برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون

ariangirl نوشته است:
خانم افشار تو شبکه دو بودن . حالا شما یادت نمیاد . بقیه چی ؟ واقعا کسی انگیزه ای نداره که بدونه اون خانم الان کجاست ؟
این برنامه های نوستالژیک پرستی سیما هم خیلی حال بهم زن شده . همش تکرار تکرار ..... کاش به جای اینهمه بارباپاپا ، یه بار با خانم افشار مصاحبه میکردن . من دیگه خیلی کنجکاو شدم بدونم الان کجاست و چه میکنه.....
اون تیتراژی که گفتی مال شبکه یک بود .... تیتراژ بخش نقاشی بود دیگه . وقتی میخواستن نقاشی هارو پخش کنن اون تیکه رو اولش میذاشت..... اتفاقا من ایمیل و اس ام اس دادم به شبکه که اگه میخواید نقاشی براتون بفرستیم ، تیتراژ اولیه اش رو که یه اردک بدون رنگ سیاه و سفید بود و وقتی رنگی میشد خوشحال میشد رو برامون بذارید . درواقع براشون شرط گذاشتم . اونا هم میگن چشممممممم

1. "افشار"ها همه هنرمندن!
بنده حداقل ده، دوازده تا "افشار" می شناسم؛ که، هیچ کدوم هم با هم خویشاوندی ندارن و همه شون هم هنرمندن.

2. آره. من هم همین رو می گم. باز هم می گم: اگه قراره هر هفته "هادی و هدی" و هر هفته "گنجشکک اشی مشی" و "بارباپاپا" و "مدرسه ی موش ها" داده بشه، دیگه چه نیازی به برنامه ی ویژه؟ لابلای "ململ" و "عمه پورنگ" بدن، بره!
کاش یه کم از "نقره" یاد می گرفتن؛ که، کوتاه بود؛ اما، جاودانه.
3. یادمه بچه های اینجا اون قدر از "گیتی خامنه" نوشتن؛ که، پیدا شد و دوباره اومد تو تلوزیون.
4. درسته! آفرین. قبل از نقاشی ها بود. یادته گاهی وسط نقاشی ها دست دیده می شد؟

sahra_7 نوشته است:
اون تیتراژ رو هم اصلا یادم نیست!
حالا که صحبت از مجریا شد من امروز یاد اون خواهر برادر دوقلویی افتادم که جمعه ها صبح برنامه اجرا میکردن. برنامه فکر کنم تازه ها بود شاید. این دوتا هم تا اونجاییکه یادمه شدیدا تپق میزدن و اجرای خوبی نداشتن. یهو یادش افتادم. اسمی چیزی ازشون دارین؟

babak نوشته است:
بهتره بگیم میثم و مانیا میگانی بچه های مهدی میگانی گوینده دم دراز مدرسه موشها
خانم افشار چشمهای روشنی-گمونم سبز- داشت .مجری شبکه دو بود.اوایل که آمده بود به زور به دوربین نگاه می کرد و صداش تقریبا شنیده نمی شد بعدها بهتر و به قول شما خنده رو شد.اواخر مجری برنامه نوجوانها بود با سید محمد سادات اخوی .فکر می کنم اسم کوچکش هم مریم بود مطمئن نیستم

sooratak نوشته است:
سلام به همه
1- امیر عزیز ممنونم
2- می دونی که من خیلی گرفتارم اما اینجا رو یام نمی ره
3- دیدم حمید جدید هم دارید مبارکه
4- به همه دوستان سلام
5- من خانم افشار رو نمی دونم کدومه اما یک خانمی بود مدتی شبکه 2 سالهای 70 به بعد نمی دونم چند. برادرم می گفت این دانشگاه تهران درس م یخونه فکر کنم علوم سیاسی می خوند.
منظورتون همونه؟
الان هم سالهاست که دیگه نیست
موفق باشید

ariangirl نوشته است:
بابک و صورتک عزیز ممنون از توجهتون . ولی خانم افشاری که من میگم این نبود !!! از همون دهه شصت تو تی وی بودش
ولی یواش یواش تو شک و تردید افتادم .... نکنه اصلا خانم افشار نبوده . یکی دیگه بودههههه ....
اون که چشمای رنگی داشت که خانم محمدی یا محمدی خواه بود .... اون یکی هم که چشمای رنگی داشت این نبودددد!!!!
اصلا شما یادتونه مجری شبکه دو تو سالهای شصت کی بود؟

SMAM نوشته است:
در آغاز باید بگم درگذشت "حسین باغی" که یکی از بهترین دوبلورهای تیپ گوی کارتونهای دوران ما بوداونقدر منو شوکه کرده بود که چند روزی حوصلهء تایپ کردم نداشتم. میدونستم بیماره.اما اینکه به این زودی بره....
خدمتان دوستان بگم که من هم خانم افشار یادمه(که تا اواسط دهه هفتاد هم مجری برنامه کودک شبکه2 بود)و هم اون تیتراژ برنامه کودک شبکه 2 که موسیقی سریال "سلطان و شبان" روش بود.نمیدونم توی این خرت و پرتهایی که در آرشیو دارم تصویری یا چیزی از خانم افشار دارم یا نه.اگه بود میذارم

ariangirl نوشته است:
وای خدا رو شکر که همه یادشون اومد. دیگه داشتم ناامید میشدم....
خانم افشار رو خیلی دوست داشتم چون روزهایی که اجرا داشت سرندیپیتی و بارباپاپا میذاشت و بنر ....
تیتراژ برنامه کودک هم کسی یادش نیست یه همه پرسی دیگه باید بذارم
یادتون نیست اولش یه چیزی مثل دو تا ستون نورانی میذاشت که توی یه صفحه سیاه بود و روی صفحه وسط ستونها می نوشت برنامه کودک و نوجوان ....
بعد یه سری تصاویر قاطی و پاطی از ورزش کردن بچه ها میذاشت . مثلا یه بچه باستانی کار که روی پاهاش میچرخید (ببخشید اسم تکنیکش رو نمیدونم !) بعد یه سری بچه که رزمی کار بودن و اینا ... خدا چیزی یادم نمیاد دیگه . شما هم کمک کنید.

ariangirl نوشته است:
وای من امروز چقدر اومدم اینجا
اینهم یه خبر :
خالق و نویسنده سریال انیمیشنی وامبلز که در ایران با نام خانواده خرس ها شناخته می شود درگذشت.به گزارش شبکه تلویزیونی بی بی سی،الیزابت برسفورد خالق و نویسنده سریال انیمیشنی مشهور تلویزیونی وامبلز روز شنبه در سن هشتاد و چهار سالگی در بیمارستانی در شهر آلدرنی در انگلیس درگذشت.
وی متولد هزار و نهصد و بیست و شش بود و بسیاری از شخصیت های داستانهایش را از زندگی واقعی خود برگرفته بود.وی در بیشتر داستانهایش بر روی موضوع محیط زیست تاکید داشت .سریال انیمیشنی وامبلز تا کنون به چهل زبان مختلف در جهان ترجمه شده است.
اونموقع خانواده خرسها رو زیاد دوست نداشتم . ولی حالا خیلی دلم واسش تنگ میشه

SMAM نوشته است:
اسم اون پسره در سریال پسر فیلبان هم "تومای" هست.اسم فیلش"کالان" و برادرش"رانجیت"

آزاده نوشته است:
درود دوستان کسی اسم اون کارتون که میگم اسمش رو یادشه؟؟؟؟؟
یه فیل کوچولو میخواست نمیدونم کجا بره که صدای آآآآآآب آآآآآآآآآب شنید و با خرطومش به یه گل آب داد ..... بعد یه جونور بود که میخواست فیله رو بگیره ..... و وقتی به فیله نزدیک میشد هی با اون صدای وحشتناکش میگفت : گرم شد ...گرمتر شد ... گرمتر شد !!! عاقبت لحظه ای که جونوره میخواست فیله رو بگیره فیله گنار گله بود که گله یهو تبدیل به یه درخت درخشان میشه و فیله رو نجات میده

ariangirl نوشته است:
4shared.com /file/2NMsOMAJ/Nasser_Cheshm_Azar_-_Khaharan_.html
اینهم لینک دانلود آهنگهای فیلم خواهران غریب ، قولی که داده بودم
تمام آهنگها ، بوی ماه مهر ، انار ، مادر من ، قهر نکن تو با من ، بیکلام ، با کلام ، ای نام تو بهترین سراغاز، خلاصه هم
چی .

mld_msm نوشته است:
سلام دوستان عزیزم
راجع به خانم افشار من دوتا مجری یادم میاد که دوتاشون خیلی جوون بودن یکی شون گونه های برجسته و چشماشم کشیده و گربه ای مانند بود صدای خیلی خاصی داشت شبیه صدای آن شرلی نسخه ی فیلمی اش. یکی دیگه هم خیلی نمی تونم توضیح بدم فقط می تونم بگم خیلی مهربون و با شخصیت بود. به نظر لاغر و قد بلند می اومد.احتمال خیلی زیادی می دم که هر دو مال شبکه دو بودن چون شبکه یک رو بیشتر با خانم خامنه ای یادم میاد.اون خانمی هم که چشمهای روشنی داشت و همش می خندید و یه مدتی هم مجری برنامه ی آدم بزرگا تو به خانه بر می گردیم شبکه پنج (حالا اگه اسم برنامه رو اشتباه نکرده باشم) مطمئنم که اسمشون رضایی نبود.یادمه یه بار با دایی ام رفته بودیم کلبه ی شادی بولینگ عبدل که تو شریعتی تهران هست و ایشون اومده بودن اونجا و من از ذوق داشتم سکته می کردم اما روم نشد برم سلام کنم)

ariangirl نوشته است:1- به تقلید از امیلیانو : این خانم افشار مدتها مجری شبکه دو بود . یه مدتی اصلا تنها مجری شبکه دو بود . بعدش خانم محمدی خواه و غیره اومدن . اگه ببینید حتما یادتون میاد . خیلی مهربون و خنده روبود . سرش رو هم زیاد تکون میداد...
4! _ آره وسط نقاشی ها دست دیده میشد . تکون هم زیاد میخورد
7- یه بار پشت صحنه برنامه تازه ها رو تو شما وسیما نشون میدادن . میثم و مانیا داشتن اسم بچه هایی که با شبکه دو تماس گرفته بودن رو میخوندن . مانیا تو خوندن هی تپق میزد . بعد میثم یهو وسط ضبط گفت: همه رو اشتباه خوند !!! من این تیکه رو رو کاست داشتم . ولی مرض قند داشتم پاکش کردم . عذر میخوام .(اینهمه نوشتم که اینو بگم)
16- تیتراژی که میگم نیم رخ نبود... خیلی قبل از تولد نیم رخ پخش میشد... سال 68 و 69 هم داشتیمش گفتم که در سال 73 ورش داشتند و اون تیتراژ سه بعدی که بچه هه میدوید دنبال پروانه به جاش گذاشته شد . بابا قبل از اون بچه که میدوه ،تیتراژ برنامه چی بود؟ به همین سوال فکر کنید جواب یادتون میاد
17- یه مدت نیستم . به خانم افشار و تیتراژ شبکه دو فکر کنید .... یه برنامه عروسکی هم هست که هر چی میگم کسی یادش نمیاد .سال 66 تو ویژه برنامه های دهه فجر دادنش ... یه حالت حماسی داشت . یه مردی به نام کوشا بود . دیگه هیچی یادم نیست. تورو خدا به یاد بیارید اینم خیلی رو اعصابمه... تا بعد خدانگهدار

. مگه متولد چه سالی هستی، "صحرا" جان؟
البته، شاید این سؤال برای شما زیاد جالب نباشه!
6. راستی، یه فضولی! جریان این 7 آخر آی دیت چیه؟

7. آفرین! "تازه ها". یادمه گاهی هنگام اجرا به هم دیگه نگاه می کردن و از این تیکه ش خیلی خوشم می یومد.
این تازه ها تقریباً همزمان با سری اول "مسابقه ی محله" پخش می شد.
بعد از تموم این حرفا، باید عرض کنم متأسفانه عکسی از این دو نداریم.

. حالا که صحبت از مجری ها شد، بهتره از یه مجری دیگه هم یادی بکنم: دختر سفید و تپلی ای در شبکه ی یک؛ که، اغلب جمعه ها بعدازظهر می یومد. صدای گرفته ای داشت و اکثر اجراهاش هم ضبط شده و توی پارک بود و درحالی که صحبت می کرد، رو به دوربین می یومد.
دندوناش هم مث اکثر تین ایجرها کمی خرگوشی بود.
اکثر هم کاپشن هایی با رنگ شاد می پوشید.
یه هفته این تپلیه اجرا داشت و یه هفته "شیده معاونی".


کسی یادشه؟

آزاده نوشته است:درود دوستان کسی اسم اون کارتون که میگم اسمش رو یادشه؟؟؟؟؟
یه فیل کوچولو میخواست نمیدونم کجا بره که صدای آآآآآآب آآآآآآآآآب شنید و با خرطومش به یه گل آب داد ..... بعد یه جونور بود که میخواست فیله رو بگیره ..... و وقتی به فیله نزدیک میشد هی با اون صدای وحشتناکش میگفت : گرم شد ...گرمتر شد ... گرمتر شد !!! عاقبت لحظه ای که جونوره میخواست فیله رو بگیره فیله گنار گله بود که گله یهو تبدیل به یه درخت درخشان میشه و فیله رو نجات میده

. البته که یادمونه، "آزاده" جان.


فانتیک.
با نام اریجینال: Fantik

این هم عکسش:

4shared.com /photo/3-QOYV81/Fantik__Fantik_.html


21. کسی از دوستان می تونه این کارتون رو پیدا کنه؟ فکر می کنم بعد از کشف "پرشیانا"ی عزیز، خود ایشون لینک دانلودشو گذاشت؛ اما، خیلی حجیم بود و به شخصه نتونستم اون زمان دانلودش کنم.
22. "سیاوش" جان، کجایی؛ که، این کار فکر کنم کار خودت باشه.

ariangirl نوشته است:1- به تقلید از امیلیانو : این خانم افشار مدتها مجری شبکه دو بود . یه مدتی اصلا تنها مجری شبکه دو بود . بعدش خانم محمدی خواه و غیره اومدن . اگه ببینید حتما یادتون میاد . خیلی مهربون و خنده روبود . سرش رو هم زیاد تکون میداد...
4! _ آره وسط نقاشی ها دست دیده میشد . تکون هم زیاد میخورد
7- یه بار پشت صحنه برنامه تازه ها رو تو شما وسیما نشون میدادن . میثم و مانیا داشتن اسم بچه هایی که با شبکه دو تماس گرفته بودن رو میخوندن . مانیا تو خوندن هی تپق میزد . بعد میثم یهو وسط ضبط گفت: همه رو اشتباه خوند !!! من این تیکه رو رو کاست داشتم . ولی مرض قند داشتم پاکش کردم . عذر میخوام .(اینهمه نوشتم که اینو بگم)
16- تیتراژی که میگم نیم رخ نبود... خیلی قبل از تولد نیم رخ پخش میشد... سال 68 و 69 هم داشتیمش گفتم که در سال 73 ورش داشتند و اون تیتراژ سه بعدی که بچه هه میدوید دنبال پروانه به جاش گذاشته شد . بابا قبل از اون بچه که میدوه ،تیتراژ برنامه چی بود؟ به همین سوال فکر کنید جواب یادتون میاد
17- یه مدت نیستم . به خانم افشار و تیتراژ شبکه دو فکر کنید .... یه برنامه عروسکی هم هست که هر چی میگم کسی یادش نمیاد .سال 66 تو ویژه برنامه های دهه فجر دادنش ... یه حالت حماسی داشت . یه مردی به نام کوشا بود . دیگه هیچی یادم نیست. تورو خدا به یاد بیارید اینم خیلی رو اعصابمه... تا بعد خدانگهدار

از اسمم به امیلیانو
اینجور عکسها خوبه؟

3.""اسمم" جان، دستت درد نکنه. شما با دادن روش ماهیگیری، کار رو تموم کردی.
پس اسم اریجینالش شد: Toumai, Elephant Boy










4. و:
http://www.planete-jeunesse.com/sources/series.php3?cle=1109&sec=5

5. این دایره المعارف کارتون رو هر کی زیر و رو کنه، مطمئنم نود درصد "لیست سیاه"ی های خارجی مون کشف می شه. حیف که من وقت و اینترنت پرسرعتشو ندارم.

sahra_7 نوشته است:

. مگه متولد چه سالی هستی، "صحرا" جان؟
البته، شاید این سؤال برای شما زیاد جالب نباشه!
6. راستی، یه فضولی! جریان این 7 آخر آی دیت چیه؟

7. آفرین! "تازه ها". یادمه گاهی هنگام اجرا به هم دیگه نگاه می کردن و از این تیکه ش خیلی خوشم می یومد.
این تازه ها تقریباً همزمان با سری اول "مسابقه ی محله" پخش می شد.
بعد از تموم این حرفا، باید عرض کنم متأسفانه عکسی از این دو نداریم.

سلام
ها امیلیانو این که پرسیدن نداره!!! ما که همش 18 سالمونه ! حالا یه چند سال اینور اونور !

این عددد 7 هم راستش قضیه خاصی نداره. همینجوری 7 رو دوست دارم. اگه قرار به انتخاب عددی باشه 7 رو انتخاب میکنم.

. حالا که صحبت از مجری ها شد، بهتره از یه مجری دیگه هم یادی بکنم: دختر سفید و تپلی ای در شبکه ی یک؛ که، اغلب جمعه ها بعدازظهر می یومد. صدای گرفته ای داشت و اکثر اجراهاش هم ضبط شده و توی پارک بود و درحالی که صحبت می کرد، رو به دوربین می یومد.
دندوناش هم مث اکثر تین ایجرها کمی خرگوشی بود.
اکثر هم کاپشن هایی با رنگ شاد می پوشید.
یه هفته این تپلیه اجرا داشت و یه هفته "شیده معاونی".


کسی یادشه؟

من اینو یادمه. تو برنامه جمعه بعد از ظهرا ,دختره تیپ مدرسه ای داشت. گاهی هم فکر کنم دوتا بودن. نمیدونم یکیشون همین زینب ابوطالبی بود یا اون مربوط به یه موقع و یه برنامه دیگه میشد.


حالا من فکر کنم اسامی رو قاطی کردم
الان این خانمه خانم محمدیه ؟!






راستی چند تا دیگه از برنامه های یه کم قدیمی هم داره دوباره پخش میشه. مجید دلبندم رو فکر کنم سه شنبه داد

این سریال آفتاب و عزیز خانم رو هم نشون میده . من خیلی دوسش داشتم.

6. ممنون. آره. "اکرم محمدی خواه" خود جنسه! بابت ماجراهای "آفتاب و عزیز خانوم" هم خیلی خیلی ممنونم.
7. دیگه این که اون خانوم "زینب ابوطالبی" نبود، "رؤیا حسینی" بود؛ که، توی "النگ و دولنگ" بخش کتابش رو اجرا می کرد. "زینب"ه می شه گفت فنچه، هنوز..

sahra_7 نوشته است:

آزاده نوشته است:درود دوستان کسی اسم اون کارتون که میگم اسمش رو یادشه؟؟؟؟؟
یه فیل کوچولو میخواست نمیدونم کجا بره که صدای آآآآآآب آآآآآآآآآب شنید و با خرطومش به یه گل آب داد ..... بعد یه جونور بود که میخواست فیله رو بگیره ..... و وقتی به فیله نزدیک میشد هی با اون صدای وحشتناکش میگفت : گرم شد ...گرمتر شد ... گرمتر شد !!! عاقبت لحظه ای که جونوره میخواست فیله رو بگیره فیله گنار گله بود که گله یهو تبدیل به یه درخت درخشان میشه و فیله رو نجات میده

. البته که یادمونه، "آزاده" جان.


فانتیک.
با نام اریجینال: Fantik

این هم عکسش:

4shared.com /photo/3-QOYV81/Fantik__Fantik_.html


21. کسی از دوستان می تونه این کارتون رو پیدا کنه؟ فکر می کنم بعد از کشف "پرشیانا"ی عزیز، خود ایشون لینک دانلودشو گذاشت؛ اما، خیلی حجیم بود و به شخصه نتونستم اون زمان دانلودش کنم.
22. "سیاوش" جان، کجایی؛ که، این کار فکر کنم کار خودت باشه.

من که تا عکساشو ندیده بودم یادم نیومد
راستی فانتیک رو میتونین اینجا ببینین البته اگه چیز نباشه
فانتیک

babak نوشته است:-

پس خانوم افشار اینه؟؟؟؟؟؟؟؟ اصلا" فکر نمیکردم این باشه! چه قیافه زاری هم داره!

پس اونی که تو ذهن من و بابک مونده کیه؟؟؟؟ خیلی دوست دارم دوباره ببینمش

Shervin نوشته است:

babak نوشته است:

خانم افشار چشمهای روشنی-گمونم سبز- داشت .مجری شبکه دو بود.اوایل که آمده بود به زور به دوربین نگاه می کرد و صداش تقریبا شنیده نمی شد بعدها بهتر و به قول شما خنده رو شد

منم چیزی که به عنوان خانوم افشار تو ذهنم مونده همینیه که بابک عزیز بهش اشاره کرد، یه خانوم با چشمای سبز که صدا و چهرهء مهربونی هم داشت، فکر نمیکنم کارش به دهه 70 کشید، همون یه مدت نسبتا" کوتاه تو دهه 60 فعالیت کرد و یهو غیب شد!

SMAM نوشته است:خب زین پس کاری یا برنامه ای یا هرچی که هست رو میخوام آغاز کنم(آهسته و پیوسته و نه تند و خسته) که یک سه گوش درست میکنه از آرشیوم(که ازش میاد) به اینجا(که ارائه میشه) و میره به یکی از فهرستهای تاپیک سیاه و سفید و خاکستری.بسیاریش هم به فرمت فایل فشرده آپلود میکنم که در نتیجه زحمت دانلودش میفته گردن دوستان.رفته رفته هدف این کار روشن میشه و دوستان کم کم به ژرفای داستان پی خواهند برد.خرفهای بیشتر برای آینده.

در آغاز دوستان گرامی عکسهای زیر رو داشته باشن به ویژه اونایی که مخ ما رو خوردن

ariangirl نوشته است:

babak نوشته است:-

این کوشا یه چیزی تو مایه های کاوه آهنگر نبود؟ ریشو و پشمالو؟ من یه چیزی این ریختی یادم میاد.راستش مغزم داشت هی این کوشا و خرش یا نمیدونم اسبش رو یادآوری می کرد یهو کاروانسرای کویری عین خروس بی محل اسکیت زد روش.تازه داره آهنگش هم توی مخم ریپیت میشه هی!
با کاروان قصه رسیده ایم اینجا
با قصه قشنگی که می کنیم تماشا(بی محل!)

mld_msm نوشته است:آرین گرل عزیز اسم این خانم رو متاسفانه نمی دونم اما ایشون هم مدتی مجری برنامه کودک بود و چشماشونم روشنه.این همون خانمی هست که من تو کلبه بازی دیدمشون.ببین گمشده شماس؟

1. ایشون "زهرا ادیب"ه.
2. تولدت هم مبارک، "ملودی" جون.

mld_msm نوشته است:سلام دوست جوناااااا
وای خدا یعنی من الان چیکار کنم؟دقیقا همون دوتا مجری که من درباره شون نوشته بودم رو پیدا کردم.من الان می خوام جیغ بزنم.اون که گفتم چشماش شبیه گربه ای بود و گونه های برجسته ای داشت شیده معاونی بود و اون که گفتم خیلی مهربون و با شخصیت بود همین که صحرا جونم گذاشته بود، بود.وای خیلی مهربونید آخه من نمی دونم چجوری تشکر کنم.در ضمن آفتاب و عزیز خانومم آرزو داشتم یه بار دیگه ببینم.خیلی خیلی ممنونم.کی نشونش می ده؟
من با اجازه تون این عکسهای جدید رو می ذارم تو فیسبوکم البته مثل همیشه با ذکر منبع.خیلی دوستتون دارم.

شیده معاونی عزیز

sahra_7 نوشته است:

آزاده نوشته است:[size=18]د

. البته که یادمونه، "آزاده" جان.


فانتیک.
با نام اریجینال: Fantik

این هم عکسش:


2

من که تا عکساشو ندیده بودم یادم نیومد
راستی فانتیک رو میتونین اینجا ببینین البته اگه چیز نباشه
[b]فانتیک

1. متأسفانه، حتا ببینینش تو ایران چیزه.
2. اما، من دیدمش؛ ولی، می خوام داشته باشمش. کسی لینک دانلود "فانتیک" رو نداره؟

SMAM نوشته است:[b]خب زین پس کاری یا برنامه ای یا هرچی که هست رو میخوام آغاز کنم(آهسته و پیوسته و نه تند و خسته) که یک سه گوش درست میکنه از آرشیوم(که ازش میاد) به اینجا(که ارائه میشه) و میره به یکی از فهرستهای تاپیک سیاه و سفید و خاکستری.بسیاریش هم به فرمت فایل فشرده آپلود میکنم که در نتیجه زحمت دانلودش میفته گردن دوستان.رفته رفته هدف این کار روشن میشه و دوستان کم کم به ژرفای داستان پی خواهند برد.خرفهای بیشتر برای آینده.

در آغاز دوستان گرامی عکسهای زیر رو داشته باشن به ویژه اونایی که مخ ما رو خوردن
/b]

Emiliano نوشته است:
1. سلام.
2. خوب، من سه بار جمله ی اولتو خوندم، چیزی دستگیرم نشد. فکر می کنم می خوای مث سابق آس ها رو یواش یواش رو کنی، دیگه، درسته؟
پیشاپیش ازت ممنونم.
3. خانوم افشار رو که به هیچ وجه یادم نمی یادو نیومد؛ اما، اون یکی همون دختر تپله ست؟ کاش اسمی هم ازش داشتیم؛ به هرحال، ازت ممنونم، "اسمم" جان.
4. راستی، انگار این "خانوم افشار" غمگین همه رو ناراحت کرده. عکس دیگه ای ازش نداشتی، دوست جون؟

1-و علیکم السلام و رحمت الله رفیق
2-کمی فسفر بسوزونی دستگیرت میشه شوخی بود.کم کم که یک کارهایی کردم روشن میشه
3-نه انگار فسفره بدجور کم اومده.یک دهه بیشتر مجری برنامه کودک2 بود خانم افشار.اسم دختره یادم نیست.همونی هست که جمعه ها میومد برنامه کودک1
4-شرمنده همین"تک شات"رو تونستم از ژرفای آرشیوم پیدا کنم.

پ.ن:شرمنده از دوستانی که دنبال عکس خانم افشار بودن.همه داشته های من همین عکس بود که درحال تماشای تیتراژ پایانی" دژ فضایی" هست.