برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
+35
Negin 2
S@M
mehrave22
نیک خان
kave
Petsi
alirad
Persiana
Marcello
@p@d@n@
خاطره باز
Amir56
sahra_7
edo
saman
سلوا
khatereh
slevin(HAMID
tisto
نگين
آزاده
mld_msm
sooratak
Indiana Jones
omidsilver7
ariangirl
baron
reza023
Shervin
babak
siavash
siman1
Emiliano
SMAM
WARRIOR
39 مشترك
صفحه 23 از 40
صفحه 23 از 40 • 1 ... 13 ... 22, 23, 24 ... 31 ... 40
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
بله میکی رونی زنده است هنوز ..... وین رونی اشتباه لپی بود ..... من خودمم گاهی وقتها اسم فوتبالیست ها و بازیگرا رو قاطی میکنم . عیبی نداره....
صحرا جونم ، من آخر شعرش یادمه ... بقیه رو فردا فکر میکنم بعد اگه یادم اومد مینویسم . این همونه که میگفت : بیا بگو یه ماجرای تازه ، اوستا بابا خدا برات بسازه
اون عطر و گلاب بپاشید که تیتراژ کلی برنامه های مناسبتی بود ... عطر و گلاب بپاشید ..... رو سبزه آب بپاشید....
من یکی هم تو ذهنم بود که میگفت : واجستیم و واجستیم ....... از غم و غصه رستیم ...... شیشه عمر دیو رو ..... باهم زدیم شکستیم ...... سیاهی دور دور شد ...... چشم حسودا کور شد .....
آخخخخی ... چقدر کودک بودیم !!!
صحرا جونم ، من آخر شعرش یادمه ... بقیه رو فردا فکر میکنم بعد اگه یادم اومد مینویسم . این همونه که میگفت : بیا بگو یه ماجرای تازه ، اوستا بابا خدا برات بسازه
اون عطر و گلاب بپاشید که تیتراژ کلی برنامه های مناسبتی بود ... عطر و گلاب بپاشید ..... رو سبزه آب بپاشید....
من یکی هم تو ذهنم بود که میگفت : واجستیم و واجستیم ....... از غم و غصه رستیم ...... شیشه عمر دیو رو ..... باهم زدیم شکستیم ...... سیاهی دور دور شد ...... چشم حسودا کور شد .....
آخخخخی ... چقدر کودک بودیم !!!
ariangirl- تعداد پستها : 201
Join date : 2010-04-22
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
میشه لطف کنین و بگین برنامه هزار برگ و هزار رنگ چه روز و ساعتی پخش میشه؟sahra_7 نوشته است:
این هزار رنگ . هزار برگو داره هر هفته شبکه دو برنامه کودک میده
خیلی خاطره انگیزه
قسمت امانت سرکه شیره شو دیدم
اتفاقا منم همون قسمتشودیدم .
درسته خیلی خاطره انگیزه ولی کاشکی بقیه آیتماشم نشون بده . یه چیز محوی ازش یادم میاداینو دیدین ؟ اوستا بابا ! چقدر یهو ذوق کردم نشون داد. البته ویژه برنامه دهه فجر بوده. بازم یادم نمیاد اسمش چی بود. متاسفانه اسمش زیر نوشته ها مونده بود. البته دوستان اینجا حافظه هاشون بیسته !
فکر کنم اسمش عطر و گلاب بپاشید بود یا فقط گلاب بپاشید . البته شاید!
Negin 2- تعداد پستها : 244
Join date : 2011-01-02
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
باسلام خدمت دوستان عزیز
مقاله برنامه كودك از نوستالژي تا تكنولوژي را می توانید از سایت زیر مطالعه کنید:
http://www.rasekhoon.net/Article/Show-59722.aspx
من با دقت مطالب لیست سیاه و سفید را خواندم و جای چند برنامه خاطره انگیز ولی کمرنگ شده را در آنها خالی دیدم.امیدوارم با کمک دوستان بتوانیم مشخصات یا عکسی از آنها را پیدا کنیم:
ایرانی در قالب فیلم سینمایی بخش کودک و نوجوان(احتمالا کاری از کانون پرورش فکری کودک و نوجوان)b]
1-پسری به نام شامل که بسیار شیطان بود و مدیر مدرسه جهانگیر الماسی او را در سیاه چال مدرسه انداخت بعد از آن مدیر تصمیم گرفت که پسر را به سمت مبصر کلاس انتخاب کند .او هم منضبط شد و دست از شیطنت برداشت.در این فیلم شعرهای قشنگی خوانده میشد:ب با آ چی میشه؟ با با با میشه با «د »چی میشه؟ در تیتراژ پایانی فیلم خوانده میشد:یک و دو و سه و چار از خواب غفلت بیدار/ دو و سه و چهار و پنج کار و کوشش را بسنج/ چار و پنج و شش و هفت باید سوی خدا رفت...
2- پدر کارمندی که برای گذران زندگی اش بعداز ظهر و شبها خطاطی میکرد بعد از مدتی بیمار شد و پسر تصمیم گرفت خطاطی کردن او را ادامه بده تا درآمد پدر کم نشه.بعد از مدتی پدر متوجه افت تحصیلی پسر شد و او را تنبیه کرد اما با شب بیداری های پسر متوجه شد که او مشغول خطاطی بوده تا پدر شغلش را از دست نده و او را بخشید.
3- پسری از دایی خود یک خودنویس هدیه گرفته بود و آن را خیلی دوست داشت.روزی آن را گم کرد و به دو برادر دوقلوی همکلاسی اش مظنون شد و آنها را در پارکهای تهران تعقیب کرد تا خودنویس را از آنها پس بگیرد.فردای آنروز وقتی به دفتر مدرسه رفت دید که پسری خودنویس را تحویل می ده و میگه که در زنگ والیبال آن را پیدا کرده.
ژاپنی
1-سریال پدر مجرد که داستانش را پسری به نام شوییچی روایت میکرد که که پدر و مادرشو از دست داده و با عموش زندگی میکنه..یادمه جای شوئیچی خانوم شکوفنده و جای عموش جلال مقامی صحبت میکرد.
2-کارتن ژاپنی که مردی تصمیم گرفت برای گذران زندگی اش در شهر جدیدی که ساکن شده بود داروی لطافت پوست بفروشد.مقدار زیادی از آنها را فروخت و بعد از مدتی مردم شاکی شدند و از سوختگی پوستشان شکایت کردند اینطور شد که او و همسر و دخترش از آنجا به شهر دیگری نقل مکان کردند و ....
3-تئاتر عروسکی که مطمئن نیستم ایرانی بوده یا ژاپنی ولی عروسکهاش شبیه تئاتر قصه های بازار بودند و هر قسمت از آن شامل یک درس اخلاقی بود.یکی از قسمتها داستان مردی بود که سبد بزرگی بافت تا پدر پیرش را در آن بگذارد و دست از سرپرستی پدر بردارد .پسر این مرد پدربزرگ خود را بسیار دوست می داشت و با دیدن سبد به پدر خود گفت که سبد را نگه دارد تا وقتی پدر پیر شد این کار را تکرار کند.مرد با شنیدن این جمله متنبه شد و پدر را نزد خود نگاه داشت.
مقاله برنامه كودك از نوستالژي تا تكنولوژي را می توانید از سایت زیر مطالعه کنید:
http://www.rasekhoon.net/Article/Show-59722.aspx
من با دقت مطالب لیست سیاه و سفید را خواندم و جای چند برنامه خاطره انگیز ولی کمرنگ شده را در آنها خالی دیدم.امیدوارم با کمک دوستان بتوانیم مشخصات یا عکسی از آنها را پیدا کنیم:
ایرانی در قالب فیلم سینمایی بخش کودک و نوجوان(احتمالا کاری از کانون پرورش فکری کودک و نوجوان)b]
1-پسری به نام شامل که بسیار شیطان بود و مدیر مدرسه جهانگیر الماسی او را در سیاه چال مدرسه انداخت بعد از آن مدیر تصمیم گرفت که پسر را به سمت مبصر کلاس انتخاب کند .او هم منضبط شد و دست از شیطنت برداشت.در این فیلم شعرهای قشنگی خوانده میشد:ب با آ چی میشه؟ با با با میشه با «د »چی میشه؟ در تیتراژ پایانی فیلم خوانده میشد:یک و دو و سه و چار از خواب غفلت بیدار/ دو و سه و چهار و پنج کار و کوشش را بسنج/ چار و پنج و شش و هفت باید سوی خدا رفت...
2- پدر کارمندی که برای گذران زندگی اش بعداز ظهر و شبها خطاطی میکرد بعد از مدتی بیمار شد و پسر تصمیم گرفت خطاطی کردن او را ادامه بده تا درآمد پدر کم نشه.بعد از مدتی پدر متوجه افت تحصیلی پسر شد و او را تنبیه کرد اما با شب بیداری های پسر متوجه شد که او مشغول خطاطی بوده تا پدر شغلش را از دست نده و او را بخشید.
3- پسری از دایی خود یک خودنویس هدیه گرفته بود و آن را خیلی دوست داشت.روزی آن را گم کرد و به دو برادر دوقلوی همکلاسی اش مظنون شد و آنها را در پارکهای تهران تعقیب کرد تا خودنویس را از آنها پس بگیرد.فردای آنروز وقتی به دفتر مدرسه رفت دید که پسری خودنویس را تحویل می ده و میگه که در زنگ والیبال آن را پیدا کرده.
ژاپنی
1-سریال پدر مجرد که داستانش را پسری به نام شوییچی روایت میکرد که که پدر و مادرشو از دست داده و با عموش زندگی میکنه..یادمه جای شوئیچی خانوم شکوفنده و جای عموش جلال مقامی صحبت میکرد.
2-کارتن ژاپنی که مردی تصمیم گرفت برای گذران زندگی اش در شهر جدیدی که ساکن شده بود داروی لطافت پوست بفروشد.مقدار زیادی از آنها را فروخت و بعد از مدتی مردم شاکی شدند و از سوختگی پوستشان شکایت کردند اینطور شد که او و همسر و دخترش از آنجا به شهر دیگری نقل مکان کردند و ....
3-تئاتر عروسکی که مطمئن نیستم ایرانی بوده یا ژاپنی ولی عروسکهاش شبیه تئاتر قصه های بازار بودند و هر قسمت از آن شامل یک درس اخلاقی بود.یکی از قسمتها داستان مردی بود که سبد بزرگی بافت تا پدر پیرش را در آن بگذارد و دست از سرپرستی پدر بردارد .پسر این مرد پدربزرگ خود را بسیار دوست می داشت و با دیدن سبد به پدر خود گفت که سبد را نگه دارد تا وقتی پدر پیر شد این کار را تکرار کند.مرد با شنیدن این جمله متنبه شد و پدر را نزد خود نگاه داشت.
اين مطلب آخرين بار توسط نگین2 در الأحد يناير 30, 2011 7:52 am ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
Negin 2- تعداد پستها : 244
Join date : 2011-01-02
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
نگین2 نوشته است:میشه لطف کنین و بگین برنامه هزار برگ و هزار رنگ چه روز و ساعتی پخش میشه؟sahra_7 نوشته است:
این هزار رنگ . هزار برگو داره هر هفته شبکه دو برنامه کودک میده
خیلی خاطره انگیزه
قسمت امانت سرکه شیره شو دیدم
اتفاقا منم همون قسمتشودیدم .
درسته خیلی خاطره انگیزه ولی کاشکی بقیه آیتماشم نشون بده . یه چیز محوی ازش یادم میاداینو دیدین ؟ اوستا بابا ! چقدر یهو ذوق کردم نشون داد. البته ویژه برنامه دهه فجر بوده. بازم یادم نمیاد اسمش چی بود. متاسفانه اسمش زیر نوشته ها مونده بود. البته دوستان اینجا حافظه هاشون بیسته !
فکر کنم اسمش عطر و گلاب بپاشید بود یا فقط گلاب بپاشید . البته شاید!
پنجشنبه ها ساعت حوالی 3-4البته تمام برنامه کودک اونروز رو ببینید واسه اطمینان.ولی این هفته مشاهیر ادب و هنر رو نشون داد.برنامه قدیمی با همون بازیگرای هزار برگ.
slevin(HAMID- تعداد پستها : 129
Join date : 2010-08-11
Age : 41
آدرس پستي : تهران
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
ariangirl نوشته است:
اون عطر و گلاب بپاشید که تیتراژ کلی برنامه های مناسبتی بود ... عطر و گلاب بپاشید ..... رو سبزه آب بپاشید....
من یکی هم تو ذهنم بود که میگفت : واجستیم و واجستیم ....... از غم و غصه رستیم ...... شیشه عمر دیو رو ..... باهم زدیم شکستیم ...... سیاهی دور دور شد ...... چشم حسودا کور شد .....
آخخخخی ... چقدر کودک بودیم !!!
آفرین دوستم. اینی که عکسشو گذاشتم دقیقا همینه شعرش. حالا فرصت که شد تبدیلش کنم میذارمش ببینین خیلی خاطره انگیزه
نمیدونم حالا اوستا بابا قبل از این بوده یا بعدش . چون عروسکاش که فکر کنم همون عروسکای اوستا باباست. البته شلخته این وسط نبود !
نگین2 نوشته است:باسلام خدمت دوستان عزیز
مقاله برنامه كودك از نوستالژي تا تكنولوژي را می توانید از سایت زیر مطالعه کنید:
http://www.rasekhoon.net/Article/Show-59722.aspx
من با دقت مطالب لیست سیاه و سفید را خواندم و جای چند برنامه خاطره انگیز ولی کمرنگ شده را در آنها خالی دیدم.امیدوارم با کمک دوستان بتوانیم مشخصات یا عکسی از آنها را پیدا کنیم:
ایرانی در قالب فیلم سینمایی بخش کودک و نوجوان(احتمالا کاری از کانون پرورش فکری کودک و نوجوان)b]
1
3- ردی تصمیم گرفت برای گذران زندگی اش در شهر جدیدی که ساکن شده بود داروی لطافت پوست بفروشد.مقدار زیادی از آنها را فروخت و بعد از مدتی مردم شاکی شدند و از سوختگی پوستشان شکایت کردند اینطور شد که او و همسر و دخترش از آنجا به شهر دیگری نقل مکان کردند و ....
البته نگین جان اگه اسمش تو لیست نیست ممکنه که اسم و عکساشون پیدا شده باشه. بازم بقیه دوستان بیشتر در جریانن
3. این کارتون رو قشنگ و کامل یادمه ولی نمیدونم اسمش چیه.
پنجشنبه ها ساعت حوالی 3-4البته تمام برنامه کودک اونروز رو ببینید واسه اطمینان.ولی این هفته مشاهیر ادب و هنر رو نشون داد.برنامه قدیمی با همون بازیگرای هزار برگ.
ممنون. یادم نبود روز پخششو.
sahra_7- تعداد پستها : 164
Join date : 2010-09-22
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
1. سلام.
2. اول از همه:
عکس های سؤال 104 "لیست سیاه" هم به لطف "اسمم" عزیز کشف شد:
104. "تعطیلات پرماجرا/ تعطیلات پرماجرای 2" ("نی لبک سِحرآمیز"): "آتش تقی پور" کوچیک می شد؛ اما، صداش همچنان خفن بود. "کاوه آهنگر" هم پسرش بود. نوروز 73. (سؤال من، "حمید" و "سجاد".)
3. نی لبک سحرآمیز
4. قلعه ی سرخ
........................................................................
sahra_7 نوشته است:
قابلی نداشت خوشحالم خوشتون اومد. منم خیلی ذوق کردم نشون داد
این چند وقته خیلی برنامه های قدیمی نشون میده. مشاهیر بزرگ جهان رو هم دیدم پخش شد. یه برنامه دیگه هم دیدم ولی متاسفانه اسمشو نزد چی بود منم یادم نیست . یادمه خیلی خوشم میومد ازش . اگه شد تیتراژشو میذارم
( نمیدونم چرا عکسا اینجوری کپچر شده ؟!)
ادیت: درستش کردم
5. من هم "هزار برگ و هزار رنگ" رو دیدم و خیلی ذوق زدم؛ البته، من دو بار دیدمش و هر دو بار هم به قول "اسمم" همون قاضیه رو دیدم. نمی دونم شما این قصه ی "اکبر عبدی" و اون پسره (؟) رو چجوری شکار کردید.
به هر حال، عکسا بی نظیر بود، "صحرااا جونم!" (بر وزن "سندباد جونم!")
slevin(HAMID) نوشته است:
سلام به دوستان
اين آقای حکایتیو کی نشون داد.؟
تو آرشيو iransima که نیست
کی ميتونه برنامه هارو کپچر و آپلود کنه؟
6. سلام "حمید" خان. خوبی؟ رسیدن به خیر.
7. بنده که با اینترنت زغالی، هیچ قولی نمی تونم بدم.
8. راستی، شما قرار بود قسمتی از "گربه ی بازرس" رو زحمت بکشی، آپلود کنی. یادت که نرفته؟
SMAM نوشته است:
... و در ادامه "اسمم" همچنان تقدیم میکند
mediafire.com ggphq9c36qcfwdv
mediafire.com pt3vgrdywa1h9px
mediafire.com tbbwdv4wedyvsfu
9. بی نظیر بودن. باز هم دست گلت درد نکنه، "اسمم" جان.
10. از توی همین ها ("آنونس"/ "شما و سیما") بنده تونستم "نی لبک سحرآمیز" رو بردارم و مطمئنم؛ به قول خودت توی صفحه ی قبل، خیلی از آیتم های "سیاه و خاکستری" از توی این گنجینه ی شما بیرون کشیده می شن.
11. در مورد دو کارتون دیگه باز زنده یاد "حسین باغی" مد نظرت بوده و هر بار که صدای ایشون رو می شنوم، خیلی دلم می گیره.
SMAM نوشته است:
نام این برنامه که فرمش ترکیبی بود و از ایتمهای مختلف تشکیل شده بود"هزار برگ هزار رنگ"بود(از نامش هم روشنه که ایتمهای جورواجور داشته).اما این گدا گشنه ها از چندین سال پیش هم تنها همین ایتم "قاضی" رو بلدن بذارن.کلی ایتم دیگه داشت که همش بهتر از این بود:معماهای سرکار اکبری - برگ سیاه تاریخ و...
12. دقیقاً. در یکی از فایل هایی؛ که، چند سال پیش زحمتشو کشیدی و واسه م فرستادی، "معماهای سرکار اکبری" هم بود:
13. اما، بد نیست از اجرای زنده یاد "منوچهر نوذری" در این برنامه هم یادی بکنیم. یادمه برنامه با چهره ی ایشون؛ در حالی که، چند برگه ی A4 به دست داشت، شروع می شد.
14. راستی، "اسمم" جان، بین "هزار برگ"، "هزار رنگ" یک "و" نبود؟
اگه می شه، لطف می کنی، چک کنی؟ یا ازش عکس کپچر کنی؟
و همچنین از جناب "نوذری"؟
ariangirl نوشته است:
ممنون اسمم جان . مثل همیشه عالی .
آه .. آره برنامه هزار برگ هزار رنگ بود .... امسال که دوستای همدلی مثل شما پیدا کردم ، بهمن ماه یه احساس خاصی دارم . خیلی دوست دارم برنامه های دهه فجر رو دوباره میذاشتن ... آخه اونموقع تنها وقتی که برنامه های کودک و کارتن زیاد میشد عید و دهه فجر بود . دهه فجر مدرسه ها یه جورایی تق و لق میشد . برای همین خاطرات خوبی از اون زمان دارم... راستی یادتونه یه برنامه بود که رضا شفیعی جم توش بازی میکرد و میخواست یه تلویزیون کابلی راه اندازی کنه در واقع پیش درآمد تلویزیون کابلی سیما بود .....
15. دقیقاً! یادمه صبح ها شبکه ی دو برنامه می داد و این برای ما؛ که فقط، از ساعت 16 تا 17 یا 17 تا 18 برنامه ی کودک داشتیم، حکم گنج و عید بود!
یادمه شیفت های عصر، حال می کردیم و شیفت های صبح، همه ش دوس داشتم از مدرسه فرار کنم، برم، این ها رو ببینم؛ مخصوصاً، "چاق و لاغر" رو خیلی دوس داشتم.
اواخر، اومدن تکرار برنامه های صبح رو هم بعدازظهر دادن و باعث شدن بچه ها از مدرسه متواری نشن!
16. نقاشی های سریع "بهمن عبدی" رو هم خیلی دوس داشتم؛ همونی که، راویه یه قصه در مورد انقلاب 1357 می گفت و این؛ در حالی که، روی چارپایه ای نشسته بود، با ماژیک یا راپید تند و تند نقاشی می کرد.
بعدها این برنامه ش ماه های رمضون هم ادامه پیدا کرد. "آخ یادش بخیر!"
17. یه عکس نه چندان کامل؛ اما، خوب از "تلوزیون کابلی بچه ها"، تقدیم به شما، دوست عزیز:
18. برای این که بگم این برنامه خوب یادمه، یه آیتمش "حمید لولایی" توی پارک و سطح شهر بود و دوربین می یومد روش و این می گفت: "مامان منو ندیدید؟"
........................................................................
SMAM نوشته است:از اسمم به امیل
این سوتی بسیار بزرگی بود که جای "میکی رونی" بازیگر90 ساله نوشتی"وین رونی" که فوتبالیسته و البته دیگه نبینم نام این یا هر فوتبالیست دیگه از اون جزیره نفرت انگیز رو اینجا بیاری که اینجوری میشم و باز هم البته هرچی بنویسی ما بسیار بسیار
19. نمی دونم اسم این کک مکی کوتول چجوری اومده تو ذهنم! خودم هم ازش متنفرم؛ و ایضاً، از اون چرچیلی ها؛ که، خودشونو مبدع فوتبال و تافته ی جدابافته از تموم جهانیان می دونن. فرمون ماشینشون اون وریه، طبقه ی بی مزه و مسخره ای به نام "همکف" دارن (که احمق ها تو ایران هم دارن این رو جا می ندازن!) و .... خلاصه، خودم موندم این سیال ذهن چجوری به این یارو رسیده!
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
سنباد+گوریل انگوری!!!!
این پست رو جداگانه میذارم تا با نوشته های دیگه قاطی نشه.دو لینک زیر مال خبرگزاری مهر هست که چون تاریخ مصرف دارن هرچی زودتر دوستان بهشون مراجعه کنن بهتره.دیگه نیازی به توضیح بیشتر نیست.همه چیز در لینکها گویا هست
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1234577
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1243016
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1234577
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1243016
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
SMAM نوشته است:این پست رو جداگانه میذارم تا با نوشته های دیگه قاطی نشه.دو لینک زیر مال خبرگزاری مهر هست که چون تاریخ مصرف دارن هرچی زودتر دوستان بهشون مراجعه کنن بهتره.دیگه نیازی به توضیح بیشتر نیست.همه چیز در لینکها گویا هست
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1234577
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1243016
1. سلام. عالی بود. مررررسی!
2. دوستان، حتماً به لینک های پاین صفحه،م ربوط به سریال های آدم بزرگ های دهه ی 60؛ که، ما با اون ها بزرگ شدیم سر بزنن. دیدن عکسا خالی از لطف نیست. حتماً سیوشون کنید.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
2-ازین خورده ریزها بازهم دارم.به امید خدا اگه بذارن میذارم!!!!!Emiliano نوشته است:
1. سلام.
2. اول از همه:
عکس های سؤال 104 "لیست سیاه" هم به لطف "اسمم" عزیز کشف شد:
"تعطیلات پرماجرا/ تعطیلات پرماجرای 2" ("نی لبک سِحرآمیز"): "آتش تقی پور" کوچیک می شد؛ اما، صداش همچنان خفن بود. "کاوه آهنگر" هم پسرش بود. نوروز 73. (سؤال من، "حمید" و "سجاد".)
9. بی نظیر بودن. باز هم دست گلت درد نکنه، "اسمم" جان.
10. از توی همین ها ("آنونس"/ "شما و سیما") بنده تونستم "نی لبک سحرآمیز" رو بردارم و مطمئنم؛ به قول خودت توی صفحه ی قبل، خیلی از آیتم های "سیاه و خاکستری" از توی این گنجینه ی شما بیرون کشیده می شن.
11. در مورد دو کارتون دیگه باز زنده یاد "حسین باغی" مد نظرت بوده و هر بار که صدای ایشون رو می شنوم، خیلی دلم می گیره.
12. دقیقاً. در یکی از فایل هایی؛ که، چند سال پیش زحمتشو کشیدی و واسه م فرستادی، "معماهای سرکار اکبری" هم بود:
13. اما، بد نیست از اجرای زنده یاد "منوچهر نوذری" در این برنامه هم یادی بکنیم. یادمه برنامه با چهره ی ایشون؛ در حالی که، چند برگه ی A4 به دست داشت، شروع می شد.
14. راستی، "اسمم" جان، بین "هزار برگ"، "هزار رنگ" یک "و" نبود؟
اگه می شه، لطف می کنی، چک کنی؟ یا ازش عکس کپچر کنی؟
و همچنین از جناب "نوذری"؟
19. نمی دونم اسم این کک مکی کوتول چجوری اومده تو ذهنم! خودم هم ازش متنفرم؛ و ایضاً، از اون چرچیلی ها؛ که، خودشونو مبدع فوتبال و تافته ی جدابافته از تموم جهانیان می دونن. فرمون ماشینشون اون وریه، طبقه ی بی مزه و مسخره ای به نام "همکف" دارن (که احمق ها تو ایران هم دارن این رو جا می ندازن!) و .... خلاصه، خودم موندم این سیال ذهن چجوری به این یارو رسیده!
12و13-والا با شرمندگی باید بگم که از کل اون مجموع تنها همین تک ایتم رو پیدا کردم.نه از خدابیامرز "نوذری" و ایتم"برگ سیاه تاریخ" و نه بخشهای دیگه چیزی ندارم
14و15-تا جاییکه یادمه بالای 90 درصد "و" نداشت.چون تیتراژش رو ندارم نمیتونم بگم100درصد.تنها یادمه"هزار برگ"بالا تر از "هزار رنگ" توی تیتراژ نوشته شده بود ومیانشون چیزی نبود.
19-در این مورد تنها فرقمون اینه که من"ژرمنیست آنتی آنگلوساکسون" هستم.
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
آخ آخ!!!اینو یادم رفت برای بچه های تهرانی بگم.جای ما رو هم خالی کنین.متن خبر رو میذارم که دیگه لینک بازی نشه!!!
"بچههای دیروز" به صورت ویژه در دهه فجر پخش میشود
برنامه "بچههای دیروز" در ایام دهه فجر به مدت 45 دقیقه به صورت ویژه از شبکه تهران روی آنتن میرود.
به گزارش خبرگزاری مهر، در این برنامه که یادآور خاطرات کودکی 27 سال پیش طیف بزرگسال جامعه است، در آیتم دفترچه خاطرات عکسهایی از بچههای دیروز که شهید شده اند، نمایش داده میشود. در بخشی از پلی بکها برنامههای دهه فجر در دهه 60 مانند عطر وگلاب بپاشید، آسمون ریسمون و... پخش میشود.
Emiliano نوشته است:SMAM نوشته است:این پست رو جداگانه میذارم تا با نوشته های دیگه قاطی نشه.دو لینک زیر مال خبرگزاری مهر هست که چون تاریخ مصرف دارن هرچی زودتر دوستان بهشون مراجعه کنن بهتره.دیگه نیازی به توضیح بیشتر نیست.همه چیز در لینکها گویا هست
http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=1234577
http://www.mehrnews.com/fa/newsdetail.aspx?NewsID=1243016
1. سلام. عالی بود. مررررسی!
2. دوستان، حتماً به لینک های پاین صفحه،م ربوط به سریال های آدم بزرگ های دهه ی 60؛ که، ما با اون ها بزرگ شدیم سر بزنن. دیدن عکسا خالی از لطف نیست. حتماً سیوشون کنید.
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
صحرای عزیز اگه عطر وگلاب بپاشیدرو دارید خیلی ممنون میشم تیتراژشو بذارید خیلی ساله دنبال آهنگش می گردمو.با تشکر
alirad- تعداد پستها : 32
Join date : 2010-07-23
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
آقای امیلیانو جواب همه را دادید ولی ظاهرا مطالبی را که نوشته بودم نادید گرفتید.میشه لطفا جواب بدید.
Negin 2- تعداد پستها : 244
Join date : 2011-01-02
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
sahra_7 نوشته است:سلام.
وای آره ! دهه فجر خیلی خوش میگذشت ! یه سالایی برنامه ها خیلی خوب بود. شفیعی جم رو قشنگ یادمه
منم خیلی امیدوارم با این روندی که هست امسال برنامه های قدیمی پخش بشه. خیلی دوست دارم و منتظرم
اینو دیدین ؟ اوستا بابا ! چقدر یهو ذوق کردم نشون داد. البته ویژه برنامه دهه فجر بوده. بازم یادم نمیاد اسمش چی بود. متاسفانه اسمش زیر نوشته ها مونده بود. البته دوستان اینجا حافظه هاشون بیسته !
ariangirl نوشته است:
بله میکی رونی زنده است هنوز ..... وین رونی اشتباه لپی بود ..... من خودمم گاهی وقتها اسم فوتبالیست ها و بازیگرا رو قاطی میکنم . عیبی نداره....
صحرا جونم ، من آخر شعرش یادمه ... بقیه رو فردا فکر میکنم بعد اگه یادم اومد مینویسم . این همونه که میگفت : بیا بگو یه ماجرای تازه ، اوستا بابا خدا برات بسازه
اون عطر و گلاب بپاشید که تیتراژ کلی برنامه های مناسبتی بود ... عطر و گلاب بپاشید ..... رو سبزه آب بپاشید....
من یکی هم تو ذهنم بود که میگفت : واجستیم و واجستیم ....... از غم و غصه رستیم ...... شیشه عمر دیو رو ..... باهم زدیم شکستیم ...... سیاهی دور دور شد ...... چشم حسودا کور شد .....
آخخخخی ... چقدر کودک بودیم !!!
1. سلام.
2. اسم این برنامه بود: "هاجستیم و واجستیم" و توی آخرین ورژن "لیست سفید"، آیتم شماره ی 598ه. (ویرایش: اسمش بود: "عطر و گلاب بپاشید".)
این هم اولین عکسی بود؛ که، قبلاً ازش اسکن کرده بودم و توی فورم گذاشتم؛ اما، با عکس های این سری "صحرا"ی عزیز، کار تقریباً تموم و پرونده ی این برنامه هم می شه گفت بسته شد.
3. شعرشو هم که "ارین گرل" عزیز نوشت؛ فقط، اولش دقیقاً با همون عبارت معروف و نام این برنامه شروع می شه: "هاجستیم و واجستیم."
4. "خانه ی عروسکی" (که اکثراً به نام "اوستا بابا" می شناسن) متأسفانه هنوز کشف نشده و شماره ی 79 "لیست سیاه"ه. امیدوارم شبکه ی دو یا تهران بده ش.
........................................................
نگین2 نوشته است:باسلام خدمت دوستان عزیز
مقاله برنامه كودك از نوستالژي تا تكنولوژي را می توانید از سایت زیر مطالعه کنید:
http://www.rasekhoon.net/Article/Show-59722.aspx
من با دقت مطالب لیست سیاه و سفید را خواندم و جای چند برنامه خاطره انگیز ولی کمرنگ شده را در آنها خالی دیدم.امیدوارم با کمک دوستان بتوانیم مشخصات یا عکسی از آنها را پیدا کنیم:
ایرانی در قالب فیلم سینمایی بخش کودک و نوجوان(احتمالا کاری از کانون پرورش فکری کودک و نوجوان)b]
1-پسری به نام شامل که بسیار شیطان بود و مدیر مدرسه جهانگیر الماسی او را در سیاه چال مدرسه انداخت بعد از آن مدیر تصمیم گرفت که پسر را به سمت مبصر کلاس انتخاب کند .او هم منضبط شد و دست از شیطنت برداشت.در این فیلم شعرهای قشنگی خوانده میشد:ب با آ چی میشه؟ با با با میشه با «د »چی میشه؟ در تیتراژ پایانی فیلم خوانده میشد:یک و دو و سه و چار از خواب غفلت بیدار/ دو و سه و چهار و پنج کار و کوشش را بسنج/ چار و پنج و شش و هفت باید سوی خدا رفت...
2- پدر کارمندی که برای گذران زندگی اش بعداز ظهر و شبها خطاطی میکرد بعد از مدتی بیمار شد و پسر تصمیم گرفت خطاطی کردن او را ادامه بده تا درآمد پدر کم نشه.بعد از مدتی پدر متوجه افت تحصیلی پسر شد و او را تنبیه کرد اما با شب بیداری های پسر متوجه شد که او مشغول خطاطی بوده تا پدر شغلش را از دست نده و او را بخشید.
3- پسری از دایی خود یک خودنویس هدیه گرفته بود و آن را خیلی دوست داشت.روزی آن را گم کرد و به دو برادر دوقلوی همکلاسی اش مظنون شد و آنها را در پارکهای تهران تعقیب کرد تا خودنویس را از آنها پس بگیرد.فردای آنروز وقتی به دفتر مدرسه رفت دید که پسری خودنویس را تحویل می ده و میگه که در زنگ والیبال آن را پیدا کرده.
ژاپنی
1-سریال پدر مجرد که داستانش را پسری به نام شوییچی روایت میکرد که که پدر و مادرشو از دست داده و با عموش زندگی میکنه..یادمه جای شوئیچی خانوم شکوفنده و جای عموش جلال مقامی صحبت میکرد.
2-کارتن ژاپنی که مردی تصمیم گرفت برای گذران زندگی اش در شهر جدیدی که ساکن شده بود داروی لطافت پوست بفروشد.مقدار زیادی از آنها را فروخت و بعد از مدتی مردم شاکی شدند و از سوختگی پوستشان شکایت کردند اینطور شد که او و همسر و دخترش از آنجا به شهر دیگری نقل مکان کردند و ....
3-تئاتر عروسکی که مطمئن نیستم ایرانی بوده یا ژاپنی ولی عروسکهاش شبیه تئاتر قصه های بازار بودند و هر قسمت از آن شامل یک درس اخلاقی بود.یکی از قسمتها داستان مردی بود که سبد بزرگی بافت تا پدر پیرش را در آن بگذارد و دست از سرپرستی پدر بردارد .پسر این مرد پدربزرگ خود را بسیار دوست می داشت و با دیدن سبد به پدر خود گفت که سبد را نگه دارد تا وقتی پدر پیر شد این کار را تکرار کند.مرد با شنیدن این جمله متنبه شد و پدر را نزد خود نگاه داشت.
5. "نگین" جان، ممنونم از این که این قدر به دقت "لیست سیاه" رو خوندید. خیلی ها حوصله نمی کنن و نیمه کاره رهاش می کنن.
6. در مورد سؤالاتتون:
6.1. سؤال اولتون بی نظیر بود. این نه کشف شده، نه حتا یاد کسی اومده بود؛ اما، حالا که گفتید یادم اومد و فکر می کنم یکی، دو باری هم بیشتر ندیدیمش.
این می ره توی لیست.
6.2. این رو هم یادمه. کپی ای از روی یکی از قسمتای "بچه های مدرسه ی والت" بود. آفرین به این حافظه!
6.3. این بودش "یادگاری دایی" جواد. از کارهای "کیومرث پوراحمد" عزیز بود؛ زمانی که، قلبش برای بچه ها می تپید. خوشبختانه این یکی کشف شده و این عکس تقدیم به شما:
یادگاری دایی جواد
2.4. "پدر مجرد" سریال آدم بزرگا بود. درسته به ژانر کودک می زد؛ اما، هیچ گاه از باکس کودک پخش نشد. اگه این مدلی بخواییم حساب کنیم، باید "از سرزمین شمالی"، "ابن سینا" و ده ها کار دیگه رو هم بیاریم توی کارمون؛ که، جالب نیست.
ضمناً اینو هم بگم که خودم عاشق سریال "پدر مجرد" بودم؛ بخصوص، خنده ها و گریه های "شوییچی" با صدای بی نظیر "زهره شکوفنده"ی عزیز.
خیلی هم دنبال اسم اریجینالش گشته م تا ازش لااقل عکس برای دل خودم (نه برای لیست) پیدا کنم؛ اما، تا به امروز بی نتیجه بود.
"اسمم" هم که نداردش.
چند وقت پیش؛ که، داشتم "بابا لنگ دراز" رو از اول تا آخر می دیدم (بیشتر خانومم طالب بود و خودم هم بدم نمی یومد؛ اما، خیلی خوشم هم نمی یومد) یه قسمتش "جودی ابوت" چوکولو گریه می کنه و صدای "شوییچی" رو می شه از پس گریه ش شنید.
اگه دوس داشتید، این تیکه رو دانلود کنید:
http://www.4shared.com/file/vD3lUbyu/Daddy_Long_Legs__Baba_Leng_Der.html
6.5. این کارتون ژاپنی یادم نمی یاد؛ اما، باز اینو هم به نام خودتون در نسخه ی بعدی "سیاه، سفید، خاکستری" می ذارم.
6.6. این "قصه های ملل" بود:
پیرمردی قصه می گفت و "هر هر هر" می خندید! نتیجه گیری اخلاقی هم می کرد. ایرونی هم بود. آیتم شماره ی 437 "لیست سفید ایرونی"ه. اصلاً چرا حاشیه؟ اینه:
قصه های ملل
sahra_7 نوشته است:
آفرین دوستم. اینی که عکسشو گذاشتم دقیقا همینه شعرش. حالا فرصت که شد تبدیلش کنم میذارمش ببینین خیلی خاطره انگیزه
نمیدونم حالا اوستا بابا قبل از این بوده یا بعدش . چون عروسکاش که فکر کنم همون عروسکای اوستا باباست. البته شلخته این وسط نبود !
7. نه، "صحرا" جان. عروسک ها یکی نبودن. مطمئندم! (اند مطمئنم!)
sahra_7 نوشته است:
البته نگین جان اگه اسمش تو لیست نیست ممکنه که اسم و عکساشون پیدا شده باشه. بازم بقیه دوستان بیشتر در جریانن
3. این کارتون رو قشنگ و کامل یادمه ولی نمیدونم اسمش چیه
8. منو می گه!
9. لطف می کنی از این کارتون بیشتر بنویسی، "صحرا" جان. هر چی یادت می یاد. شاید کمکمون کنه، زودتر پیدا شه.
10. اما، الآن که فکر می کنم این قصه، یکی از اپیسودهای "ماجراهای تام" یا "بل و سباستین" نبود؟ "افشین" جان، کجایی؟
........................................................
پی اس ها:
11. در مورد "هاجستیم و واجستیم": این نامی بود که بنده از مجلات سروش قدیمی وام گرفته م. حالا اگه شما، دوستان، مطمئنید اسمش "عطر و گلاب بپاشید" بوده (که خودم هم دارم کم کم به همین نتیجه می رسم) با گذاشتن عکسی از تیتراژش بنده رو هم خوشحال کنید. ممنون.
"صحرا" کجایی؟
12. "نگین" جان، مطمئن باش همه رو جواب می دم. دیر و زود داره، ....
اين مطلب آخرين بار توسط Emiliano در الخميس فبراير 03, 2011 10:49 am ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
Emiliano نوشته است:
5. من هم "هزار برگ و هزار رنگ" رو دیدم و خیلی ذوق زدم؛ البته، من دو بار دیدمش و هر دو بار هم به قول "اسمم" همون قاضیه رو دیدم. نمی دونم شما این قصه ی "اکبر عبدی" و اون پسره (؟) رو چجوری شکار کردید.
به هر حال، عکسا بی نظیر بود، "صحرااا جونم!" (بر وزن "سندباد جونم!")
سلام
من عکسا رو از رو تیتراژش گذاشتم. اگه بشه آپش میکنم. ولی درست یادم نیست قصه اینا چی بود ؟
Emiliano نوشته است:
16. نقاشی های سریع "بهمن عبدی" رو هم خیلی دوس داشتم؛ همونی که، راویه یه قصه در مورد انقلاب 1357 می گفت و این؛ در حالی که، روی چارپایه ای نشسته بود، با ماژیک یا راپید تند و تند نقاشی می کرد.
بعدها این برنامه ش ماه های رمضون هم ادامه پیدا کرد. "آخ یادش بخیر!"
وای من چقدر اینو دوست داشتم. بعضی از داستانای ماه رمضوناشو قشنگ یادمه
SMAM نوشته است:آخ آخ!!!اینو یادم رفت برای بچه های تهرانی بگم.جای ما رو هم خالی کنین.متن خبر رو میذارم که دیگه لینک بازی نشه!!!"بچههای دیروز" به صورت ویژه در دهه فجر پخش میشود
برنامه "بچههای دیروز" در ایام دهه فجر به مدت 45 دقیقه به صورت ویژه از شبکه تهران روی آنتن میرود.
به گزارش خبرگزاری مهر، در این برنامه که یادآور خاطرات کودکی 27 سال پیش طیف بزرگسال جامعه است، در آیتم دفترچه خاطرات عکسهایی از بچههای دیروز که شهید شده اند، نمایش داده میشود. در بخشی از پلی بکها برنامههای دهه فجر در دهه 60 مانند عطر وگلاب بپاشید، آسمون ریسمون و... پخش میشود.
مرسی چه خوب شد گفتین. تو برنامه دفعه پیش همین عطر و گلاب بپاشید و آسمون ریسمون رو نشون داد. بازم به این بچه های دیروز!
میشه بهش امید داشت ! البته من که یه چند روزی نیستم امیدوارم جای ما هم ببینین و اگه شد آپ کنید.
sahra_7- تعداد پستها : 164
Join date : 2010-09-22
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
Emiliano نوشته است:
1. سلام.
2. اسم این برنامه بود: "هاجستیم و واجستیم" و توی آخرین ورژن "لیست سفید"، آیتم شماره ی 598ه.
این هم اولین عکسی بود؛ که، قبلاً ازش اسکن کرده بودم و توی فورم گذاشتم؛ اما، با عکس های این سری "صحرا"ی عزیز، کار تقریباً تموم و پرونده ی این برنامه هم می شه گفت بسته شد.
3. شعرشو هم که "ارین گرل" عزیز نوشت؛ فقط، اولش دقیقاً با همون عبارت معروف و نام این برنامه شروع می شه: "هاجستیم و واجستیم."
4. "خانه ی عروسکی" (که اکثراً به نام "اوستا بابا" می شناسن) متأسفانه هنوز کشف نشده و شماره ی 79 "لیست سیاه"ه. امیدوارم شبکه ی دو یا تهران بده ش.
........................................................
[/b]
1. در مورد "هاجستیم و واجستیم": این نامی بود که بنده از مجلات سروش قدیمی وام گرفته م. حالا اگه شما، دوستان، مطمئنید اسمش "عطر و گلاب بپاشید" بوده (که خودم هم دارم کم کم به همین نتیجه می رسم) با گذاشتن عکسی از تیتراژش بنده رو هم خوشحال کنید. ممنون.
"صحرا" کجایی؟
خب راستش توی تیتراژ همونطور که عکسشو گذاشتم اسمش میره زیر نوشته ها و معلوم نیست. من از روی چند تا نقطه ای که معلوم میشه فکر کنم همون عطر و گلاب بپاشید باشه
7. نه، "صحرا" جان. عروسک ها یکی نبودن. مطمئندم! (اند مطمئنم!)
7. ا پس عروسکا یکی نبود ؟! من فکر کردم شبیه همینا بودش. خدا کنه خانه ی عروسکی رو هم نشون بدن
alirad نوشته است:صحرای عزیز اگه عطر وگلاب بپاشیدرو دارید خیلی ممنون میشم تیتراژشو بذارید خیلی ساله دنبال آهنگش می گردمو.با تشکر
خب به مناسبت این روزها و برنامه های خاطره انگیزش ! بفرماین اینم عطرو گلاب بپاشید!
http://www.mediafire.com/?g5srjfrqlecc5ii
...................
آخ داشت یادم میرفت در مورد اون کارتون ژاپنیه.
ماجرای یه خانواده ی سه نفره بود که پدره در واقع دوره گردی میکرد و هر چند وقت به یه شهری میرفتن. توی شهر جدید یه دارویی به پدره میدن بفروشه ( شبیه شیشه ادوکلن بود) خلاصه میگفت برای همه چی خوبه پوست دل درد و ... خلاصه همه ازش کلی خریدن و اوضاع اینا خوب شد دیگه پدره تصمیم گرفته بود تو اون شهر بمونن. دختره هم خیلی خوشحال بود که مجبور نمیشه مدرسشو دوباره عوض کنه. تو مدرسه هم یه معلم مهربون داشتن که هوای این دختره رو داشت . مثلا یه بار که دید دختره غذای کمی آورده غذاشو با اون عوض کرد( اسم دختره رو یادم نیست) خلاصه بعدا معلوم میشه داروها تقلبی بوده و همه مریض میشن و از باباش شکایت میکنن میفته زندان. بعد هم فکر کنم دختره مجبور میشه اینور اونور کار کنه.
آخر سرم نشون میده دختره بزرگ شده تو خونه یکی کار میکنه بچه نگه میداره و کتاب میخونه و میخواد که داستان زندگیشو یه کتاب بنویسه.
sahra_7- تعداد پستها : 164
Join date : 2010-09-22
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
سلام سلام
من باز اومدم!
آخه خیلی ذوق کردم. خیلی !
میگم دیدین این سرود " کی بود کی بود که پرسید تو دلهاتون چی دارین ؟ " پخش کرد ؟! البته اون گروه سرودشو نشون ندادا .
امسال عجب سالی بشه ! فکر کنم بیشتر برنامه های اونموقع رو پخش کنه. منم چه شانسی اینارو میبینم
راستی یه کوچولو از سریال جستجو هم نشون داد. خلاصه برنامه ها رو از دست ندید
من باز اومدم!
آخه خیلی ذوق کردم. خیلی !
میگم دیدین این سرود " کی بود کی بود که پرسید تو دلهاتون چی دارین ؟ " پخش کرد ؟! البته اون گروه سرودشو نشون ندادا .
امسال عجب سالی بشه ! فکر کنم بیشتر برنامه های اونموقع رو پخش کنه. منم چه شانسی اینارو میبینم
راستی یه کوچولو از سریال جستجو هم نشون داد. خلاصه برنامه ها رو از دست ندید
sahra_7- تعداد پستها : 164
Join date : 2010-09-22
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
سلام
1- دهه ی فجر شد و من یاد نوستالژی های خودمون افتادم
2- امیر جان در مورد این مطلب:
2- پدر کارمندی که برای گذران زندگی اش بعداز ظهر و شبها خطاطی میکرد بعد از مدتی بیمار شد و پسر تصمیم گرفت خطاطی کردن او را ادامه بده تا درآمد پدر کم نشه.بعد از مدتی پدر متوجه افت تحصیلی پسر شد و او را تنبیه کرد اما با شب بیداری های پسر متوجه شد که او مشغول خطاطی بوده تا پدر شغلش را از دست نده و او را بخشید.
اسمش مشق شب نبود؟ فکر کنم کلمه ی پاسی از شب گذشته رو توی این کارتون یا درسی مثل این اولین بار دیدم یا شنیدم
3- در مورد این سوال هم:
کارتن ژاپنی که مردی تصمیم گرفت برای گذران زندگی اش در شهر جدیدی که ساکن شده بود داروی لطافت پوست بفروشد.مقدار زیادی از آنها را فروخت و بعد از مدتی مردم شاکی شدند و از سوختگی پوستشان شکایت کردند اینطور شد که او و همسر و دخترش از آنجا به شهر دیگری نقل مکان کردند و ....
فکر کنم یکی از قسمت های مجموعه ای بود به نام : " گلچینی از ادبیات ژاپن" بچه ها پسره رو مسخره می کردند و می گفتند " پدرش دارو فروش دوره گرده ... پدرش دارو فروش دوره گرده"(مثل فرانچی که یکی از بچه به گمونم بوتینی رو همین طوری مسخره می کرد در مورد سبزی فروش بودن مادرش")
این قسمت از اون مجموعه رو هیچ وقت کامل نذاشت و ناتموم باقی موند
1- دهه ی فجر شد و من یاد نوستالژی های خودمون افتادم
2- امیر جان در مورد این مطلب:
2- پدر کارمندی که برای گذران زندگی اش بعداز ظهر و شبها خطاطی میکرد بعد از مدتی بیمار شد و پسر تصمیم گرفت خطاطی کردن او را ادامه بده تا درآمد پدر کم نشه.بعد از مدتی پدر متوجه افت تحصیلی پسر شد و او را تنبیه کرد اما با شب بیداری های پسر متوجه شد که او مشغول خطاطی بوده تا پدر شغلش را از دست نده و او را بخشید.
اسمش مشق شب نبود؟ فکر کنم کلمه ی پاسی از شب گذشته رو توی این کارتون یا درسی مثل این اولین بار دیدم یا شنیدم
3- در مورد این سوال هم:
کارتن ژاپنی که مردی تصمیم گرفت برای گذران زندگی اش در شهر جدیدی که ساکن شده بود داروی لطافت پوست بفروشد.مقدار زیادی از آنها را فروخت و بعد از مدتی مردم شاکی شدند و از سوختگی پوستشان شکایت کردند اینطور شد که او و همسر و دخترش از آنجا به شهر دیگری نقل مکان کردند و ....
فکر کنم یکی از قسمت های مجموعه ای بود به نام : " گلچینی از ادبیات ژاپن" بچه ها پسره رو مسخره می کردند و می گفتند " پدرش دارو فروش دوره گرده ... پدرش دارو فروش دوره گرده"(مثل فرانچی که یکی از بچه به گمونم بوتینی رو همین طوری مسخره می کرد در مورد سبزی فروش بودن مادرش")
این قسمت از اون مجموعه رو هیچ وقت کامل نذاشت و ناتموم باقی موند
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
sahra_7 نوشته است:سلام سلام
من باز اومدم!
آخه خیلی ذوق کردم. خیلی !
میگم دیدین این سرود " کی بود کی بود که پرسید تو دلهاتون چی دارین ؟ " پخش کرد ؟! البته اون گروه سرودشو نشون ندادا .
امسال عجب سالی بشه ! فکر کنم بیشتر برنامه های اونموقع رو پخش کنه. منم چه شانسی اینارو میبینم
راستی یه کوچولو از سریال جستجو هم نشون داد. خلاصه برنامه ها رو از دست ندید
سلام
آره من هم همون رو دیدم که دوباره اومدم
به امیر هم پیامک دادم نمی دونم بهش رسید یا نه
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
سلامariangirl نوشته است:ممنون اسمم جان . مثل همیشه عالی .
آه .. آره برنامه هزار برگ هزار رنگ بود .... امسال که دوستای همدلی مثل شما پیدا کردم ، بهمن ماه یه احساس خاصی دارم . خیلی دوست دارم برنامه های دهه فجر رو دوباره میذاشتن ... آخه اونموقع تنها وقتی که برنامه های کودک و کارتن زیاد میشد عید و دهه فجر بود . دهه فجر مدرسه ها یه جورایی تق و لق میشد . برای همین خاطرات خوبی از اون زمان دارم... راستی یادتونه یه برنامه بود که رضا شفیعی جم توش بازی میکرد و میخواست یه تلویزیون کابلی راه اندازی کنه در واقع پیش درآمد تلویزیون کابلی سیما بود ..... .
یک مجموعه در دهه ی فجر بود نه؟ یکی رو جای شفیعی جم تغییر قیافه دادن که آخرش هی صورتش تغییر کرد و پیر و پیر تر شد... فکر کنم یک پیره مرد هم بود که یک زنبیل دستش بود و سوال می کرد " مامان منو ندیدید"
یک کچله هم بود که دائم نفس نفس می زد
راستی ان عکس شما از بلفی خیلی واسم خاطره انگیز بود
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
سلام امیر عزیزEmiliano نوشته است:
1. سلام.
2. اول از همه:
عکس های سؤال 104 "لیست سیاه" هم به لطف "اسمم" عزیز کشف شد:
104. "تعطیلات پرماجرا/ تعطیلات پرماجرای 2" ("نی لبک سِحرآمیز"): "آتش تقی پور" کوچیک می شد؛ اما، صداش همچنان خفن بود. "کاوه آهنگر" هم پسرش بود. نوروز 73. (سؤال من، "حمید" و "سجاد".)
3. نی لبک سحرآمیز
4. قلعه ی سرخ
........................................................................sahra_7 نوشته است:
قابلی نداشت خوشحالم خوشتون اومد. منم خیلی ذوق کردم نشون داد
این چند وقته خیلی برنامه های قدیمی نشون میده. مشاهیر بزرگ جهان رو هم دیدم پخش شد. یه برنامه دیگه هم دیدم ولی متاسفانه اسمشو نزد چی بود منم یادم نیست . یادمه خیلی خوشم میومد ازش . اگه شد تیتراژشو میذارم
( نمیدونم چرا عکسا اینجوری کپچر شده ؟!)
ادیت: درستش کردم
5. من هم "هزار برگ و هزار رنگ" رو دیدم و خیلی ذوق زدم؛ البته، من دو بار دیدمش و هر دو بار هم به قول "اسمم" همون قاضیه رو دیدم. نمی دونم شما این قصه ی "اکبر عبدی" و اون پسره (؟) رو چجوری شکار کردید.
به هر حال، عکسا بی نظیر بود، "صحرااا جونم!" (بر وزن "سندباد جونم!")slevin(HAMID) نوشته است:
سلام به دوستان
اين آقای حکایتیو کی نشون داد.؟
تو آرشيو iransima که نیست
کی ميتونه برنامه هارو کپچر و آپلود کنه؟
6. سلام "حمید" خان. خوبی؟ رسیدن به خیر.
7. بنده که با اینترنت زغالی، هیچ قولی نمی تونم بدم.
8. راستی، شما قرار بود قسمتی از "گربه ی بازرس" رو زحمت بکشی، آپلود کنی. یادت که نرفته؟SMAM نوشته است:
... و در ادامه "اسمم" همچنان تقدیم میکند
mediafire.com ggphq9c36qcfwdv
mediafire.com pt3vgrdywa1h9px
mediafire.com tbbwdv4wedyvsfu
9. بی نظیر بودن. باز هم دست گلت درد نکنه، "اسمم" جان.
10. از توی همین ها ("آنونس"/ "شما و سیما") بنده تونستم "نی لبک سحرآمیز" رو بردارم و مطمئنم؛ به قول خودت توی صفحه ی قبل، خیلی از آیتم های "سیاه و خاکستری" از توی این گنجینه ی شما بیرون کشیده می شن.
11. در مورد دو کارتون دیگه باز زنده یاد "حسین باغی" مد نظرت بوده و هر بار که صدای ایشون رو می شنوم، خیلی دلم می گیره.SMAM نوشته است:
نام این برنامه که فرمش ترکیبی بود و از ایتمهای مختلف تشکیل شده بود"هزار برگ هزار رنگ"بود(از نامش هم روشنه که ایتمهای جورواجور داشته).اما این گدا گشنه ها از چندین سال پیش هم تنها همین ایتم "قاضی" رو بلدن بذارن.کلی ایتم دیگه داشت که همش بهتر از این بود:معماهای سرکار اکبری - برگ سیاه تاریخ و...
12. دقیقاً. در یکی از فایل هایی؛ که، چند سال پیش زحمتشو کشیدی و واسه م فرستادی، "معماهای سرکار اکبری" هم بود:
13. اما، بد نیست از اجرای زنده یاد "منوچهر نوذری" در این برنامه هم یادی بکنیم. یادمه برنامه با چهره ی ایشون؛ در حالی که، چند برگه ی A4 به دست داشت، شروع می شد.
14. راستی، "اسمم" جان، بین "هزار برگ"، "هزار رنگ" یک "و" نبود؟
اگه می شه، لطف می کنی، چک کنی؟ یا ازش عکس کپچر کنی؟
و همچنین از جناب "نوذری"؟ariangirl نوشته است:
ممنون اسمم جان . مثل همیشه عالی .
آه .. آره برنامه هزار برگ هزار رنگ بود .... امسال که دوستای همدلی مثل شما پیدا کردم ، بهمن ماه یه احساس خاصی دارم . خیلی دوست دارم برنامه های دهه فجر رو دوباره میذاشتن ... آخه اونموقع تنها وقتی که برنامه های کودک و کارتن زیاد میشد عید و دهه فجر بود . دهه فجر مدرسه ها یه جورایی تق و لق میشد . برای همین خاطرات خوبی از اون زمان دارم... راستی یادتونه یه برنامه بود که رضا شفیعی جم توش بازی میکرد و میخواست یه تلویزیون کابلی راه اندازی کنه در واقع پیش درآمد تلویزیون کابلی سیما بود .....
15. دقیقاً! یادمه صبح ها شبکه ی دو برنامه می داد و این برای ما؛ که فقط، از ساعت 16 تا 17 یا 17 تا 18 برنامه ی کودک داشتیم، حکم گنج و عید بود!
یادمه شیفت های عصر، حال می کردیم و شیفت های صبح، همه ش دوس داشتم از مدرسه فرار کنم، برم، این ها رو ببینم؛ مخصوصاً، "چاق و لاغر" رو خیلی دوس داشتم.
اواخر، اومدن تکرار برنامه های صبح رو هم بعدازظهر دادن و باعث شدن بچه ها از مدرسه متواری نشن!
16. نقاشی های سریع "بهمن عبدی" رو هم خیلی دوس داشتم؛ همونی که، راویه یه قصه در مورد انقلاب 1357 می گفت و این؛ در حالی که، روی چارپایه ای نشسته بود، با ماژیک یا راپید تند و تند نقاشی می کرد.
بعدها این برنامه ش ماه های رمضون هم ادامه پیدا کرد. "آخ یادش بخیر!"
17. یه عکس نه چندان کامل؛ اما، خوب از "تلوزیون کابلی بچه ها"، تقدیم به شما، دوست عزیز:
18. برای این که بگم این برنامه خوب یادمه، یه آیتمش "حمید لولایی" توی پارک و سطح شهر بود و دوربین می یومد روش و این می گفت: "مامان منو ندیدید؟"
........................................................................SMAM نوشته است:از اسمم به امیل
این سوتی بسیار بزرگی بود که جای "میکی رونی" بازیگر90 ساله نوشتی"وین رونی" که فوتبالیسته و البته دیگه نبینم نام این یا هر فوتبالیست دیگه از اون جزیره نفرت انگیز رو اینجا بیاری که اینجوری میشم و باز هم البته هرچی بنویسی ما بسیار بسیار
19. نمی دونم اسم این کک مکی کوتول چجوری اومده تو ذهنم! خودم هم ازش متنفرم؛ و ایضاً، از اون چرچیلی ها؛ که، خودشونو مبدع فوتبال و تافته ی جدابافته از تموم جهانیان می دونن. فرمون ماشینشون اون وریه، طبقه ی بی مزه و مسخره ای به نام "همکف" دارن (که احمق ها تو ایران هم دارن این رو جا می ندازن!) و .... خلاصه، خودم موندم این سیال ذهن چجوری به این یارو رسیده!
خوبی؟
من این پستت رو نخونده بودم چون از آخر به اول می رم. با بند بند حرفات حال کردم و حرف دل من بود و انگار از زبان من بود... یادش به خیر...
دوست عزیز نمی دونم چرا این نوستالژی ها دست از سر ما بر نمی داره... من تا یک ماه دیگه باید امتحان جامع بدم و هنوز نخوندم اما یک کششی من رو به اینجا می رسونه ... هرچقدر سعی می کنم نیام نمی شه... تا حد امکان سعی می کنم ننویسم
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
راستی امیرخان
اونی که من گفته بودم پسره یک کیف جدید (احتمالا آهنگ دار) خریده بود و وقتی رفت توالت ، دوستش ازش دزدید رو گویا توی لیست نذاشتی ... من که ندیدم
(فهرست هم نداره- گاهی می گم خوبه که برای لیست های مختلفمون یک نمایه درست کنیم)
شاد باشید
اونی که من گفته بودم پسره یک کیف جدید (احتمالا آهنگ دار) خریده بود و وقتی رفت توالت ، دوستش ازش دزدید رو گویا توی لیست نذاشتی ... من که ندیدم
(فهرست هم نداره- گاهی می گم خوبه که برای لیست های مختلفمون یک نمایه درست کنیم)
شاد باشید
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
در ضمن منظروم از "مشق شب" فیلم عباس کیارستمی نیست ها... شاید توی کتابه ای درسی قدیم به این اسم داستان رو نوشته بودن
sooratak- تعداد پستها : 86
Join date : 2010-07-21
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
ااااااااااااااااااااااا اینها رو که میگی کی پخش کرد؟لطفا ساعت و روزش را عنوان کنید اگه میشه اینجا بذاریدشون تا همه ازش استفاده کنن و کمتر حسرت بخورن ما کارمندا که تا ساعت 3 ظهر سرکار میریم محکومیم به حسرت برنامه های کودک را خوردن. آه که چقدر زود دیر می شودsahra_7 نوشته است:سلام سلام
من باز اومدم!
آخه خیلی ذوق کردم. خیلی !
میگم دیدین این سرود " کی بود کی بود که پرسید تو دلهاتون چی دارین ؟ " پخش کرد ؟! البته اون گروه سرودشو نشون ندادا .
امسال عجب سالی بشه ! فکر کنم بیشتر برنامه های اونموقع رو پخش کنه. منم چه شانسی اینارو میبینم
راستی یه کوچولو از سریال جستجو هم نشون داد. خلاصه برنامه ها رو از دست ندید
Negin 2- تعداد پستها : 244
Join date : 2011-01-02
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
عالی بودید همتون به خصوص صحرا و اسمم !! شما دوتا هزار آفرین
اون برنامه ای که بهمن عبدی ( اسمش رو درست نوشتم ؟) تابلو میکشید یادمه . اسمش " یک تابلو ، یک خاطره " بود . البته یه " یک تابلو ، یک حماسه " هم تو ذهنم هست نمیدونم قاطی کردم یا چی ؟
این دومی برنامه ای بود که مجری اش رضا فیاضی بود و دهه فجر پخش میشد . بازیگرانش هم حمید گلی و محمد مسلمی و اون یکی که الان بازیگران فیتیله هستن . وقتی رضا فیاضی می اومد اونا یهو خشک میشدن تو هر حالتی که بودن . اینم یادمه....
سرود کی بود کی بود رو ندیدم (
میشه برنامه پخش اینا رو به من هم بگید ؟ من کلا وقتی دیدم برنامه تکراری میذارن دیگه اصلا پیگیر نشدم . اونچه هم که دیدم و کپچریدم تصادفی بوده .... ! صحرا دستم به دامنتتتت ........
اون برنامه ای که بهمن عبدی ( اسمش رو درست نوشتم ؟) تابلو میکشید یادمه . اسمش " یک تابلو ، یک خاطره " بود . البته یه " یک تابلو ، یک حماسه " هم تو ذهنم هست نمیدونم قاطی کردم یا چی ؟
این دومی برنامه ای بود که مجری اش رضا فیاضی بود و دهه فجر پخش میشد . بازیگرانش هم حمید گلی و محمد مسلمی و اون یکی که الان بازیگران فیتیله هستن . وقتی رضا فیاضی می اومد اونا یهو خشک میشدن تو هر حالتی که بودن . اینم یادمه....
سرود کی بود کی بود رو ندیدم (
میشه برنامه پخش اینا رو به من هم بگید ؟ من کلا وقتی دیدم برنامه تکراری میذارن دیگه اصلا پیگیر نشدم . اونچه هم که دیدم و کپچریدم تصادفی بوده .... ! صحرا دستم به دامنتتتت ........
اين مطلب آخرين بار توسط ariangirl در الثلاثاء فبراير 01, 2011 6:29 pm ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
ariangirl- تعداد پستها : 201
Join date : 2010-04-22
رد: برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
صورتک جان من این بلفی رو خیلی دوست داشتم ولی اون خطهای روی این عکس رو هم خیلی خیلی دوست دارم . دی:
ariangirl- تعداد پستها : 201
Join date : 2010-04-22
صفحه 23 از 40 • 1 ... 13 ... 22, 23, 24 ... 31 ... 40
مواضيع مماثلة
» سیاه، سفید، خاکستری
» برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
» امواج صوتي گمشده (مخصوص كليپهاي صوتي از كارتونها، سريالها، فيلمهاي قديمي كودك و نوجوان و رادیو)
» همشاگردي سلام
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
» برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
» امواج صوتي گمشده (مخصوص كليپهاي صوتي از كارتونها، سريالها، فيلمهاي قديمي كودك و نوجوان و رادیو)
» همشاگردي سلام
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
صفحه 23 از 40
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد