سیاه، سفید، خاکستری
+28
miladcop
afshintarnian
mohammad
naahid
S@M
saeeds1360
Ishpateka
ariangirl
mahmood666
59
tisto
stalker
sahra_7
ARMF
siavash
mohammadtrk
آزاده
Marian
Roham
edo
mahyarshoze
sooratak
amirarsalanroomi
Amir56
mahmood
babak
SMAM
Indiana Jones
32 مشترك
صفحه 4 از 9
صفحه 4 از 9 • 1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9
رد: سیاه، سفید، خاکستری
[quote="mahmood666"]
1. خوشحالم؛ که، دوباره می بینمتون، دوست عزیز.
2. خوب، پس اسم این یکی کارتون هم پیدا شد. قابل توجه "اسمم" خان.
3. یادم نمی یاد، "محمود" جان. می ذارمش توی "لیست سیاه".
باز هم چه از این سریال، چه بقیه، هرچی یادت اومد، بنویس. شاید کمکمون کنه تو پیدا شدنشون.
4. نکنه منظورت "تمیز باش، عزیز باش"ه؟
یا سری دومش: "گر با ادب و تمیز باشی/ نزد همه کس عزیز باشی".
4 مجدد. گفتم که:
"توتر لاکپشته".
5. خوب، پس اینو هم یادم نیست. شرمنده. شاید "بابک" یا سایر دوستان یادشون بیاد.
6. یه قورباغه هم بود؛ که، می رفت توی گلوی ماره و قورباغه رو قلقلک می داد. صدای قلقلکش؛ که، شبیه به صدای مالیدن انگشت به بادکنک خیس بود، هنوز تو گوشمه.
اینی، که گفتید، اون نیست؟
7. در حافظه ی شما شکی نیست. حتماً این کار رو انجام بدید. هر کدوم رو هم که قبلاً ازش جایی عکس دیدید، از ما دریغ نکنید. متشکرم.
Emiliano نوشته است:1- من قبلا تو فوروم کودکییه تعدادی ازاین سوالا رو مطرح کردم.mahmood666 نوشته است:quote]
1. دوست عزیز، خوش اومدی.
2. شما قبلاً همین جا، یا شاید هم فورم دیگه ای، تعدادی از همین سؤالا رو از من نپرسیده بودی؟
عبارت "قورباغه شهید شد" شما خیلی آشنا می زنه و یادمه همون موقع تداعیش واسه م خنده دار بود!
2-اره اسم این کارتون روسی هست ایلیاد.
3-نه جنگ دهه فجر نبود مریم و دیو سیاهه.یادمه همیشه بعد از راز یک رمز پخش میشد.
4- نه اون ساراهه که من میگم خیلی قدیمیه.اصلا یه سری از این نقاشی های مسخره بود که فقط تو تابستون نشون می داد.یکیش هم همون داستان کوکب خانم کلاس دوم بود .تو سال 66 67 بود(چون من کلاس اول بودم
4-دوست عزیز اسم این کارتون (کارهرکس نیست خرمن کوفتن )نبود؟پس چی بود ؟
5- بابا دیگه من(من و روبی وآقا خرسه )که دیگه یادمه.اسم این برنامه روسی تو مایه های کوهستان کاج یا بلوط یا همچین چیزی بود .شخصیت اصلی هم یه خرس گریزلی تنبل بود که خیلی صدای بامزه ای داشت.
6-نه اون کارتونه که قورباغه میترکید از این کارتونای ژاپنی با گرافیک کوزت بود و داستانش هم زاپنی بود و واقعا قورباغه شهید میشد
منم حافظه عجیبی دارم اگه حوصله کردم و دونه دونه نوشته ها رو خوندم سعی میکنم منم باهاتون همکاری کنم.(یه جورایی هرچی تا حالا دیدم یادمه)
1. خوشحالم؛ که، دوباره می بینمتون، دوست عزیز.
2. خوب، پس اسم این یکی کارتون هم پیدا شد. قابل توجه "اسمم" خان.
3. یادم نمی یاد، "محمود" جان. می ذارمش توی "لیست سیاه".
باز هم چه از این سریال، چه بقیه، هرچی یادت اومد، بنویس. شاید کمکمون کنه تو پیدا شدنشون.
4. نکنه منظورت "تمیز باش، عزیز باش"ه؟
یا سری دومش: "گر با ادب و تمیز باشی/ نزد همه کس عزیز باشی".
4 مجدد. گفتم که:
"توتر لاکپشته".
5. خوب، پس اینو هم یادم نیست. شرمنده. شاید "بابک" یا سایر دوستان یادشون بیاد.
6. یه قورباغه هم بود؛ که، می رفت توی گلوی ماره و قورباغه رو قلقلک می داد. صدای قلقلکش؛ که، شبیه به صدای مالیدن انگشت به بادکنک خیس بود، هنوز تو گوشمه.
اینی، که گفتید، اون نیست؟
7. در حافظه ی شما شکی نیست. حتماً این کار رو انجام بدید. هر کدوم رو هم که قبلاً ازش جایی عکس دیدید، از ما دریغ نکنید. متشکرم.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: سیاه، سفید، خاکستری
[]
سلام
منم این قورباغه فداکار رو یادمه! یادمه آخرشم یه بنای یادبود سنگی !! ازش ساختن. گرافیکش همون شبیه کوزت و این سری داستانایی که به اسم عربی (اسم اصلیشونو نمیدونم) حکایات عالمیه تو نت هست
حکایات عالمیه
mahmood666 نوشته است:quote]
6-نه اون کارتونه که قورباغه میترکید از این کارتونای ژاپنی با گرافیک کوزت بود و داستانش هم زاپنی بود و واقعا قورباغه شهید میشد
منم حافظه عجیبی دارم اگه حوصله کردم و دونه دونه نوشته ها رو خوندم سعی میکنم منم باهاتون همکاری کنم.(یه جورایی هرچی تا حالا دیدم یادمه)
سلام
منم این قورباغه فداکار رو یادمه! یادمه آخرشم یه بنای یادبود سنگی !! ازش ساختن. گرافیکش همون شبیه کوزت و این سری داستانایی که به اسم عربی (اسم اصلیشونو نمیدونم) حکایات عالمیه تو نت هست
حکایات عالمیه
sahra_7- تعداد پستها : 164
Join date : 2010-09-22
رد: سیاه، سفید، خاکستری
[quote="Emiliano"][quote="mahmood666"][quote="Emiliano"]
4.نه تمیز باش عزیز باش یادمه .اینا خیلی احمقانه بود .فکر کنم همه سر این کانال میزدن.
5.همونه.صدای قلقلکش خیلی باحال بود .خوشحالم که فهمیدی کدوم رو میگم.
به هر حال من تو خدمت مقدس سربازی سرم خیلی شلوغه .خیلی دوست دارم کمک کنم.
به ترتیب شماره ها:mahmood666 نوشته است:quote]
1. دوست عزیز، خوش اومدی.
2. شما قبلاً همین جا، یا شاید هم فورم دیگه ای، تعدادی از همین سؤالا رو از من نپرسیده بودی؟
عبارت "قورباغه شهید شد" شما خیلی آشنا می زنه و یادمه همون موقع تداعیش واسه م خنده دار بود!
quote]
1. خوشحالم؛ که، دوباره می بینمتون، دوست عزیز.
2. خوب، پس اسم این یکی کارتون هم پیدا شد. قابل توجه "اسمم" خان.
3. یادم نمی یاد، "محمود" جان. می ذارمش توی "لیست سیاه".
باز هم چه از این سریال، چه بقیه، هرچی یادت اومد، بنویس. شاید کمکمون کنه تو پیدا شدنشون.
4. نکنه منظورت "تمیز باش، عزیز باش"ه؟
یا سری دومش: "گر با ادب و تمیز باشی/ نزد همه کس عزیز باشی".
4 مجدد. گفتم که:
"توتر لاکپشته".
5. خوب، پس اینو هم یادم نیست. شرمنده. شاید "بابک" یا سایر دوستان یادشون بیاد.
6. یه قورباغه هم بود؛ که، می رفت توی گلوی ماره و قورباغه رو قلقلک می داد. صدای قلقلکش؛ که، شبیه به صدای مالیدن انگشت به بادکنک خیس بود، هنوز تو گوشمه.
اینی، که گفتید، اون نیست؟
7. در حافظه ی شما شکی نیست. حتماً این کار رو انجام بدید. هر کدوم رو هم که قبلاً ازش جایی عکس دیدید، از ما دریغ نکنید. متشکرم.
4.نه تمیز باش عزیز باش یادمه .اینا خیلی احمقانه بود .فکر کنم همه سر این کانال میزدن.
5.همونه.صدای قلقلکش خیلی باحال بود .خوشحالم که فهمیدی کدوم رو میگم.
به هر حال من تو خدمت مقدس سربازی سرم خیلی شلوغه .خیلی دوست دارم کمک کنم.
mahmood666- تعداد پستها : 47
Join date : 2010-04-17
Age : 42
رد: سیاه، سفید، خاکستری
سلام.اول از همه ببخشید که من خیلی تو هم مینویسم.این سبک نوشتاریمه
سوال شماره 9:یکی از قسمتهای برنامه کارتونی که با نام (بهترین داستانهای دنیا) تو دهه60 پخش میشد وهمیشه تیتراژش ناقص بود .اولشم 3 تا میمون رو داشت نشون میداد که دارن حرف میزنن ولی سانسور میشد.وبعد قصه اصلی شروع میشد.بیشتر داستاناش از افسانه های ازوپ ولافونتن بود.گاهی هم داستانای دیگه از کریستیان اندرسن و گریمودیگران لابلاش بود.قسمتاش خیلی متنوع بود.اما در انتهای همه 3 تا میمون رو نشون میداد که در حال نتیجه گیری اخلاقی بودن.و همیشه در انتها برای میمونها یه اتفاق خنده دار می افتاد.من ائن موقع به کارتونش می گفتم 3( میمونه)
سوال شماره 25:اسمش مارتا نبود وکارتون نامی نداشت چون اولین باری که نشون داد جزو اپیزود های جعبه اسباب بازی بود.مارتا یه شخصیت فرعی بود که در ابتدای قسمت دوم(کارتون دو قسمتی بود)داستانش رو تعریف میکرد.اگه هم کارتون اسمی داشت بایدتوی مایه های نوزی یا باتلاق نوزی یا چنین چیزی باشه.نوزی همیشه میگفت:من میخوام برگردم باتلاق(با صدای تو دماغی خوانده شود).
سوال شماره26:کشور مورد اشاره در این کارتون ویتنام بود و کره شمالی نبود.
سوال شماره 90:با دیدن این سوال خیلی خندیدم.یاد اون قسمتی افتادم که توش خمینی مرده بود و دختره که اسمش مریم بود(این دختره تو یه سریال دیگه هم بازی میکرد که تو اون اسمش شمیم بود و نقش خواهر بزرگش رو ویدا شهشهانی بازی میکرد واونم تو مایه های همین سریال بود.و سوال منم این سریاله) تو خواب دیده بود که امام اومده و همش میگفت امام اومده ولی فقط یه صندلی رو نشون میداد.اونوقت بابام یه چیز خیلی مستهجن خنده داری گفت که من تا حالا چنین حرفی ازش نشنیده بودم و2تا شاخ رو سرم سبز شد ولی متاسفانه از گفتنش معذورم.
سوال شماره 102:برنامه ای از ایرج طهماسب که ماله سال 1366 بود ومن خیلی دوستش داشتم من تمام آهنگای این برنامه رو، رو کاست داشتم.فقط امیدوارم از خونه تکونی جون سالم به در برده باشه.
سوال124(خبرنامه):یه نکته اضافی .نقش مادر پسر پولداره که باباش عنایت بخشی بود رو گیتی ساعتچی(بازیگر س--ی قبل انقلاب)بازی میکرد.یه فیلم اولین کار اون تو بعد از انقلاب بود.
و حالا سوالات من .
1-فیلمی که در سال 68 یا 69 پخش شد و متشکل از 2بخش بود.نیمه اول به صورت فیلم وماجرای 2 دزد با یه پسر دودکش پاک کن بود که به بهانه پاک کردن دودکش دزدی میکردن.فیلم به احتمال زیاد انگلیسی و مربوط به عصر ویکتوریا بود.تو نیمه دوم پسر به داخل دریاچه میپره وفیلم تبدیل به کارتون میشه.نمیدونم چرا هر چی فکر میکنم،چیز دیگه ای یادم نمی آد.
2-جنگی با عنوان رنگین کمان مربوط به سال 64 و65 که 2 سری داشت ومجریش تو سری دوم علی رضا توپچیان بود(مال سری اول یه مرد لاغر عینکی بودکه قیافش به قول بابام ساواکی بود).بخش های زیادی داشت که تو یکی از بخشاش یه عروسک دستی بود که دهنش با زیپ بسته میشد وهر وقت میخواستن ساکتش کنن دهنشو میبستن).اهنگ اولش این طوری بود(رنگین کمان 7رنگه رنگین کمان قشنگه قشنگه
بنفش نیلی آبی سبز زرد ونارنجی قرمز)و یه آهنگی هم داشت که کلاغه اون رو میخوند با این شعر(جنگل پر از درخته کلاغه رو بند رخته جنگل سبز پر گل آواز میونه بلبل).فکر کنم توضیحات دیگه کافی باشه.
3-جنگی برای فردا.-جنگی مربوط به سال 64 و65 که تو اون خیلی از بازیگرا بودن و دوشنبه ها پخش میشد نحوه ساخت وبخش هاش شبیه به جنگ هزار برگ و هزار رنگ تو سال 68 -69 بود که فکر کنم همه میشناسنش)
4-برنامه عروسکی مربوط به اوائل دهه 70 که اسم برنامه بود بیبل وتیتل ومال صدا وسیمای مرکز همدان یا فارس بود.من خیلی به این برنامه میخندیدم چون اسم بچه ها معنی خیلی بدی به گویش مازندرانی داره.شعرش هم این طوری بود(پسرا پسر عمو پدراشون دو قلو)
5-سریا ل چند قسمتی مربوط به سال 68 که توش چند تا بچه محله بودن وسریالش سری دوم یه سریال دیگه بود.تو یه قسمتش بچه ها تصمیم میگیرن که یه پروژکتور بسازن. ودر انتها برادر یکی از بچه ها یه فیلم پروژکتور از کارتون سوپرمن میاره و فیلم رو تو مدرسه نمایش میدن)نکته جالب کارتون سوپر منی بود که توش نشون میداد.
پیوست:
اسم کارتون قدقدی و قدقدا به زبان اصلی چیه .فکر کنم اینکارتون جزو لیست سفید باشه.خیلی دلم میخواد ببینمش.
سوال شماره 9:یکی از قسمتهای برنامه کارتونی که با نام (بهترین داستانهای دنیا) تو دهه60 پخش میشد وهمیشه تیتراژش ناقص بود .اولشم 3 تا میمون رو داشت نشون میداد که دارن حرف میزنن ولی سانسور میشد.وبعد قصه اصلی شروع میشد.بیشتر داستاناش از افسانه های ازوپ ولافونتن بود.گاهی هم داستانای دیگه از کریستیان اندرسن و گریمودیگران لابلاش بود.قسمتاش خیلی متنوع بود.اما در انتهای همه 3 تا میمون رو نشون میداد که در حال نتیجه گیری اخلاقی بودن.و همیشه در انتها برای میمونها یه اتفاق خنده دار می افتاد.من ائن موقع به کارتونش می گفتم 3( میمونه)
سوال شماره 25:اسمش مارتا نبود وکارتون نامی نداشت چون اولین باری که نشون داد جزو اپیزود های جعبه اسباب بازی بود.مارتا یه شخصیت فرعی بود که در ابتدای قسمت دوم(کارتون دو قسمتی بود)داستانش رو تعریف میکرد.اگه هم کارتون اسمی داشت بایدتوی مایه های نوزی یا باتلاق نوزی یا چنین چیزی باشه.نوزی همیشه میگفت:من میخوام برگردم باتلاق(با صدای تو دماغی خوانده شود).
سوال شماره26:کشور مورد اشاره در این کارتون ویتنام بود و کره شمالی نبود.
سوال شماره 90:با دیدن این سوال خیلی خندیدم.یاد اون قسمتی افتادم که توش خمینی مرده بود و دختره که اسمش مریم بود(این دختره تو یه سریال دیگه هم بازی میکرد که تو اون اسمش شمیم بود و نقش خواهر بزرگش رو ویدا شهشهانی بازی میکرد واونم تو مایه های همین سریال بود.و سوال منم این سریاله) تو خواب دیده بود که امام اومده و همش میگفت امام اومده ولی فقط یه صندلی رو نشون میداد.اونوقت بابام یه چیز خیلی مستهجن خنده داری گفت که من تا حالا چنین حرفی ازش نشنیده بودم و2تا شاخ رو سرم سبز شد ولی متاسفانه از گفتنش معذورم.
سوال شماره 102:برنامه ای از ایرج طهماسب که ماله سال 1366 بود ومن خیلی دوستش داشتم من تمام آهنگای این برنامه رو، رو کاست داشتم.فقط امیدوارم از خونه تکونی جون سالم به در برده باشه.
سوال124(خبرنامه):یه نکته اضافی .نقش مادر پسر پولداره که باباش عنایت بخشی بود رو گیتی ساعتچی(بازیگر س--ی قبل انقلاب)بازی میکرد.یه فیلم اولین کار اون تو بعد از انقلاب بود.
و حالا سوالات من .
1-فیلمی که در سال 68 یا 69 پخش شد و متشکل از 2بخش بود.نیمه اول به صورت فیلم وماجرای 2 دزد با یه پسر دودکش پاک کن بود که به بهانه پاک کردن دودکش دزدی میکردن.فیلم به احتمال زیاد انگلیسی و مربوط به عصر ویکتوریا بود.تو نیمه دوم پسر به داخل دریاچه میپره وفیلم تبدیل به کارتون میشه.نمیدونم چرا هر چی فکر میکنم،چیز دیگه ای یادم نمی آد.
2-جنگی با عنوان رنگین کمان مربوط به سال 64 و65 که 2 سری داشت ومجریش تو سری دوم علی رضا توپچیان بود(مال سری اول یه مرد لاغر عینکی بودکه قیافش به قول بابام ساواکی بود).بخش های زیادی داشت که تو یکی از بخشاش یه عروسک دستی بود که دهنش با زیپ بسته میشد وهر وقت میخواستن ساکتش کنن دهنشو میبستن).اهنگ اولش این طوری بود(رنگین کمان 7رنگه رنگین کمان قشنگه قشنگه
بنفش نیلی آبی سبز زرد ونارنجی قرمز)و یه آهنگی هم داشت که کلاغه اون رو میخوند با این شعر(جنگل پر از درخته کلاغه رو بند رخته جنگل سبز پر گل آواز میونه بلبل).فکر کنم توضیحات دیگه کافی باشه.
3-جنگی برای فردا.-جنگی مربوط به سال 64 و65 که تو اون خیلی از بازیگرا بودن و دوشنبه ها پخش میشد نحوه ساخت وبخش هاش شبیه به جنگ هزار برگ و هزار رنگ تو سال 68 -69 بود که فکر کنم همه میشناسنش)
4-برنامه عروسکی مربوط به اوائل دهه 70 که اسم برنامه بود بیبل وتیتل ومال صدا وسیمای مرکز همدان یا فارس بود.من خیلی به این برنامه میخندیدم چون اسم بچه ها معنی خیلی بدی به گویش مازندرانی داره.شعرش هم این طوری بود(پسرا پسر عمو پدراشون دو قلو)
5-سریا ل چند قسمتی مربوط به سال 68 که توش چند تا بچه محله بودن وسریالش سری دوم یه سریال دیگه بود.تو یه قسمتش بچه ها تصمیم میگیرن که یه پروژکتور بسازن. ودر انتها برادر یکی از بچه ها یه فیلم پروژکتور از کارتون سوپرمن میاره و فیلم رو تو مدرسه نمایش میدن)نکته جالب کارتون سوپر منی بود که توش نشون میداد.
پیوست:
اسم کارتون قدقدی و قدقدا به زبان اصلی چیه .فکر کنم اینکارتون جزو لیست سفید باشه.خیلی دلم میخواد ببینمش.
mahmood666- تعداد پستها : 47
Join date : 2010-04-17
Age : 42
رد: سیاه، سفید، خاکستری
نمیدونم جای درستی دارم پست میذارم یا نه ؟
محمود جان در مورد سوال 25 : اسم موش بزرگ مارتا نبود بلکه " ریتا " بود .
سوال شماره 2 خودتون هم یادمه اسم عروسکه "تندک " بود . اسم برنامه اش هم تندک و اردک (؟) ( یا تندک و غازک ) بود .
یه شعر هم توش میخوندن که یه کلاه رو نشون میداد و اونا میخوندن :
این یه کلاه تازه اس
مال کدوم مغازه اس ؟
قرمز و سبز و آبیه
به به عجب کلاهیه !
محمود جان در مورد سوال 25 : اسم موش بزرگ مارتا نبود بلکه " ریتا " بود .
سوال شماره 2 خودتون هم یادمه اسم عروسکه "تندک " بود . اسم برنامه اش هم تندک و اردک (؟) ( یا تندک و غازک ) بود .
یه شعر هم توش میخوندن که یه کلاه رو نشون میداد و اونا میخوندن :
این یه کلاه تازه اس
مال کدوم مغازه اس ؟
قرمز و سبز و آبیه
به به عجب کلاهیه !
ariangirl- تعداد پستها : 201
Join date : 2010-04-22
رد: سیاه، سفید، خاکستری
mahmood666 نوشته است:سلام.اول از همه ببخشید که من خیلی تو هم مینویسم.این سبک نوشتاریمه
سوال شماره 9:یکی از قسمتهای برنامه کارتونی که با نام (بهترین داستانهای دنیا) تو دهه60 پخش میشد وهمیشه تیتراژش ناقص بود .اولشم 3 تا میمون رو داشت نشون میداد که دارن حرف میزنن ولی سانسور میشد.وبعد قصه اصلی شروع میشد.بیشتر داستاناش از افسانه های ازوپ ولافونتن بود.گاهی هم داستانای دیگه از کریستیان اندرسن و گریمودیگران لابلاش بود.قسمتاش خیلی متنوع بود.اما در انتهای همه 3 تا میمون رو نشون میداد که در حال نتیجه گیری اخلاقی بودن.و همیشه در انتها برای میمونها یه اتفاق خنده دار می افتاد.من ائن موقع به کارتونش می گفتم 3( میمونه)
سوال شماره 25:اسمش مارتا نبود وکارتون نامی نداشت چون اولین باری که نشون داد جزو اپیزود های جعبه اسباب بازی بود.مارتا یه شخصیت فرعی بود که در ابتدای قسمت دوم(کارتون دو قسمتی بود)داستانش رو تعریف میکرد.اگه هم کارتون اسمی داشت بایدتوی مایه های نوزی یا باتلاق نوزی یا چنین چیزی باشه.نوزی همیشه میگفت:من میخوام برگردم باتلاق(با صدای تو دماغی خوانده شود).
سوال شماره26:کشور مورد اشاره در این کارتون ویتنام بود و کره شمالی نبود.
سوال شماره 90:با دیدن این سوال خیلی خندیدم.یاد اون قسمتی افتادم که توش خمینی مرده بود و دختره که اسمش مریم بود(این دختره تو یه سریال دیگه هم بازی میکرد که تو اون اسمش شمیم بود و نقش خواهر بزرگش رو ویدا شهشهانی بازی میکرد واونم تو مایه های همین سریال بود.و سوال منم این سریاله) تو خواب دیده بود که امام اومده و همش میگفت امام اومده ولی فقط یه صندلی رو نشون میداد.اونوقت بابام یه چیز خیلی مستهجن خنده داری گفت که من تا حالا چنین حرفی ازش نشنیده بودم و2تا شاخ رو سرم سبز شد ولی متاسفانه از گفتنش معذورم.
سوال شماره 102:برنامه ای از ایرج طهماسب که ماله سال 1366 بود ومن خیلی دوستش داشتم من تمام آهنگای این برنامه رو، رو کاست داشتم.فقط امیدوارم از خونه تکونی جون سالم به در برده باشه.
سوال124(خبرنامه):یه نکته اضافی .نقش مادر پسر پولداره که باباش عنایت بخشی بود رو گیتی ساعتچی(بازیگر س--ی قبل انقلاب)بازی میکرد.یه فیلم اولین کار اون تو بعد از انقلاب بود.
و حالا سوالات من .
1-فیلمی که در سال 68 یا 69 پخش شد و متشکل از 2بخش بود.نیمه اول به صورت فیلم وماجرای 2 دزد با یه پسر دودکش پاک کن بود که به بهانه پاک کردن دودکش دزدی میکردن.فیلم به احتمال زیاد انگلیسی و مربوط به عصر ویکتوریا بود.تو نیمه دوم پسر به داخل دریاچه میپره وفیلم تبدیل به کارتون میشه.نمیدونم چرا هر چی فکر میکنم،چیز دیگه ای یادم نمی آد.
2-جنگی با عنوان رنگین کمان مربوط به سال 64 و65 که 2 سری داشت ومجریش تو سری دوم علی رضا توپچیان بود(مال سری اول یه مرد لاغر عینکی بودکه قیافش به قول بابام ساواکی بود).بخش های زیادی داشت که تو یکی از بخشاش یه عروسک دستی بود که دهنش با زیپ بسته میشد وهر وقت میخواستن ساکتش کنن دهنشو میبستن).اهنگ اولش این طوری بود(رنگین کمان 7رنگه رنگین کمان قشنگه قشنگه
بنفش نیلی آبی سبز زرد ونارنجی قرمز)و یه آهنگی هم داشت که کلاغه اون رو میخوند با این شعر(جنگل پر از درخته کلاغه رو بند رخته جنگل سبز پر گل آواز میونه بلبل).فکر کنم توضیحات دیگه کافی باشه.
3-جنگی برای فردا.-جنگی مربوط به سال 64 و65 که تو اون خیلی از بازیگرا بودن و دوشنبه ها پخش میشد نحوه ساخت وبخش هاش شبیه به جنگ هزار برگ و هزار رنگ تو سال 68 -69 بود که فکر کنم همه میشناسنش)
4-برنامه عروسکی مربوط به اوائل دهه 70 که اسم برنامه بود بیبل وتیتل ومال صدا وسیمای مرکز همدان یا فارس بود.من خیلی به این برنامه میخندیدم چون اسم بچه ها معنی خیلی بدی به گویش مازندرانی داره.شعرش هم این طوری بود(پسرا پسر عمو پدراشون دو قلو)
5-سریا ل چند قسمتی مربوط به سال 68 که توش چند تا بچه محله بودن وسریالش سری دوم یه سریال دیگه بود.تو یه قسمتش بچه ها تصمیم میگیرن که یه پروژکتور بسازن. ودر انتها برادر یکی از بچه ها یه فیلم پروژکتور از کارتون سوپرمن میاره و فیلم رو تو مدرسه نمایش میدن)نکته جالب کارتون سوپر منی بود که توش نشون میداد.
پیوست:
اسم کارتون قدقدی و قدقدا به زبان اصلی چیه .فکر کنم اینکارتون جزو لیست سفید باشه.خیلی دلم میخواد ببینمش.
1. سلام "محمود" جان.
2. اولاً که خیلی هم خوب نوشتی و اصلاً هم درهم نیست؛ ثانیاً، من هم از تو متشکرم؛ بخاطر، توجهت.
3. در مورد سؤال 9:
اولاً اسم اون سه میمون؛ که، همیشه آخر قصه، نتیجه گیری اخلاقی می کردن و یکی شون "بووووم" می خورد زمین، "قصه ی کوچولوها" بود (نه "بهترین ...."). این هم عکسش:
دوم این که نه. من مطمئنم این کارتون یه تک قسمتی جداگونه بود؛ حالا شاید هم، توی "قصه ی کوچولوها" هم بوده (چون به قول خودت، خیلی معروفه و n تا ورژن داره)؛ اما، اینی که من می گم نقاشی هاش خیلی شفاف و سبک کاراش عالی بود. یال قهوه ای خوشرنگ شیره، همیشه جلوی چشامه.
4. در مورد "نوزی" و اون کارتون ویتنامی هم ممنون. در سؤال ها اِعمال و سؤالا اساسی آپدیت شد.
5. آفرین!
راستش، من قبلاً این سریال رو توی "لیست سیاه" گذاشته بودم؛ اما، به دلایلی حذفش کردم؛ چون، خیلی مهم ندیدمش.
اسمش بود: "شمیم و شیما". اسم "ویدا شهشهانی" "شیما" بودش؛ که، با "شمیم" خوش آهنگ شه. امروز مجدد این سؤال رو زنده کردم و در توضیحش نوشتم:
92. شمیم و شیما: سریالی شبیه به سریال بالا، با بازی همون دختر بازیگر نقش "مریم"؛ که البته، اینجا اسمش "شمیم" بود. ابروهای پُر و صورت گردی هم داشت. شمیم خواهری داشت بزگتر از خودش به نام "شیما"؛ که، "ویدا شهشهانی" نقشش رو بازی می کرد. این دو خواهر دائم سارافون های بلند، گشاد و گُلداری می پوشیدن. (سؤال من و "محمود".)
6. در کارگردانی "ایرج طهماسب" مطمئنی؟
خود "اکبر رحمتی" احیاناً کارگردان نبود؟
اما، در مورد آهنگاش؛ اگه، پیداشون کردی، "ستاره آی ستاره/ پولک ابر پاره" رو حتماً حتماً برای ما بذار، "محمد" جان. سایر آهنگ ها رو داریم و با کمی سرچ می شه پیداشون کنی؛ اگه هم، پیدا نشدن، یه ندا بده، بذارمشون.
اما "ستاره آی ستاره" رو خیلی ها؛ از جمله، بنده دنبالشیم.
7. در مورد "خبرنامه" هم دقیقاًَ درسته: "گیتی ساعتچی" بود؛ اما، یه سؤال هم من داشتم: مطمئنی "گیتی ساعتچی" رو با کس دیگه ای اشتباه نگرفتی؟ مثلاً، با "منیژه حکمت"؟
آخه تا جایی که یادمه (من یه زمانی فیلمفارسی خیلی می دیدم؛ برخلاف الآن که، بدم می یاد.) "گیتی ساعتچی" قبل انقلاب فیلمی نداره. می شه ازش فیلمی بگی؟
8. اما در مورد سؤالات شما:
9. من هم یه کارتون شبیه اینی؛ که، شما تشریح کردی، یادم اومد. کاش دوستان دیگه؛ مثل، "اسمم"، "بابک"، "محمد" و سایر عزیزان هم کمک کنن، اینو کشف کنیم یا سرنخ های بیشتری ازش بگن.
10. "رنگین کمان" سفیده؛ یعنی، قبلاً کشف شده:
این هم عکس از مجری ها و عروسک های "تندک"، "اردک" و "خرسک":
"محمود"، بد نیست بدونی این کار، کپی ای از روی کاری اروپاییه؛ که، با سرچ عبارت Rainbow در یکی از موتورهای جستجو می تونی بهش برسی.
11. "جُنگی برای فردا" سال های ساله؛ که، تو "لیست سیاه" جا خوش کرده؛ و اتفاقاً، از اون هایی؛ که، من آرزومه ببینمش. یعنی می شه؟
سؤال 98 "لیست سیاه" این برنامه ست. ضمناً تا جایی که ما شیش، هفت نفر یادمونه، جمعه ها می دادنش، "محمود" جان، ساعت 14 و بعد از خبر.
99. "جُنگی برای فردا"/ "جُنگِ برای فردا": جُنگی که "اکبر عبدی" کاراکتر اصلیش بود. یه بار، بادکنک می خرید و بادکنکا هی می ترکیدن و این گریه می کرد و به دوربین نگاه می کرد و می گفت: "اِه!" البته خیلی ضابلو خودش بهشون سوزن می زد. آقای چاق و عینکی ای هم بود که مجری بود و پیام اخلاقی می داد. "اکبر عبدی" هم گند می زد به کارا و حرفای مجری. اسم این مجری "نورالدین استوار" بود. یه بار "نورالدین استوار" داشت با مداد جدول حل می کرد که "اکبر عبدی" بهش گفت با خودکار حل کنه و اون هم گوش کرد و بعد "عبدی" چند تا جواب اشتباه بهش گفت که حرص طرف دراومد. دکور برنامه هم فضایی ساده و کاملاً سفید بود که گاهی صندلی یا میزی هم درش قرار می دادن. یه بار هم "اکبر عبدی" می رفت کوه و کلی خوراکی با خودش می بُرد بالای کوه و می خورد و آشغالاشو می ریخت اونجا. یه تیکه ی باحال هم داشت که می گفت: "چه کردیم با طبیعت!" زنده یاد "فرهاد خان محمدی" هم پای ثابت گروه کوه نوردا بود و اینا همیشه کوله ی بزرگ کوهنوردی رو حمل می کردن. یه بخشش هم عروسک های تنپوش بودن و شعرش این جوری شروع می شد: "سگی داشتیم ما اسمش بود توپاز/ بازی می کرد با گربه ها/ توپاز نگهبان خونه بود/ توی سگ ها اون یه دونه بود/ توپاز چه باوفا بود/ محبوب بچه ها بود/ امان از اون استخون وای وای وای/ که از سگ مهربون وای وای وای/ یه گرگ درنده ساخت/ به جون مردم انداخت." این بخشش داستان سگی به اسم "توپاز" بود؛ که، به خاطر یه تیکه استخون، که به جونش بسته بود، وظایف سگی خودشو انجام نمی داد. سایر عوامل: کارگردان هنری: "مجید مظفری"، کارگردان تلوزیونی: "داوود جم"، تهیه کننده: "مهناز میرجهانگیری"، نویسنده: "شکور لطفی"، تصویربرداران: "مهدی ربانی نژاد"، "علی شوقیان"، "جواد صفا"، "محمد خیاطان"، نورپرداز: "سعید کاظمیان"، مجری: "نورالدین استوار"، بازیگران: "هادی اسلامی"، "اکبر عبدی"، "مظفر مقدم"، "آتش تقی پور"، "عزیز هنرآموز"، "هرمز سیرتی"، "رضا رویگری"، "صدرالدین حجازی"، "آزیتا لاچینی"، "پروانه حمیدی"، "پرندیس پیکرستانی"، "هومن زرین دست"، "تامارا رشدی نوید"، "روزبه نقشینه"، "رضا شهبازی"، "فرامرز اخلاقی"، "شهرزاد نوروزی"، "محمود ابراهیم زاده"، "پیمان کمالی"، زنده یاد "فرهاد خان محمدی" و "سحرخیز". شامل 14 قسمت تشکیل شده از بخش های نمایشی، مسابقه و گزارش؛ که، در هر برنامه یک قطعه ی نمایشی از شهرستان ها، یک برنامه ی عروسکی، دو نمایش از متون قدیمی، گزارشی از کارهای هنری نوجوانان و چندین میان پرده ی کوتاه گنجانده شده بود. شعر تیتراژش هم شعری سنگین از "دیوان شمس" "مولوی" بود: "به باغ آییم فردا جمله یاران/ همه یاران همدل همچو باران/ صلا گفتیم فردا روز باغ است/ صلای عاشقان و حق گزاران." عصرهای جمعه های سال 64. (سؤال من، "بهرام"، "علیرضا"، "رامین"، "عرفان"، "بابک"، "59" و "محمود".)
12. "بیبل و تیتل" رو من یادم نمی یاد. می شه بیشتر ازشون بنویسی؟ ضمناً معنی شون مگه چی می شه به مازنی؟
13. سؤال اون سریال از بچه هایی؛ که، پروژکتور می ساختن و "سوپرمن" می دیدن، احیاناً این نیست:
119. "خانه، محله، مدرسه": پسری به نام "سینا" با خواهر، بابا و مامانش. پسره 12، 13 ساله و شبیه "محمدرضا فروتن"، ولی سبزه. خواهره هم لاغر، سبزه، قدبلند و شبیه "شیوا بلوریان" بود و دائم سارافون گل گلی می پوشید. یه قسمتشون شهرداری، اسم کوچه شونو عوض می کرد. سری اول: کارگردان: "اسماعیل براری". بازیگران: "خسرو شجاع زاده"، "مینا صارمی"، "آرمین حشمتی"، "شادی ریاحی"، "خلیل کاشانی"، "محمد اسکندری"، هوشنگ معصفری"، "رحمان مقدم"، زنده یاد "ملیحه نظری"، "نادر رشید بیگی" و "محمد باقر سیدی". سری دوم: کارگردان: "علی عبدالعلی زاده". بازیگران: "اسماعیل محرابی"، "ماندانا نیرومند"، "حسین سحرخیز"، "آرمین حشمتی"، "غزاله وحیدپور"، "نادر صحیحی"، "حسین جلیلی" و "یاشار دلپسند". بعدازظهرهای جمعه ی اواسط دهه ی 70. (سؤال من و "عرفان".)
14. اگه چه هست، چه نیست، لطفاً اعلام کن.
15. و در نهایت، اسم اصلی "قوقولی و قدقدا" اینه:
Kukori Es Kotkota
"برو، حالشو ببر".
اما، باز برای این که بهت بیشتر حال بده، این هم عکسش:
16. "محمود" جان، لطفاً باز هم سؤالا رو بخون. این که لیست رو "سیاه تر" کردی، اصلاً هم جای ناراحتی نداره و خیلی هم خوبه. این خاصیت لیسته؛ اما، لطف کن کمی هم به "سفید" شدن سؤالا کمکمون کن.
ضمناً امیدوارم زودتر خدمتت تموم شه و بیشتر از پیش تو جمع خودمون ببینیمت.
فعلاً.
ariangirl نوشته است:نمیدونم جای درستی دارم پست میذارم یا نه ؟
محمود جان در مورد سوال 25 : اسم موش بزرگ مارتا نبود بلکه " ریتا " بود .
سوال شماره 2 خودتون هم یادمه اسم عروسکه "تندک " بود . اسم برنامه اش هم تندک و اردک (؟) ( یا تندک و غازک ) بود .
یه شعر هم توش میخوندن که یه کلاه رو نشون میداد و اونا میخوندن :
این یه کلاه تازه اس
مال کدوم مغازه اس ؟
قرمز و سبز و آبیه
به به عجب کلاهیه !
17. معلومه که همین جا جای این سؤالاته، "ارین" جان!
و متشکرم از توجهت.
18. در مورد "ریتا" ممنون. تصحیح شد.
حالا که بحث این دو موش ("نوزی" و "ریتا") شد، بذار خاطره ای رو بگم، "ارین گرل" جان:
اولین باری که با شما آشنا شدم، توضیح همین سؤال بود. اتفاقاً شما بودید که جای دیگه ای (اگه اشتباه نکنم "انیمی پرادایس" یا "پرژن فورم") در مورد همین کارتون نوشته بودید و من چون دیدم قبلاً هم "بهرام" ازش سؤال کرده، نوشتم: "با اجازه تون سؤال شما رو برمی دارم." یادتونه؟
و فکر می کنم از همونجا بود که شما به "کودکی" و جمع ما اومدید و افتخار دادید.
19. اون هم همون "اردک" درسته.
20. و اما، سورپریز شما و دوستان:
رنگین کمان و دقیقاً شعر "کلاه":
http://s1.picofile.com/file/6791026156/Rangin_Kaman.rar.html
21. اینو با همین کیفیت چند سال پیش "بهرام" عزیز از روی نوارهای قدیمیش آپلود کرد. کیفیت ناجوره؛ اما، باز هم خوبه و خاطره انگیزناک.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: سیاه، سفید، خاکستری
امیلیانو جان در همه موارذ حق با شماست. کاملا حق داری ولی اون طور که من یادم میاد جنگی برای فردا دو شنبه بود چون به اذان مغرب برخورد میکرد. شاید من تکراری از این برنامه یادمه چون سال 64 من 3سالم بود.ولی هزار رنگ و هزار برگ جمعه ها بود.
گیتی ساعتچی فیلم زیاد داره من چند دقیقه یکیشون رو یادمه که خالم رو بتامکس تو همون زمان پخش خبرنامه داشت وته فیلم دزیره بود(متاسفانه اسمشونمیدونم).ذر نقش رییس خانم یه جایی بود و برو بیایی داشت. تو یه جاییش در حال رقص لباسش میریخت پایین.منم فیلم فارسی زیاد دیدم ولی از گیتی ساعتچی دیگه ندیدم ولی بابام فیلماش رو دیده.اینکه من وشما ندیدیم شاید به این دلیل باشه که بعضی فیلما دیگه دوباره منتشر نشدن مثل یه خروار فیلمای خیلی افتضاحی که نوش آفرین داشت و بابام حداقل 4 ،5 تاییش رو دیده وخود نوش آفرین هم اخیرا در موردشون تو بی بی سی صحبت کرده ولی من هنوز یه دونشون(منظرم فیلمای س--ی هستش)رو هم ندیدم.
اون برنامه هم کوچه محله مدرسه نبود .اینی که میگم مال سال 67 68 باید باشه.سری اولش فکر کنم(مطمئن نیستم) تو لیست شما باشه .همونی که یه تعداد پسر نوجون تو یه دکور آجری با هم نمایش اجرا میکردن و شبکه 2 پخش میکرد.چون یه تعدادی از بازیگرا با اون سریال یکی بودن.
مطمئنم که آهنگ ستاره ای ستاره رو داشتم تو همون نواری بود که آهنگای برنامه رنگین کمان توش بود وتوش چند تا آهنگ برنامه عروسکی گنجشکک اشی مشی (من دیوونه این برنامه بودم)هم بود.ولی خیلی بعیده پیدا بشه.مادرم یدتولایی تو ریختن خرت و پرت داره.نمونش هم ریختن یه باکس 50 تایی صفحه گرامافونه.
پیوست:من واقعا چاکرتم امیلیانو جان.تا حالا کسی رو ندیده بودم که مثل من مغزش اینقدر انباشه از چنین چیزایی باشه.کاش من وتو تو یه محله ،همسایه ای ،فامیلی بودم. خیلی بهمون خوش میگذشت.واقعا عجیبه که نوشتارتم منو به اشتباه می ندازه که نکنه نوشته های تو روهم خودم نوشتم.اگه همسایه خواستی منو صدا کن
گیتی ساعتچی فیلم زیاد داره من چند دقیقه یکیشون رو یادمه که خالم رو بتامکس تو همون زمان پخش خبرنامه داشت وته فیلم دزیره بود(متاسفانه اسمشونمیدونم).ذر نقش رییس خانم یه جایی بود و برو بیایی داشت. تو یه جاییش در حال رقص لباسش میریخت پایین.منم فیلم فارسی زیاد دیدم ولی از گیتی ساعتچی دیگه ندیدم ولی بابام فیلماش رو دیده.اینکه من وشما ندیدیم شاید به این دلیل باشه که بعضی فیلما دیگه دوباره منتشر نشدن مثل یه خروار فیلمای خیلی افتضاحی که نوش آفرین داشت و بابام حداقل 4 ،5 تاییش رو دیده وخود نوش آفرین هم اخیرا در موردشون تو بی بی سی صحبت کرده ولی من هنوز یه دونشون(منظرم فیلمای س--ی هستش)رو هم ندیدم.
اون برنامه هم کوچه محله مدرسه نبود .اینی که میگم مال سال 67 68 باید باشه.سری اولش فکر کنم(مطمئن نیستم) تو لیست شما باشه .همونی که یه تعداد پسر نوجون تو یه دکور آجری با هم نمایش اجرا میکردن و شبکه 2 پخش میکرد.چون یه تعدادی از بازیگرا با اون سریال یکی بودن.
مطمئنم که آهنگ ستاره ای ستاره رو داشتم تو همون نواری بود که آهنگای برنامه رنگین کمان توش بود وتوش چند تا آهنگ برنامه عروسکی گنجشکک اشی مشی (من دیوونه این برنامه بودم)هم بود.ولی خیلی بعیده پیدا بشه.مادرم یدتولایی تو ریختن خرت و پرت داره.نمونش هم ریختن یه باکس 50 تایی صفحه گرامافونه.
پیوست:من واقعا چاکرتم امیلیانو جان.تا حالا کسی رو ندیده بودم که مثل من مغزش اینقدر انباشه از چنین چیزایی باشه.کاش من وتو تو یه محله ،همسایه ای ،فامیلی بودم. خیلی بهمون خوش میگذشت.واقعا عجیبه که نوشتارتم منو به اشتباه می ندازه که نکنه نوشته های تو روهم خودم نوشتم.اگه همسایه خواستی منو صدا کن
mahmood666- تعداد پستها : 47
Join date : 2010-04-17
Age : 42
رد: سیاه، سفید، خاکستری
امیل جان در تایید صحبتهای محمودخان باید بگم(البته این کاره نیستم.اما برای از بین بردن شک لازمه) گیتی جون(از نوع ساعتچی) برای خودش واویلایی بوده.با یک سرچ ساده توی گوگل یک کلیپ ازش میاد توی یوتوب که توضیح اضافی نمیدم.اما چون اینجا مطرح شد یک چندتا عکسی میذارم تا چند درصد نشون بده
رد: سیاه، سفید، خاکستری
ایول smam .اون فیلمه تو یو تیوب ماله سریاله ایتالیا ایتالیا ساخته خانم پوران درخشنده است.تو اون صحنه مهندس بیلی یا همون آقای قاطبه ختنه کرده و واسش ختنه سرون گرفتن.من این قسمتو دیده بودم ولی نمیدونستم این زنه گیتی ساعتچی بود.ولی این در برابر اونی که من ازش یادمه یه چیزه معمولیه...!
با یه مقدار سرچ بیشتر میتونین یه کلیپ تصویری ازش پدا کنین که داره تو برنامه رنگارنگ آواز میخونه.پس خانم خواننده هم بودن ما خبر نداشتیم.
با یه مقدار سرچ بیشتر میتونین یه کلیپ تصویری ازش پدا کنین که داره تو برنامه رنگارنگ آواز میخونه.پس خانم خواننده هم بودن ما خبر نداشتیم.
mahmood666- تعداد پستها : 47
Join date : 2010-04-17
Age : 42
رد: سیاه، سفید، خاکستری
mahmood666 نوشته است:امیلیانو جان در همه موارذ حق با شماست. کاملا حق داری ولی اون طور که من یادم میاد جنگی برای فردا دو شنبه بود چون به اذان مغرب برخورد میکرد. شاید من تکراری از این برنامه یادمه چون سال 64 من 3سالم بود.ولی هزار رنگ و هزار برگ جمعه ها بود.
گیتی ساعتچی فیلم زیاد داره من چند دقیقه یکیشون رو یادمه که خالم رو بتامکس تو همون زمان پخش خبرنامه داشت وته فیلم دزیره بود(متاسفانه اسمشونمیدونم).ذر نقش رییس خانم یه جایی بود و برو بیایی داشت. تو یه جاییش در حال رقص لباسش میریخت پایین.منم فیلم فارسی زیاد دیدم ولی از گیتی ساعتچی دیگه ندیدم ولی بابام فیلماش رو دیده.اینکه من وشما ندیدیم شاید به این دلیل باشه که بعضی فیلما دیگه دوباره منتشر نشدن مثل یه خروار فیلمای خیلی افتضاحی که نوش آفرین داشت و بابام حداقل 4 ،5 تاییش رو دیده وخود نوش آفرین هم اخیرا در موردشون تو بی بی سی صحبت کرده ولی من هنوز یه دونشون(منظرم فیلمای س--ی هستش)رو هم ندیدم.
اون برنامه هم کوچه محله مدرسه نبود .اینی که میگم مال سال 67 68 باید باشه.سری اولش فکر کنم(مطمئن نیستم) تو لیست شما باشه .همونی که یه تعداد پسر نوجون تو یه دکور آجری با هم نمایش اجرا میکردن و شبکه 2 پخش میکرد.چون یه تعدادی از بازیگرا با اون سریال یکی بودن.
مطمئنم که آهنگ ستاره ای ستاره رو داشتم تو همون نواری بود که آهنگای برنامه رنگین کمان توش بود وتوش چند تا آهنگ برنامه عروسکی گنجشکک اشی مشی (من دیوونه این برنامه بودم)هم بود.ولی خیلی بعیده پیدا بشه.مادرم یدتولایی تو ریختن خرت و پرت داره.نمونش هم ریختن یه باکس 50 تایی صفحه گرامافونه.
پیوست:من واقعا چاکرتم امیلیانو جان.تا حالا کسی رو ندیده بودم که مثل من مغزش اینقدر انباشه از چنین چیزایی باشه.کاش من وتو تو یه محله ،همسایه ای ،فامیلی بودم. خیلی بهمون خوش میگذشت.واقعا عجیبه که نوشتارتم منو به اشتباه می ندازه که نکنه نوشته های تو روهم خودم نوشتم.اگه همسایه خواستی منو صدا کن
1. "محمود" جان، حالا که مطمئنی، دوشنبه ها رو هم به سؤال اضافه کردم. همون طوری که گفتم، خیلی دنبال این سریالم.
2. خوش به حال باباتون.
آره، راس می گی. خیلی از فیلم هایی هم؛ که، دهه ی 70 از پاکستان اومدن، کاملاً مثله شده بودن؛ مثلاً، فیلم "قیصر" تابلو رفته بود زیر تیغ.
یا به قول شما خیلی از کارها اصلاً بیرون نیومد.
3. حالا که "اسمم" مستند لینک داد، مطمئن شدم. ممنون از هردوتون. ما تسلیم!
4. اما، در مورد اون بچه هایی؛ که، پروژکتور درست می کردن: من این قسمت یادم نمی یاد؛ اما، با توجه به اینی؛ که، گفتی این خودش سری دوم "تئاتر نوجوان" بوده، پس مطمئناً "قصه های کوچه ی ما" بوده؛ که، سری دوم این بود و فضاها "خارجی" بود:
قصه های کوچه ی ما
3
5. خودشه؟ اگه آره، این هم از این.
6. "گنجشکک اشی مشی" رو سال پیش خیلی دادن (توی "سوغات آرشیو" جمعه ها) و با کمی جستجو می تونی فایل های صوتی و تصویری زیادی ازش گیر بیاری.
اگه نتونستی، بگو واسه ت قسمت هایی شو آپ کنم؛ اما، مهم اون هایی بوده؛ که، دیگه نیستن. همین "لیست سیاه" عکس های من و فایل های صوتی"محمد محمودی".
7. حالا آدم بیاد با کیفیت خوب مثلاً گرامافون ها، نوارها، وی ایچ اس ها و ... رو تبدیل و دیجیتالی کنه و بعد اون ها رو دور بریزه، خیالی نیست؛ اما، این که جوگیر شه و اون ها رو دور بریزه، به هوای این که "دیگه این ها قدیمی شده" یا "من دیگه بزرگ شده م"، خیلی بده!
کاری که من کردم و الآن مثل اون پسرک "15 پسر" خیلی شرمند ه ام!
8. من کوچیک همه هستم. خیلی خوشحالم؛ که، فضای اینجا باعث شده شما هم خودتو جمعی از دوستان بدونی و با ما همکاری کنی. دیدم که توی تاپیک های دیگه هم فعالی و واقعاً خوبه.
موفق باشی، "محمود" عزیز.
9. راستی، من مشهدم. شما کجایی؟ احتمالاً استان مازندارن؟
اینو از اون سریاله حدس زدم؛ که، یادت رفت بگی موضوع چی بوده، کمی بخندیم.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: سیاه، سفید، خاکستری
سلام
http://uploadtak.com/images/wwp3cjlo1al8tzmbxwpy.jpg " alt="" />
نمی دونم کسی اصلا این کارتون رو به خاطر میاره یانه (با اونکه خیلی قبل پیش هم پخش نشده) .کارتونی که با نام زبر و زرنگ(با نام اصلی Mortadelo y Filemón)پحش می شد و نمی دونم تو لیست هست یا نیست.ولی من عاشق کارتونش بودم.متاسفانه فقط یک سری از این کارتون توسالهای 77 -78 از تلویزیون پخش شد.یه کارتون اسپانیایی سورئالیستی تمام عیار.فکر کنم دالی و برتون وبونوئل (هنرمندای بزرگ سورئالیست)با دیدن این کارتون اشک شادی در چشماشون حلقه میزد.این کارتون از سال 1968 تا به حال تولید میشه و علاوه بر 200 وخرده ای قسمت ،یه عالمه کامیک بوک و فیلم سینمایی و فیلم کارتونی هم بر اساسش ساخته شده.من خودم در حال حاضر مشغول دانلود قسمتهای این کارتون هستم.اینم تیزر فیلم کارتونی این سریال.دانلودش کنین تا یادتون بیاد چه جواهریه(البته به نظر بعضی ها خزعبل محضه):
http://www.4shared.com/video/gLzxbK22/Clever__Smart_-_Trailer_AT-Vid.html
http://uploadtak.com/images/wwp3cjlo1al8tzmbxwpy.jpg " alt="" />
نمی دونم کسی اصلا این کارتون رو به خاطر میاره یانه (با اونکه خیلی قبل پیش هم پخش نشده) .کارتونی که با نام زبر و زرنگ(با نام اصلی Mortadelo y Filemón)پحش می شد و نمی دونم تو لیست هست یا نیست.ولی من عاشق کارتونش بودم.متاسفانه فقط یک سری از این کارتون توسالهای 77 -78 از تلویزیون پخش شد.یه کارتون اسپانیایی سورئالیستی تمام عیار.فکر کنم دالی و برتون وبونوئل (هنرمندای بزرگ سورئالیست)با دیدن این کارتون اشک شادی در چشماشون حلقه میزد.این کارتون از سال 1968 تا به حال تولید میشه و علاوه بر 200 وخرده ای قسمت ،یه عالمه کامیک بوک و فیلم سینمایی و فیلم کارتونی هم بر اساسش ساخته شده.من خودم در حال حاضر مشغول دانلود قسمتهای این کارتون هستم.اینم تیزر فیلم کارتونی این سریال.دانلودش کنین تا یادتون بیاد چه جواهریه(البته به نظر بعضی ها خزعبل محضه):
http://www.4shared.com/video/gLzxbK22/Clever__Smart_-_Trailer_AT-Vid.html
mahmood666- تعداد پستها : 47
Join date : 2010-04-17
Age : 42
رد: سیاه، سفید، خاکستری
1. سلام "محمود" جان.
2. ممنون؛ ولی، من به شخصه این "زبر و زرنگ" یادم نمی یاد. چقدر شبیه "داستان های پرماجرا"ست؛ همون، "اسپیرو و فانتازیو". با اون که اشتباه نشده؟
3. "سیاه، سفید، خاکستری" رو به روز می کنم.
2. ممنون؛ ولی، من به شخصه این "زبر و زرنگ" یادم نمی یاد. چقدر شبیه "داستان های پرماجرا"ست؛ همون، "اسپیرو و فانتازیو". با اون که اشتباه نشده؟
3. "سیاه، سفید، خاکستری" رو به روز می کنم.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: سیاه، سفید، خاکستری
"زبر و زرنگ" رو یادمه مدیر دوبلاژش ناصر نظامی بودکه البته یک نسخهء بازسازی ایرونی هم داره که ازش عکسی پیدا نکردم
رد: سیاه، سفید، خاکستری
1-اسمم جان زبر وزرنگ رو با دوبله فارسی داری؟من میخواستم از سروش تهیه کنم ولی اونا این کارتون رو تو لیست فرو ش نداشتن.
2-سه برنامه به خاطرم اومده که میخوام اسمشون رو بدونم.
2.1.کارتونی که ماجرای مرخصی گرفتن شیری از سیرک بود که به جزیره اش (ماداگاسکار؟)پیش مادرش برمیگرده و ماجراهایی در اونجا پدید میاره.در انتها در حالی که مادر بزرگش براش یک پلوور پشمی خط خطی بافته،دوباره به سیرک برمیگرده.شیره خیلی با شخصیت بود .
2.2.کارتونی که فکر کنم مال بلوک شرق بود و در اون موجودی شبیه فیل بود که دونه ای رو روی زمین پیدا میزنه که همش فریاد میزنه(باصدای خیلی ظریف واکو شده):آآآآآب،آآآب.و فیله بهش آب میرسونه وقتی در آخر فیله در معرض خطر قرار میگیره دونه رشد میکنه وتبدیل به نخل میشه واونو نجات میده(یادم نیست چطوری).
یه برنامه عروسکی ایرانی مربوط به سال فکر کنم 65 یا 66 که شعر ابتدایی اون اینجوری بود:بالا بالا بالا تر از ابر هم بالاتر هرچه بالاتر بهتر هرچه بهتر زیباتر.تیتراژش هم طبق معمول همه عروسکی های اون دوره ، یه تعداد حیوون بودن که رو به دوربین هی ورجه ورجه میکردن.من عاشق آهنگ اولش بودم.
2-سه برنامه به خاطرم اومده که میخوام اسمشون رو بدونم.
2.1.کارتونی که ماجرای مرخصی گرفتن شیری از سیرک بود که به جزیره اش (ماداگاسکار؟)پیش مادرش برمیگرده و ماجراهایی در اونجا پدید میاره.در انتها در حالی که مادر بزرگش براش یک پلوور پشمی خط خطی بافته،دوباره به سیرک برمیگرده.شیره خیلی با شخصیت بود .
2.2.کارتونی که فکر کنم مال بلوک شرق بود و در اون موجودی شبیه فیل بود که دونه ای رو روی زمین پیدا میزنه که همش فریاد میزنه(باصدای خیلی ظریف واکو شده):آآآآآب،آآآب.و فیله بهش آب میرسونه وقتی در آخر فیله در معرض خطر قرار میگیره دونه رشد میکنه وتبدیل به نخل میشه واونو نجات میده(یادم نیست چطوری).
یه برنامه عروسکی ایرانی مربوط به سال فکر کنم 65 یا 66 که شعر ابتدایی اون اینجوری بود:بالا بالا بالا تر از ابر هم بالاتر هرچه بالاتر بهتر هرچه بهتر زیباتر.تیتراژش هم طبق معمول همه عروسکی های اون دوره ، یه تعداد حیوون بودن که رو به دوربین هی ورجه ورجه میکردن.من عاشق آهنگ اولش بودم.
mahmood666- تعداد پستها : 47
Join date : 2010-04-17
Age : 42
رد: سیاه، سفید، خاکستری
mahmood666 نوشته است:1-اسمم جان زبر وزرنگ رو با دوبله فارسی داری؟من میخواستم از سروش تهیه کنم ولی اونا این کارتون رو تو لیست فرو ش نداشتن.
2-سه برنامه به خاطرم اومده که میخوام اسمشون رو بدونم.
2.1.کارتونی که ماجرای مرخصی گرفتن شیری از سیرک بود که به جزیره اش (ماداگاسکار؟)پیش مادرش برمیگرده و ماجراهایی در اونجا پدید میاره.در انتها در حالی که مادر بزرگش براش یک پلوور پشمی خط خطی بافته،دوباره به سیرک برمیگرده.شیره خیلی با شخصیت بود .
2.2.کارتونی که فکر کنم مال بلوک شرق بود و در اون موجودی شبیه فیل بود که دونه ای رو روی زمین پیدا میزنه که همش فریاد میزنه(باصدای خیلی ظریف واکو شده):آآآآآب،آآآب.و فیله بهش آب میرسونه وقتی در آخر فیله در معرض خطر قرار میگیره دونه رشد میکنه وتبدیل به نخل میشه واونو نجات میده(یادم نیست چطوری).
یه برنامه عروسکی ایرانی مربوط به سال فکر کنم 65 یا 66 که شعر ابتدایی اون اینجوری بود:بالا بالا بالا تر از ابر هم بالاتر هرچه بالاتر بهتر هرچه بهتر زیباتر.تیتراژش هم طبق معمول همه عروسکی های اون دوره ، یه تعداد حیوون بودن که رو به دوربین هی ورجه ورجه میکردن.من عاشق آهنگ اولش بودم.
1. "محمود" جان، می بینم که شماره گذاری می کنی.
2. به ترتیب:
2.1. بانی فیکس به تعطیلات می رود
نام اریجینال: Bonifacija
2.2. فانتیک
نام اریجینال: Fantik
Фантик
2.3. این شعرو من خوب یادم اومد؛ اما، نمی دونم مربوط به کدوم برنامه ست. "بابک" کجایی؟
3. می دونی که باید با نام های اریجینال سرچ کنی؟
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: سیاه، سفید، خاکستری
mahmood666 نوشته است:1-اسمم جان زبر وزرنگ رو با دوبله فارسی داری؟من میخواستم از سروش تهیه کنم ولی اونا این کارتون رو تو لیست فرو ش نداشتن.
با شرمندگی نه.تنها مدیر دوبلاژش رو که یادمه گفتم ببینم درسته یا نه.
رد: سیاه، سفید، خاکستری
سلام محمود جان و امیر جان من هم زیاد برنامه عروسکیش یادم نمیاد ولی شعرش گمونم این بود.
بپر بپر زاغی جون
خوب می پری زاغی جون
تو آسمون آبی
زیباتری زاغی جون
بالا بالا بالاتر
از ابر هم بالاتر
هر چه بالاتر بهتر
هر چه بهتر زیبا تر
ببین دنیای مارو
این دنیای زیبارو
یه آسمون ستاره
از آسمون میباره....
تا لاله ها در بیاد
گلپر و شبدر بیاد
جنگل چراغون بشه
ستاره بارون بشه
تا جایی که یادم میاد چند تا دوست بودن کنار یه برکه و گمونم بر اساس داستان برکه ی دوستان بود همون داستان سنگ پشت و زاغ و غورباقه،عروسکی بود. در مورد تیتراژ هم گمانم همون زاغی بود که با کروماکی انداخته بودنش وسط نقاشی چند تا ابر
بپر بپر زاغی جون
خوب می پری زاغی جون
تو آسمون آبی
زیباتری زاغی جون
بالا بالا بالاتر
از ابر هم بالاتر
هر چه بالاتر بهتر
هر چه بهتر زیبا تر
ببین دنیای مارو
این دنیای زیبارو
یه آسمون ستاره
از آسمون میباره....
تا لاله ها در بیاد
گلپر و شبدر بیاد
جنگل چراغون بشه
ستاره بارون بشه
تا جایی که یادم میاد چند تا دوست بودن کنار یه برکه و گمونم بر اساس داستان برکه ی دوستان بود همون داستان سنگ پشت و زاغ و غورباقه،عروسکی بود. در مورد تیتراژ هم گمانم همون زاغی بود که با کروماکی انداخته بودنش وسط نقاشی چند تا ابر
babak- تعداد پستها : 318
Join date : 2009-09-11
رد: سیاه، سفید، خاکستری
babak نوشته است:سلام محمود جان و امیر جان من هم زیاد برنامه عروسکیش یادم نمیاد ولی شعرش گمونم این بود.
بپر بپر زاغی جون
خوب می پری زاغی جون
تو آسمون آبی
زیباتری زاغی جون
بالا بالا بالاتر
از ابر هم بالاتر
هر چه بالاتر بهتر
هر چه بهتر زیبا تر
ببین دنیای مارو
این دنیای زیبارو
یه آسمون ستاره
از آسمون میباره....
تا لاله ها در بیاد
گلپر و شبدر بیاد
جنگل چراغون بشه
ستاره بارون بشه
تا جایی که یادم میاد چند تا دوست بودن کنار یه برکه و گمونم بر اساس داستان برکه ی دوستان بود همون داستان سنگ پشت و زاغ و غورباقه،عروسکی بود. در مورد تیتراژ هم گمانم همون زاغی بود که با کروماکی انداخته بودنش وسط نقاشی چند تا ابر
1. سلام.
2. مرسی "بابک"! آقا، شعر تیتراژی هم هست که شما حفظ نباشی؟
آخرشی.
3. با این توضیحات خوبی؛ که گفتی، مطمئنم این بوده:
زاغچه ی کنجکاو
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: سیاه، سفید، خاکستری
يه کارتونی اواخر دهه پنجاه و اوايل دهه شصت نشون ميداد که اگه اشتباه نکنم اسمشو تو تيتراژش ميگفت " داستانهای قشنگ پروفسور هيتزل (يا هيکسل) "موضوعش علمی و تاريخی به زبون ساده بود که از نقاشيها بصورت عکس هم استفاده ميکرد.
هميشه هم اولش بعد از مشخص شدن موضوع آقای پروفسور دستهای که بغل یه مونيتور (اون موقع ميگفتيم تلويزيون ) رو ميکشيد و از طريق تصاوير اون تلويزيون وارد موضوع اصلی ميشد.
هميشه هم اولش بعد از مشخص شدن موضوع آقای پروفسور دستهای که بغل یه مونيتور (اون موقع ميگفتيم تلويزيون ) رو ميکشيد و از طريق تصاوير اون تلويزيون وارد موضوع اصلی ميشد.
Ishpateka- تعداد پستها : 21
Join date : 2011-08-16
Age : 50
آدرس پستي : ishpateka@yahoo.com
رد: سیاه، سفید، خاکستری
Ishpateka نوشته است:يه کارتونی اواخر دهه پنجاه و اوايل دهه شصت نشون ميداد که اگه اشتباه نکنم اسمشو تو تيتراژش ميگفت " داستانهای قشنگ پروفسور هيتزل (يا هيکسل) "موضوعش علمی و تاريخی به زبون ساده بود که از نقاشيها بصورت عکس هم استفاده ميکرد.
هميشه هم اولش بعد از مشخص شدن موضوع آقای پروفسور دستهای که بغل یه مونيتور (اون موقع ميگفتيم تلويزيون ) رو ميکشيد و از طريق تصاوير اون تلويزيون وارد موضوع اصلی ميشد.
1. دوست عزیز، من متأسفانه این کارتون رو اصلاً یادم نمی یاد.
2. باید ببینیم سایر دوستان چه نظری دارن.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: سیاه، سفید، خاکستری
ممنون Emiliano عزیز. منم امیدوارم حداقل یکی از دوستان یادش باشه.
یه فیلم داستانی یا سینمایی آمریکایی هم بود که اون موقع چند بار از تلویزیون پخش شد و هر از گاهی یادش میوفتم. ماجراش گم شدن یه پسر تو یه مرداب بود که اونجا با یه آدم نیمه وحشی (تو مایه های رابینسون کروزو) روبرو میشه که بخاطر یه گناه نکرده تو دادگاه محکوم شده و به این مرداب فرار کرده. مرده از بس با هیچ کی حرف نزده بود دوست نداشت پسره بره و ازش میخواست باهاش دوزبازی کنه (رو خاک جنگل XO بازی میکردن) و یادمه همش این جمله رو تکرار میکرد: "بازی کن , بازی کن"
یه فیلم داستانی یا سینمایی آمریکایی هم بود که اون موقع چند بار از تلویزیون پخش شد و هر از گاهی یادش میوفتم. ماجراش گم شدن یه پسر تو یه مرداب بود که اونجا با یه آدم نیمه وحشی (تو مایه های رابینسون کروزو) روبرو میشه که بخاطر یه گناه نکرده تو دادگاه محکوم شده و به این مرداب فرار کرده. مرده از بس با هیچ کی حرف نزده بود دوست نداشت پسره بره و ازش میخواست باهاش دوزبازی کنه (رو خاک جنگل XO بازی میکردن) و یادمه همش این جمله رو تکرار میکرد: "بازی کن , بازی کن"
Ishpateka- تعداد پستها : 21
Join date : 2011-08-16
Age : 50
آدرس پستي : ishpateka@yahoo.com
رد: سیاه، سفید، خاکستری
Ishpateka نوشته است:ممنون Emiliano عزیز. منم امیدوارم حداقل یکی از دوستان یادش باشه.
یه فیلم داستانی یا سینمایی آمریکایی هم بود که اون موقع چند بار از تلویزیون پخش شد و هر از گاهی یادش میوفتم. ماجراش گم شدن یه پسر تو یه مرداب بود که اونجا با یه آدم نیمه وحشی (تو مایه های رابینسون کروزو) روبرو میشه که بخاطر یه گناه نکرده تو دادگاه محکوم شده و به این مرداب فرار کرده. مرده از بس با هیچ کی حرف نزده بود دوست نداشت پسره بره و ازش میخواست باهاش دوزبازی کنه (رو خاک جنگل XO بازی میکردن) و یادمه همش این جمله رو تکرار میکرد: "بازی کن , بازی کن"
Indiana Jones نوشته است:سلام بچهها
من معمولاً اينكاري كه امروز كردم رو نميكنم ولي امروز كه تعطيل بود و خونه ساكت و آروم و همه هم در خواب ، رفتم به يكي از فارومهاي رقيب سر زدم. عجب آسي پيدا كردم! من صرفاً از اينجا به بعدش رو نقل قول ميكنم:
افشين
به شخصه قسمت خاصی از سریال دنیای والت دیزنی را بیاد می آورم با عنوان روح مرداب سای پٍرٍس (که برای بار دوم و چندین بار در سالهای 58 تا 61 روی آنتن برنامه کودک رفت) .قصه ای عجیب... پسرکی در منطقه مرداب جنگل گم میشود. موجودی با هیبتی مخوف با موهائی بلند که چهره اش زیر موها پنهان است پسرک را می رباید. پسرک رفته رفته با او که شانزده سال است با کسی حرف نزده ارتباط برقرار میکند... خانواده پسر تمام جنگل را برای یافتنش زیرو رو میکنند اما نتیجه ای نمی گیرند... در نهایت آن مرد براثر گزش مار میمیرد و پسرک به آغوش خانواده باز می گردد...
بعد دوستان اين عضو برايش اين لينك را ميگذارند:
http://www.4shared.com/get/yVrWKAmJ/The_Ghost_Of_Cypress_Swamp.html
رد: سیاه، سفید، خاکستری
مرسی Indiana Jones عزيز. خودش بود
Ishpateka- تعداد پستها : 21
Join date : 2011-08-16
Age : 50
آدرس پستي : ishpateka@yahoo.com
رد: سیاه، سفید، خاکستری
سلام به ایشپاتکا و امیر عزیزEmiliano نوشته است:Ishpateka نوشته است:يه کارتونی اواخر دهه پنجاه و اوايل دهه شصت نشون ميداد که اگه اشتباه نکنم اسمشو تو تيتراژش ميگفت " داستانهای قشنگ پروفسور هيتزل (يا هيکسل) "موضوعش علمی و تاريخی به زبون ساده بود که از نقاشيها بصورت عکس هم استفاده ميکرد.
هميشه هم اولش بعد از مشخص شدن موضوع آقای پروفسور دستهای که بغل یه مونيتور (اون موقع ميگفتيم تلويزيون ) رو ميکشيد و از طريق تصاوير اون تلويزيون وارد موضوع اصلی ميشد.
1. دوست عزیز، من متأسفانه این کارتون رو اصلاً یادم نمی یاد.
2. باید ببینیم سایر دوستان چه نظری دارن.
در مورد پروفسور کیتزل قبلا حرف زده بودیم که یه سریال آموزشی که در مورد تاریخ و اکتشافات و اختراعات بود.
مثل قطب جنوب و آموندسن
این هم عنوان اصلی و عکسش
•The Wonderful Stories Of Professor Kitzel Cartoon
•M.G. Animation
•Animation Studio: Brian Stevens Animated Films, Ltd.
•Distributed by: Worldvision
•Cartoon Characters: Professor Kitzel.
•Directed By Shamus Culhane.
•Produced By Shamus Culhane.
•Animated By Geoff Loynes.
•Written By William Bernal, Gil Miret, John Culhane, Paul Kligman, Shamus Culhane.
•First Aired about 1972.
•Originally Released in Syndication.
•Running Time: 4:30 minutes.
•Color
• U.S.A.
•M.G. Animation
•Animation Studio: Brian Stevens Animated Films, Ltd.
•Distributed by: Worldvision
•Cartoon Characters: Professor Kitzel.
•Directed By Shamus Culhane.
•Produced By Shamus Culhane.
•Animated By Geoff Loynes.
•Written By William Bernal, Gil Miret, John Culhane, Paul Kligman, Shamus Culhane.
•First Aired about 1972.
•Originally Released in Syndication.
•Running Time: 4:30 minutes.
•Color
• U.S.A.
babak- تعداد پستها : 318
Join date : 2009-09-11
رد: سیاه، سفید، خاکستری
خيلی ممنون. همين بود
Ishpateka- تعداد پستها : 21
Join date : 2011-08-16
Age : 50
آدرس پستي : ishpateka@yahoo.com
صفحه 4 از 9 • 1, 2, 3, 4, 5, 6, 7, 8, 9
مواضيع مماثلة
» کتابها , داستانها , نوار قصه ها و مجلات دوران کودکی(مصور - کاست و ...)
» امواج صوتي گمشده (مخصوص كليپهاي صوتي از كارتونها، سريالها، فيلمهاي قديمي كودك و نوجوان و رادیو)
» کتابها , داستانها , نوار قصه ها و مجلات دوران کودکی(مصور - کاست و ...)
» کتابهای فروم کودکی سابق - بدون پسورد
» امواج صوتي گمشده (مخصوص كليپهاي صوتي از كارتونها، سريالها، فيلمهاي قديمي كودك و نوجوان و رادیو)
» کتابها , داستانها , نوار قصه ها و مجلات دوران کودکی(مصور - کاست و ...)
» کتابهای فروم کودکی سابق - بدون پسورد
صفحه 4 از 9
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد