فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
+62
Ma.amin1992
ssaharee
najmak
Roozbeh_vb
Mohsensad
ahmad1300mo
Mihakralj
bahram13
Heidi
drajang
afsoon520
mehrnaz_sadeghi86
ars_53
Marcello
morteza3274
Pardis
Nexon
Ishpateka
mim-alef
erfan
Petsi
kazvash
naser58
arman
mahmood666
eideh
alirad
sahra_7
fazel1994
stalker
Negin 2
59
Roham
f222f
reza_c00lboy
hadish
nama
نگين
edo
sina
slevin(HAMID
آزاده
sooratak
mahyarshoze
amirarsalanroomi
ariangirl
siman1
ramin
kave
Amir56
siavash
PBook
S@M
Shervin
@p@d@n@
Emiliano
Indiana Jones
tisto
SMAM
faridonline
khatereh
babak
66 مشترك
صفحه 2 از 40
صفحه 2 از 40 • 1, 2, 3 ... 21 ... 40
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
babak نوشته است:فیلم باحالی بود که توی اون قحط الرجال اون موقع ازش خوشم اومد یه کم ماجرا و هیجان توش پیدا میشد.داستان گل گیاهخواری که برای انتقام یک شاگرد بدجنس از استادش استفاده میشد اما یک کارآگاه همه فن حریف ماجرا را کشف میکرد و شاگرد بدجنس که یک مجرم فراری بود را دستگیر می کرد.آدم تا حدودی یاد شرلوک هلمز و موریارتی البته از نوع در پیتش میفتاد.
http://www.imdb.com/title/tt0075633/
يادش بخير. اسمش هم كه انگار يك چيزي تو مايههاي " آدلا هنوز شام نخورده است" بود يا يك همچين چيزي. مطمئن بودم صحنههاي غيراخلاقي هم داشته كه به ما نشون ندادند. يك صحنهاش اين بود كه قهرمان ماجرا (يا ضد قهرمان؟) كه توي مخمصه افتاده بود به سادگي يك سيني رو زير پاش گذاشت و از روي پلهها سر خورد و فرار كرد!!!! اما اين حقيقت داره كه آن زمان اين فيلم براي ما مهيج و جذاب بود.
افشين
افشين
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
ممنون افشین جان اسم فیلم را اصلاح کردم.
فرید جان اگر ممکنه چندتایی عکی از بو ژست بذار
گفتم یادی بکنیم از مسابقه جدول تصویری با اجرای مرحوم کمال الحق سلامی که الحق صدای خوب و معلومات بالایی داشت و شروع همیشگی مسابقه اش با جمله سلامی چو بوی خوش آشنایی بود.
فرید جان اگر ممکنه چندتایی عکی از بو ژست بذار
گفتم یادی بکنیم از مسابقه جدول تصویری با اجرای مرحوم کمال الحق سلامی که الحق صدای خوب و معلومات بالایی داشت و شروع همیشگی مسابقه اش با جمله سلامی چو بوی خوش آشنایی بود.
babak- تعداد پستها : 318
Join date : 2009-09-11
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
با سلام ...
اعضای جدید الورود توجه کنند که قراردادن لینک دانلود فیلمهای غیر مربوط به دوران کودکی خلاف قوانین و مقررات فروم و برای فروم مشکل ساز خواهد شد و توسط مدیران حذف میشه ، لذا از قرار دادن لینک دانلود فیلمهای غیر مربوط به دوران کودکی خودداری کنند
اعضای جدید الورود توجه کنند که قراردادن لینک دانلود فیلمهای غیر مربوط به دوران کودکی خلاف قوانین و مقررات فروم و برای فروم مشکل ساز خواهد شد و توسط مدیران حذف میشه ، لذا از قرار دادن لینک دانلود فیلمهای غیر مربوط به دوران کودکی خودداری کنند
siavash- تعداد پستها : 196
Join date : 2009-09-22
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
و البته نام دقیق و کامل فارسی "کامیکازه" پخش شده از تی وی"داوطلب مرگ"هست.گویندهء اون نقش منفی هم خدابیامرز"حسین معمارزاده"بود
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
Persian.Book نوشته است:پس فعلا با این فیلم تجدید خاطره کنید تا دستگاهش هم پیدا کنم
با کلی زحمت آپلودش کردم
- كد:
http://www.2shared.com/file/Hi6BWJk8/kamikaze.html
پسوردش یادم رفته بود :
koodaki-nojavani.forumfa.net
siavash نوشته است:با سلام ...
اعضای
جدید الورود توجه کنند که قراردادن لینک دانلود فیلمهای غیر مربوط به
دوران کودکی خلاف قوانین و مقررات فروم و برای فروم مشکل ساز خواهد شد و
توسط مدیران حذف میشه ، لذا از قرار دادن لینک دانلود فیلمهای غیر مربوط به
دوران کودکی خودداری کنند
درود بر شما
من قوانین رو خواندم
https://koodaki-nojavani.forumfa.net/montada-f1/topic-t2.htm
ولی راجع به این موضوع صحبتی نشده بود . به هر حال هر جور صلاح می دونید اگر مشکل ایجاد میشه دیگه لینک فیلمی که صحبتش رو کردید نمی دم.
PBook- تعداد پستها : 6
Join date : 2010-04-19
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
برای اینکه دیگه اینچنین مشکلی پیش نیاد در بند اول قوانین یک کلمه "پست" هم گذاشتم
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
faridonline نوشته است:
امیر عزیز این کتاب بغیر از جلدش بقیه عکسهاش سیاه سفیده . ولی چه عکسی ! مثل اینکه فیلمو با این ویدیو های بتا ماکس قدیم ضبط کردن و از بعضی صحنه ها از
صفحه تلوزیون عکس گرفتن . با این اوصاف اگه میخوای که برات اسکن کنم
1. "فرید" عزیز، درسته. کتابش خوب یادمه سیاه و سفید و قطع جیبی بود و فونت هاش هم ماشین تحریری بود؛ اما، چند عکس بی کیفیت سیاه و سفید و به قول خودت عکس گرفته شده از روی تلوزیون هم داشت؛ مثل، صحنه ای که "آمیتا باچان" ("وی جی") به جسد مادرش می رسید یا "کومار" (پدر "وی جی") به تلفن پاسخ می داد و ....
2. بله. اگه زحمتی نیست، یکی، دو صفحه محض یادگاری و زنده شدن حس خوب خاطره بازی برای من اسکن کنید و بذارید. پیشاپیش ازت ممنونم، دوست خوبم و امیدوارم بتونم جبران کنم.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
babak نوشته است:ممنون افشین جان اسم فیلم را اصلاح کردم.
فرید جان اگر ممکنه چندتایی عکی از بو ژست بذار
گفتم یادی بکنیم از مسابقه جدول تصویری با اجرای مرحوم کمال الحق سلامی که الحق صدای خوب و معلومات بالایی داشت و شروع همیشگی مسابقه اش با جمله سلامی چو بوی خوش آشنایی بود.
1. مسابقه ی "جدول تصویری" بی نظیر بود، "بابک" جان.
2. بیت آخر زنده یاد "سلامی" هم این بود:
"بی ادب محروم ماند از لطف رب".
3. آقا، از "نام ها و نشانه ها" عکسی ندارید؟
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
"-از نامها ونشانه ها هنوز نه گرچه یادم میاد جایی توی نت تیتراژش رو دیدم-شاید همون فروم قبلی خودمون_ اما این عکسی قدیمی از رضا معینی است که از قضا همین امشب در برنامه دو قدم مانده به صبح که خانم سرور پاک نشان مهمان رشید کاکاوند بود،ذکر خیرش شد و کاکاوند گفت که بارها ازش خواسته بیاد توی این برنامه و معینی حضور جلوی دوربین تلویزیون را رد کرده.هر جا هست سلامت و تندرست باشه
مطلب زیر را هم امشب دیدم.خوندنش خالی از لطف نیست.منو که یاد خیلیا انداخت
http://forum.persiantools.com/t13501-page23.html
مطلب زیر را هم امشب دیدم.خوندنش خالی از لطف نیست.منو که یاد خیلیا انداخت
به نقل از:رضا معيني را شايد دوستان بشناسند. مجري محبوب ترين مسابقه سيما تاكنون(كه حتي مسابقه هفته نوذري نيز نتوانست جاي آنرا پر كند). مسابقه نامها و نشانه ها كه خود الهام گر تمامي مسابقه هايي شد كه بعدها به تقليد از آن روي آنتن رفت. مسابقه هايي چون جدول و يك مسابقه سي سوال و ... معيني گوينده قصه شب بود و در دهه 1360 صرفا خلاصه قصه هاي شب را در ابتداي هر برنامه مي گفت. صدايي فوق العاده و مهربان. براستي او كجاست ؟ عكس وي زماني جلو درب ورودي يك عكاسخانه در تهران بينندگان را براي يك لحظه از حركت باز ميداشت... صدر الدين شجره گوينده و بازيگري قهار در قصه هاي شب بود. بخصوص قصه چنديون و چند قسمتي بگذار خارها را بسوزانند(از نوشته هاي ياشار كمال ترك) در نقش اينجه ممد و همينطور زار ممد(ملهم از قصه تنگسير صادق چوبك) از بهترين نمونه هاي كارهاي او در كارگرداني و بازيگري قصه شب بود . قصه نفرين را بياد دارم كه وقتي آنرا هر شب مي شنيدم موي بر بدنم راست ميشد. قصه پسركدخدايي كه بعد از مدتها براي تصاحب اراضي پدرش در روستا بدانجا بازميگردد و با واقعه اي هولناك روبرو ميشود... بهزاد فراهاني از بهترينهاي قصه شب بود. از بهترين ها. مثل هميشه قدر و توانمند... يادي ميكنيم از رامين فرزاد گوينده بسيار توانمند قصه شب. قصه اي كه او از موش و گربه عبيد زاكاني در اين برنامه در ماه هاي رمضان اجرا ميكرد هنوز در گوشم زنگ ميزند. او بي نظير بود: اگر داري تو عقل و دانش و هوش/بيا بشنو حديث گربه و موش/ بگويم از برايت داستاني/كه در معناي آن حيران بماني ...
-يادي از برنامه عصرانه شده بود. حيف است نامي از داريوش كاردان و ژاله صادقيان برده نشود. اين زوج اگرچه بعدها برنامه آدينه و ... را بار ديگر با يكديگر اجرا كردند اما عصرانه با شش شخصيت متنوعي كه كاردان خلق كرد و در راس آنها استاد خرناس بود هرگز قابل مقايسه نبود: ... اي تو مانند عقاب/همچو دريا بي آب/آنزمان كه به من فرمودي برو كشك بساب بهترين خوابم بود ...
- از سرزمين نور نامي به ميان آمد. سري اول اين برنامه كه به زندگي پيامبر و در ابتدا به جد پيامبر اختصاص داشت با گويندگي بي نظير منوچهر اسماعيلي و موسيقي فريدون شهبازيان رنگ و بويي خاص داشت. بعدها ايرج رضايي سكان را در دست گرفت كه هرگز نتوانست تيپهايي كه اسماعيلي يك تنه (همراه با خواندن متن) مي ساخت بيافريند و مجبور به استفاده از گويندگان و بازيگران ديگري شد. بعد از اين برنامه برنامه ديگري در روزهاي جمعه پخش ميشد كه به ذكر سخنان حكيمانه و .. . اختصاص داشت. گويندگان اين برنامه جلال مقامي و ذفعت هاشم پور بودند.
- از برنامه علم و زندگي صحبت به ميان آمد. اين برنامه كه در ابتدا نامي ديگر دااشت با اجراي بسيار مسلط ميكائيل شهرستاني از محبوب ترينها بود كه مسابقه هاي حضوري علمي آن در بين دانش آموزان و دانش جويان قداست خاصي داشت: ... اگر چند زنبور را داخل ظرف سربسته اي انداخته درب را ببنديم و آنرا روي ترازويي الكترونيكي قرار دهيم و تعادل را بشرط سكون زنبورها برقرار كنيم توضيح دهيد بمحض پرواز زنبورها در داخل ظرف تعادل بهم خواهد خورد يا نه و چرا؟. ..
نامي از سيد جواد ذبيحي به ميان آمد. بهترين دعاي خوان تاريخ راديو و تلوزيون ايران. در گفتمان و در گفتاري با عنوان بهترين اذانهاي راديو در تاپيك دوبله گفتم كه ربنايي كه از شجريان در ماه رمضان مي شنويم بر اساس ربنايي است كه ذبيحي زماني بشكل زنده در برنامه افطاري راديو اجرا كرد. او آنچنان بهنگام اذان صبح در راديو مناجات ميكرد كه تماي عوامل پشت صحنه راديو كار خود رها و مبهوت اين صداي ملكوتي ميشدند. صداي او با شكل گيري انقلاب و تعصبات عده اي متعصب(كه او را به دليل برخي سخنان و شركت در برخي محافل) منتسب به شاه ودربار ميكردند در حنجره خفه شد و ذبيحي بشكلي ناعادله و فجيع به قتل رسيد. اگر اينترنت را زير و رو كنيد به يك مجموعه CD خواهيد رسيد كه در يكي از سايتهاي فروش فيلم در كانادا به فروش ميرسد كه حتي امكان ارسال براي ايران در يد اين سايت نيست اما دوستاني كه آنسوي آبها هستند ميتوانند اين مجموعه را تهيه و به دوستان ما (و خود من بشرط تقبل هزينه) برسانند.
- يادي از برنامه فرهنگ مردم شد و نامي از شمسي فضل اللهي بميان نيامد . او با گويش خاص لهجه هاي مختلف ايران رنگ و بويي خاص به اين برنامه ميداد. آيا او هنوز در اين مسند است؟
- از گويندگان ورزشي يادي شد و از مجيد وارث گفته نشد. وارث از بهترين گويندگان فوتبال بود كه امروزه در استراليا برنامه سازي ميكند. زماني كه خياباني فوتبال ايران و استراليا را گزارش ميكرد وارث در راديو اين كار را از استراليا انجام ميداد . بايد مي شنيديد و مقايسه ميكرديد تا فاصله ها بيشتر آشكار ميشد. او آغازگر برنامه ورزش و مردم بود كه بعدها شفيع را جاي خود گذاشت. صداي او هنوز در گوشم است كه با لحني خاص فرياد ميزد: ... حالا ... آركونادا ... (دروازه بان اسپانيا در دهه 80) ميده به ... (عجب صدايي. بخصوص وقتي هيجاني ميشد). عطا بهمنش كه ديگر آخر كلام بود. يك دائره المعارف زنده. يك اعجوبه همه فن حريف. صدا و سيما قدر او را نميداند و گرنه بجاي هدايت او به برنامه هاي ماهواره اي جام جم او را بجاي جوجه گزارشگران امروزي ميگذاشت. گزارشهاي او بر روي كشتيهاي مرحوم تختي و محمد علي كلي بي نظير بود. بي نظير . ياد اين نكته مي افتم كه قبل از المپيك قبلي وقتي حيدري در برنامه ورزش و مردم هارت و پورت ميكرد و منم منمش گوش سيما را كر كرده بود ناگهان آقاي شفيع گفت: حالا آقاي بهمنش پشت خط است بفرماييد استاد. و او گفت: آقاي حيدري شما كه اينهمه دم از پيروزي مي زنيد آيا تا بحال گذرتان به زورخانه افتاده است؟ و حيدري ساكت شد و بعد از تاملي گفت: نه. زورخانه مال قديميها بود نه ما. و بهمنش گفت: تو بزرگترين بازنده المپيك هستي... و شد آنچه او گفت. حيدري در 9 دقيقه فرصت نتوانست حتي يك امتياز از حريف روسي كسب كند و خجل و شرمنده به ايران بازگشت(و او نميدانست كه منظور بهمنش از زورخانه روحيه تواضع و انساني است. هنوز هم نميداند)"
http://forum.persiantools.com/t13501-page23.html
babak- تعداد پستها : 318
Join date : 2009-09-11
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
babak نوشته است:.
برنامه هایی که برای کودکان نبودند و به تلخی یا شیرینی دریاد کودکان ماندند.مثل فیلمهایی که جسته و گریخته از آنها نام می بریم یا برنامه های مستند و مسابقه ها که تهشان را در می آوردیم
.یاد قسمتی از فیلم "رابطه" از رخشان بنی اعتماد افتادم که فیلمی مستند درباره فضانوردی پخش میشد و علیرضا-پسر ناشنوای فیلم- با اصرار از پدر و خواهرش می خواست که یرایش بگویند فیلم از چه صحبت می کند
واقعا اینطوری بودیم ها!
برای شروع تصمیم گرفتم یادی از مجموعه مستند ارتباطات ساخته bbc کنیم.با اجرای زیبای جیمز بورکه و دوبله شهاب عسگری که واقعا صدایش خوب روی شخصیت مجری نشسته بود.صحنه عجیب کوپیدن پتک روی صفحه های مونیتور و دستگاههای پیشرفته و جرقه هایی که بیرون میزد و قطعه هایی که به فضا پرتاب می شدند.که با موسیقی کوبنده کارمینا بورانا اثر کارل ارف میکس شده بود هنوز توی ذهن من مانده.و آن قسمتی که در مورد حس بینایی بود.چشمان مردی را بسته بودند و او در خیال خود و با استفاده از سایر حواس فضای اطرافش را شرح می داد که کاملا با آنچه واقعا بود فرق داشت.
اطلاعات مربوط به مجری کارشناس این برنامه ذعلمی را می توانید اینجا بخوانید.
http://en.wikipedia.org/wiki/James_Burke_(science_historian)
ممنون از یاداوری این سریال خوب
همیشه دنبال اسمش بودم
یه قسمتش رو خیلی دوست داشتم که یه نفر رو شبیه همفری بوگارت اورده بودن و اشتباه حواس پنجگانه رو شرح می داد حسین عرفانی هم جایه شخصیت اصلی حرف می زد
قسمت مربوط به تاریخچه اسلحه رو هم دوست داشتم
Amir56- تعداد پستها : 28
Join date : 2009-11-09
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
به به دوست دوران قدیم امیر56
البته اون قسمت جدا از این سری بود.اسم برنامه "دیدگاه ویژه" بود و بجای مجری(جیمز بورک)ناصر ممدوح صحبت کرده بود.مدتش هم نزدیک 20دقیقه بود که تو آرشیوم هم دارم.اون تیپ همفری بوگارت با صدای عرفانی کاملا" فضا رو ملموس کرده بود و جز شاهکارهای دوبله های مستند داستانی کوتاه بود
JAMES BURKE: The REAL THING: The PRIVATE EYE
دیدگاه ویژه
البته اون قسمت جدا از این سری بود.اسم برنامه "دیدگاه ویژه" بود و بجای مجری(جیمز بورک)ناصر ممدوح صحبت کرده بود.مدتش هم نزدیک 20دقیقه بود که تو آرشیوم هم دارم.اون تیپ همفری بوگارت با صدای عرفانی کاملا" فضا رو ملموس کرده بود و جز شاهکارهای دوبله های مستند داستانی کوتاه بود
JAMES BURKE: The REAL THING: The PRIVATE EYE
دیدگاه ویژه
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
سلام
دوستان گفتم شماها حافظه قویی دارید من دنبال یک فیلم هستم که مال قبل از 2000 بود راجع به یک دکتر چاق سیاه پوست بود که خیلی تلاش میکرد که لاغر بشه انواع ورزشها و سوزن درمانی رو کرد ولی نشد بعد یک معجون کشف کرد که خودش رو می تونست لاغر کنه ولی آخر فیلم چون زیاد استفاده کرده بود هی چاق و لاغر شد و همه ماجرا رو فهمیدند خلاصه فیلم خیلی کمدیی بود اگر اسم هنرپیشه رو هم بگید شاید بتونم فیلم رو پیداش کنم امیدوار کسی این فیلم رو دیده باشه و اسمش یادش باشه.
دوستان گفتم شماها حافظه قویی دارید من دنبال یک فیلم هستم که مال قبل از 2000 بود راجع به یک دکتر چاق سیاه پوست بود که خیلی تلاش میکرد که لاغر بشه انواع ورزشها و سوزن درمانی رو کرد ولی نشد بعد یک معجون کشف کرد که خودش رو می تونست لاغر کنه ولی آخر فیلم چون زیاد استفاده کرده بود هی چاق و لاغر شد و همه ماجرا رو فهمیدند خلاصه فیلم خیلی کمدیی بود اگر اسم هنرپیشه رو هم بگید شاید بتونم فیلم رو پیداش کنم امیدوار کسی این فیلم رو دیده باشه و اسمش یادش باشه.
PBook- تعداد پستها : 6
Join date : 2010-04-19
سئوالهاي من...
Persian.Book نوشته است:سلام
دوستان گفتم شماها حافظه قویی دارید من دنبال یک فیلم هستم که مال قبل از 2000 بود راجع به یک دکتر چاق سیاه پوست بود که خیلی تلاش میکرد که لاغر بشه انواع ورزشها و سوزن درمانی رو کرد ولی نشد بعد یک معجون کشف کرد که خودش رو می تونست لاغر کنه ولی آخر فیلم چون زیاد استفاده کرده بود هی چاق و لاغر شد و همه ماجرا رو فهمیدند خلاصه فیلم خیلی کمدیی بود اگر اسم هنرپیشه رو هم بگید شاید بتونم فیلم رو پیداش کنم امیدوار کسی این فیلم رو دیده باشه و اسمش یادش باشه.
دوست خوبم بدنبال نام "ادي مورفي" باش و احتمالاً فيلم پروفسور ديوانه مد نظر شماست. البته ما بيشتر در گذشتهها سير ميكنيم و از اين بابت كه پاسخ درستي داده باشم مطمئن نيستم. حالا يك سئوال هم من داشتم از دوستان مجربمان در يافتن نام فيلمهاي سينمايي كمك بگيرم. يكي دو مورد هست كه برايتان شرح ميدهم. اولي را در فاروم قبلي هم شرح داده بودم اما كسي موفق به كشف رمز نشده بود:
شماره يك : فيلمي كه عصر جكعه پخش شد و وصف يك پيرمرد و پيرزن آلماني بود كه از تنهايي به تنگ آمدند و تصميم گرفتند به منزل دخترشان كه در شهر مجاور بود (ظاهراً در آلمان هم شهرها مثل شمال خودمان بهم نزديك هستند) بروند اما آدرس دقيقي نداشتند و سفري اوديسهوار را آغاز نمودند. با آدمهاي عجيب و غريب و جور واجور برخورد كردند تا اينكه كمكم اصل قضيه تحت شعاع نفس سفر كردن قرار گرفت. بهرحال داستاني تراژيك بود و پيرمرد (كه قويهيكل و سيبيلو بود) در پايان داستان دچار ايست قلبي شد و درگذشت. حالا پيرزن تك و تنها ميخواست به سفرش ادامه بدهد. از جمله سكانسهايي كه در ذهنم باقي مانده اين بود كه بين راه سوار تراكي كه گروهي جوان پانك را (با موهاي سيخ سيخي و كت چرمي) با خود ميبرد شدند و با حيرت به شكل سر و روي اين جوانها مينگريستند.
شماره دو : سريالي دو سه قسمتي كه عصر جمعه از شبكه دوم سيما پخش ميشد. از آن سريالهاي چارلز ديكنزي كه در لندن مهگرفته و غمناك قرن نوزدهم ميگذشت. پسري شبيه به اوليور تويست يا ديويد كاپرفيلد بود كه بايد به دفتر حسابداري يك وكيل بدجنس ميرفت و اين دفتر دو طبقه بود. پيشكار اين وكيل بدجنس يك كوتولهي بامزه (يا ترسناك) بود و براي اينكه به طبقهي دوم بروند بايد كوتوله كابين آسانسور را با يك طناب به بالا ميكشيد (عجب آسانسور عجيبي!) بهرحال در نهايت ماجرا دفتر وكيل در آتش سوخت و انگار خودش هم از بين رفت اما كوتوله زنده مانده بود و با پسر به خرابههايي كه در آتش ميسوختند و مردمي كه هراسان با سطل آب به روي آتش ميريختند مينكريستند. اين سريال قطعاً اوليور تويست يا ديويد كاپرفيلد نيست. حتي مطمئن نيستم براساس داستاني از ديكنز باشد... يك مؤخره هم در اين زمينه بگويم كه مادربزرگم را دقيقاً پس از پخش آخرين قسمت از اين سريال (يعني در سال 1365) از دست دادم و به همين لحاظ برايم جالب است كه نام اين سريال را بدانم.
خب اگر كسي چيزي به ذهنش رسيد بگويد. ممنونم.
افشين
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
[quote="Emiliano"]
1. "فرید" عزیز، درسته. کتابش خوب یادمه سیاه و سفید و قطع جیبی بود و فونت هاش هم ماشین تحریری بود؛ اما، چند عکس بی کیفیت سیاه و سفید و به قول خودت عکس گرفته شده از روی تلوزیون هم داشت؛ مثل، صحنه ای که "آمیتا باچان" ("وی جی") به جسد مادرش می رسید یا "کومار" (پدر "وی جی") به تلفن پاسخ می داد و ....
2. بله. اگه زحمتی نیست، یکی، دو صفحه محض یادگاری و زنده شدن حس خوب خاطره بازی برای من اسکن کنید و بذارید. پیشاپیش ازت ممنونم، دوست خوبم و امیدوارم بتونم جبران کنم.
[/quote
faridonline نوشته است:
امیر عزیز این کتاب بغیر از جلدش بقیه عکسهاش سیاه سفیده . ولی چه عکسی ! مثل اینکه فیلمو با این ویدیو های بتا ماکس قدیم ضبط کردن و از بعضی صحنه ها از
صفحه تلوزیون عکس گرفتن . با این اوصاف اگه میخوای که برات اسکن کنم
1. "فرید" عزیز، درسته. کتابش خوب یادمه سیاه و سفید و قطع جیبی بود و فونت هاش هم ماشین تحریری بود؛ اما، چند عکس بی کیفیت سیاه و سفید و به قول خودت عکس گرفته شده از روی تلوزیون هم داشت؛ مثل، صحنه ای که "آمیتا باچان" ("وی جی") به جسد مادرش می رسید یا "کومار" (پدر "وی جی") به تلفن پاسخ می داد و ....
2. بله. اگه زحمتی نیست، یکی، دو صفحه محض یادگاری و زنده شدن حس خوب خاطره بازی برای من اسکن کنید و بذارید. پیشاپیش ازت ممنونم، دوست خوبم و امیدوارم بتونم جبران کنم.
[/quote
با عرض پوزش بخاطر دیر کرد . تقدیم به امیر عزیز
faridonline- تعداد پستها : 64
Join date : 2009-09-21
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
[quote="Indiana Jones"][quote="Persian.Book"]سلام
شماره دو : سريالي دو سه قسمتي كه عصر جمعه از شبكه دوم سيما پخش ميشد. از آن سريالهاي چارلز ديكنزي كه در لندن مهگرفته و غمناك قرن نوزدهم ميگذشت. پسري شبيه به اوليور تويست يا ديويد كاپرفيلد بود كه بايد به دفتر حسابداري يك وكيل بدجنس ميرفت و اين دفتر دو طبقه بود. پيشكار اين وكيل بدجنس يك كوتولهي بامزه (يا ترسناك) بود و براي اينكه به طبقهي دوم بروند بايد كوتوله كابين آسانسور را با يك طناب به بالا ميكشيد (عجب آسانسور عجيبي!) بهرحال در نهايت ماجرا دفتر وكيل در آتش سوخت و انگار خودش هم از بين رفت اما كوتوله زنده مانده بود و با پسر به خرابههايي كه در آتش ميسوختند و مردمي كه هراسان با سطل آب به روي آتش ميريختند مينكريستند. اين سريال قطعاً اوليور تويست يا ديويد كاپرفيلد نيست. حتي مطمئن نيستم براساس داستاني از ديكنز باشد... يك مؤخره هم در اين زمينه بگويم كه مادربزرگم را دقيقاً پس از پخش آخرين قسمت از اين سريال (يعني در سال 1365) از دست دادم و به همين لحاظ برايم جالب است كه نام اين سريال را بدانم.
خب اگر كسي چيزي به ذهنش رسيد بگويد. ممنونم.
افشين
درود افشین عزیز اسم دومیه به احتمال زیاد "آلفرد دایموند" باید باشه من اون صحنه ای که می گفت پدرم مرد خوبی نبود یادم مونده با سوت خاصی که بدمن سزیال میزد !روح همه مادربزرگا شاد باد .
شماره دو : سريالي دو سه قسمتي كه عصر جمعه از شبكه دوم سيما پخش ميشد. از آن سريالهاي چارلز ديكنزي كه در لندن مهگرفته و غمناك قرن نوزدهم ميگذشت. پسري شبيه به اوليور تويست يا ديويد كاپرفيلد بود كه بايد به دفتر حسابداري يك وكيل بدجنس ميرفت و اين دفتر دو طبقه بود. پيشكار اين وكيل بدجنس يك كوتولهي بامزه (يا ترسناك) بود و براي اينكه به طبقهي دوم بروند بايد كوتوله كابين آسانسور را با يك طناب به بالا ميكشيد (عجب آسانسور عجيبي!) بهرحال در نهايت ماجرا دفتر وكيل در آتش سوخت و انگار خودش هم از بين رفت اما كوتوله زنده مانده بود و با پسر به خرابههايي كه در آتش ميسوختند و مردمي كه هراسان با سطل آب به روي آتش ميريختند مينكريستند. اين سريال قطعاً اوليور تويست يا ديويد كاپرفيلد نيست. حتي مطمئن نيستم براساس داستاني از ديكنز باشد... يك مؤخره هم در اين زمينه بگويم كه مادربزرگم را دقيقاً پس از پخش آخرين قسمت از اين سريال (يعني در سال 1365) از دست دادم و به همين لحاظ برايم جالب است كه نام اين سريال را بدانم.
خب اگر كسي چيزي به ذهنش رسيد بگويد. ممنونم.
افشين
درود افشین عزیز اسم دومیه به احتمال زیاد "آلفرد دایموند" باید باشه من اون صحنه ای که می گفت پدرم مرد خوبی نبود یادم مونده با سوت خاصی که بدمن سزیال میزد !روح همه مادربزرگا شاد باد .
kave- تعداد پستها : 60
Join date : 2010-05-08
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
1. سلام.
2. "فرید" عزیز، بی نهایت ازت ممنونم. خیلی لطف کردی.
2. "فرید" عزیز، بی نهایت ازت ممنونم. خیلی لطف کردی.
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
Indiana Jones نوشته است:
دوست خوبم بدنبال نام "ادي مورفي" باش و احتمالاً فيلم پروفسور ديوانه مد نظر شماست. البته ما بيشتر در گذشتهها سير ميكنيم و از اين بابت كه پاسخ درستي داده باشم مطمئن نيستم. حالا يك سئوال هم من داشتم از دوستان مجربمان در يافتن نام فيلمهاي سينمايي كمك بگيرم. يكي دو مورد هست كه برايتان شرح ميدهم.
سلام
دمت گرم آقا افشین من رفته بود فیلک دکتر دولیتل ادی مورفی رو دانلود کرده بودم فکر میکردم اونه نگو یک فیلم دیگه از مورفی بوده راستی این چیزهایی که شما میپرسید جوابش رو هم میدونید؟ اگر نه که امیدوارم علامت سوالهای شما هیچ وقت بیجواب نمونه راستی اسمت رو بگذاریم افشین ردبول چطوره چون واقع به من بال دادی یک فیلم دیگه هم هست 13-14 سال پیش شبگه 3 پخش کرده بود دقیقا یادم نیست فیلم ساخت مجا بود ولی جنایی کمدی بود جریان یک دبیر شیمی بود که همیشه سر کلاس با بچه ها شوخی میکرد مثلا یهو میگفت این الان میترکه مثلا می گفت خیلی از مسائل رو تو توالت می تونید حل بکنید یادم نیست چجوری با یک بانند شرقت حور شد که که مجبورش کردند براشون یک گاو صندوق رو با مواد منفجره بترکونه اینکار رو کرد ولی به شگرد خودش با صدای جوراجور کاری کرد که فکر کردند پلیسها اومدند بعد پولها رو برد شبانه یکجا چال کرد ولی پلیس گرفتش بعد از چند وقت که آزاد شد رفت سراغ پولها ولی مثل اینکه دولت پولها رو کاری کرده بود که نشه خرج کرد. یک سکانسش خیلی با حال بود رئیس دزدها دوربین گرفته بود داد به یکی تست کنه ورداشت صدای قطار درآورد دودو چی چی خیلی خنده دار بود
امیدوارم شما یا یکی از بچه ها بتونه این فیلم رو گیر بیاره سال ساختش رو نمی دونم شاید مال 20-25 سال پیش باشه ولی یادمه 14 سال پیش شبکه سه گذاشته بود.
PBook- تعداد پستها : 6
Join date : 2010-04-19
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
درود
اسم دقیق اون سریال "جان دایموند"است بر
اساس رمانی به همین نام .عکسی ازش پیدا نکردم جز همین دو تا :
اسم دقیق اون سریال "جان دایموند"است بر
اساس رمانی به همین نام .عکسی ازش پیدا نکردم جز همین دو تا :
kave- تعداد پستها : 60
Join date : 2010-05-08
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
1. دوست عزیز، همون طور که "افشین نقشینه"ی عزیز هم اشاره کرد، اسم این فیلم؛ که، محصول امریکا و سال 1996ه، هست:Persian.Book نوشته است:
سلام
دوستان گفتم شماها حافظه قویی دارید من دنبال یک فیلم هستم که مال قبل از 2000 بود راجع به یک دکتر چاق سیاه پوست بود که خیلی تلاش میکرد که لاغر بشه انواع ورزشها و سوزن درمانی رو کرد ولی نشد بعد یک معجون کشف کرد که خودش رو می تونست لاغر کنه ولی آخر فیلم چون زیاد استفاده کرده بود هی چاق و لاغر شد و همه ماجرا رو فهمیدند خلاصه فیلم خیلی کمدیی بود اگر اسم هنرپیشه رو هم بگید شاید بتونم فیلم رو پیداش کنم امیدوار کسی این فیلم رو دیده باشه و اسمش یادش باشه.
The Nutty Professor
2. من به نام "پروفسور نخاله" دیدمش.
3. تو این فیلم؛ که، به نوعی کپی ای از فیلم آلمانی "دی دی و ارثیه ی فامیلی"ه، "ادی مورفی" در 7 نقش ظاهر شده بود.
4. فلیم اولی رو من یادمه. همونی که این پیرمرد و پیرزن ماشین ون "سوبارو" داشتن؟Indiana Jones نوشته است:
دوست خوبم بدنبال نام "ادي مورفي" باش و احتمالاً فيلم پروفسور ديوانه مد نظر شماست. البته ما بيشتر در گذشتهها سير ميكنيم و از اين بابت كه پاسخ درستي داده باشم مطمئن نيستم. حالا يك سئوال هم من داشتم از دوستان مجربمان در يافتن نام فيلمهاي سينمايي كمك بگيرم. يكي دو مورد هست كه برايتان شرح ميدهم. اولي را در فاروم قبلي هم شرح داده بودم اما كسي موفق به كشف رمز نشده بود:
شماره يك : فيلمي كه عصر جكعه پخش شد و وصف يك پيرمرد و پيرزن آلماني بود كه از تنهايي به تنگ آمدند و تصميم گرفتند به منزل دخترشان كه در شهر مجاور بود (ظاهراً در آلمان هم شهرها مثل شمال خودمان بهم نزديك هستند) بروند اما آدرس دقيقي نداشتند و سفري اوديسهوار را آغاز نمودند. با آدمهاي عجيب و غريب و جور واجور برخورد كردند تا اينكه كمكم اصل قضيه تحت شعاع نفس سفر كردن قرار گرفت. بهرحال داستاني تراژيك بود و پيرمرد (كه قويهيكل و سيبيلو بود) در پايان داستان دچار ايست قلبي شد و درگذشت. حالا پيرزن تك و تنها ميخواست به سفرش ادامه بدهد. از جمله سكانسهايي كه در ذهنم باقي مانده اين بود كه بين راه سوار تراكي كه گروهي جوان پانك را (با موهاي سيخ سيخي و كت چرمي) با خود ميبرد شدند و با حيرت به شكل سر و روي اين جوانها مينگريستند.
شماره دو : سريالي دو سه قسمتي كه عصر جمعه از شبكه دوم سيما پخش ميشد. از آن سريالهاي چارلز ديكنزي كه در لندن مهگرفته و غمناك قرن نوزدهم ميگذشت. پسري شبيه به اوليور تويست يا ديويد كاپرفيلد بود كه بايد به دفتر حسابداري يك وكيل بدجنس ميرفت و اين دفتر دو طبقه بود. پيشكار اين وكيل بدجنس يك كوتولهي بامزه (يا ترسناك) بود و براي اينكه به طبقهي دوم بروند بايد كوتوله كابين آسانسور را با يك طناب به بالا ميكشيد (عجب آسانسور عجيبي!) بهرحال در نهايت ماجرا دفتر وكيل در آتش سوخت و انگار خودش هم از بين رفت اما كوتوله زنده مانده بود و با پسر به خرابههايي كه در آتش ميسوختند و مردمي كه هراسان با سطل آب به روي آتش ميريختند مينكريستند. اين سريال قطعاً اوليور تويست يا ديويد كاپرفيلد نيست. حتي مطمئن نيستم براساس داستاني از ديكنز باشد... يك مؤخره هم در اين زمينه بگويم كه مادربزرگم را دقيقاً پس از پخش آخرين قسمت از اين سريال (يعني در سال 1365) از دست دادم و به همين لحاظ برايم جالب است كه نام اين سريال را بدانم.
خب اگر كسي چيزي به ذهنش رسيد بگويد. ممنونم.
افشين
ولی، متأسفانه اسمش یادم نیست.
راستی، ژاپنی نبود؟
5. دومی کارتون نیست؟ اینو قبلاً "حسین ترکزاده"، دوست "ایران دابینگ"ی مون پرسیده بود:
57. سریال انگلیسی و شبیه "الیور توییست" از پسری بی مادر صدای قدم های کسی رو از سقف شیروونی منزلشون می شنید. یه قسمت هم گیر جیب بُرهای لندن می افتاد. دهه ی 70. (سؤال "حسین ترکزاده".)
6. من که فکر نمی کنم "افشین" جواب این سؤالاشو خودش بدونه؛ وگرنه، اعلام می کنه مسابقه ست.Persian.Book نوشته است:
سلام
دمت گرم آقا افشین من رفته بود فیلک دکتر دولیتل ادی مورفی رو دانلود کرده بودم فکر میکردم اونه نگو یک فیلم دیگه از مورفی بوده راستی این چیزهایی که شما میپرسید جوابش رو هم میدونید؟ اگر نه که امیدوارم علامت سوالهای شما هیچ وقت بیجواب نمونه راستی اسمت رو بگذاریم افشین ردبول چطوره چون واقع به من بال دادی یک فیلم دیگه هم هست 13-14 سال پیش شبگه 3 پخش کرده بود دقیقا یادم نیست فیلم ساخت مجا بود ولی جنایی کمدی بود جریان یک دبیر شیمی بود که همیشه سر کلاس با بچه ها شوخی میکرد مثلا یهو میگفت این الان میترکه مثلا می گفت خیلی از مسائل رو تو توالت می تونید حل بکنید یادم نیست چجوری با یک بانند شرقت حور شد که که مجبورش کردند براشون یک گاو صندوق رو با مواد منفجره بترکونه اینکار رو کرد ولی به شگرد خودش با صدای جوراجور کاری کرد که فکر کردند پلیسها اومدند بعد پولها رو برد شبانه یکجا چال کرد ولی پلیس گرفتش بعد از چند وقت که آزاد شد رفت سراغ پولها ولی مثل اینکه دولت پولها رو کاری کرده بود که نشه خرج کرد. یک سکانسش خیلی با حال بود رئیس دزدها دوربین گرفته بود داد به یکی تست کنه ورداشت صدای قطار درآورد دودو چی چی خیلی خنده دار بود
امیدوارم شما یا یکی از بچه ها بتونه این فیلم رو گیر بیاره سال ساختش رو نمی دونم شاید مال 20-25 سال پیش باشه ولی یادمه 14 سال پیش شبکه سه گذاشته بود.
7. منظورتون "رگه ی آبی"ه؟
Blue Streak
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
1. سلام به همه ی دوستان.
2. این هم هدیه ی ناقابل من به "بابک" عزیز و دیگر عزیزان این تاپیک؛ که، تا به حال لطف زیادی به بنده داشته ن و شاید بتونم با این هدیه ی ناقابل کمی از لطف هاشونو جبران کنم.
3. فایل تصویری مسابقه ی "نام ها و نشانه ها" با اجرای "رضا معینی" عزیز:
http://rapidshare.com/files/390260121/Namha_Va_Neshaneha.rar.html
4. پسورد:
Amir (Emiliano)
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
سلام
امیلیانوی عزیز با راهنمایی آقا افشین اون فیلم رو دانلود کردم و کلی لذت بردم . فقط این فیلمی که شما گفتی به اسم رگه ی آبی اونی نبود که من گفتم چون ساخت فیلمش از 1996 هم فکر کنم قدیمی تر بوده و بازیگر سیاه پوست نداشت اگر اون رو پیدا کنم خیلی خوب میشه راستی صحبت دیدی دودل اومد می خواستم بدونم اسم انگلیسی فیلمهاش به چه صورته
امیلیانوی عزیز با راهنمایی آقا افشین اون فیلم رو دانلود کردم و کلی لذت بردم . فقط این فیلمی که شما گفتی به اسم رگه ی آبی اونی نبود که من گفتم چون ساخت فیلمش از 1996 هم فکر کنم قدیمی تر بوده و بازیگر سیاه پوست نداشت اگر اون رو پیدا کنم خیلی خوب میشه راستی صحبت دیدی دودل اومد می خواستم بدونم اسم انگلیسی فیلمهاش به چه صورته
PBook- تعداد پستها : 6
Join date : 2010-04-19
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
Persian.Book نوشته است:سلام
امیلیانوی عزیز با راهنمایی آقا افشین اون فیلم رو دانلود کردم و کلی لذت بردم . فقط این فیلمی که شما گفتی به اسم رگه ی آبی اونی نبود که من گفتم چون ساخت فیلمش از 1996 هم فکر کنم قدیمی تر بوده و بازیگر سیاه پوست نداشت اگر اون رو پیدا کنم خیلی خوب میشه راستی صحبت دیدی دودل اومد می خواستم بدونم اسم انگلیسی فیلمهاش به چه صورته
1. پس نمی دونم کدوم فیلم منظورتونه، دوست عزیز.
2. اما، در مورد سؤال دومتون می تونم کامل راهنمایی کنم:
3. اسم اصلی "دی دی" هست:
Dieter Hallervorden
و کامل ترش:
Dieter Jürgen Hallervorden
4. اینجا رو ببینید و لذت ببرید:
http://de.wikipedia.org/wiki/Dieter_Hallervorden
Emiliano- تعداد پستها : 1670
Join date : 2009-09-12
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
Emiliano نوشته است:Persian.Book نوشته است:سلام
امیلیانوی عزیز با راهنمایی آقا افشین اون فیلم رو دانلود کردم و کلی لذت بردم . فقط این فیلمی که شما گفتی به اسم رگه ی آبی اونی نبود که من گفتم چون ساخت فیلمش از 1996 هم فکر کنم قدیمی تر بوده و بازیگر سیاه پوست نداشت اگر اون رو پیدا کنم خیلی خوب میشه راستی صحبت دیدی دودل اومد می خواستم بدونم اسم انگلیسی فیلمهاش به چه صورته
1. پس نمی دونم کدوم فیلم منظورتونه، دوست عزیز.
2. اما، در مورد سؤال دومتون می تونم کامل راهنمایی کنم:
3. اسم اصلی "دی دی" هست:
Dieter Hallervorden
و کامل ترش:
Dieter Jürgen Hallervorden
4. اینجا رو ببینید و لذت ببرید:
http://de.wikipedia.org/wiki/Dieter_Hallervorden
دست شما درد نکنه ولی حیف هیچ لینک دانلودی از دیدی پیدا نمیشه اگر پیدا کردی یک پ.خ بدید.
PBook- تعداد پستها : 6
Join date : 2010-04-19
رد: فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
سلام.
یاد یه مستند در مورد روباههای قرمز افتادم که جلال مقامی مثل داستان روایتش می کرد و آهنگ قشنگ ووک روباه ناشی روش بود در مورد یه روباه قرمز که جفت می گرفت و بچه دار میشد.همسرش توی تله می افتاد و می مرد و بچه ها گرسنه انتظارش را می کشیدن.بین بچه هاشون یه دختر کور بود که اسمشو گذاشته بودن دریا و مرد.بقیه بچه ها به سختی بزرگ شدند و مثل پدر و مادرشون زندگی جدیدی را شروع کردند.هنوزم به نظرم یکی از زیباترین مستندهایی است که دیدم
یاد یه مستند در مورد روباههای قرمز افتادم که جلال مقامی مثل داستان روایتش می کرد و آهنگ قشنگ ووک روباه ناشی روش بود در مورد یه روباه قرمز که جفت می گرفت و بچه دار میشد.همسرش توی تله می افتاد و می مرد و بچه ها گرسنه انتظارش را می کشیدن.بین بچه هاشون یه دختر کور بود که اسمشو گذاشته بودن دریا و مرد.بقیه بچه ها به سختی بزرگ شدند و مثل پدر و مادرشون زندگی جدیدی را شروع کردند.هنوزم به نظرم یکی از زیباترین مستندهایی است که دیدم
babak- تعداد پستها : 318
Join date : 2009-09-11
همه چیز در پایان است
سلام دوستان ... چند تا عکس از فیلم دو قسمتی همه چیز در پایان است ، محصول 1987 فرانسه که حدوداً نوروز سال 72 یا 73 از شبکه اول پخش شد و بعد از چند روز به خاطر تقاضای بینندگان مجدداً پخش شد ... داستان یه مردی که تمام افرادی رو که باهاشون مشکل داشت سر میز شام بعد از اینکه سم خوردند کشت و بعد از روشون یه اثر هنری رو خلق کرد ! این فیلمو که سالها بود دنبالش بودم از اسمم عزیز گرفتم ولی اون موقع که نگاه میکردم خیلی ترسناک میومد بنظرم مخصوصاً اون صحنۀ اجساد سر سفرۀ شام ! بد نیست یادی هم از دوبلۀ زیبای این فیلم با صدای بهرام زند ، مرحوم خسرو شایگان ، حسین یاغی ، ناصر نظامی و ... بکنیم ... بدرود
برای دیدن عکسها در اندازۀ بزرگتر ، روی عکسها کلیک کنید :
برای دیدن عکسها در اندازۀ بزرگتر ، روی عکسها کلیک کنید :
siavash- تعداد پستها : 196
Join date : 2009-09-22
صفحه 2 از 40 • 1, 2, 3 ... 21 ... 40
مواضيع مماثلة
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
» برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
» آرشیو,کلکسیون و مجموعه ای ازکارتونها , فیلمها , سریالها , مستند وبرنامه های مختلف پخش شده ازتلویزیون
» کتابها , داستانها , نوار قصه ها و مجلات دوران کودکی(مصور - کاست و ...)
» فیلمها و برنامه های تلویزیونی روی طاقچه ذهن کودکی
» برنامه های كودك و نوجوان تلويزيون ايران از گذشته تا اکنون
» آرشیو,کلکسیون و مجموعه ای ازکارتونها , فیلمها , سریالها , مستند وبرنامه های مختلف پخش شده ازتلویزیون
» کتابها , داستانها , نوار قصه ها و مجلات دوران کودکی(مصور - کاست و ...)
صفحه 2 از 40
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد