فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
+62
Ma.amin1992
ssaharee
najmak
Roozbeh_vb
Mohsensad
ahmad1300mo
Mihakralj
bahram13
Heidi
drajang
afsoon520
mehrnaz_sadeghi86
ars_53
Marcello
morteza3274
Pardis
Nexon
Ishpateka
mim-alef
erfan
Petsi
kazvash
naser58
arman
mahmood666
eideh
alirad
sahra_7
fazel1994
stalker
Negin 2
59
Roham
f222f
reza_c00lboy
hadish
nama
نگين
edo
sina
slevin(HAMID
آزاده
sooratak
mahyarshoze
amirarsalanroomi
ariangirl
siman1
ramin
kave
Amir56
siavash
PBook
S@M
Shervin
@p@d@n@
Emiliano
Indiana Jones
tisto
SMAM
faridonline
khatereh
babak
66 مشترك
صفحه 28 از 40
صفحه 28 از 40 • 1 ... 15 ... 27, 28, 29 ... 34 ... 40
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
1. این هم سه هدیه ی امروز من:
2. آیینه:
http://s2.picofile.com/file/7168866020/Ayeeneh_1_.rar.html
3. آژانس دوستی
http://s2.picofile.com/file/7168872361/Azhanse_Dousti_1_.rar.html
http://s2.picofile.com/file/7168876341/Azhanse_Dousti_2_.rar.html
4. امیدوارم خوشتون بیاد.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
1. باغ مظفر
http://s2.picofile.com/file/7170372147/Baghe_Mozaffar_4_.rar.html
http://s2.picofile.com/file/7170373010/Baghe_Mozaffar_5_.rar.html
2. قطار ابدی
(حواسم هست تکراری نباشه. با سری پیش فرق داره و این رو هم از "محمد محودی" عزیز به یادگار دارم.)
http://s2.picofile.com/file/7170377953/Ghatare_Abadi_2_.rar.html
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
انگشتان هارولد
سلام بر دوستان
اگر خاطرتون باشه برنامههاي تلويزيون ايران (شبكههاي اول و دوم) در پخش فيلمهاي كوتاه اسلباستيك يد طولايي داشتند. كمديهاي كياستون و لورل و هاردي و هارولد للويد جزو خاطرهانگيزترين آنهاست. اين ميان لورل و هاردي بيشترين توجه را در ايران بخود جلب نموده و هارولد للويد را تحت تأثير خود قرار داده است. در صورتيكه زوج استن لورل و اوليور هاردي صرفاً بازيگران كمدي بودند اما هارولد للويد عصارهي هنر بود.
هارولد كلايتون للويد در سال 1893 در آمريكا بدنيا آمد. اوج هنر نمايشش را در دهه 1920 ميلادي به مردم عرضه نمود و از لحاظ ارزش كارهاي هنري پس از چارلي چاپلين و باستر كيتون قرار ميگيرد. او بيش از 200 فيلم كمدي كوتاه و بلند بين سالهاي 1916 تا 1947 بازي كرد و غالباً تهيهكننده آثار خود بود. هارولد للويد اغلب صحنههاي خطرناك فيلمهاي خود را خود بازي كرد و از اين جهت شهره است. حتماً صحنهي آويزان شدن هارولد را از ساعت بزرگ به خاطر داريد. اين سكانس مربوط ميشود به فيلم Safty Last! كه به سال 1923 ساخته شد. دوستان توجه دارند كه نام فيلم در تعارض است با عبارت معروف "اول ، ايمني!" (Safty First) و خود اين نام به خطرناك بودن عملياتي كه هارولد در اين فيلم انجام داده اشاره دارد. البته سادهانگاري است كه دقيقاً هارولد را در طبقات دهم و دوازدهم تجسم كرده و گمان كنيد او سعي دارد موش را از پاچهاش بيرون كند و از اين قبيل. صحنهها به نوعي نيمه واقعي هستند. يعني بعنوان مثال هارولد روي ماكتي كه روي پشتبام ساختمان بغلي ساخته شده بود قرار گرفته و به جاي اينكه در ارتفاع سي يا چهل متري زمين سخت باشد فقط در ارتفاع ده الي دوازده متري است! بهرحال هارولد با بازي در فيلم "آخر ، ايمني" يكي از معروفترين سكانسهاي تاريخ سينما را عرضه كرد كه الحق تلويزيون ايران از نمايش اين سكانس هيچگونه كوتاهي نكرده و همهي ما از اين فيلم خاطرهها داريم. البته فيلم يادشده در اصل 73 دقيقه است كه ما غالباً ربع ساعت انتهايي آن را تماشا كردهايم و آن هم با سانسور. من در اينجا بخشي از سكانس پاياني را آماده كردهام و به لحاظ تكميل اطلاعات گفتار منتقدين و مفسرين را نيز روي تصوير گذاشتهام كه براي اعضاي كنجكاو و انگليسيدان مفيد خواهد بود. ضمناً اين سكانس حذفياتي ندارد!
http://www.4shared.com/video/6EYQH8g7/Safty_Last__1923__-_Harold_Llo.html
يكي از نكاتي كه كمتر كسي از آن مطلع است اين است كه در سال 1919 در استوديوي هالروچ براي هارولد اتفاق شومي افتاد. هارولد يكي از آن بمبهاي فيتيلهدار را در دست گرفته بود كه ناگهان بمب در دستش منفجر شد. بدينترتيب او در بيست و شش سالگي انگشت سبابه و شست دست راستش را از دست داد ولي از پاي ننشست و به فعاليت هنري خود ادامه داد. او براي اينكه تماشاچيان از ديدن اين منظره مشمئز نشوند از انگشتهاي پلاستيكي سبابه و شست استفاده ميكرد. شما در همين سكانس كه من آن را برايتان گذشتهام ميتوانيد با كمي دقت در دست راست هارولد للويد متوجه قلابي بودن ايندو انگشت بشويد. لازم به توضيح ميداند هارولد للويد راستدست بود و با اين تفاسير از آن ساختمان بالا رفت.
از آخرين آثار هارولد كه در ايران مشهور است ميتوان از فيلم ناطق "پنجهي گربه" نام برد كه طي آن هارولد قصد برقراري قانون را در يك شهر گانگسترزده به روشهاي باستاني چيني داشت. حتماً خاطرتان هست كه هارولد به ظاهر خجالتي سر يك به يك گانگسترها را توسط جلادان چيني ميبريد و هر از گاهي بيتي از لينگپو ميخواند؟
هارولد للويد در سال 1971 در سن 77 سالگي بر اثر سرطان پروستات دار فاني را وداع گفت اما ياد و خاطرهاش همچنان باقي است.
در اينجا نميتوان از هارولد للويد نام برد اما نامي از گوينده گرمصداي سري برنامههاي تلويزيوني هارولد للويد نبرد. ناصر طهماسب.
براي شنيدن يك كليپ صوتي از اين برنامه با صداي ناصر طهماسب روي اين لينك كليك كنيد:
http://www.4shared.com/audio/ULCVmczE/Harold_Lloyd_-_Speedy.html
ارادتمند
افشين
اگر خاطرتون باشه برنامههاي تلويزيون ايران (شبكههاي اول و دوم) در پخش فيلمهاي كوتاه اسلباستيك يد طولايي داشتند. كمديهاي كياستون و لورل و هاردي و هارولد للويد جزو خاطرهانگيزترين آنهاست. اين ميان لورل و هاردي بيشترين توجه را در ايران بخود جلب نموده و هارولد للويد را تحت تأثير خود قرار داده است. در صورتيكه زوج استن لورل و اوليور هاردي صرفاً بازيگران كمدي بودند اما هارولد للويد عصارهي هنر بود.
هارولد كلايتون للويد در سال 1893 در آمريكا بدنيا آمد. اوج هنر نمايشش را در دهه 1920 ميلادي به مردم عرضه نمود و از لحاظ ارزش كارهاي هنري پس از چارلي چاپلين و باستر كيتون قرار ميگيرد. او بيش از 200 فيلم كمدي كوتاه و بلند بين سالهاي 1916 تا 1947 بازي كرد و غالباً تهيهكننده آثار خود بود. هارولد للويد اغلب صحنههاي خطرناك فيلمهاي خود را خود بازي كرد و از اين جهت شهره است. حتماً صحنهي آويزان شدن هارولد را از ساعت بزرگ به خاطر داريد. اين سكانس مربوط ميشود به فيلم Safty Last! كه به سال 1923 ساخته شد. دوستان توجه دارند كه نام فيلم در تعارض است با عبارت معروف "اول ، ايمني!" (Safty First) و خود اين نام به خطرناك بودن عملياتي كه هارولد در اين فيلم انجام داده اشاره دارد. البته سادهانگاري است كه دقيقاً هارولد را در طبقات دهم و دوازدهم تجسم كرده و گمان كنيد او سعي دارد موش را از پاچهاش بيرون كند و از اين قبيل. صحنهها به نوعي نيمه واقعي هستند. يعني بعنوان مثال هارولد روي ماكتي كه روي پشتبام ساختمان بغلي ساخته شده بود قرار گرفته و به جاي اينكه در ارتفاع سي يا چهل متري زمين سخت باشد فقط در ارتفاع ده الي دوازده متري است! بهرحال هارولد با بازي در فيلم "آخر ، ايمني" يكي از معروفترين سكانسهاي تاريخ سينما را عرضه كرد كه الحق تلويزيون ايران از نمايش اين سكانس هيچگونه كوتاهي نكرده و همهي ما از اين فيلم خاطرهها داريم. البته فيلم يادشده در اصل 73 دقيقه است كه ما غالباً ربع ساعت انتهايي آن را تماشا كردهايم و آن هم با سانسور. من در اينجا بخشي از سكانس پاياني را آماده كردهام و به لحاظ تكميل اطلاعات گفتار منتقدين و مفسرين را نيز روي تصوير گذاشتهام كه براي اعضاي كنجكاو و انگليسيدان مفيد خواهد بود. ضمناً اين سكانس حذفياتي ندارد!
http://www.4shared.com/video/6EYQH8g7/Safty_Last__1923__-_Harold_Llo.html
يكي از نكاتي كه كمتر كسي از آن مطلع است اين است كه در سال 1919 در استوديوي هالروچ براي هارولد اتفاق شومي افتاد. هارولد يكي از آن بمبهاي فيتيلهدار را در دست گرفته بود كه ناگهان بمب در دستش منفجر شد. بدينترتيب او در بيست و شش سالگي انگشت سبابه و شست دست راستش را از دست داد ولي از پاي ننشست و به فعاليت هنري خود ادامه داد. او براي اينكه تماشاچيان از ديدن اين منظره مشمئز نشوند از انگشتهاي پلاستيكي سبابه و شست استفاده ميكرد. شما در همين سكانس كه من آن را برايتان گذشتهام ميتوانيد با كمي دقت در دست راست هارولد للويد متوجه قلابي بودن ايندو انگشت بشويد. لازم به توضيح ميداند هارولد للويد راستدست بود و با اين تفاسير از آن ساختمان بالا رفت.
از آخرين آثار هارولد كه در ايران مشهور است ميتوان از فيلم ناطق "پنجهي گربه" نام برد كه طي آن هارولد قصد برقراري قانون را در يك شهر گانگسترزده به روشهاي باستاني چيني داشت. حتماً خاطرتان هست كه هارولد به ظاهر خجالتي سر يك به يك گانگسترها را توسط جلادان چيني ميبريد و هر از گاهي بيتي از لينگپو ميخواند؟
هارولد للويد در سال 1971 در سن 77 سالگي بر اثر سرطان پروستات دار فاني را وداع گفت اما ياد و خاطرهاش همچنان باقي است.
در اينجا نميتوان از هارولد للويد نام برد اما نامي از گوينده گرمصداي سري برنامههاي تلويزيوني هارولد للويد نبرد. ناصر طهماسب.
براي شنيدن يك كليپ صوتي از اين برنامه با صداي ناصر طهماسب روي اين لينك كليك كنيد:
http://www.4shared.com/audio/ULCVmczE/Harold_Lloyd_-_Speedy.html
ارادتمند
افشين
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
Indiana Jones نوشته است:سلام بر دوستان
اگر خاطرتون باشه برنامههاي تلويزيون ايران (شبكههاي اول و دوم) در پخش فيلمهاي كوتاه اسلباستيك يد طولايي داشتند. كمديهاي كياستون و لورل و هاردي و هارولد للويد جزو خاطرهانگيزترين آنهاست. اين ميان لورل و هاردي بيشترين توجه را در ايران بخود جلب نموده و هارولد للويد را تحت تأثير خود قرار داده است. در صورتيكه زوج استن لورل و اوليور هاردي صرفاً بازيگران كمدي بودند اما هارولد للويد عصارهي هنر بود.
.
.
.
ارادتمند
افشين
افشین جان سپاسگذارم بخاطر نوشتار، اطلاعات ناب و خواندنی و همچنین فایلهای تصویری و صوتی.
به نکته ی بسیار زیرکانه ای اشاره کردی : " ... زوج استن لورل و اوليور هاردي صرفاً
بازيگران كمدي بودند اما هارولد للويد عصارهي هنر بود".
در دوران کودکی هر زمان که "هارولد للويد" از تلویزیون پخش میشد، با دیدنش این حس رو داشتم
که طنز او "هوشمندانه" هست و شاید برایش مهم نباشد که بیننده با دیدن او "قهقه" بزند یا نزند،
بلکه هدفش ایجاد یک بستر فکریست که در ذهن مخاطب، پس از تماشای آثار او بوجود می آید.
صدای ویژه ی "ناصر طهماسب" هم البته به روند ساختار و سبک فیلمهای او برای بیننده ی ایرانی
کمک شایانی مینمود و برای همیشه در خاطره ی ما پاینده خواهد بود.
باز هم ممنونم.
سلامت باشی.
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
1. سلام.
2. همسران
http://s2.picofile.com/file/7173618167/Hamsaran.rar.html
..........................................
3. "عرفان" جان، پوسترهای این بارت هم مثل همیشه بی نظیر بودن؛ بخصوص "گمشده". دست گلت درد نکنه.
..........................................
4. "افشین" جان، از تو هم متشکرم؛ بخاطر"، "هارولد لوید". من هم خیلی دوسش دارم.
اما، جون من دیگه کمتر فایل های حجیم رو توی 4Shared آپ کن. باور کن برای دانلود، نفس آدم رو می گیره. متشکرم ازت.
اين مطلب آخرين بار توسط Emiliano در الأربعاء نوفمبر 09, 2011 12:31 pm ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
1. اول از همه یه خبر از روزنامه ی "هفت صبح" 8 آبان 1390:
2. این هم دو هدیه ی امروز من:
2.1. جدول تصویری (کمال سلامی)، تقدیم به همه ی دوستان؛ بخصوص، "59" عزیز:
http://s2.picofile.com/file/7176317311/Jadvale_Tasviri_Kamal_Salami_.rar.html
2.2. جمع ما:
http://s2.picofile.com/file/7176319672/Jame_Ma.rar.html
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
انفجار در اتاق عمل (۱۳۷۰)
لینک اطلاعات فیلم :
http://www.sourehcinema.com/Title/Title.aspx?id=138109201547
.
.
.
فایل فیلم " انفجار در اتاق عمل - ۱۳۷۰" (فیلم کامل در ۲ لینک - حجم کل ۱۸۰ مگابایت)
قسمت اول:
http://www.mediafire.com/download.php?64rtcn6d3seioc6
قسمت دوم:
http://www.mediafire.com/download.php?10b02q6fi0aii34
.
.
.
یاد خاطرات کودکی گرامی.
شاد و سلامت باشید.
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
عرفان جان سپاسگذارم برای قرار دادن پوستر روزنامه ای فیلمهای خاطره انگیز دهه شصت.
براستی که فیلمها حال و هوای دیگری داشتند و برای ثانیه به ثانیه آن فکر و خلاقیت بکار برده میشده.
الان که پوستر دو فیلم "دزد و نویسنده" و "ملاقات" که اتفاقن هر دوی آنها محصول ۱۳۶۵ خورشیدی
هستند را دیدم، باز به این فکر افتادم که چقدر برای آن سینما و فیلمهای بی آلایش و راستینش دلتنگم.
علاوه بر فیلمهای یاد شده، بسیار مشتاق دیدن دوباره ی فیلمهای " گمشده - ۱۳۶۴ (ساخته ی مهدي صباغ زاده) "
و " سایه های غم - ۱۳۶۶ (ساخته ی شاپور قریب ) " هستم و همانگونه که شما و دوستان بهتر بیاد دارید،
این دو فیلم در سالهای پایانی دهه شصت بارها از کانال یک و دو پخش میشد.
"گمشده" پنجشنبه شبها پخش میشد و "سایه های غم" ویژه ی جمعه عصرها بود.
گمشده - ۱۳۶۴
.
.
.
سایه های غم - ۱۳۶۶
.
.
.
باز هم سپاسگذارم برای زنده نگهداشتن آنچه که روزی داشتیم.
سلامت باشی.
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
59 عزيز
سلام
خوشحالم كه اين پوسترها خاطرات خوب شما را زنده مي كند. من هم از بابت زحمت هاي زيادي كه براي فروم ميكشي ممنونم.
راجع به خسرو معصومي كارگردان فيلم ملاقات بگويم كه ايشان فيلم هاي اجتماعي خيلي خوبي ساخته اند. فيلم هاي اين كارگردان عبارتند از:
خرس (۱۳۹۰) جايي در دوردست (۱۳۸۴) رسم عاشق كشي (۱۳۸۱) پر پرواز (۱۳۷۹) دلباخته (۱۳۷۸)
سفر شبانه (۱۳۷۶) آقاي بخشدار (۱۳۷۰) دوران سربي (۱۳۶۷) ملاقات (۱۳۶۵) زائر خلف (۱۳۶۳)
موفق باشي
سلام
خوشحالم كه اين پوسترها خاطرات خوب شما را زنده مي كند. من هم از بابت زحمت هاي زيادي كه براي فروم ميكشي ممنونم.
راجع به خسرو معصومي كارگردان فيلم ملاقات بگويم كه ايشان فيلم هاي اجتماعي خيلي خوبي ساخته اند. فيلم هاي اين كارگردان عبارتند از:
خرس (۱۳۹۰) جايي در دوردست (۱۳۸۴) رسم عاشق كشي (۱۳۸۱) پر پرواز (۱۳۷۹) دلباخته (۱۳۷۸)
سفر شبانه (۱۳۷۶) آقاي بخشدار (۱۳۷۰) دوران سربي (۱۳۶۷) ملاقات (۱۳۶۵) زائر خلف (۱۳۶۳)
موفق باشي
erfan- تعداد پستها : 119
Join date : 2011-06-08
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
1. کدو مطبخ
(کسی می دونه اولین بار این برنامه تحت چه عنوانی از شبکه ی 4 پخش شد؟ من خوب یادمه و عاشق این کار بودم؛ اما، اسمش فراموشم شده.)
http://s2.picofile.com/file/7178886983/Kadou_Matbakh.rar.html
2. کارآگاه
(حتماً دانلود کنید. ضرر نمی کنید.)
http://s2.picofile.com/file/7178888381/Karagah.rar.html
.........................................
3. آقا، بنده سری پیش فایل "جدول تصویری" رو آپ کرده بودم؛ که، با تذکر "59" عزیز، متوجه شدم همون فایلی بوده که خود ایشون قبلاً زحمتشو کشیده بودن. خیلی شرمنده شدم و اینو به حساب پا به سن گذاشتن بنده بذارید!
امیدوارم "59" عزیز با دانلود "کارآگاه" امروز این سوتی رو فراموش کنه.
.........................................
4. "عرفان" عزیز، باز هم با پوسترهای نابت منو بردی به حال و هوای خوش گذشته.
"یوزپلنگ" اساسی فاز داد، رفیق! از دور می بوسمت.
.........................................
5. و یه سؤال از اساتید فن:
یه برنامه ای بود شبکه ی یک اوایل یا اواسط دهه ی 70 می داد، خیلی باحال بود. تو مایه های همین "کدو مطبخ" بود و بازیگرای آیتم های نمایشیش "حسین محب اهری"، "فخرالدین صدیق شریف" و سایرین بودن. نمایشاش قصه های طنز کهن بود.
بیشتر از نمایشاش، پلاتوهاشو دوس داشتم؛ که، مجریش شبیه "بهروز بقایی" بود. یه حکایت می خوند و آخرش خودش یه پوزخند می زد به حکایت.
یه دو جین خودکار مختلف هم همیشه تو جیب پیراهنش بود.
کسی اسم اون برنامه یادشه؟
یا اسم مجریش؟
یا لینک دانلودش؟ که اگه این آخری رو بذارید، تا همیشه مدیونتون می شم.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
خواهش میکنم امیر جان. لطف داری همانند همیشه.Emiliano نوشته است:
http://s2.picofile.com/file/7178888381/Karagah.rar.html
.........................................
3. آقا، بنده سری پیش فایل "جدول تصویری" رو آپ کرده بودم؛ که، با تذکر "59" عزیز، متوجه شدم همون فایلی بوده که خود ایشون قبلاً زحمتشو کشیده بودن. خیلی شرمنده شدم و اینو به حساب پا به سن گذاشتن بنده بذارید!
امیدوارم "59" عزیز با دانلود "کارآگاه" امروز این سوتی رو فراموش کنه.
تیتراژ سریال خاطره انگیز "کارگاه علوی" هم بسیار دلنشین بود.
جالب اینجاست که هر چه استفاده ی زیاد از اندازه از ابزار کامپیوتری
در فیلمها و سریالها بیشتر میشود، روح کار بر ذهن و یاد بیننده کمتر تاتیر میگذارد
و دیگر شاهد چنین تیتراژهای ساده اما با مفهوم و خوش ساخت نیستیم.
سلامت باشی.
سريال تلويزيوني ميشل استروگف
با سلام
باز هم با كمك دوستم عباس ، يكي از خاطرهانگيزترين سريالهاي دوران كودكي را برايتان آماده كردهام كه ملاحظه ميفرمائيد:
ميشل استروگف
محصول 1975
مشتركاً توسط فرانسه ، اتريش ، سوئيس و آلمان غربي تهيه شد.
پخش به دو شكل : هفت اپيزود 52 دقيقهاي يا چهار اپيزود 90 دقيقهاي
كارگردان : ژان پير دكور
بازيگران : ريموند هارماشتورف (در نقش ميشل استروگف ، متولد آلمان ، 1939 تا 1998) ، لورنزا گوئرييري (در نقش ناديا ، متولد ايتاليا ، 1944 تاكنون)
آهنگساز : ولاديمير كازما
لينك دانلود اولين قسمت اين سريال به زبان فارسي:
http://www.4shared.com/video/fZrvB4D5/MicheleStrogoff01.html
خاطرم هست اين سريال در سالهاي دور پخش شد و پس از چهار پنج سال تلويزيون تشخيص داد كه سريال قابل پخش مجدد هم هست. حوالي سال 1366 اين سريال براي بار دوم اجازه پخش گرفت. اما تنها و تنها همان قسمت اول پخش شد و هفتهي بعدي بدون اينكه هيچگونه اشارهاي به اين سريال و علت عدم پخشش بشود برنامهي ديگري جايگزينش شد و انگار نه انگار! همين بلا سالها بعد سر فيلم تلويزيوني "دونده" آمد كه با شركت مايكل داگلاس ساخته شده بود. فيلم تلويزيوني بود و حين نمايش قطع شد و باز انگار نه انگار!!! قيافهي خودم را تصور ميكنم كه هي به خودم ميگفتم "آخه مگه ممكنه همينطوري بيخود و بيجهت پخشش رو قطع كنند؟" اما انگار چيز محالي نبود. بعدها شنيديم كه اين سريال و آن فيلم با يك تلفن به صدا و سيما قطع شدهاند. واقعاً كه چقدر جالب بود...
بهرحال اميدوارم از ديدن آن لذت ببريد.
ارادتمند
افشين
باز هم با كمك دوستم عباس ، يكي از خاطرهانگيزترين سريالهاي دوران كودكي را برايتان آماده كردهام كه ملاحظه ميفرمائيد:
ميشل استروگف
محصول 1975
مشتركاً توسط فرانسه ، اتريش ، سوئيس و آلمان غربي تهيه شد.
پخش به دو شكل : هفت اپيزود 52 دقيقهاي يا چهار اپيزود 90 دقيقهاي
كارگردان : ژان پير دكور
بازيگران : ريموند هارماشتورف (در نقش ميشل استروگف ، متولد آلمان ، 1939 تا 1998) ، لورنزا گوئرييري (در نقش ناديا ، متولد ايتاليا ، 1944 تاكنون)
آهنگساز : ولاديمير كازما
لينك دانلود اولين قسمت اين سريال به زبان فارسي:
http://www.4shared.com/video/fZrvB4D5/MicheleStrogoff01.html
خاطرم هست اين سريال در سالهاي دور پخش شد و پس از چهار پنج سال تلويزيون تشخيص داد كه سريال قابل پخش مجدد هم هست. حوالي سال 1366 اين سريال براي بار دوم اجازه پخش گرفت. اما تنها و تنها همان قسمت اول پخش شد و هفتهي بعدي بدون اينكه هيچگونه اشارهاي به اين سريال و علت عدم پخشش بشود برنامهي ديگري جايگزينش شد و انگار نه انگار! همين بلا سالها بعد سر فيلم تلويزيوني "دونده" آمد كه با شركت مايكل داگلاس ساخته شده بود. فيلم تلويزيوني بود و حين نمايش قطع شد و باز انگار نه انگار!!! قيافهي خودم را تصور ميكنم كه هي به خودم ميگفتم "آخه مگه ممكنه همينطوري بيخود و بيجهت پخشش رو قطع كنند؟" اما انگار چيز محالي نبود. بعدها شنيديم كه اين سريال و آن فيلم با يك تلفن به صدا و سيما قطع شدهاند. واقعاً كه چقدر جالب بود...
بهرحال اميدوارم از ديدن آن لذت ببريد.
ارادتمند
افشين
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
1. این بار با سه فایل "مسابقه ی هفته" اومده م:
2. یکی تیتراژشو؛ که، قبلاً هم "اسمم" عزیز آپلود کرده بود و ممکنه تعدادی تون ندیده باشید:
http://s2.picofile.com/file/7180875157/Mosabegheye_Hafteh_1_.rar.html
3. و دیگری اجرای زنده یاد "کمال الحق سلامی"؛ که، قبل از اجرای زنده یاد "منوچهر نوذری" بود.
امیدوارم این یکی تکراری نباشه و جبران سوتی سری پیش و پیشکش دوست خوبم، "59"، باشه:
http://s2.picofile.com/file/7180879030/Mosabegheye_Hafteh_2_.rar.html
4. این هم اجرای بامزه ی "منوچهر نوذری":
http://s2.picofile.com/file/7180880535/Mosabegheye_Hafteh_3_.rar.html
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
سلام
یه چیزی یادم اومد که نمی دونم قبلاً بهش اشاره شده یا نه... الیته احتمالاَ نه چون خیلی مورد توجه آقایون نبود. خود منم که تو شیطونی از پسرها چیزی کم نداشتم واقعاً نمی دونم چرا این برنامه رو نگاه میکردم!
حدود ظهر بعد از برنامه کودک کانال دو که صبح پخش میشد بعدش برنامه "رفتار باکودک" پخش می شد که رویا افشار توش بازی میکرد. اگه اشتباه نکنم بعد از اون و قبل از کمدی کلاسیک یه برنامه ای می داد که اولش یه دایره باز میشد که توش یه پسر بچه عینکی و لاغر بود که توی برنامه کودکهای ما زیاد بازی میکرد و اون موقع خیلی کوچک بود می گفت: "توجه! توجه! البته کمی قابل توجه!" ونقش مادر پسره رو الیزا جوهری (؟) و مادربزرگش رو فاطمه طاهری (که از قبل از میلاد جنتی تا حالا چهره و چهارقدش همون ریختی مونده بازی میکردن)
ماجراش هم آموزش فوت و فنهای خانه داری بود که هر دفعه این دختره یه خرابکاری میکرد و مادره راه ماست مالی کردنش رو یادش میداد! منم انگار همیشه اصرار داشتم بدونم ایندفعه مادره چه جوری گندکاریهای اینو رفع و رجوع می کنه.
و انصافاً بعضیهاش خوب کار میکرد. یکی از نمونه های بارزش از بین بردن بوی نفت با روغن بود که همیشه من ازش استفاده میکردم چون من به جای عروسک بازی همیشه تو انبارمون بودم و با رنگ و تینر و نفت و از اینجور چیزا یا بخاری و آبگرمکن قدیمیمون ور میرفتم و دست و بالم نفتی میشد. و همیشه مامانم از دست من کفری بود چون ظرف روغنمون بوی نفت میگرفت
یه چیزی یادم اومد که نمی دونم قبلاً بهش اشاره شده یا نه... الیته احتمالاَ نه چون خیلی مورد توجه آقایون نبود. خود منم که تو شیطونی از پسرها چیزی کم نداشتم واقعاً نمی دونم چرا این برنامه رو نگاه میکردم!
حدود ظهر بعد از برنامه کودک کانال دو که صبح پخش میشد بعدش برنامه "رفتار باکودک" پخش می شد که رویا افشار توش بازی میکرد. اگه اشتباه نکنم بعد از اون و قبل از کمدی کلاسیک یه برنامه ای می داد که اولش یه دایره باز میشد که توش یه پسر بچه عینکی و لاغر بود که توی برنامه کودکهای ما زیاد بازی میکرد و اون موقع خیلی کوچک بود می گفت: "توجه! توجه! البته کمی قابل توجه!" ونقش مادر پسره رو الیزا جوهری (؟) و مادربزرگش رو فاطمه طاهری (که از قبل از میلاد جنتی تا حالا چهره و چهارقدش همون ریختی مونده بازی میکردن)
ماجراش هم آموزش فوت و فنهای خانه داری بود که هر دفعه این دختره یه خرابکاری میکرد و مادره راه ماست مالی کردنش رو یادش میداد! منم انگار همیشه اصرار داشتم بدونم ایندفعه مادره چه جوری گندکاریهای اینو رفع و رجوع می کنه.
و انصافاً بعضیهاش خوب کار میکرد. یکی از نمونه های بارزش از بین بردن بوی نفت با روغن بود که همیشه من ازش استفاده میکردم چون من به جای عروسک بازی همیشه تو انبارمون بودم و با رنگ و تینر و نفت و از اینجور چیزا یا بخاری و آبگرمکن قدیمیمون ور میرفتم و دست و بالم نفتی میشد. و همیشه مامانم از دست من کفری بود چون ظرف روغنمون بوی نفت میگرفت
اين مطلب آخرين بار توسط S@M در الأحد نوفمبر 13, 2011 10:00 am ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
S@M- تعداد پستها : 161
Join date : 2010-03-30
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
S@M نوشته است:سلام
یه چیزی یادم اومد که نمی دونم قبلاً بهش اشاره شده یا نه... الیته احتمالاَ نه چون خیلی مورد توجه آقایون نبود. خود منم که تو شیطونی از پسرها چیزی کم نداشتم واقعاً نمی دونم چرا این برنامه رو نگاه میکردم!
حدود ظهر بعد از برنامه کودک کانال دو که صبح پخش میشد بعدش برنامه "رفتار باکودک" پخش می شد که رویا افشار توش بازی میکرد. اگه اشتباه نکنم بعد از اون و قبل از کمدی کلاسیک یه برنامه ای می داد که اولش یه دایره باز میشد که توش یه پسر بچه عینکی و لاغر بود که توی برنامه کودکهای ما زیاد بازی میکرد و اون موقع خیلی کوچک بود می گفت: "توجه! توجه! البته کمی قابل توجه!" ونقش مادر پسره رو الیزا جوهری (؟) و مادربزرگش رو فاطمه طاهری (که از قبل از میلاد جنتی تا حالا چهره و چهارقدش همون ریختی مونده بازی میکردن)
ماجراش هم آموزش فوت و فنهای خانه داری بود که هر دفعه این دختره یه خرابکاری میکرد و مادره راه ماست مالی کردنش رو یادش میداد! منم انگار همیشه اصرار داشتم بدونم ایندفعه مادره چه جوری گندکاریهای اینو رفع و رجوع می کنه.
و انصافاً بعضیهاش خوب کار میکرد. یکی از نمونه های بارزش از بین بردن بوی نفت با روغن بود که همیشه من ازش استفاده میردم چون من به جای عروسک بازی همیشه تو انبارمون بودم و با رنگ و تینر و نفت و از اینجور چیزا یا بخاری و آبگرمکن قدیمیمون ور میرفتم و دست و بالم نفتی میشد. و همیشه مامانم از دست من کفری بود چون ظرف روغنمون بوی نفت میگرفت
دوست عزیز چه خوب که راجع به این برنامه صحبت کردید.شاید باور نکنید ولی با وجودیکه من موقع دیدن این برنامه سن کمی داشتم ولی تجارب خانه داری ارائه شده در اون برنامه تا حالا که آدم بزرگی شده ام راهنمای من بوده.یادمه یک قسمت از اون برنامه خانه داری راجع به شور شدن غذا بود.و مادر خورشتش شور شده بود و حسابی دست پاچه.پسر عینکی که شما توصیف کردید آسوده خاطر بود که مادر بزرگش راه حل مناسبی ارائه می کند و درست هم فکر میکرد.مادر بزرگ گفت هر وقت غذا شور شد یک سیب زمینی با پوست در آن بریز و بگذار با غذا بپزه درست یادمه که پسر عینکی بعد از این کار مادر بزرگش یعنی ریختن سیب زمینی در خورشت شور،مدام ایراد می گرفت که غذا چقدر بی نمکه.شاید باورتون نشه ولی خودم هر وقت سیب زمینی در خورشت می ریزم حواسم هست که نمک بیشتری به غذا بزنم تا خورشت کم نمک نشه چون سیب زمینی نمک را جذب می کنه.یادش بخیر تاثیر این برنامه ها در زندگی الان ما بسیار مشهوده و راز ماندگاری این برنامه ها در همین بود.برنامه هایی که نه تنها تاریخ مصرف ندارند بلکه بسیار آموزنده و ماندگار هستند.
اگر اشتباه نکنم در این قسمت برنامه فرنوش آل احمد هم بازی میکرد.از دوستان اهالی فن خواهش می کنم راهنمایی بفرمایند که برنامه ای که من و دوستمون سام راجع بهش صحبت کردیم همون برنامه رفتار با کودک بود یا برنامه ای مجزا بود.؟؟؟؟
سام عزیز باز هم بابت این یادآوری دلنشین ازت ممنونم.
Negin 2- تعداد پستها : 244
Join date : 2011-01-02
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
سلام نگین عزیز
منم اتفاقاً اون قسمت سیب زمینی و خورشت رو یادمه. یه قسمتش هم بود که لباسی رو که موقع اطو برق افتاده بود با دستمال سر که ای درست می کرد. فرنوش آل احمد رو من نمیشناسم. عکسی چیزی ازش ندارید؟ پسر بچهه رو هم اسمش رو خیلی دلم میخواد بدونم. تو چندتا سریال برنامه کودک بازی کرده بود. برنامه اش هم یه برنامه مجزا بود. بلافاصله قبل یا بعد از "رفتار با کودک" پخش میشد. اینو کاملاَ یادمه
منم اتفاقاً اون قسمت سیب زمینی و خورشت رو یادمه. یه قسمتش هم بود که لباسی رو که موقع اطو برق افتاده بود با دستمال سر که ای درست می کرد. فرنوش آل احمد رو من نمیشناسم. عکسی چیزی ازش ندارید؟ پسر بچهه رو هم اسمش رو خیلی دلم میخواد بدونم. تو چندتا سریال برنامه کودک بازی کرده بود. برنامه اش هم یه برنامه مجزا بود. بلافاصله قبل یا بعد از "رفتار با کودک" پخش میشد. اینو کاملاَ یادمه
اين مطلب آخرين بار توسط S@M در الإثنين نوفمبر 14, 2011 4:37 am ، و در مجموع 1 بار ويرايش شده است.
S@M- تعداد پستها : 161
Join date : 2010-03-30
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
S@M نوشته است:سلام
یه چیزی یادم اومد که نمی دونم قبلاً بهش اشاره شده یا نه... الیته احتمالاَ نه چون خیلی مورد توجه آقایون نبود. خود منم که تو شیطونی از پسرها چیزی کم نداشتم واقعاً نمی دونم چرا این برنامه رو نگاه میکردم!
حدود ظهر بعد از برنامه کودک کانال دو که صبح پخش میشد بعدش برنامه "رفتار باکودک" پخش می شد که رویا افشار توش بازی میکرد. اگه اشتباه نکنم بعد از اون و قبل از کمدی کلاسیک یه برنامه ای می داد که اولش یه دایره باز میشد که توش یه پسر بچه عینکی و لاغر بود که توی برنامه کودکهای ما زیاد بازی میکرد و اون موقع خیلی کوچک بود می گفت: "توجه! توجه! البته کمی قابل توجه!" ونقش مادر پسره رو الیزا جوهری (؟) و مادربزرگش رو فاطمه طاهری (که از قبل از میلاد جنتی تا حالا چهره و چهارقدش همون ریختی مونده بازی میکردن)
ماجراش هم آموزش فوت و فنهای خانه داری بود که هر دفعه این دختره یه خرابکاری میکرد و مادره راه ماست مالی کردنش رو یادش میداد! منم انگار همیشه اصرار داشتم بدونم ایندفعه مادره چه جوری گندکاریهای اینو رفع و رجوع می کنه.
و انصافاً بعضیهاش خوب کار میکرد. یکی از نمونه های بارزش از بین بردن بوی نفت با روغن بود که همیشه من ازش استفاده میکردم چون من به جای عروسک بازی همیشه تو انبارمون بودم و با رنگ و تینر و نفت و از اینجور چیزا یا بخاری و آبگرمکن قدیمیمون ور میرفتم و دست و بالم نفتی میشد. و همیشه مامانم از دست من کفری بود چون ظرف روغنمون بوی نفت میگرفت
1. خانوم "سم" عزیز، من اینو خوب یادمه.
موسیقی تیتراژش موسییقی "مارش ترکی" "ولفنگانگ آموندسن موتسارت" (Wolfgang Amadeus Mozart _ Turkish March) بود.
3. اسم اون پسر هم "آرش میرحسینی" بود؛ که، اون زمان مث "امید آهنگر" تو یه دوجین فیلم و سریال کودک بازی کرد.
همین آلان هم تو آیتم های 92 و 96 "لیست سیاه" کارتون اسمش هست.
4. من خودم (البته، به عنوان یه پسر) از اون ترفندها فقط و فقط یه چیز یادمه؛ که، اون هم سرکاری و توزرد از آب دراومد:
این که می گفتن اگه موقع پیاز رنده یا خورد کردن، بین دندونای پیشت یه چوب کبریت بذاری، اشکت درنمی یاد.
آی ما جلوی مامانمون ضایع شدیم!
5. راستی، "سمی" خانوم، خیلی ممنون؛ بخاطر، داستان خلاصه و عالی "دست من"ی؛ که، تعریف کرده بودید. همه چی یادم اومد.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
بیاد استاد جواد معروفی (۱۳۷۲ - ۱۲۹۱)
جواد معروفی در سال ۱۲۹۱ در تهران به دنیا آمد. مادرش عـذرا و پدرش موسی معروفی،
از شاگردان برگزیده درویش خان و از موسیقی دانان بزرگ دوره خود بود. پنج سال داشت که
خواهـرش - نرگس به دنیا آمد. چند سال بعد در هـمان دوره کودکی مادرش را از دست داد
و در خانواده پدری بزرگ شد. در ۱۸ سالگی با شـمس الزمان ازدواج کرد.
حاصل این ازدواج چهـار فرزند بود: منوچهر، شکوه الزمان (گـیتی)، ژیلا و فـرهاد.
جواد معروفی هـمچنین رهـبر ارکستر شماره یک و رهـبر ارکستر گلها بود. او تنظیم کننده
آهنگ های علی اکبر شیدا، عارف قزوینی، رکن الدین مختاری و درویش خان و بسیاری دیگر
از آهـنگسازان معروف ایرانی بوده است. خودش میگوید:
" از بدو تأسیس رادیو در سال ۱۳۱۹ در آنجا هـم مشغول شدم. در آن موقع سنی نداشتم ولی
هـم نوازنده پیانو بودم و هـم رهـبر ارکستر شماره یک. سال اولی که رادیو تأسیس شد، در اولین
ارکستر رادیو این نوازنده ها بودند:
ابوالحسن صبا، حبیب سماعی، حسین تهرانی، مرتضی نی داوود و خود من. بعدها که
برنامه گلها تأسیس شد، رهـبر ارکستر آن شدم و نوازنده پیانو و سولیست هـم بودم.
برای ارکستر گلها هـم قطعاتی تنظیم میکردم ".
از جمله خدمات فرهـنگی و آموزشی جواد معروفی، می توان به سالهای تدریسش در
دانشگاه تهران اشاره کرد. در آن زمان روش ساخت آهـنگ و فرم های اصیل موسیقی را
تدریس میکرد. استاد در سال های عمرش در دانشگاه تهران و هـنرستان موسیقی شاگردان
بسیاری تربیت کرد که از هـنرمندان بنام کشور هستند:
اردشیر روحانی، افلیا پرتو، انوشیروان روحانی، پرویز اتابکی، مهین زرین پنجه و ساسان محبی.
خودش میگوید: "سبک من را انوشیروان روحانی، اردشیر روحانی، افلیا پرتو، مهین زرین پنجه
و ساسان محبی خوب می نوازند. آنها شاگردان خوبم بوده اند. آنها، هم موسیقی ایرانی را میدانند
و هـم موسیقی غربی را. موسیقی ایرانی را وقتی به شاگرد درس میدهـیم که دست روان داشته باشد
و موسیقی کلاسیک را زده باشد. چون موسیقی کلاسیک دست را روان و نت خوانی را قوی میکند.
بعدا موسیقی ایرانی به او درس میدهـیم، چون موسیقی ایرانی تکنیک مفصلی دارد".
استاد معروفی در طول عمر خود سعی در آشتی دادن موسیقی سنتی و غربی داشت.
وی در بامداد روز سه شنبه، شانزدهـم آذر ماه ۱۳۷۲ در تهران درگذشت.
یادش گرامی.
----------------------------------
دوستان گرامی، فتو کلیپ کوتاهی را برای شما آماده کرده ام
که از یکسو آراسته به قطعه ای دل انگیز از ساخته های استاد معروفی
در " آواز اصفهان " میباشد و از سوی دیگر شامل عکسهایی از ایشان
و منزلشان که همانند ساخته های استاد برای همه ی ما
دارای حس نوستالژیک و خاطره انگیزی نیز هستند.
عکسها برگرفته از سایت رسمی زنده یاد جواد معرفی میباشند.
تقدیم شما گرامیان.
http://s2.picofile.com/file/7182856662/Javad_Maroofi_1291_1372_.wmv.html
.
.
.
یاد خاطرات کودکی گرامی.
شاد و سلامت باشید.
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
شیر سنگی (۱۳۶۵)
لینک اطلاعات فیلم :
http://www.sourehcinema.com/Title/Title.aspx?id=138109201293
.
.
.
فایل فیلم "شیر سنگی - ۱۳۶۵" (فیلم کامل در ۱ لینک - حجم کل ۹۳ مگابایت)
http://www.mediafire.com/?pmdy07ydciv5e7j
-------------------------
فیلم بعدی :
.
.
.
یاد خاطرات کودکی گرامی.
شاد و سلامت باشید.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
گراند سينما (۱۳۶۷)
لینک اطلاعات فیلم :
http://www.sourehcinema.com/Title/Title.aspx?id=138109201436
.
.
.
فایل فیلم " گراند سينما - ۱۳۶۷ " (فیلم کامل در ۱ لینک - حجم کل ۸۱ مگابایت)
http://www.mediafire.com/?b7a6h0eex2l5hwl
.
.
.
یاد خاطرات کودکی گرامی.
شاد و سلامت باشید.
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
59 نوشته است:
بیاد استاد جواد معروفی (۱۳۷۲ - ۱۲۹۱)
جواد معروفی در سال ۱۲۹۱ در تهران به دنیا آمد. مادرش عـذرا و پدرش موسی معروفی،
از شاگردان برگزیده درویش خان و از موسیقی دانان بزرگ دوره خود بود. پنج سال داشت که
خواهـرش - نرگس به دنیا آمد. چند سال بعد در هـمان دوره کودکی مادرش را از دست داد
و در خانواده پدری بزرگ شد. در ۱۸ سالگی با شـمس الزمان ازدواج کرد.
حاصل این ازدواج چهـار فرزند بود: منوچهر، شکوه الزمان (گـیتی)، ژیلا و فـرهاد.
جواد معروفی هـمچنین رهـبر ارکستر شماره یک و رهـبر ارکستر گلها بود. او تنظیم کننده
آهنگ های علی اکبر شیدا، عارف قزوینی، رکن الدین مختاری و درویش خان و بسیاری دیگر
از آهـنگسازان معروف ایرانی بوده است. خودش میگوید:
" از بدو تأسیس رادیو در سال ۱۳۱۹ در آنجا هـم مشغول شدم. در آن موقع سنی نداشتم ولی
هـم نوازنده پیانو بودم و هـم رهـبر ارکستر شماره یک. سال اولی که رادیو تأسیس شد، در اولین
ارکستر رادیو این نوازنده ها بودند:
ابوالحسن صبا، حبیب سماعی، حسین تهرانی، مرتضی نی داوود و خود من. بعدها که
برنامه گلها تأسیس شد، رهـبر ارکستر آن شدم و نوازنده پیانو و سولیست هـم بودم.
برای ارکستر گلها هـم قطعاتی تنظیم میکردم ".
از جمله خدمات فرهـنگی و آموزشی جواد معروفی، می توان به سالهای تدریسش در
دانشگاه تهران اشاره کرد. در آن زمان روش ساخت آهـنگ و فرم های اصیل موسیقی را
تدریس میکرد. استاد در سال های عمرش در دانشگاه تهران و هـنرستان موسیقی شاگردان
بسیاری تربیت کرد که از هـنرمندان بنام کشور هستند:
اردشیر روحانی، افلیا پرتو، انوشیروان روحانی، پرویز اتابکی، مهین زرین پنجه و ساسان محبی.
خودش میگوید: "سبک من را انوشیروان روحانی، اردشیر روحانی، افلیا پرتو، مهین زرین پنجه
و ساسان محبی خوب می نوازند. آنها شاگردان خوبم بوده اند. آنها، هم موسیقی ایرانی را میدانند
و هـم موسیقی غربی را. موسیقی ایرانی را وقتی به شاگرد درس میدهـیم که دست روان داشته باشد
و موسیقی کلاسیک را زده باشد. چون موسیقی کلاسیک دست را روان و نت خوانی را قوی میکند.
بعدا موسیقی ایرانی به او درس میدهـیم، چون موسیقی ایرانی تکنیک مفصلی دارد".
استاد معروفی در طول عمر خود سعی در آشتی دادن موسیقی سنتی و غربی داشت.
وی در بامداد روز سه شنبه، شانزدهـم آذر ماه ۱۳۷۲ در تهران درگذشت.
یادش گرامی.
----------------------------------
دوستان گرامی، فتو کلیپ کوتاهی را برای شما آماده کرده ام
که از یکسو آراسته به قطعه ای دل انگیز از ساخته های استاد معروفی
در " آواز اصفهان " میباشد و از سوی دیگر شامل عکسهایی از ایشان
و منزلشان که همانند ساخته های استاد برای همه ی ما
دارای حس نوستالژیک و خاطره انگیزی نیز هستند.
عکسها برگرفته از سایت رسمی زنده یاد جواد معرفی میباشند.
تقدیم شما گرامیان.
http://s2.picofile.com/file/7182856662/Javad_Maroofi_1291_1372_.wmv.html
.
.
.
یاد خاطرات کودکی گرامی.
شاد و سلامت باشید.
1. سلام "59" عزیز.
2. از تموم زحماتی که متحمل می شید، سپاسگزارم.
3. قطعه ای، که جدا فرمودید، بخشی از آلبوم "جان عشاق" استاد "محمد رضا شجریان"ه؛ که، با زنده یاد "جواد معروفی" در دستگاه بیات اصفهان کار کرده. بد نیست یادی هم از استاد بزرگ، "پرویز مشکاتیان"، کنیم که آهنگساز این آلبوم و کلیه ی آلبوم های بی نظیر دهه ی 60 استاد "شجریان"ه.
بی اغراق من فکر می کنم "مشکاتیان" بود؛ که، با کارهای بی بدیلش "شجریان" رو "شجریان" کرد.
بلافاصله بعد از تک نوازی پیانوی "معروفی" در فایل بالا، چه زیبا استاد می خونه:
"همای اوج سعادت به دام ما افتد/ اگر تو را گذری بر مقام ما افتد"
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
صفحه 28 از 40 • 1 ... 15 ... 27, 28, 29 ... 34 ... 40
مواضيع مماثلة
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
» برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
» آرشیو,کلکسیون و مجموعه ای ازکارتونها , فیلمها , سریالها , مستند وبرنامه های مختلف پخش شده ازتلویزیون
» کتابها , داستانها , نوار قصه ها و مجلات دوران کودکی(مصور - کاست و ...)
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
» برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
» آرشیو,کلکسیون و مجموعه ای ازکارتونها , فیلمها , سریالها , مستند وبرنامه های مختلف پخش شده ازتلویزیون
» کتابها , داستانها , نوار قصه ها و مجلات دوران کودکی(مصور - کاست و ...)
صفحه 28 از 40
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد