و مهری ودادیان نقش پدر و مادر خانواده را بازی می کردند. پسرهای بزرگ خانواده تصمیم گرفته اند خانه پدری شان را به فروش بگذارند و ...
http://s1.picofile.com/file/7643958167/khane_pedari.flv.html
فایل تصویری بسیار بسیار خاطره انگیز بود و از شما سپاسگزارم،
از سویی دیگر سبب شد تا به این بهانه، نکاتی چند را در زمینه ی "جنس تصویر فیلمها"
و یک مورد دیگر که گلویم را چندیست میفشارد، به خدمت فروم رویایی برسانم.
.
.
.
این فیلمهای داستانی که البته قبلن هم به برخی دیگر از آنها اشاره شده بود یعنی:
سه فیلم ژانر نوجوان: "مشق شب"، "نوشابه" و "ساعت"،
اگر درست تشخیص بدهم، با دوربینهای ١٦ میلیمتری در سالهای دهه ی شصت
و نیمه ی اپتدایی دهه ی هفتاد تهیه میشدند و جنس تصویر آنها از سادگی ویژه ای برخوردار بود
که این "بی آلایشی" و وجود همان به اصطلاح خودمان "نخ های معروف" که در فیلمهای ٣٥ م. م. سینمایی هم
در آن روزگار و دوره ی زمانی وجود داشت، سبب میگردید تا سبک داستانی و واقعیت گرای فیلمها،
ارتباط نزدیکی با بیننده تلویزیون و سینما در ژانر یاد شده را داشته باشند و فاصله ی میان مخاطب
با جعبه ی جادویی و یا با پرده ی نقره ای بسیار کم شود و بینند خود را در قاب تصویر احساس کند.
روشن میباشد که در دو دهه ی گذشته و با پیشرفت های چشمگیر آن در زمینه های تکنولوژی و کامپیوتری،
دیگر سیستمهای رنگی "ایستمن کلر" و آن جنس نگاتیوها جای خود را به صدها فرمت تصویری
با شفافیت بالا داده اند و برای ساخت فیلمها و انیمیشنهای ژانر تخیلی و فانتزی بسیار هم مناسب هستند.
برای نمونه مجموعه انیمیشن های دوست داشتنی و خوش ساخت "شرک" (بویژه شرک ١ و ٢)،
همانقدر دیدنشان جذاب هست که دیدن کارتون "رابین هود" در سه دهه ی گذشته و همچنین اکنون،
برایمان شادی آور و دلنشین بود. اما پرسش آنجا پیش میآید که آیا جنس تصویرهای "دی وی دی"
و فرمتهای مخملین امروزی، باز هم ایجاد کننده ی آن یکدلی و یکرنگی مینوی در میان فیلمهای ژانر رئال
که پژواکی از زندگی واقعی ما انسانها میباشند، با مخاطب و بیننده هستند و باز هم فاصله ی میان او
و صفحه ی نمایش دو بعدی را کم میکنند یا خیر؟.
من شاید همانند کودکی که بدنبال بهانه برای عقده گشایی میگردد از خود میپرسم که چرا
استاد داریوش مهرجویی در پنج فیلمی که پس از اثر درخشان "مهمان مامان - ١٣٨٢" ساختند،
(فیلم "مهمان مامان" که بی هیچ شکی خاطره ی "اجاره نشين ها -١٣٦٥" را برایمان زنده ساخت
و ثابت کرد که که قدرتمندانه میتوان یک اثر سینمایی دیگر در سبک کمدی را بی آنکه که به تکرار دچار شد
ساخت و باز هم خوش درخشید)، دیگر به مخاطب احترام نمیگذارند و با آنکه "چه خوبه كه برگشتي - ١٣٩١"،
هنوز اکران نشده، اما از عکسها و بازیگر نقش اولش که ایشان او را "خسرو شکیبایی دیگر!" نامیدند،
پیداست که این فیلم هم همانند ٤ فیلم قبلی، سردستی و همانند یک شام حاضری ساخته شده که دیگر،
رد پایی از نگاه ژرف سازنده اش در آن نخواهد بود چرا که استاد مهرجویی دیگر نزدیک به یک دهه میباشد
که در هنگام ساخت فیلم انگار که حساسیت و نگرش گذشته و ممتاز خود را فراموش کرده اند،
و گمان میکنند که هر چه را بخواهند میتوان به خورد بیننده داد فقط مهم است که "پیامهای"
سفارش دهنده و حامیان فیلمهای اخیر که دیگر همانند خوراکی آماده با چاشنی بی رنگ و بو شده،
به گلوی نگاه مخاطب ریخته شود و مخاطب هم که در رودربایستی با نام سازنده ی آنها،
بخاطر پیشینه ی درخشان اوست، بزور آن خوراک را قورت دهد و دلخوش باشد که سیر شده است.
در قسمتی از فیلم! "نارنجی پوش - ١٣٩٠"، قهرمان فیلم که با آشفتگی های گوناگونی روبروست،
مشغول خواندن کتابی درباره ی پاکیزه گی و بهداشت است که با نمای مدیوم شات،
توسط دوربین نشان داده میشود:
در این هنگام برای تاکید برآنچه که او مشغول خواندن با صدای خودش نیز میشود،
سطری از برگ کتاب که پیام اخلاقی! فیلم در آن گنجانده شده،
با نمای کلوزآپ برای ما که مخاطب هستیم نشان داده میشود آنهم با شیوه ای کودکانه
یعنی یک تصویر که با فونتی درشت در یکی از برنامه های کامپیوتری آماده شده،
آنهم بشکلی که به هیچ عنوان تداعی کننده ی صفحه ی کتاب برای بیننده نیست نشان داده میشود
و همانند متنی تبلیغاتی و نوار گونه در جلوی چشم مخاطب حرکت میکند:
(یعنی باز هم اهمیت "جنس تصویر" و البته چگونگی نشان دادن آن که برای نمونه،
اگر قرار است صفحه ای از کتاب نشان داده شود آنهم با نمای درشت، میتوان براحتی
نوشته ی دلخواه را بر روی کاغذ پرینت گرفت و سپس از آن فیلمبرداری کرد،
درست همانند زمانی که کامپیوتر نبود و همه چیز واقعی تر جلوه مینمود
و نه به این شکل ناشیانه آنهم برای فیلمی که سینمایی است.)
. . .
که البته پس از این پیشامد تاریخی، قهرمان دچار دگرگونی شده و به رفت و روب خانه میپردازد:
هدف من از نوشتن موارد بالا فقط و فقط بازگوکردن دیدگاه شخصی بود و دیگر هیچ.
------------------------------
دوستان گرامی، فیلمهای خوش ساخت و خاطره انگیز "گردباد -١٣٦٤" و "تصویر آخر - ١٣٦٥"
که بترتیب از ساخته های خوب کارگردانانشان، "کامران قدکچیان" و "مهدی صباغ زاده" میباشند،
برای بار دوم و البته با کیفت تصویر بهتر و در سرور همیشگی آماده و بارگزاری شده اند که
در صورتی که دوستان آنها را در آرشیو خود ندارند و یا با کیفیت بهتر خواستار هستند، تقدیم میگردند.
قصد داشتم تا فیلم "خبرچین - ١٣٦٦" را نیز که همچون این دو فیلم برای ما بچه های شصت در این روزها،
یادآور دهه های فجر و آسودگی نسبی از درس و مشق را داشت مجدد قرار دهم که متوجه وجود آن در اینترنت شدم.
فیلم کامل " گردباد - ١٣٦٤ " در یک فایل فشرده با کیفیت مناسب:
http://www.4shared.com/rar/5tevEc2Y/Gerdbaad-1364.html
فیلم کامل " تصویر آخر - ١٣٦٥ " در یک فایل فشرده با کیفیت مناسب:
http://www.4shared.com/rar/-E7Wp_m_/Tasvire_Akhar-1365.html
.
.
.
جاودان باد یاد خاطرات کودکی و نوجوانی.
شاد و سلامت باشید.
اين مطلب آخرين بار توسط 59 در السبت مايو 11, 2013 8:52 am ، و در مجموع 2 بار ويرايش شده است.
صفحه 3 از 40 • 1, 2, 3, 4 ... 21 ... 40
مواضيع مماثلة
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
» برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
» آرشیو,کلکسیون و مجموعه ای ازکارتونها , فیلمها , سریالها , مستند وبرنامه های مختلف پخش شده ازتلویزیون
» کتابها , داستانها , نوار قصه ها و مجلات دوران کودکی(مصور - کاست و ...)
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
» برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
» آرشیو,کلکسیون و مجموعه ای ازکارتونها , فیلمها , سریالها , مستند وبرنامه های مختلف پخش شده ازتلویزیون
» کتابها , داستانها , نوار قصه ها و مجلات دوران کودکی(مصور - کاست و ...)
صفحه 3 از 40
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد